eitaa logo
دفاع مقدس
3.5هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
9.5هزار ویدیو
794 فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر یا لیتنا کنا معک لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
28.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️❤️❤️ سلام و درود بر همراهان فرهیخته و گرامی. 🍎 خداوند ابراهیم را دوست داشت!!! ⏪ حاج قاسم عزیز! به قاسم بن الحسن سوگند، پرچمی که برافراشتی بر زمین نخواهیم گذاشت!!! ⏪ خداوند چه برکتی در عروج این مرد قرار داد!!! ✍ ما در انتخاب پیش رو، به کمتر از او، راضی نخواهیم بود و داوطلب همترازی اگر هست، بسم الله!!! 📣 ان شاالله رسانه باشیم 👇👇👇👇👇👇👇 👉 https://eitaa.com/motounfakher 👉 https://splus.ir/matnfakgr
خاطره‌ رزمنده و عکاس دوران دفاع مقدس سیدمسعود شجاعی طباطبایی او تعریف می کرد: داشتم درمنطقه ازارتفاعات قلاویزان عکس می گرفتم. نزدیکی های غروب بود، دیدم یک جوانی آمد به سراغ من وگفت آقای عکاس می شودازمن یک عکس تکی بگیری وبه قول امروزیهاعکس حجله ای وگفتم شرمنده نمی توانم عکس بگیرم وفیلم کم دارم او گفت : اگربدانی تاچند لحظه دیگربیشتر توی این دنیا نیستم چی باز هم نمی گیری وگفتم چه حرفهایی می زنی وازکجا معلوم که تاچند دقیقه دیگرتوی این دنیا نیستی ؟!! گفتم حالا دلش را نشکنم وگفتم بنشین وکنارخاکریز نشست وچفیه اش را،ازکمرش بازکردودورسرش بست ویک شوخی قشنگ باعکاس کردوگفت :آقای عکاس می شود عطرهم بزنم که عکسهایم خوشگل بیافتد وگفت عطرهم بزن وشیشه عطرش رادرآورد وخودش راخوشبو کردوهنگامی که داشت شاطردوربین راتنظیم می کرد همان عکس رابگیرد وبرگشت وگفت آقای عکاس عکس ات را گرفته ای، گفتم:بله -- گفت ازاینجا دورنشوی!! گفتم: واسه چی؟؟ گفت می گویم ازاینجا دور نشوی!! گفتم: آخه چرا؟ ... و خیلی توجهی نکردم و،وسایلم را جمع کردوراه افتادم، ۲۰۰تا۳۰۰مترنرفته بود.یک وقت دیدم صدای یک خمپاره وانفجار بزرگ وبعدش هم صدای الله اکبر --- سریع برگشتم ودیدم خمپاره خورده بغل دستش دوربین را بالا گرفتم و درحالیکه چشمانم ازاشک پرشده بود، عکسی از لحظه شهادتش گرفتم. مانده بودم او چگونه از لحظه شهادتش آگاه شده بود؟!
📩 اگر شهید شدم؛ دستانم را از تابوت بیرون بگذارید تا مردم ببینند همراه خود چیزی نمی برم، چشمانم را باز بگذارید که بدانند کورکورانه شهید نشده ام. . ( سلیمان عسگری ( ) ۱۹ ساله_ ۱۳۶۳_ ) .
37.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌐 "یـــاران آخــــــــرالزمانی" اما من معتقد هستم، آن چیزی که دیدم، صحنه‌هایی که دیدیم و شما هم دیدید خیلی‌هاتون، معتقدم، امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) که ظهور بکنند، حکومتی که ایجاد می‌کنند، قله‌ی آن حکومت آن دوره بود که در دفاع مقدس ما در بخش‌ها و حالاتش اتفاق افتاد. 🎙سردار دلها حاج قاسم سلیمانی 🎙شهید سید مرتضی آوینی ⏱ کلیپ : ۱ دقیقه و ۵۳ ثانیه ‌‌‌‌┄┄┅┅┅┅❅❁❅┅┅┅┅┄┄ اللﮩـم عجـل لولیـڪ الفـرجــــ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 برشی فوق العاده انسان ساز از مستند «روایت فتح» با صدای شهید آوینی 🔸ملاقات شهید آوینی با پیرمرد کشاورز روستایی شهید محمدباقر ملازاده از روستای سورَک ساری و رفتن به روستای ایشان و فیلمبرداری از نحوه کشاورزی کردن شهید ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 سکانسی دیدنی از فیلم "خدا حافظ رفیق" ...کسی که میاد جبهه اولباید ساک منافعش رو زمین بذاره و جونش رو بگیره کف دستش...
پرواز کرد و به آسمان رفت، با همین پوتین‌های کهنه! به همین سادگی ... قهرمان «شهید سید محسن حسنی» پس‌از ۶سال حضور در جبهه‌های نبرد در حالی که مسرور از آزادی مهران و انجام فرمان امام بود، در ۱۱ تیر ۱۳۶۵ در سمت فرماندهی گردان «روح‌الله» از لشکر ۵ نصر در حین فتح ارتفاعاتِ قلاویزان مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و به آسمانیان پیوست🕊🕊
🔖 یادی از حبیب‌بن مظاهر لشکر 25 ، «حاج فرضعلی احمدی» ؛پیرمرد که به مقام رسید... . ▪️نه بود ، نه نه دوره دیده ی دانشگاه های افسری ، بود و کشاورز متولد ۱۳۰۲ ....با شروع جنگ با عضویت ، از و ۷ فرزند خود دل می‌کند و راهی جبهه ها می‌شود...!!!تا زمان هجده مرتبه عازم جبهه ها شد و بیش از ۵۰ ماه در مناطق عملیاتی حضور داشت... حاج فرضعلی احمدی، پیرمردی بود، عارف. . ▪️همیشه یک همیشه تو کوله پشتی اش و یک خرج هایی هم همراهش بود. خیلی راحت، خار و خاشاک را جمع می کرد. می ریخت تو قوطی و خیلی سریع، حتی در خطوط عملیاتی، چای، دم می کرد.تنها کسی که تو مجوز علنی رو داشت حتی جلو فرمانده لشکر ، حاج فرضعلی بود.😊 . ▪️انسان عجیبی بود. با نماز شب هایش، با ناله و گریه هایش، رزمنده ها را به شدت منقلب می کرد. میگفت: حاجی اواخر جنگ، خیلی گریه می کرد، می گفت: «کمیل! همه رفتند و من پیر شدم، محاسنم سفید شد ولی هنوز نشدم.» شهادت حق حاج فرضعلی بود و بالاخره آن پیرمرد بی سواد ، که کلاس درسش، مکتب امام بود. از فارغ التحصیل بندگی شد و در تاریخ ۴ خرداد ۶۷ بشهادت رسید .
صبح است و نان تازه ... صبح است و یاد جبهه ... تیرماه ۱۳۶۷ سلیمانیه عراق ارتفاعات گرم سور عکاس : احسان رجبی رسول اللهﷺ ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas 📡 کانال "دفاع مقدس" 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 هفتم خرداد ۱۳۶۷ - سالروز شهادت سردار علی بسطامی، فرمانده اطلاعات عملیات لشکر امیر المؤمنین (ع) - ایلام 🌷 شهید بسطامی در عمر کوتاه خود در عرصه معنویت، عبودیت و اطاعت از خدای تعالی و پیروی از فرامین ولایت فقیه و نیز در میدان نبرد با دشمنان سرآمد بود. او در طی جنگ ۸ ساله در عملیت های مختلف شرکت فعال داشت. 🌴 تقوا و دینداری، بارزترین خصوصیت اخلاقی بسطامی بود؛ او اهل نماز شب بود؛ همرزمانش بارها شاهد تهجد و اشک های شبانه او بوده اند. 🌴 دوران جنگ تحمیلی ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس
🌷 شهید علی بسطامی متولد سال ۱۳۴۲ در یکی از روستاهای ارکواز ملکشاهی - استان ایلام 🌱 در خانواده ای مذهبی رشد و نمو یافت. پس از گذراندن دوران ابتدایی، برای ادامه تحصیل راهی ایلام شد. وی از همان اوان نوجوانی و جوانی با جوهره وجودش که مملو از عشق و اخلاص بود در برابر هر گونه استبداد، طلم و ستم می ایستاد. او با پیروزی انقلاب در هر صحنه ای که احساس نیاز می کرد حضور می یافت. وی که هنر تیراندازی و کوهنوردی را از اجداد و برادرانش آموخته بود، در کنار تحصیل و تهذیب نفس، با فراگیری فنون نظامی، در جبهه ها حماسه ها آفرید و چندی نگذشت که به او مسئولیت های بالاتر واگذار کردند: سنگر حساس حفاظت اطلاعات، جانشین فرماندهی گردان، . . . معاونت و فرماندهی اطلاعات عملیات لشکر ۱۱ امیرالمؤمنین (ع) ایلام 🌷 شهید بسطامی در عمر کوتاه خود در عرصه معنویت، عبودیت و اطاعت از خدای تعالی و پیروی از فرامین ولایت فقیه و نیز در میدان نبرد با دشمنان سرآمد بود. او در طی جنگ ۸ ساله در عملیت های مختلف شرکت فعال داشت. 🌴 تقوا و دینداری، بارزترین خصوصیت اخلاقی بسطامی بود؛ او اهل نماز شب بود؛ همرزمانش بارها شاهد تهجد و اشک های شبانه او بوده اند. 💦💦شهید بسطامی همواره دیگران را بر خود ترجیح می داد. برای مثال: هرگاه سوار بر تویوتا بود و در مسیر راه به رزمنده ای بسیجی برخورد می کرد، به راننده می گفت او را سوار کند. اگر جلو خودرو نشسته بود، جایش را به آن رزمنده می داد و خود در عقب وانت می نشست!! این صفات بسیاری از فرماندهان جنگ بود 🌷 سرانجام در ۷خرداد۶۷در منطقه مهران براثر برخورد با مین والمری بشهادت رسید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شهید علی بسطامی، فرمانده اطلاعات عملیات لشگر ۱۱ امیرالمؤمنین علیه السلام - استان ایلام دوران
✍️ فرازی از یادداشت های شهید علی بسطامی : دهانه ی چادرها را بالا زدم. همراه حاج احمد (اَشترانی) كتری ها را آب كرديم و كفش ها و پوتين بچه ها را تماشا كردم. آن ها خيلی آلوده به گل بودند! وضعيت آن ها نشانگر طی راه طولانی و پر پيچ و خم بود. به فكر افتادم كه اين ها ديشب چه گونه و كجا و به خاطر چه خواب شيرين را بر خود حرام كرده اند؟ آيا به جز برای رضای خدا چيز ديگری بوده كه نبوده! مي خواستم خم بشوم و آن پوتين ها را ببوسم. دوباره خود را لايق اين كار ندانستم. ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ 📄 یاد داشت های روزانه سردار شهید علی بسطامی فرمانده اطلاعات عملیات لشکر امیرالمؤمنین(ع) 🌴 در سالروز شهادتش، نثار روح مطهر او و تمام شهدای مظلوم خطه صلوات ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
همین ایام -پس از عملیات بیت المقدس *پل خرمشهر * برادران اطلاعات عملیات لشگر 11 امیرالمومنین (ع) - استان ایلام ایستاده از راست: ۱_ حاج احمد اَشترانی ۲_ حاج یادگار امیدی ۳_ علی بسطامی ۴_ غلام ملاحی ۵_مراد قیطاسی ۶_توفیق لطفی ۷_حمید آلی آبادی ۸_؟ ۹_شهید مجید دوستان ۱۰_سردار شهید کاظم فتحی زاده ۱۱_؟ ۱۲_ ابراهیم لطفی.
50.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 | مداحی حاج احمد اَشترانی 🌱 معاون پشتیبانی اطلاعات عملیات عملیات لشگر ۱۱ امیرالمؤمنین علیه السلام - استان ایلام 🌿 در منطقه عملیاتی نصر ۸ کردستان - منطقۀ عمومی 🌴 جو معنوی و حال و هوای رزمندگان در دوران ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس
ایلام در جنگ این استان ٤۲۰ کیلومتر با کشور عراق مرز مشترک دارد ک در دوران صدام سراسر این نوار مرزی خط مقدم جبهه بحساب می آمد. مهران، دهلران، دشت عباس، چنگوله، چوار، شرهانی، قلاویزان و.. همه و همه مناطقی هستند که وجب به وجب آن قدمگاه دلاوردمردانی ست که با شجاعت و از خودگذشتگی نگذاشتند ذره ای از خاک آن در چنگال دشمن باقی بماند. مردان الهی جنگ اراده کردند که در برابر ارتش تا دندان مسلح رژیم بعث مقاومت کرده و دشمن دون را بخاک مذلت کشانند. اراده حق بر آن گرفت که همین نبردگاه و میدان جنگ در دهه ٦۰ اکنون معبری باشد برای سفر زائران کربلا 🕌🚩🚩 امری که در زمان صدام دور از ذهن بود اکنون محقق شده و دو ملت در امنیت و محبت در کنار یکدیگر بسر برده و ملت عراق همواره آغوش باز خود را برای پذیرایی از زائران ایرانی می گشاید بویژه در ایام اربعین حسینی--- (الآن صدام کجاست ببیند تمام توطئه هایش نقش بر آب شد و خود نیز به زباله دان تاریخ انداخته شد. سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ و آنان كه ظلم و ستم كردند به زودی خواهند دانست كه به چه كیفرگاهی باز می گردند. به یاری حضرت حق در آینده ای نه چندان دور رژیم ظالم و سفاک صهیونیستی نیز با چنین سرنوشتی روبرو خواهد شد و همانطور که راه کربلا باز شد، راه قدس نیز گشوده خواهد شد. بعون الله تعالي ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس
📷 رزمنده های گردان ۴۱۸ و زیارت شهدا گلزار شهدای ایلام -- قبل از کربلای یک دوران جنگ تحمیلی
خاطره ای از جنگ تیپ امیر -- ایلام یک بار در ارتفاع و سایت نخجیر برای تیپ امیرالمؤمنین(ع) ایلام دستگاه نصب می‌کردیم که مسؤول مخابرات تیپ برادر محمد رضایی (اهل مازندران که سال 65 در عملیات والفجر 9 و در مریوان شهید شد) برای ناهار قابلمه غذای گرمی از مقر تیپ به بالای ارتفاع آورد. او برای این کار با خودرو تویوتا، کیلومترها سربالایی کوه را بالا آمده بود تا غذا را به ما برساند تا ناهاری خورده باشیم که با اعتراض ما مواجه شد که چرا شما ماشین بیت المال را راه انداخته و این راه طولانی را طی کرده و آن هم برای چه؟ هیچ ضرورتی به این کار نبود، می توانستیم با نان و پنیری خودمان را سیر کنیم. قبل‌ها هم که برای اولین بار ارتباط FX را برای تیپ امیر برقرار کردیم و چقدر این ارتباط برای آنها مهم و باارزش بود. این بنده خدا به عنوان قدردانی از این کار، بزغاله‌ای را ذبح کرد و یا برای ذبح آورده بود که مثلاً گوشتی به سیخ کرده و کبابی بخوریم که روز بد نبینید! المشنگه‌ای به پا شد!! ... که این چه کاری بود شما کردید؟! اصلاً راضی نیستیم که با پول بیت المال چنین برخورد کنین!! (این قربانی اولین و آخرین بار در طول جنگ برای بچه های ماکس غرب بود). (راوی: از برادران رادیوماکس در دوران جنگ)