🎙صوت کامل گفتگو با سردار حسن رستگار پناه درباره "غائله کردستان" در ابتدای انقلاب 🆔 @DefaeMoqaddas ✅ کانال: "دفاع مقدس"

حضور جمعی از دلاورمردان نام آشنای مدافع کردستان حاج احمد متوسلیان حاج محمدابراهیم همت علی‌ اکبر حاجی‌ پور رضا چراغی حسین شهرامفر علی صیاد شیرازی تقی رستگارمقدم حاج حسن رستگارپناه 🆔 @DefaeMoqaddas ✅ کانال: "دفاع مقدس"

📷 انتشار برای اولین بار 💠 قرارگاه عملیاتی حضرت حمزه سیدالشهدا(ع) - سال ۱۳۶۴ 🔹تصویر فوق از سمت چپ: شهید محمود کاوه (فرمانده لشکر ویژه شهدا)، حسین دقیقی، حسن رستگارپناه، مصطفی ایزدی و غلامرضا جلالی (از مسئولین قرارگاه حمزه) 🆔 @DefaeMoqaddas ✅ کانال: "دفاع مقدس"

📷 تصویر کمتر دیده شده از #آیت_الله_صدوقی چهارمین شهید محراب در مقر سپاه #مریوان سال ۱۳۶۱ 💠 سرداران #حاج_حسن_رستگارپناه (فرمانده سپاه مریوان) و #محمدجواد_اکبری (جانشین سپاه مریوان) و همچنین #غلامرضا_غزلی (از نیرو های اطلاعات عملیات مریوان) . . . 🆔 @DefaeMoqaddas ✅ کانال: "دفاع مقدس"

🗓 ۲۶ مرداد مصادف است با : 🔹شهادت علی رمضان پور (۱۳۵۸ ه.ش) 🔸شهادت احمد زواره رستم آبادی، ملاصالح خسروی، سید ناصر اعلی زاده (۱۳۶۰ ه.ش) 🔹شهادت اکبر ملکی‌ده‌جمالی (۱۳۶۱ ه.ش) 🔸شهادت عباسعلی جوهری‌نعیمی (۱۳۶۲ ه.ش) 🔹آغاز بازگشت آزادگان سرافراز جنگ تحمیلی به میهن اسلامی (۱۳۶۹ ه.ش) 🔸ترور ۵۰ ایرانی بی گناه طی سال‌های ۱۳۵۸ تا ۱۳۷۴ توسط گروهک تروریستی منافقین @DefaeMoqaddas

📎بازگشت آزادگان به روایت رهبر انقلاب ⏳ ۲۶ مرداد ماه، سالروز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی 🆔 @DefaeMoqaddas ✅ کانال: "دفاع مقدس"

🔹اسیران ایرانی در اردوگاه صلاح‌الدین در شهر تکریت - #سال_۱۳۶۳

#شكنجه_روحى_اسرا 🔹پس از گذشت هفتمین روز اسارت، ما را به داخل شهر بصره بردند، تشنگی جانمان را به لب رسانده بود، به همین دلیل تعدادی از بچه ‌ها مثل آقایشان اباعبدالله الحسین (ع) شربت شهادت نوشیدند و به لقاءالله پیوستند. مردمان وحشی بصره همان کوفیانی که مسلم را به شهادت رساندند، با فحش و سنگ و آب دهان به استقبالمان آمده بودند. 🔸هفت روز بدون غذا و فقط با کمی آب طاقت آوردیم، البته در این مدت از شکنجه، کتک و وحشیگری به حد اعلا دریغ نکردند. یک روز تعداد زیادی از برادران را برای فلک کردن به مقر خودشان بردند و آنها را به فلک بستند و در هوای سرد زمستان، پاهای آنها را با آب خیس کردند و با کابل های ضخیم، مانند گرگ‌ های درنده وحشی به جان آنها افتادند و نفراتی را هم به وسیله شوک الکتریکی شکنجه کردند. ▪️فردا صبح پس از آمار روزانه، سراغ آسایشگاه آمدند و بچه ‌ها را دو به دو، رو به روی هم قرار دادند، سپس یکی از فرماندهان عراقی دستور داد که هر دو نفر به صورت هم سیلی بزنند. لحظه بسیار سختی بود، زیرا نوجوانانی ١٦ ساله در مقابل پیرمردهایی ٥٠ ساله قرار داشتند و این بزرگترین شکنجه روحی برای همه ما بود. 🔺اشک در چشمان همه بچه‌ ها موج می‌ زد و بغض گلویمان را می‌ فشرد. هیچ کس عکس‌العملی نشان نداد، به همین دلیل افسر عراقی بار دیگر فریاد زد و تهدید کرد. هر کس به طرف مقابل می‌ گفت: «بزن، اشکالی نداره، این اجبار از طرف بعثی‌ هاست»، ولی هیچ کس چنین کاری نکرد تا اینکه عراقی ‌ها با کابل به جان بچه ‌ها افتادند و چند تن را زخمی کردند.... ─ (راوی: آزاده ارتشی، استوار یکم محمد نادری) @DefaeMoqaddas

🎥فیلم | اولین دیدارِ آزادگان سرافراز پس از بازگشت به میهن با رهبر انقلاب اسلامی- سال 1369 🆔 @DefaeMoqaddas

🎥 فیلم منتشر نشده و سری از شکنجه اسرای ایرانی توسط افسران بعثی رژیم صدام @DefaeMoqaddas

💠 خلاقیت اسرای ایرانی 🔸اختراع و ابتكار بچه ها نيز از ديگر كارهاى رايج بود كه اولاً، خلاقيّت آن ها را مى رساند و ثانياً، وقت ها را پر مى كرد و نشان مى داد كه على رغم محيط بسته و جو خفقان بار اسارت، روحيّه ها خوب و پُر نشاط است و نه تنها تضعيف نشده، كه بارور شده است. 🔹بچه ها از گوگردِ كبريت، مواد منفجره، و از چوبش قاب، و از هسته خرما، تسبيح درست مى كردند و بر روى پوست پياز، نامه مى نوشتند. عراقى ها اعتراف مى كردند اگر شما را آزاد بگذاريم، پنكه را پائين آورده، از پرّه هاى آن هلى كوپتر درست مى كنيد و فرار مى كنيد. —(منبع:📚كتاب برگهايى از دفتر اسارت) @DefaeMoqaddas

💠۲۶مرداد۹۹ 🌈 مادر شهیدان اسرافیل و میکائیل نصیری به فرزندان شهیدش پیوست 📷 تصاویر👆شهید اسرافیل نصیری از آمل 🌷دانش آموز بسیجی۱۷ساله- شهادت: هورالعظیم، بر اثر اصابت تیر و غرق شدن در آب - مرداد ۶۴ ✍️ فرازی از وصیت نامه: موقعی ما انسان هستیم که بر نفس خودمان غلبه کنیم. بر هوی و هوس دنیا غلبه کنیم و با ظلم ها هم از طرف دیگر مبارزه کنیم. در این موقع است که خدا این انسان را می خواهد و شهید می کند💕 ▫️▪️▫️▪️▫️ا #خاطره_شهید قبل از نماز صبح به مسجد رفته بود تا نماز شبش را به جا بیاورد.مقید به نماز شب بود.صبح که از مسجد آمده بود خانه خیلی ناراحت می رسید گفتم: داداش! چیزی شده؟ اتفاقی افتاده؟ گفت : داشتم نماز شب می خواندم . در قنوت نماز وتر یکی که انگاری شب خوشگذرانی کرده بود و مست بود نزدیکم آمد و توی دستم ده تومانی گذاشت و بعد هم گفت : این قدر گریه کردن ندارد،صدقه می خواهی؟ بیا این هم صدقه ات دلم خیلی شکست .خواستم جلویش را بگیرم اما روی نفسم مسلط شدم .به خدا گفتم: خدایا! هدایتش کن و محبتی را در دلش بینداز تا دل آدمهای دیگری را که برای تو عبادت می کنند نشکند راوی: خواهر شهید 💠 برادر شهید،جاویدالاثر میکائیل نصیری نیزدر سن ۱۵سالگی در سال ۶۵ یه شهادت رسید 🆔 @DefaeMoqaddas ✅ کانال: "دفاع مقدس"