eitaa logo
دفاع مقدس
3.9هزار دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
11.2هزار ویدیو
934 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن ومانیست،سخن ازمردانیست که عاشورا رابازیافته،سراسر ازذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال دربال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند بگذار اغیارهرگز درنیابندکه ما ازتماشای شهدا سیرنمی‌شویم
مشاهده در ایتا
دانلود
📷 عکس تاریخی 🌴 امامزادگان عشق 🌷 پنج شهید در یک قاب 🇮🇷"شهید احمد بابایی" 🇮🇷"شهید غلامرضا کرمی" 🇮🇷"شهید حاج احمد متوسلیان" 🇮🇷"شهید سید ولی جناب" 🇮🇷"شهید علی اکبر حاجی پور" مکان ثبت عکس : کردستان - سپاه بانه تاریخ عکس : پاییز ۱۳۵۸ ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔵 ۱۵ خرداد ۱٣٣۴ — سالروز تولد سردار شهبد احمد بابایی ▫️ فرمانده - (تیپ پرافتخار ۲۷محمدرسول الله ﷺ 🕊 شهادت : ٢۰ اردیبهشت ۶۱ - آزادسازی خرمشهر 🥀مزاز: گلزار شهدای بهشت زهرا (س) 🌴 کانال "دفاع مقدس"
دفاع مقدس
📷 عکس تاریخی 🌴 امامزادگان عشق 🌷 پنج شهید در یک قاب 🇮🇷"شهید احمد بابایی" 🇮🇷"شهید غلامرضا کرمی"
"تکلیف من اینجاست؛ آزادی خرمشهر از بچه من مهمتر است " 🔹به روایت جانباز سرافراز، شهید علی خوش لفظ👇👇 ⚪️ مجروحیت و دیدار اتفاقی با شهید احمد بابایی. ▫️مرحله دوم عملیات بیت المقدس برای حمل مجروح، یک فروند هلیکوپتر شنوک به منطقه اعزام شده بود . هلیکوپتر اوج گرفت و بعد از کمتر از یک ساعت، نشست جایی. پرسیدم اینجا کجاست ؟ — بندر ماهشهر داخل یک سالن پر از تخت بود و سِرُم و انبوه مجروحانی که تعداد زیادی از آنها همانجا از شدت جراحت شهید می شدند. قیافه مجروح تخت کناری من آشنا بود! او را می شناختم احمد بابایی فرمانده گردان مالک اشتر از ناحیه دست تیر خورده بود. او هم مرا می شناخت . تن هردومان لباس بیمارستان پوشاندند و کمی دوا درمان کردند. بابایی آهسته گفت: "میایی فرار کنیم؟ -کجا؟ "خط ! اسم خط که آمد یاد حبیب افتادم.. حبیب مظاهری فرمانده گردان مسلم بن عقیل در عملیات رمضان به شهادت رسید . بابایی با آن قیافه محکم و مصمم، مرا غرق حبیب کرد .. بعد از نماز صبح بابایی گفت: پاشو ... مثل کسانی که از زندان فرار می کنند به سمت دیوار انتهای درمانگاه رفتیم. من دست هایم را که سالم بود قلاب کردم و بابایی از دیوار بالا رفت و اوهم با همان یک دست سالمش مرا با آن زخم باز، بالا کشید . در مسیر دیدم احمد بابایی خیلی ساکت است، پرسیدم : برادر بابایی خیلی تو فکری! -آره از تهران زنگ زدند و گفتند خدا بهت یک دختر داده. پرسیدم: پس تو می خواهی از دارخوین(مقر تیپ) بری تهران؟ - نه!! می روم خط !! اما شما با این وضعیت و زخم و شرایط و بچه ات! حرفم را برید؛ "تکلیف من اینجاست آزادی خرمشهر از بچه من مهمتر است " احمد بابایی همان روز ۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ به خط می رود و با یک گلوله مستقیم آر.پی.جی به شهادت می رسد و دیدار با دخترش به قیامت می افتد . ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
📷 عکس تاریخی 🌴 امامزادگان عشق 🌷 پنج شهید در یک قاب 🇮🇷"شهید احمد بابایی" 🇮🇷"شهید غلامرضا کرمی"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵 ۱۵ خرداد ۱٣٣۴ —سالروز تولد شهبد احمد بابایی فرمانده گردان مالک -لشگر۲۷ ا▫️▫️▫️▫️ 💠 تکلیف من اینجاست؛ ▫️ آزادی خرمشهر از بچه من مهمتر است! ▫️مرحله دوم عملیات بیت المقدس برای حمل مجروح، یک فروند هلیکوپتر شنوک به منطقه اعزام شده بود . هلیکوپتر اوج گرفت و بعد از کمتر از1ساعت، نشست جایی. پرسیدم اینجا کجاست ؟ — بندر ماهشهر داخل یک سالن پر از تخت بود و سِرُم و انبوه مجروحانی که تعداد زیادی از آنها همانجا از شدت جراحت شهید می شدند. قیافه مجروح تخت کناری من آشنا بود! او را می شناختم بابایی فرمانده گردان مالک از ناحیه دست تیر خورده بود. او هم مرا می شناخت . تن هردومان لباس بیمارستان پوشاندند و کمی دوا درمان کردند. او آهسته گفت: "میایی فرار کنیم؟ -کجا؟ "خط ! وی چنان محکم و مصمم اسم خط رو آورد که مشتاق همراهی با او شدم. بعد از نماز صبح بابایی گفت: پاشو ... مثل کسانی که از زندان فرار می کنند بسمت دیوار انتهای درمانگاه رفتیم. من دست هایم را که سالم بود قلاب کردم و بابایی از دیوار بالا رفت و او هم با همان یک دست سالمش مرا با آن زخم باز، بالا کشید در مسیر دیدم او خیلی ساکت است، پرسیدم : برادر بابایی خیلی تو فکری! -آره از تهران زنگ زدند وگفتند خدا بهت یک دختر داده. پرسیدم: پس تو میخواهی از دارخوین(مقر تیپ) بری تهران؟ - نه!! می روم خط !! اما شما با این وضعیت و زخم و شرایط و بچه ات! حرفم را برید؛ "تکلیف من اینجاست آزادی خرمشهر از بچه من مهمتر است " بابایی همانروز ۲۰ اردیبهشت ۶۱ بخط میرود و با یک گلوله مستقیم آر.پی.جی بشهادت می رسد و دیدار با دخترش به قیامت می افتد.. راوی:شهیدعلی خوش لفظ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شهید سیدمرتضی آوینی: 🌿 در ملکوت اعلی جز شهید کسی زنده نیست!! حیات دیگران اگر هم باشد به طفیلی شهداست و شفاعت آنها . . . ————————-—— 🌴 کانال "دفاع مقدس" اینجا بیت شهداست☝️☝️ 🌱 انتشار مطالب، صدقه جاریه است
💠 خاطره ای به یاد فرمانده شهید علی اصغر ارسنجانی ▫️روز دوم عملیات «کربلای ۸» سردار کوثری به منطقه آمد؛ تمام فرمانده گردان‌ها در سوله فرماندهی به خط شدند که آخرین تحرکات، برنامه‌ها و نقشه‌ها مرور شود؛ شهید «علی‌اصغر ارسنجانی» فرمانده گردان میثم تمار از لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) هم بین فرماندهان بود. موقع بیرون رفتن از سوله، دیدم شهید ارسنجانی روی دو تا جیب و پشت پیراهن و جیب شلوارش نوشته است؛ «علی اصغر ارسنجانی، اعزامی از تهران». ▫️به او گفتم: «حاجی، تابلو اعلانات درست کردی!» او هم خندید و گفت: «می‌دانم که برویم جلو، برگشتی نداریم و همانجا می‌مانیم؛ بعد‌ها که بچه‌ها آمدند برای برگرداندن جنازه‌هایمان از این اسامی، جنازه را شناسایی کنند». همین هم شد. شهید ارسنجانی و خیلی از دوستان همرزم ما در این عملیات به شهادت رسیدند؛ و وقتی مدت‌ها بعد بچه‌ها برای شناسایی و بازگرداندن پیکر شهدا به منطقه رفتند، پیکر شهید ارسنجانی را از روی‌‌ همان نام و نشانی که روی لباسش نوشته بود، شناسایی کردند. راوی: رزمنده دلاور محمدرضا فاضلی‌دوست، [مسئول مخابرات گردان شهادت لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص)] ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 📷👆 سمت چپ: 🌷🌹🌷 سه برادر شهید در یک قاب علیرضا ارسنجانی حسن ارسنجانی علی‌اصغر ارسنجانی 🌴 دوران
دفاع مقدس
♨️ ادب مثال زدنی شهید علی اصغر ارسنجانی 🌙 #یک_تکه_از_ماه ——————-—— ایتا http://eitaa.com/Defae
ای روشنای خانه امید: ای شهید‌ ای معنی حماسه جاوید؛ ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است‌ ای برتر از سراچه‌ی خورشید‌؛ ای شهید ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 شهید علی‌اصغر ارسنجانی فرمانده گردان میثم
10.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گردان حضرت امام رضا علیه السلام لشگر مقدس امام حسین _ع) 🌴 دوران ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
5.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 15 خرداد 1350 - سالروز تولد رزمنده بسیجی حمید رضا شفیع نادری شهید 17 ساله از تیپ الغدیر یزد دانش آموز و ورزشکار رزمی کار
کادر را بستم بر روی صورتت یک، دو، سیب خندیدی ... خنده‌هایت از کادر بیرون زد .. خنده‌هایت دلم را بُرد .. خنده‌هایت بیچاره‌م کرد .. خنده‌هایت خدا را هم مشتاق کرد .. مشتاق شد ، شهیدت کند ... 🌷بسیجی شهید نورالله اختری 🔹 تیپ۱۲ قائم ،سمنان دوران ———————-—— ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
کادر را بستم بر روی صورتت یک، دو، سیب خندیدی ... خنده‌هایت از کادر بیرون
5.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پهلوان کوچک در میدان‌های بزرگ نبرد... ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🌱 ۱۵ خرداد ۱۳۵۲ - سالروز تولد 🌷شهید نورالله اختری🌷- مشهد مقدس 🌿 رزمنده تک تيرانداز — خط پدافندی شلمچه شهادت:۱۹ اسفند ۱۳۶۵ - عملیات کربلای۵ گردان‌علی‌بن‌ابیطالب (ع) - تیپ۱۲ قائم ،سمنان تحصيلات: اول دبيرستان ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 "ملک دار" همرزم شهید: 👇👇 نورالله مي‌گفت: «اون دنيا ترسناک نيست، فقط تجلی‌گاه رفتار اين دنيای ماست.» گفتم: «من نمي‌فهمم، يعني چي؟» گفت: «همه چيز جهان آخرت، نتيجه رفتارهای امروز ما در دنياست... باید خيلي دقت کنيم، ببينيم داريم چکار مي‌کنيم.» هدیه به روح شهید بزرگوار صلوات🌺 ———————-—— ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas