هدایت شده از پایداری
در مورد بیحجابی چه کاری میتوان انجام داد؟.pdf
3.28M
#بخوانید
و #منتشر_کنید
⬛️ در مورد پدیده #بی_حجابی چه باید کرد⁉️
🔵 دلایل منطقی درباره لزوم مقابله با پدیده شوم #کشف_حجاب
🔴 تکلیف ما در برابر بیحجابها چیست ؟؟
📄 متن کامل و مصور را در فایل PDF #بخوانید ☝️
🙏 لطفا در انتشار این فایل همراهی نمایید
🔺میتوانید آن را به دست افراد بیحجاب نیز برسانید
🌴 #آگاهی_بخشی_به_جامعه
#روشنگری
#کپی_آزاد
✅ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari
✅روبیکا https://rubika.ir/farhange_paydari
✅تلگرام https://t.me/farhange_paydari
https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
🔹 واتساپ پایداری
📽 ☝️فیلم ها و کلیپ های مربوط به اهمیت عفاف و حجاب را در کانال #پایداری ببینید
هدایت شده از پایداری
در مورد بیحجابی چه کاری میتوان انجام داد؟.docx
18.11M
#بخوانید
و #منتشر_کنید
⬛️ در مورد پدیده #بی_حجابی چه باید کرد⁉️
🔵 دلایل منطقی درباره لزوم مقابله با پدیده شوم #کشف_حجاب
🔴 تکلیف ما در برابر بیحجابها چیست ؟؟
📄 متن کامل و مصور را در فایل WORD #بخوانید ☝️
🙏 لطفا در انتشار این فایل همراهی نمایید
🔺میتوانید آن را به دست افراد بیحجاب نیز برسانید
🌴 #آگاهی_بخشی_به_جامعه
#روشنگری
#کپی_آزاد
✅ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari
✅روبیکا https://rubika.ir/farhange_paydari
✅تلگرام https://t.me/farhange_paydari
https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
🔹 واتساپ پایداری
📽 ☝️فیلم ها و کلیپ های مربوط به اهمیت عفاف و حجاب را در کانال #پایداری ببینید
دفاع مقدس
🌷 ۲۲ تیر ۱۳۶۷، سالروز شهادت غلامرضا صالحی در منطقه ابوقریب فرمانده دلاور و جانشین لشگر ۲۷ محمد رسول
🌷شهید غلامرضا صالحی
جانشین فرمانده لشکر27 محمد رسولالله(ص)
شهید صالحی نجف آبادی، دوم آذر 1337، در شهرستان نجف آباد چشم به جهان گشود. پدرش علیمحمد، آزاد بود و مادرش خورشيد نام داشت.
دورۀ کودکی غلامرضا در نجفآباد و در میان مزارع سرسبز کشاورزی گذشت.
علاقه به فراگیری علوم دینی و قرائت کلامالله موجب شد حوزه علمیۀ حاج شیخ ابراهیم ریاضی را برای ادامۀ تحصیل انتخاب کند.
در آنجا به مدت دو سال از محضر اساتیدی چون آیتالله ایزدی بهرهمند شد.
مطالعات گستردۀ غلامرضا در این دوران، مثالزدنی است.
در آن زمان عدهای از شخصیتهای مذهبی بازداشت و تبعید شدند و ساواک حوزۀ علمیه را تعطیل کرد.
غلامرضا خطاب به مأموران شهربانی گفته بود: «این چه دولت و چه نظامی است که مخالفِ با سواد شدن مردمش است؟» و به دست مأموران اذیت و آزار زیادی را متحمل شد.
پس از آن تصمیم گرفت برای ادامۀ تحصیل به قم مهاجرت و در مدرسۀ حقانی ثبت نام کند ، ولی به علت مشکلات مالی موفق به انجام این کار نشد. به فکر افتاد برای ادامۀ تحصیل چند ماه کار کند ، لذا در یزدآباد اصفهان در کنار پدر به کار مشغول شد.
روزها کار میکرد و شبها به درس خواندن مشغول بود.
این دوره همزمان شده بود با انقلاب و او تا پاسی از شب به همراه دوستان انقلابیاش در جلسات مذهبی و چاپ و پخش اعلامیهها تلاش میکرد.
در حال گذراندن دورۀ سربازی بود که با شنیدن فرمان امام، از پادگان محل خدمت فرار کرد و به جمع مردم انقلابی پیوست .
در بهمن ماه 1357 با چند تن از دوستان خود به تهران رفت و جزء گروه محافظان در کمیتۀ استقبال از امام خمینی شد .
انقلاب که پیروز شد، ادامۀ خدمت سربازیاش را در کمیتۀ انقلاب اسلامی اهواز سپری کرد.
وقتی به زادگاهش برگشت، عضو این نهاد انقلابی در نجفآباد شد، سپس به تهران مهاجرت کرد و با شهید محمد منتظری به مبارزۀ سیاسی با گروهکهای لیبرال پرداخت. همچنین در چاپ روزنامۀ پیام شهید که زیر نظر محمد اداره میشد، همکاری و فعالیت کرد.
حضور در آموزشهای نـظـامـی و چریکی در سوریه، همچنین سفر به کـشورهای لیبی و الجزایر از جمله همکاریهایش با شهید محمد منتظری بود. - سال1359 ازدواج کرد و صاحب يك پسر و سه دختر شد.
با آغاز جنگ تحمیلی، به سپاه پیوست و همراه یک گروه صد نفری که خودش فرمانده آن بود، عازم منطقۀ سر پل ذهاب شد.
در عملیات الیبیتالمقدس که به عنوان فرمانده گردان عمل میکرد، از ناحیۀ پا به شدت زخمی و حدود دو ماه در بیمارستان تهران بستری گردید، سپس به جبهۀ غرب رفت و نزدیک یک ماه به کار شناسایی در کوهستانهای صعبالعبور و پُر برف منطقۀ شمال عراق مشغول شد.
با توجه به توانایی، مدیریت و روحیۀ رزمی زیادی که داشت، سال 1362 در قرارگاه حمزه سیدالشهدا مسئولیت هماهنگی واحدهای عملیاتی قرارگاه را بر عهده گرفت.
در عملیات قادر، نمایندۀ رسمی سپاه در قرارگاه ارتش بود و با تلاش شبانه روزیاش در هماهنگیهای لازم بین این دو نیرو نقش مهمی را ایفا کرد.
از اوایل سال 1365 تا اواسط سال بعد با سِمت مسئول عملیات قرارگاه نجف در طرحریزی عملیاتهای مختلف نقش فعالی را ایفا کرد.
همانگونه که یک طراح عملیاتهای نظامی بود، عنصری فرهنگی نیز به شمار میرفت و هیچ وقت از کتاب و کتابخوانی فاصله نگرفت.
از جمله مسئولیتهایش میتوان به: عضویت در کمیتۀ انقلاب اسلامی، قائم مقام سپاه پاسداران نجفآباد، فرمانده گردان در لشکر8 نجفاشرف، معاون رزمی قرارگاه حمزه سیدالشهدا، مسئول عملیات قرارگاه نجف و قائم مقام لشکر27 محمد رسوالالله(ص) اشاره کرد.
سردار سرلشکر ایزدی دربارۀ ایشان میگوید: «نقش او در دفع حملههای دشمن در استراتژی دفاع متحرک، به یادماندنی است.»
تنگۀ ابوقریب (عین خوش دهلران) در 22 تیر ماه 1367 حکایتی عجیب از پرواز غلامرضا داشت . سی سال بیشتر نداشت و هنگامی که قائم مقام لشگر 27 حضرت رسول (ص) بود گردان عمار لشگر را به جلو حرکت میداد، اصابت ترکش گلولۀ توپ دشمن به پاها و بدنش، او را به زمین انداخت و به مقام وصال رساند.. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
آخرین کلام او در واپسین لحظههای زندگی سعادتمندانهاش ذکر مقدس «یا حسین» بود .
🌷شهید غلامرضا صالحی، از فرماندهان و مسئولین قرار گاه حمزه سیدالشهدا(ارومیه) و قائم مقام لشکر 27 محمدرسول الله(ص)
***************
🔹 #لحظاتی_با_شهدا
♦️همسرم همه سالهاي جنگ را در جبهه حضور داشت. مراسم سومش را كه برگزار كرديم، قطعنامه 598 امضا شد. زماني هم كه ازدواج كرديم (فروردين سال 60) بعد از دو سه روز به جبهه رفت.
♦️تحمل آن شرايط سخت بود اما سعي مي كردم خودم را وفق دهم. اما گاهي تا حدي بي تاب مي شدم كه با خود مي گفتم اين دفعه كه برگشت نمي گذارم به جبهه برود و مي گويم بايد بماني، اما وقتي مي آمد با جبران روزهاي نبودنش را مي كرد كه همه چيز از يادم مي رفت و ارام مي شدم .
—(راوی: همسر شهید صالحی - او که باصبوری، فرزندان شهید را بزرگ و تربیت کرد)
🌷او چند روز قبل از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ به شهادت رسید - سال ۱۳۶۷
🌴حضورشهیدصالحی وجمعی ازفرماندهان درخط مقدم -دوران #دفاع_مقدس
🌷شهیدان خرازی(ف ل امام حسین)، شوشتری(ل نصر)،
شهید محمدعلی شاهمرادی (تیپ قمر)
🔹عزیز جعفری(قرارگاه)،علی زاهدی( ف تیپ قمر)
🌷 شهید غلامرضا صالحی در جمع تعدادی از فرماندهان ارتش و سپاه
💠 ستاد عملیات کردستان - قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) - ارومیه
⏳ دوران #دفاع_مقدس
"هوالشهید"
امروز بیست و دوم تیر ماه است و چند مناسبت دارد:
- ۲۲ تیر ۱۳۶۷ بود که در ادامه تهاجم های دشمن بعثی در ماههای آخر جنگ، ارتش صدام از مرز فکه گذشت و بدون آن که با هیچ مقاومتی روبرو شود، تا تنگه ابو قریب پیش آمد و عنقریب به پل کرخه هم می رسید.
وقتی این خبر به فرماندهی لشکر۲۷ در پادگان دوکوهه رسید، کوثری فرمانده لشکر تعدادی از نیروهایش که عمدتآ از رزمندگان گردان عمار یاسر بودند را برای مقابله با اشغالگران بعثی به آن محور اعزام کرد. رویارویی نابرابر نیروهای سبک اسلحه ایرانی با واحدهای مجهز زرهی دشمن در بیابانهای شمال خوزستان و در گرمای بالای ۵۰ درجه، حماسه ای تکرار نشدنی است که بخشهای کوچکی از آن در فیلم "تنگه ابو قریب" نمایش داده شد.
- در همان روز(۲۲ تیر ۱۳۶۷) و در همان نقطه(تنگه ابو قریب) پیکر سرداری بر زمین افتاد که او را "ابوذر جنگ" لقب داده بودند. غلامرضا صالحی؛ قائم مقام فرماندهی لشکر۲۷. مردی از دیار قهرمان پرور نجف آباد که برای هدایت نیروها به ابو قریب رفته بود، بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن در همانجا به شهادت رسید.
اما چرا به شهید صالحی لقب ابوذر جنگ داده ایم؟
جواب: از این شهید والا مقام ۱۰ جلد دفترچه حاوی یادداشتهای روزانه ایشان از وقایع جنگ به یادگار مانده است که الحق از گنج های ناب و بی بدیل تاریخ دفاع مقدس است.
صالحی با نگاه تیزبینانه و بعضآ انتقادی خود، در جای جای یادداشتهای خود، حقایق مهم و ناگفته ای از دوران دفاع مقدس را بیان می کند که هر کدام از آنها در این دوران پسا جنگ حکم کیمیا را دارند.
این یادداشتها طی ۴ یا ۵ سال تلاش مومنانه توسط برادر عزیز رزمنده و نویسنده؛ جناب آقای احمد دهقان در ۲۰۰۰ صفحه ویرایش، راستی آزمایی و آماده چاپ شد. اما متآسفانه اکنون ۴- ۵ سال است که به دلایلی چاپ آن به تعویق می افتد. اینک در سی و چهارمین سالگرد شهادت این فرمانده سلحشور، آرزو می کنیم که به زودی شاهد انتشار این اثر فاخر در حوزه ادبیات مستند دفاع مقدس باشیم.
- سومین مناسبت امروز سالگرد شهادت هنرمند بسیجی؛ شهید سعید جانبزرگی است. سعید از جمله رزمندگان لشکر۲۷ بود که در عملیاتها، به جای سلاح، دوربین به دست گرفته بود تا رزم حماسی همرزمانش را ثبت و ضبط کند. در نتیجه امروزه بسیاری از عکسهای آن دوران افتخار آمیز، حاصل زحمات سعید و دیگر عکاسان جنگ است. سعید ۲۲ تیر ۱۳۸۱ بر اثر عوارض ناشی از جنگ به رفقای شهیدش ملحق شد.
برای شادی روح شهیدان مظلوم جنگ؛ به ویژه: به خاک افتادگان حماسه ابو قریب، سردار شهید حاج غلامرضا صالحی، هنرمند شهید سعید جانبزرگی و ...فاتحه مع الصلوات.
گل علی بابایی
#راز_تنگه
💠 حماسه #تنگه_ابوقریب
➖ آخرین عملیاتی که ایران انجام داد —- (پنج روز پیش از قبول قطعنامه)
1️⃣ قسمت اول
❓❓ابوقریب کجاست؟
یک تنگه استراتژیک در منطقه فکه، در شمال غرب خوزستان. جایی در نزدیکی دشت عباس و جاده اندیمشک – دهلران.
در روزهایی پایانی جنگ، صدام با کمک استکبار و پشتیبانی وسیع رژیم های مرتجع عربی به منظور داشتن دست برتر در جبهه های جنگ، دست به تحرکات گسترده نظامی زد و مناطقی را به تصرف خود درآورد. او در تیرماه ۶۷ نقشه خطرناکی در سر می پروراند و آن تصرف تنگه ابوقریب بود. چنانچه عراق از این تنگه راهبردی را به تصرف خود در می آورد، هیچ راه مقاومتی در برابر خود نمیدید و سقوط خوزستان قطعی بود
‼️ #شاهد_مثال برای اهمیت داشتن این تنگه:👇
همزمان با شروع تحرک دشمن در این منطقه، شهید صیاد شیرازی خودش را با هلیکوپتر به دشت عباس می رساند و پی می برد که فرمانده تیپ دزفول که مسئولیت دفاع از منطقه را داشته، بر اثر ترس و برای حفظ جان نیروها، دستور عقب نشینی داده و به آنها اجازه داده مواضع خود را ترک کنند!!! صیاد فوراً یکی از نیروها را احضار میکند و با لحنی مضطرب میپرسد: «به نظرت چه کار کنیم؟؟ تنگه در معرض سقوط کامل است؟ آن نیرو میگوید : «من میروم روبروی دشمنم می ایستم و تانکهای او را میزنم». صیاد شیرازی که شجاعت این ارتشی دلیر را می بیندبا لحنی حاکی از مسرت میگوید: «تو از همین الآن فرمانده تیپ هستی» او باورش نمیشود؛ «مگر میشود در میدان جنگ کسی را فرمانده تیپ کرد؟» صیاد میگوید: «بله میشود، این هم درجهات!!»
...و این حکایت از حساسیت بالای تنگه دارد که صیاد فوراً یک نیروی عادی را به سمت فرماندهی تیپ می گمارد❗️
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
در اوایل تابستان ۶۷ عراق غافلگیرانه عمل میکند، در روزهایی که کمتر کسی در ایران گمان میکند یک عملیات جدی و جدید پیش رو باشد و همه مشغول مقدمات پایان جنگ هستند، ناگهان ارتش بعث با تجهیزاتی کامل و نیروهای آماده به منطقهای حمله میکند که به لحاظ جغرافیایی توان مبارزه پدافندی در آن بسیار سخت بود (تنگه ابوقریب) ... و این یعنی مقدمه سقوط خوزستان❗️
.... لذا به دلیل حساسیت بالا، فرماندهی جنگ، حفاظت از این گذرگاه مهم را به گردان عمار واگذار می کند.
🔹 گردان عمار لشگر ۲۷ ، مسئول حفاظت از تنگه ابوقریب
در آستانه پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران، لشگر ۲۷ محمدرسولالله(ص) در سه جبهه غرب، میانی و جنوب با دشمن بعثی درگیر میشود. درگیریهای جبهه میانی به گردان عمار لشگر ۲۷ سپرده میشود. در آن زمان محمد یزدی فرمانده گردان و غلامرضا صالحی، قائم مقام فرماندهی لشگر ۲۷ بود. آنها مأموریت پیدا می کنند جلوی پیشروی عراق را گرفته و از تنگه محافظت کنند، زیرا اگر ارتش بعث از آن عبور کرده و به پل کرخه می رسید، «انگار اصلاً این هشت سال را نجنگیده بودیم»‼️ .... و دیگر همه چیز تمام بود و صدام آقای جنگ بود..‼️