eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
10هزار ویدیو
833 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃نام دیگرش ماه‌ عاشق هاست اردیبهشت را می‌گویم هر صفحه اش را که ورق میزنی داستان عاشقیست که به معشوق خود رسیده. به صفحه بیستم که میرسی نام احمد بابایی میدرخشد✨ 🍃عاشقی که در نوزدهمین روز از دومین ماه اولین فصل سال به معشوق ازلی اش رسید. یاد داد آسمانی شدن که بال و پر نمی‌خواهد. قدری جنون می‌خواهد تا با ندای دلت به برسی مصداق شیدائی بود، این را مسئولین بیمارستان می‌گویند... 🍃هربار که مجروح می گشت یکماه در بیمارستان بستری می شد و سریع به بر می‌گشت. معروف بود به تیر و ترکش. می‌گویند کاش یک بار دیگر بابایی زنده می شد و جوانان نسل سومی تحت او قرار می‌گرفتند. 🍃می‌گویند تمام تاثیر گذاری اش از معنویت شبانه سرچشمه می‌گرفت. دلاوری و جنگاوری هایش یک طرف، در اعمال و کارهایش طرفی دیگر... 🍃رسید به عملیات وقتی که راهی تا فتح خرمشهر نمانده بود و اینبار کلکسیون تیر و ترکش با اصابت گلوله ای در میان پیشانی، کامل شد و احمد بابایی به سوی محبوب شتافت. ما ماندیم و داشتن فرمانده ای چون احمد بابایی 🌸به مناسبت سالروز 🌱 تولد : ۱۵ خرداد ۱٣٣۴ 🕊🕊 شهادت : ٢۰ اردیبهشت ۱٣۶۱ 🕊عملیات بیت المقدس - آزادسازی خرمشهر 🥀مزاز: گلزار شهدای بهشت زهرا (س) قطعه ۲۶، ردیف ۶، شماره ۴۳ 📡 کانال "دفاع مقدس" (ایتا، روبیکا،تلگرام، واتساپ)
دفاع مقدس
‍ 🍃نام دیگرش ماه‌ عاشق هاست اردیبهشت را می‌گویم هر صفحه اش را که ورق میزنی داستان عاشقیست که به معشو
....! 😊😊 ⚪️ یادش به خیر! چقدر سختی کشیدیم! شب ها فقط دو ساعت می خوابیدیم. آن قدر گرم بود که انگار در حمام سونا بودیم، ولی خستگی همه را بیهوش می کرد. اما بابایی همان دو ساعت را هم آرام نمی گرفت. دور می افتاد و به همه بچه ها سر می زد. تمام بچه ها را می شناخت. 🌗 یک شب یکی از بچه ها از شدت گرما رفته بود بالای کانکس ها خوابیده بود. حاجی فهمیده بود یکی کم است. خیلی گشته بود تا بالاخره صبح بالای کانکس پیدایش کرده بود. صدایش زده بود که پسرم تو آن بالا چه کار می کنی....؟ 🤲 آن بنده خدا هم که مست خواب بود توی همان حال خواب و بیدار گفته بود: حاجی داشتم دعای کومله می خواندم، خوابم برد. حاجی خندیده بود که: اولاً کمیل، نه کومله، دوماً نماز صبح که خواندی با چی وضو گرفتی؟ گفته بود: با آب. حاجی گفته بود پاشو بیا عزیزم توی کتری چایی بوده نه آب. تو با چایی وضو گرفتی و نماز خواندی. ▫️خاطره اى به ياد فرمانده شهيد احمد بابايى راوى: رزمنده دلاور على حاجى زاده ------------------------------------------- 📡 کانال "دفاع مقدس" (ایتا، روبیکا،تلگرام، واتساپ) 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 چه جوابی داریم ؟؟؟ 🔔 صحبت های شهید علیرضا موحد دانش، فرمانده گردان حبیب - تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) 📌 عقبه مقر تیپ — انرژی اتمی (دارخوین- جاده اهواز-آبادان) 🚨 به تاریخ: ٢۱ اردیبهشت ۱٣۶۱ 🌴 عملیات بیت المقدس - (آزادسازی ) ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk گروه واتساپ دفاع مقدس ۱
دفاع مقدس
#صدای_ماندگار 🔴 چه جوابی داریم ؟؟؟ 🔔 صحبت های شهید علیرضا موحد دانش، فرمانده گردان حبیب - تیپ ۲
صوت_شهید_موجد_دانش_گفتگوی_فرماندهان (2).mp3
31.55M
📢 گفتگوی شهید موحد دانش، فرمانده گردان حبیب لشکر27- عملیات فتح المبین، بیت المقدس ... 💠صدای احمد متوسلیان، شهید همت، سردار و . . . نیز در این فایل شنیده می‌شود 🔹هماهنگی توسط فرماندهان از طریق بیسیم دوران جنگ تحمیلی ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk گروه واتساپ دفاع مقدس ۱
دفاع مقدس
📢 گفتگوی شهید موحد دانش، فرمانده گردان حبیب لشکر27- عملیات فتح المبین، بیت المقدس ... 💠صدای احمد مت
اسيرى كه اسير محبت شد! در همان شب بعد از عملیات، در اثر پاتکی که دشمن کرده بود، برخی سنگرهای رزمندگان اسلام به تصرف آنها درآمده بود، علیرضا این را نمی‌ دانست. علیرضا صبح که برای بیدار کردن بچه ‌ها به داخل سنگرها می‌ رود، ناگهان خود را داخل سنگری می‌ بیند که عراقی ‌ها شب قبل آن را تصرف کرده بودند. در اين لحظه عراقی ‌ها که متوجه علیرضا می‌ شوند، نارنجکی را به سوی ایشان پرتاب می‌ کنند که نارنجک به گیجگاه شهید می‌ خورد اما منفجر نمی‌ شود. علیرضا به خودش می‌ آید و می‌ خواهد نارنجک را به سوی دشمن بیاندازد که نارنجک در دستش منفجر می‌ شود و دست راستش قطع می‌ شود. بچه ‌ها که متوجه سر و صدا می‌ شوند، به کمک می‌ آیند اما در وهله‌ اول، متوجه دست زخمی علیرضا نمی‌ شوند. علیرضا هم برای حفظ روحیه بچه ‌ها در کمال آرامش دستش را داخل اورکت می‌ کند تا بچه ‌ها متوجه نشوند. اما بعد از مدتی بچه ‌ها متوجه می‌ شوند از داخل اورکت علیرضا خون می‌ چکد که در این جا قضیه را می‌ فهمند. قبل از انتقال به بیمارستان، عراقی‌ ها توسط رزمندگان اسلام اسیر شده و در جایی جمع می‌شوند همرزمان علیرضا تعریف می‌ کنند که دیدم در بین اسرا یکی دارد به شدت به خود می‌ پیچد و نگران است. علیرضا از بچه ‌ها می‌ خواهد که از وی دلیل نگرانیش را بپرسند. وقتی علت را می‌ پرسند آن عراقی اعتراف می‌ کند که نارنجک را او به سمت علیرضا پرت کرده و می‌ گوید: «آن گاه که برخورد خوب شما را با خود دیدم، از این کار پشیمان شدم.» وقتی علیرضا قضیه را می‌ شنود بسراغ اسیر می‌ رود. قمقمه‌ آبش را به او می‌ دهد، می‌گوید: بخور تا آرامش خود را را بیابی!!
دفاع مقدس
اسيرى كه اسير محبت شد! در همان شب بعد از عملیات، در اثر پاتکی که دشمن کرده بود، برخی سنگرهای رزمندگ
30.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 فیلم مصاحبه منتشر نشده از سردار شهید علیرضا موحددانش در فرودگاه - ظهر روز ۲۱ خرداد ۱۳۶۱ - (بعد از آزادسازی خرمشهر - عملیات بیت المقدس) در حال اعزام به لبنان، به منظور خارج کردن بیروت و جنوب لبنان از اشغال صهیونیست ها 💠 اعزام قوای محمّد رسول الله (ص) به سوریه برای مقابله با اسرائیل متجاوز ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk گروه واتساپ دفاع مقدس ۱
🌷شهید علیرضا موحد دانش 🌴 در پشت سر، شهید محسن وزوایی نیز دیده می شود
دفاع مقدس
📽 فیلم مصاحبه منتشر نشده از سردار شهید علیرضا موحددانش در فرودگاه - ظهر روز ۲۱ خرداد ۱۳۶۱ - (بعد از
🌷شهید موحد دانش - جبهه جنوب او در عملیات آزادسازی خرمشهر مسئولیت گردان حبیب از تیپ 27 را بر عهده داشت 📷عکس بالا سمت راست: شهید حسین خالقی (که اخیرا به دیدار محبوب شتافت) - پس از شهادت محسن وزوایی، فرماندهی محور سلمان را عهده دار بود کنار او (فرد قد بلند)، احتمالا شهید حسین اسلامیت هست- معاون گردان حبیب در عملیات بیت المقدس /
دفاع مقدس
🌷شهید موحد دانش - جبهه جنوب او در عملیات آزادسازی خرمشهر مسئولیت گردان حبیب از تیپ 27 را بر عهده دا
ماجرای قطع دست شهید موحد دانش 🚩 روی ارتفاع ۱۱۰۰ بودیم که یک ستون بین ۱۱۰۰ و ۱۰۵۰ بسمت غرب درحرکت بودند، به حاج علی موحد گفتم اینا کجا میروند و چه نیروی هستند، حاج علی گفت من الان میروم و پیگیری میکنم. 🔹حاج علی رفت و ما هم مشغول به عراقیها شدیم ، بعد از مدتی حاج علی آمد ، بیسیم چی من که به گمانم شهید خاکبازان و جوان زرنگی بود گفت: رنگ حاج علی خیلی زرد شده و لباسش هم خیلی خونیه ▫️ حاج علی را صدا کردم آمد ، پرسیدم حاجی چرا رنگت اینقدر زرده و لباست خونیه ، گفت مثل اینکه الان سه روزه در عملیات هستیم و این همه مجروح و شهید جابجا کردم لباسم خونی شده ، رنگم هم برای خستگی هست ، بهش گفتم چرا دستت توی جیبته؟ گفت اشکال داره؟ ، گفتم بله ببینم دستت را ، با خواهش و اصرار دستش را ازجیب دراورد ، دیدم دستش قطع شده و با بند پوتین مچ قطع شده را بسته ، به حاج علی گفتم باید بروی عقب تا بخیه به دستت بزنند ، خیلی جدی گفت نمیروم ▪️دیدم گوشش بدهکار نیست و ممکنه بعلت خونریزی و ضعف حالش بهم بخورد و در جایی از ارتفاع پرت بشه . چون با شهید پیچک فرمانده عملیات غرب در ارتباط بودم شاسی بیسیم را فشار دادم تا پیچک بگوش شود و مذاکره مرا با حاج علی بشنود 🔸وقتی پیچک متوجه شد که دست حاج علی مجروح شده به او تکلیف کرد که باید برای درمان به پادگان ابوذر برود حاج ابراهیم شفیعی میگوید علی موحد با گریه به من میگفت من نیامدم که برگردم چرا به پیچک خبردادی!!! — (راوی: دکتر ابراهیم شفیعی معاون شهید پیچک در عملیات بازی دراز)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 |مستند عملیات بیت المقدس 🎞 ماجرای آغاز جنگ علیه ایران و تصرف توسط ارتش متجاوز عراق . . . و پیروزی بزرگ رزمندگان اسلام و بازپس گیری قهرمان از چنگال بعثیون کافر (سوم خرداد 1361) پ.ن: کمتر از دو هفته دیگر: ------------------------------------------- 📡 کانال "دفاع مقدس" (ایتا، روبیکا،تلگرام، واتساپ) 🌱
به انتظار نبودی؛ ز انتظار چه دانی؟
آمدمت که بنگرم ؛ گریه امان نمی‌ دهد ... بهشت آباد ، اهواز ۱۳٦۰ عکاس: جاویدالاثر کاظم اخوان ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk گروه واتساپ دفاع مقدس ۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | مدیحه‌سرایی رزمندۀ نوجوان ،سیدناصر حسینی - در جبهه 🌴 - ⏳ دوران پ.ن: سید ناصر حسینی پور وقتی ۱۴ سال داشت به جبهه رفت و وقتی ۱۶ سال داشت، در آخرین روزهای جنگ در «جزیرهٔ مجنون» به اسارت عراقی‌ها درآمد. ابن اتفاق در حالی افتاد که او در سمت دیده‌بان قرار داشت و در واحد اطلاعات فعالیت می‌کرد. وقتی که او اسیر می‌شود یک پایش تقریباً قطع شده و به رگ و پوستی بند بوده است!! این آزاده سرفراز، بعدها خاطرات خود را از جبهه و دوران اسارت به رشته تحریر درآورد، به نام کتاب: "کتاب پایی که جا ماند" ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk گروه واتساپ دفاع مقدس ۱
دفاع مقدس
🎥 فیلم | مدیحه‌سرایی رزمندۀ نوجوان ،سیدناصر حسینی - در جبهه 🌴 #عملیات_کربلای_5 - #سال_65 ⏳ دور
📄 بخشی‌ از یادداشت‌ رهبر انقلاب بر کتاب: "پایی که جاماند" -‌خاطرات‌ سیدناصر حسینی‌پور در اسارت-.... ✍️ تا کنون‌ هیچ‌ کتابی‌ نخوانده‌ام که‌ صحنه‌های‌ اسارت‌ مردان ما را در چنگال‌ بعثی‌های‌ عراق، آنچنانکه‌ در این‌ کتاب‌ است به تصویر کشیده‌ باشد
دفاع مقدس
📄 بخشی‌ از یادداشت‌ رهبر انقلاب بر کتاب: "پایی که جاماند" -‌خاطرات‌ سیدناصر حسینی‌پور در اسارت-....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | دیدار جانباز و آزاده سرفراز سیدناصر حسینی‌پور با رهبر انقلاب 🎞 او خاطرات روزانه خود را در دوران اسارت مخفیانه ثبت می‌نمود و حالا به صورت کتاب در آمده است: "پایی که جا ماند" که مورد تقدیر و ستایش‌ رهبر قرار گرفت . . . ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk گروه واتساپ دفاع مقدس ۱
📚"همپای صاعقه" 💠کارنامه‌ای تاریخی و مستند از شکل‌گیری لشکر 27 محمدرسول الله(ص) موضوع اصلی این کتاب: شرح مستند مراحل آغازین تاسیس تیپ 27 است(دیماه 60 تا اواخر تیر61) و نقش آنرا در2عملیات بزرگ ، و لبنان بیان میکند رهبر انقلاب در قسمتی از تقریظ‌شان بر این کتاب نوشته‌اند: 📄این یک کتاب منبع بسیار غنی و ارزشمند است که از آن می‌توان ده‌ها کتاب و فیلمنامه و زندگینامه استخراج کرد.لحظات و حالات ثبت شده در سراسر این کتاب،همان ظرافت‌های حیرت‌انگیزی است که از مجموع آن،تابلوی پرشکوه و باعظمت عملیاتی چون فتح‌المبین و بیت‌المقدس پدید آمده و برترین‌های هنر جهاد و ایثار و شجاعت و ابتکار را در مجموعه‌ نمایشگاه بی‌نظیر هنرهای انقلاب اسلامی، نشان می‌دهد.این مردان بزرگی که نام آنها بسی آسان بر زبان و دل غافل ما می‌گذرد، از جنس همان اخوان صفا و فرسان هیجائند که سید شهیدان سلام الله علیه آنها را با عظمت و سوز و مهره مخاطب ساخت و از فقدان آنان غمگین بود. سلام خدا و بندگان برگزیده و فرشتگان و رسولان او نثار روح مطهر آنان باد فهرست مطالب فصل1: جنگ در سال نخست فصل2: نبرد محمدرسول‌اللّه(ص) فصل3: تیپ27 فصل4: شناسایی فصل5: نبرد فتح فصل6: از دشت عباس تا سایت‌ها فصل 7: برقازه فصل8: پیش از توفان فصل9: آغاز نبرد الی بیت‌المقدس فصل10: مصاف در دژهای مرزی فصل11: بسوی خرمشهر فصل12: پایان راه؛ پیکار در شلمچه و خین فصل13: سپاه محمد(ص) می‌آید 🔴گوش کردن به کتاب صوتی همپای صاعقه در ایام عملیات بیت المقدس و آزادی خرمشهر توصیه میشود-این کتاب از آثار غنی و باارزش دفاع مقدس میباشد
کتاب صوتی همپای صاعقه - 5.mp3
16.12M
📢 📚 کتاب: "همپای صاعقه" 5️⃣ قسمت پنجم کانال
کتاب صوتی همپای صاعقه - 6.mp3
15.84M
📢 📚 کتاب: "همپای صاعقه" 6️⃣ قسمت ششم کانال
کتاب صوتی همپای صاعقه - 7.mp3
16.32M
📢 📚 کتاب: "همپای صاعقه" 7️⃣ قسمت هفتم کانال
کتاب صوتی همپای صاعقه - 8.mp3
5.42M
📢 📚 کتاب: "همپای صاعقه" 8️⃣ قسمت هشتم کانال
کتاب صوتی همپای صاعقه - 9.mp3
7.28M
📢 📚 کتاب: "همپای صاعقه" 9️⃣ قسمت نهم (پایانی) کانال