دفاع مقدس
🌷شهید ابراهیم حسامی، پای راستش قبل از این در جبهه گیلانغرب از قسمت بالای زانو قطع شده بود ، بطوری که
📷 عکس سمت چپ:
تصاویر شهیدان ابراهیم حسامی و هاشم کلهر — قبل از نایل آمدن به درجه جانبازی
شهید حسامی در جبهه گیلانغرب، پای راستش را از دست داد
و شهید کلهر نیز با فداکاری و جان گذشتگی توانست دوستان خود را از خطر آسیب دیدن نجات دهد. در این میان دست راست خودش بر اثر انفجار نارنجک قطع شد.
7.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏳ ۶ اسفند ماه - در این روز تعدادی از جاسوسان شوروی سابق در ایران محکوم به اعدام شدند
⏳ دوران جنگ تحمیلی
🔴 #اعدام_جاسوس_ها
⚪️ انتشار برای اولین بار
.
🎬 بخشی از دادگاه #ناخدا_افضلی، فرمانده نیروی دریایی وقت و جاسوس حزب توده
..
عملیات «امیرالمومنین(ع)» سپاه پاسداران در نیمه اردیبهشت سال شصت و دو منجر به دستگیری اعضای حزب توده شد . در این عملیات؛ احسان طبری(تئوریسین کمونیستها)، محمد مهدی پرتوی(رئیس تشکیلات مخفی حزب توده ایران)، کیانوری(دبیر اول حزب توده)، ناخدا افضلی(فرمانده وقت نیروی دریایی ارتش)، سرهنگ هوشنگ عطاریان(فرمانده قرارگاه عملیاتی نیروی زمینی ارتش در غرب کشور)، سرهنگ بیژن کبیری(فرمانده یگانهای کماندویی هوابرد معروف به کلاه سبزها) از جمله افراد دستگیر شده معروف بودند.
.
.
افضلی فرماندهی نیروی دریایی ارتش را برعهده داشت. اطلاعاتی که در سایر مسائل از «افضلی» اخذ میشد، شامل اطلاعات روز ارتش و خارج از ارتش در سطح بالای کشور بود که بخشی از آن در جریان گفتگو و ارتباطاتی که با مقامات مختلف جمهوری اسلامی به مقتضای کار «افضلی» برقرار میشد، به دست میآمد.
نهایتاً به حکم دادگاه تعدادی از نظامیان نزدیک به حزب از جمله افضلی در روز ۶ اسفند ماه اعدام شدند
💠 کانال دفاع مقدس
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
گروه واتساپ ۲
خاطرۀ آقا از شهید عباس بابایی
غروب پنجشنبه، ۶ اسفند ۱۳۷۷ که همراه مسعود دهنمکی خدمت حضرت آیتالله خامنهای بودیم، مسعود تقویم زیبایی را که در نوع خود در آن زمان بینظیر بود، با خود آورده بود تا تقدیم آقا کند.
آقا، سررسید را گذاشت جلویش و شروع کرد به تورق. برای هرکدام از شهدا که تصویرش را میدید، خاطره یا نکتهای میگفتند.
درباره شهید "سید مجتبی هاشمی" فرمودند:
"آقا سید برای خودش در آبادان حال وهوایی داشت."
چشم آقا که به تصویر خلبان شهید عباس بابایی افتاد، حس و حال عجبیی پیدا کرد و با احساس زیبایی گفتند:
"آه عباس ... یکی از شبهای ماه رمضان بود که خواب زیبایی از شهید بابایی دیدم. دیدم جایی نشستهام و دارم سخنرانی میکنم. شهید بابایی هم جلوی من نشسته بود و گوش میداد. او را که دیدم دستم را به طرفش بالا بردم و گفتم: بابایی عزیز..."
آقا جمله آخر را با حس و حال خاصی ادا کرد.
ایشان با دیدن عکس شهید "علی اشمر" از شهدای استشهادی لبنان، مکث کردند و گفتند:
"چند وقت پیش پدر و برادرش که بعداً شهید شد، آمده بودند اینجا. چقدر این خانواده نورانی بودند و دلنشین."
(حمیدداودآبادی)
🌷 ۷ اسفند ۶۲ - سالروز شهادت مرتضی سلمان طرقی
در آستان صبحِ قنوتِ عاشقانهترین نمازها ...
قنوتی که ذکر « اللهم ارزقنی
توفیق شهادتک فی سبیلک»
نخستین دعای آن بود ...
بیاد سردار شهید
مرتضی سلمان طرقی
از فرماندهان گردان میثم تمار
لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص)
رئیس ستاد لشکر ۱۰ سید الشهدا(ع)
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
روز ۷ اسفند۶۲ بهمراه جمعی از فرماندهان تیپ سیدالشهدا (ع)در جزیره مجنون جنوبی داخل کانال مقابل سنگر کاظم رستگار و احمد غلامی فرماندهان تیپ ایستاده بودیم و منتظر دستور بودیم که ناگهان گلوله توپی مقابل کانال به زمین اصابت کرد
حسین راحت، مرتضی سلمان طرقی و تعدادی دیگر بشهادت رسیدند
حقیر هم ترکشی به سرم اصابت کرد
بالای دژ رفتم و سلمان طرقی را از جا بلند کردم.. ولی گویا سالها بود در خواب عمیق فرو رفته بود ..
بادگیر او لبالب پر از خون بود و گرمای خون تازه در داخل بادگیر ، دستم را گرم کرد ..
روحشان شاد باد
راوی : سردار حاج علی درویش
💠 کانال دفاع مقدس
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
گروه واتساپ ۲
🌷 شهید مرتضی سلمان طرقی در کنار حاج احمد غلامی (شهید مدافع حرم)
مرتضی سلمان طرقی
مسئول محور لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع)
شهادت : هفتم اسفند 62 - عملیات خیبر
🌱 طلوع: ۱۳۳۵
🕊🕊 عروج: ۱۳۶۲ عملیات خیبر
💠 کانال دفاع مقدس
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
گروه واتساپ ۲
دفاع مقدس
🌷 شهید مرتضی سلمان طرقی در کنار حاج احمد غلامی (شهید مدافع حرم) مرتضی سلمان طرقی مسئول محور لشکر ۱
🌷شهید حاج احمد غلامی از شهید مرتضی سلمان طرقی می گوید:
🔹 مجاهدت مخلصانه «مرتضی سلمان طرقی» برای پیوستن به خیل شهدا
▪️مرتضی را یکبار در سال ۵۸ داخل پادگان عشرت آباد که در واحد اطلاعات کار میکرد دیده بودم.
بعد از شروع جنگ، گردان ما به نام گردان صف یا گردان شش به فرماندهی علی موحددانش با سه گروهان که دارای ۲۷۰ نفر پرسنل جنگ دیده بود بنابر تدبیر فرمانده سپاه تهران به ماموریت جنگی رفت و با دیدن آموزشهای لازم برای جلوگیری از سقوط خرمشهر به صورت یک سازمان کامل درآمد .از این رو عازم اهواز شدیم.
صبح یکی از روزها وقتی من و مرتضی کنار جاده در نوبت شستن ظرف و ظروف برای صبحانه بودیم به علت اصابت ترکش خمپاره من مجروح شدم و مرتضی سالم ماند.
مرا به آبادان و سپس ماهشهر و بعد تهران اعزام کردند و در بیمارستان مرحوم مصطفی خمینی بستری شدم. دیگر مرتضی را ندیدم تا بعد از عملیات خرمشهر که تیپ محمد رسول الله (ص) به لبنان اعزام شد. مرتضی را آنجا دیدم. مرتضی مسوول گردان سلمان بود و بنده هم مسوول عملیات سپاه مستقر در لبنان و سوریه؛ به مدت پنج ماه تقریبا با هم بودیم. تا اینکه بنده را از تهران خواستند. مرتضی به اتفاق شهید کاظم رستگار در لبنان ماند و بنا شد با هم به مرخصی بیایند. در آنجا فرمانده سپاه تغییر کرد و لذا چند روز بعد شنیدم که مرتضی و کاظم به تهران برگشتهاند.
چند روز گذشته بود که بنا شد عملیات مسلم ابن عقیل در غرب کشور و در منطقه سومار انجام شود. بنده خودم را به شب عملیات رساندم، بعد از عملیات قصد بازگشت به تهران را داشتم که داخل پادگان الله اکبر در اسلام آباد غرب در حین سوار شدن به اتوبوس صدایم کردند، دیدم مرتضی سلمان طرقی و تقی محقق و حسین خالقی سوار یک لندرور هستند. پیاده شدند و دیده بوسی کردیم، پرسیدند کجا؟ گفتم میروم تهران.
گفتند ما تهران در به در دنبالت گشتیم باخبر شدیم آمدهای اینجا. گفتند تیپ سیدالشهدا (ع) به فرماندهی حاج علی موحددانش تشکیل و اعزام شدند. ما آمدهایم و بقیه هم دارند میآیند. باید کمک کنی، فعلا کار داریم بعدا برو تهران.
مرتضی سلمان طرقی را به عنوان اولین مسوول ستاد تیپ ۱۰ انتخاب کرده بودند و حسین خالقی هم معاون تیپ ۱۰ بود.
عملیات خیبر آقا مرتضی مسوول محور شد و روزگار خوشی با هم گذراندیم. تا جدایی فاصلهای نبود. در حین عملیات خیبر مرتضی سلمان طرقی به وسیله گلوله مستقیم تانک در یک نبرد سخت و جان فرسا به اتفاق کمکها و دستیاران و تیم مخابراتش در ساعت ۱۱ صبح به شهدا پیوستند. «حسین راحت» هم در کنار مرتضی به فیض شهادت نائل آمد. مرتضی هنوز هم بعد از گذشت سالها از شهادت ایشان جلو چشمانم با صلابت راه میرود.
دفاع مقدس
🌷 ۷ اسفند ۶۲ - سالروز شهادت مرتضی سلمان طرقی در آستان صبحِ قنوتِ عاشقانهترین نمازها ... قنوتی که
🌷 ۷ اسفند ۱۳۶۲ - مرتضی سلمان طرقی - مسئول محور لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع)
عملیات #خیبر
ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️🔹
📷 عکس بالا 👆 | اوایل تیر 1361، سوریه، مراسم صبحگاه نیروهای ایرانی در پادگان زبدانی
از راست: (ناشناس، شهید علی اکبر حاجی پور، شهید کاظم نجفی رستگار، کاظم میرزایی، شهید مرتضی سلمان طرقی، شهید ناصر شیری، منصور کوچک محسنی، شهید میرعلی رئیسی اسکویی، حسن شاه حسینی، حاج احمد متوسلیان، جعفر جهروتی زاده، ناشناس)
💠 کانال دفاع مقدس
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
گروه واتساپ ۲
دفاع مقدس
🌷شهید حاج احمد غلامی از شهید مرتضی سلمان طرقی می گوید: 🔹 مجاهدت مخلصانه «مرتضی سلمان طرقی» برای پی
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
بر در دل روز و شب منتظر یار باش
ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱
🌷 ۷ اسفند ۶۲ - سالروز شهادت سردار حسین راحت، فرمانده محور عملیاتی خیبر - لشگر 10
-
ولادت: ۱۳۳۳
شهادت: ۷ اسفند ۱۳۶۲
مزار: بهشت زهرا(س) قطعه 27ردیف2شماره13
💠 کانال دفاع مقدس
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
گروه واتساپ ۲
دفاع مقدس
🌷 ۷ اسفند ۶۲ - سالروز شهادت مرتضی سلمان طرقی در آستان صبحِ قنوتِ عاشقانهترین نمازها ... قنوتی که
#مناجاتنامه_شهید
🔰خدایا تو را شکر میکنم به لفظ و زبان که مرا مسلمان آفریدی، خدایا تو را شکر میکنم به اینکه مرا شیعه آفریدی، رهبرم را امام خمینی قرار دادی خدایا تو را شکر میکنم از این که مرا در این زمان آفریدی و من انتخاب شدم برای جنگ با دشمن کافر.
🔰خدایا تو را به لفاظ و زبان شکر میکنم که من را پیغام آور اسلام در این مکان قرار دادی. هرچند که این حقیر لایق آن نیستم خدایا این حقیر نمیدانم و نمیتوانم که با جان و دل و اعمال شکر تو را بکنم فقط میدانم که باید شکر کنم.
🔰خدایا قرآن را آنچنان به من بیاموز که بدانم و آگاه باشم که نمیتوان نمونه آن را آورد، خدایا بگذار آنقدر به قرآنت آشنا شوم که بدانم چرا نمیشود نمونه آن را آورد.
🔰من از سلاح خوشم نمیآید به خاطر اینکه آدم میکشد من از سلاح به خاطر این خوشم میآید که دشمن از آن خوشش میآید.
🔰خدایا خداوندا وای به حال کسی که حکمش حکم تو نباشد و به دلیل حکم و قانون خوی شکسی را بکشد خدایا مرا یاری کن که هرکس را که میکشم حکم تو باشد و طبق قانون تو نه حکم من و قانون من زیرا قانون من کامل نیست و حکم من عادل نیست و قضاوتم اگه به منطقی باشد که منطق الهی نباشد ناقص است. خدایا مرا به حکم عدالت آشنا ساز و حکم حاکم به زمینت را به من شناسان.
📎فرماندهٔ عملیات لشگر ۱۰سیدالشهدا
#سردارشهید_مرتضی_سلمانطرقی🌷
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۳۵/۴/۱۶ تهران
شهادت : ۱۳۶۲/۱۲/۷ جزیرهٔ مجنون ، عملیات خیبر
💠 کانال دفاع مقدس
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
گروه واتساپ ۲
دفاع مقدس
« در بدترین شرایط به خدا توکل ڪنید که پناه دهنـده بی پناهـان است و قدر رهبـر و انقلاب را بدانیـد. »
#خاطرات_شهید
●کارمندبانک بود ، وقتی جنگ شدکارش را در بانک رها کرد. از سپاه نامه دادند تا ایشان به آنجا مامور شوند. اما بانک قبول نکرد و مدتی هم حقوقش را قطع کردند، اما حبیب الله گفت: «من رو اخراج کنید اما من میرم جبهه»
●من همیشه نگرانش بودم و دلهره شهادتش را داشتم. همیشه به من می گفت: «تحمل کن، تموم میشه این جنگ، جبران میکنم برات»
●همیشه در جبهه بود. بعد از عقد من اصلا ایشان را ندیدم. خیلی کم به خانه می آمد اما هر چه بخواهی خوب بود، مهربان بود. برای خانواده، پدر و مادر و اقوام. در مشکلات همه کمک حال بود و سنگ صبور خانواده و اقوام بود و طرف مشورت قرار می گرفت.
●هر وقت از جبهه می آمد سعی می کرد به همه سر بزند یا تلفن کند و اگر نمی شد از من سراغشان را می گرفت.
●یک بار که در عملیات بدر مجروحیت سنگینی پیدا کرد، یک ماه در خانه ماند. بعد از مجروحیت از منطقه او را به بیمارستان اصفهان برده بودند و بعد به تهران منتقل کردند، درآنجا بر روی پایش که ترکش خورده بود عمل انجام دادند و بعد از آن به بهبهان منتقل شد.
●با هم از تهران به سمت بهبهان می آمدیم که در اهواز ایشان گفت که اول بروم و به بچه ها سر بزنم. ما به بهبهان رفتیم و ایشان در حالیکه عصا می زد به جبهه رفت و بعد از مدتی آمد.
●آن ایام بهترین دوران زندگی ام بود که حبیب الله را بیشتر در خانه می دیدم. اما در خانه هم که بود مدام بی قرار جبهه و دوستانش بود و اخبار نگاه می کرد. با این وجود من می گفتم: «خدا کنه ترکش بخوری، بیای بمونی» و حبیب الله فقط می خندید.
✍️به روایت همسربزرگوارشهید
📎قائممقام لشگر ۷ ولی عصر
#سردارشهید_حبیبالله_شمایلی🌷
#سالروز_شهادت
●ولادت : ۱۳۳۳ بهبهان ، خوزستان
●شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۷ شلمچه
💠 کانال دفاع مقدس
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
گروه واتساپ ۲