eitaa logo
دفاع مقدس
3.5هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
9.5هزار ویدیو
794 فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر یا لیتنا کنا معک لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
صبح از تو و چای از تو و لبخند از تو عاشق شدن و ابراز وجودش با ما ▫️ گروه واتساپ دفاع مقدس ۴ https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS ▫️ دفاع مقدس https://www.instagram.com/p/CbzGhIxoVaY/?utm_source=ig_web_copy_link ▫️تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ▫️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
‼️خاطره تکان دهنده از و ایثار یک 💠 بخشی از سخنرانی شهید همت فرمانده وقت لشگر۲۷ حضرت محمّد رسول اللّه(ص) در اردوگاه قلاجه(شهید بروجردی)-۱۳ آذر ۱۳۶۲👇👇 ▫️ در شب مرحلهٔ سوم عملیات والفجر۴ ستون نیروهای گردان مالک، به چند رشته سیم خاردار حلقه ای دشمن رسیدند که راه گردان را سَد کرده بود آنجا یکی از برادرها وقتی می بیند خطر اِتلاف وقت و عقب ماندن گردان مالک از سایر گردان ها، دارد عملیات را تهدید می کند با شکم روی سیم های خاردار حلقوی می خوابد و به بچه های گردان مالک می گوید: برادرها؛ معطل نکنید، پایتان را روی من بگذارید و از اینجا رد بشوید بچه بسیجی ها، از سر ناچاری پذیرفتند و همگی پا بر روی پشت آن برادر گذاشتند و از آنجا عبور کردند بر اثر فشار تدریجی وارد آمده بر سیم های حلقوی این سیم ها به زمین نزدیک می شوند و مینی که دشمن در زیر سیم های خاردار کاشته بود عمل می کند و زیر شکم آن برادر منفجر می شود و می کند. کسی این قدر ؟ مگر عشق بدون شناخت معشوق مُیسّر است؟ عشق بدون شناخت و معرفت، معنا ندارد در تمام ارتش های دنیا، نیروهایی که انگیزهٔ بدون معرفت عمیق دارند وقتی به میدان جنگ می آیند می بینی کُپ می کنند و از جای خودشان تکان نمی خورند و از گلوله می ترسند شناخت می خواهد که انسانی داوطلبانه روی مین بخوابد سینه اش را بگذارد روی سیم خاردار تا دیگران از روی بدن او، رد بشوند شوخی نیست تا درک عمیق در کار نباشد نیّت ها پاک نمی شوند » —(منبع: کتاب به روایت همت، ص۹۵۴) ---------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
‼️خاطره تکان دهنده از و ایثار یک 💠 بخشی از سخنرانی شهید همت فرمانده وقت لشگر۲۷ حضرت محمّد رسول اللّه(ص) در اردوگاه قلاجه(شهید بروجردی)-۱۳ آذر ۱۳۶۲👇👇 ▫️ در شب مرحلهٔ سوم عملیات والفجر۴ ستون نیروهای گردان مالک، به چند رشته سیم خاردار حلقه ای دشمن رسیدند که راه گردان را سَد کرده بود آنجا یکی از برادرها وقتی می بیند خطر اِتلاف وقت و عقب ماندن گردان مالک از سایر گردان ها، دارد عملیات را تهدید می کند با شکم روی سیم های خاردار حلقوی می خوابد و به بچه های گردان مالک می گوید: برادرها؛ معطل نکنید، پایتان را روی من بگذارید و از اینجا رد بشوید بچه بسیجی ها، از سر ناچاری پذیرفتند و همگی پا بر روی پشت آن برادر گذاشتند و از آنجا عبور کردند بر اثر فشار تدریجی وارد آمده بر سیم های حلقوی این سیم ها به زمین نزدیک می شوند و مینی که دشمن در زیر سیم های خاردار کاشته بود عمل می کند و زیر شکم آن برادر منفجر می شود و می کند. کسی این قدر ؟ مگر عشق بدون شناخت معشوق مُیسّر است؟ عشق بدون شناخت و معرفت، معنا ندارد در تمام ارتش های دنیا، نیروهایی که انگیزهٔ بدون معرفت عمیق دارند وقتی به میدان جنگ می آیند می بینی کُپ می کنند و از جای خودشان تکان نمی خورند و از گلوله می ترسند شناخت می خواهد که انسانی داوطلبانه روی مین بخوابد سینه اش را بگذارد روی سیم خاردار تا دیگران از روی بدن او، رد بشوند شوخی نیست تا درک عمیق در کار نباشد نیّت ها پاک نمی شوند » —(منبع: کتاب به روایت همت، ص۹۵۴) ---------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
‼️خاطره تکان دهنده از و ایثار یک 💠 بخشی از سخنرانی شهید همت فرمانده وقت لشگر۲۷ حضرت محمّد رسول اللّه(ص) در اردوگاه قلاجه(شهید بروجردی)-۱۳ آذر ۱۳۶۲👇👇 ▫️ در شب مرحلهٔ سوم عملیات والفجر۴ ستون نیروهای گردان مالک، به چند رشته سیم خاردار حلقه ای دشمن رسیدند که راه گردان را سَد کرده بود آنجا یکی از برادرها وقتی می بیند خطر اِتلاف وقت و عقب ماندن گردان مالک از سایر گردان ها، دارد عملیات را تهدید می کند با شکم روی سیم های خاردار حلقوی می خوابد و به بچه های گردان مالک می گوید: برادرها؛ معطل نکنید، پایتان را روی من بگذارید و از اینجا رد بشوید بچه بسیجی ها، از سر ناچاری پذیرفتند و همگی پا بر روی پشت آن برادر گذاشتند و از آنجا عبور کردند بر اثر فشار تدریجی وارد آمده بر سیم های حلقوی این سیم ها به زمین نزدیک می شوند و مینی که دشمن در زیر سیم های خاردار کاشته بود عمل می کند و زیر شکم آن برادر منفجر می شود و می کند. کسی این قدر ؟ مگر عشق بدون شناخت معشوق مُیسّر است؟ عشق بدون شناخت و معرفت، معنا ندارد در تمام ارتش های دنیا، نیروهایی که انگیزهٔ بدون معرفت عمیق دارند وقتی به میدان جنگ می آیند می بینی کُپ می کنند و از جای خودشان تکان نمی خورند و از گلوله می ترسند شناخت می خواهد که انسانی داوطلبانه روی مین بخوابد سینه اش را بگذارد روی سیم خاردار تا دیگران از روی بدن او، رد بشوند شوخی نیست تا درک عمیق در کار نباشد نیّت ها پاک نمی شوند » —(منبع: کتاب به روایت همت، ص۹۵۴) ---------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
‼️خاطره تکان دهنده از و ایثار یک 💠 بخشی از سخنرانی شهید همت فرمانده وقت لشگر۲۷ حضرت محمّد رسول اللّه(ص) در اردوگاه قلاجه(شهید بروجردی)-۱۳ آذر ۱۳۶۲👇👇 ▫️ در شب مرحلهٔ سوم عملیات والفجر۴ ستون نیروهای گردان مالک، به چند رشته سیم خاردار حلقه ای دشمن رسیدند که راه گردان را سَد کرده بود آنجا یکی از برادرها وقتی می بیند خطر اِتلاف وقت و عقب ماندن گردان مالک از سایر گردان ها، دارد عملیات را تهدید می کند با شکم روی سیم های خاردار حلقوی می خوابد و به بچه های گردان مالک می گوید: برادرها؛ معطل نکنید، پایتان را روی من بگذارید و از اینجا رد بشوید بچه بسیجی ها، از سر ناچاری پذیرفتند و همگی پا بر روی پشت آن برادر گذاشتند و از آنجا عبور کردند بر اثر فشار تدریجی وارد آمده بر سیم های حلقوی این سیم ها به زمین نزدیک می شوند و مینی که دشمن در زیر سیم های خاردار کاشته بود عمل می کند و زیر شکم آن برادر منفجر می شود و می کند. کسی این قدر ؟ مگر عشق بدون شناخت معشوق مُیسّر است؟ عشق بدون شناخت و معرفت، معنا ندارد در تمام ارتش های دنیا، نیروهایی که انگیزهٔ بدون معرفت عمیق دارند وقتی به میدان جنگ می آیند می بینی کُپ می کنند و از جای خودشان تکان نمی خورند و از گلوله می ترسند شناخت می خواهد که انسانی داوطلبانه روی مین بخوابد سینه اش را بگذارد روی سیم خاردار تا دیگران از روی بدن او، رد بشوند شوخی نیست تا درک عمیق در کار نباشد نیّت ها پاک نمی شوند » —(منبع: کتاب به روایت همت، ص۹۵۴) ---------------------------------------- کانال دفاع مقدس اینجا بیت شهداست☝️☝️☝️ 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
⚪️ بخشی از سخنرانی شهید همت در جمع رزمنده ها در ۱۳ آذرماه ۱۳۶۲ 👇👇 ‼️خاطره تکان دهنده از و ایثار یک شهید ابراهیم همت، فرمانده لشگر ۲۷ محمّد رسول اللّه(ص) در اردوگاه قلاجه (شهید بروجردی) در سیزده آذر ۶۲ (بعد از عملیات والفجر ۴) چنین گفت:👇👇 ▫️ در شب مرحلهٔ سوم عملیات والفجر ۴ ,ستون نیروهای گردان مالک، به چند رشته سیم خاردار حلقه ای دشمن رسیدند که راه گردان را سَد کرده بود. آنجا یکی از برادرها وقتی می بیند خطر اِتلاف وقت و عقب ماندن گردان مالک از سایر گردان ها، دارد عملیات را تهدید می کند، با شکم روی سیم های خاردار حلقوی می خوابد و به بچه های گردان مالک می گوید: برادرها؛ معطل نکنید، پایتان را روی من بگذارید و از اینجا رد بشوید.... بچه بسیجی ها، از سر ناچاری پذیرفتند و همگی پا بر روی پشت آن برادر گذاشتند و از آنجا عبور کردند. بر اثر فشار تدریجی وارد آمده بر سیم های حلقوی، این سیم ها به زمین نزدیک می شوند و مینی که دشمن در زیر سیم های خاردار کاشته بود عمل می کند و زیر شکم آن برادر منفجر می شود و شهیدش می کند.🕊🕊 کسی این قدر ؟!! مگر عشق بدون شناخت معشوق مُیسّر است؟ عشق بدون شناخت و معرفت، معنا ندارد. در تمام ارتش های دنیا، نیروهایی که انگیزهٔ بدون معرفت عمیق دارند, وقتی به میدان جنگ می آیند، می بینی کُپ می کنند و از جای خودشان تکان نمی خورند. آنها از گلوله می ترسند. شناخت می خواهد که انسانی داوطلبانه روی مین بخوابد، سینه اش را بگذارد روی سیم خاردار تا دیگران از روی بدن او، رد بشوند. شوخی نیست ....!!! «تا درک عمیق در کار نباشد, نیّت ها پاک نمی شوند.» —(منبع: کتاب به روایت همت، ص۹۵۴) ---------------------------------------- کانال دفاع مقدس اینجا بیت شهداست☝️☝️☝️ 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
🔖 یادی از حبیب‌بن مظاهر لشکر 25 ، «حاج فرضعلی احمدی» ؛پیرمرد که به مقام رسید... . ▪️نه بود ، نه نه دوره دیده ی دانشگاه های افسری ، بود و کشاورز متولد ۱۳۰۲ ....با شروع جنگ با عضویت ، از و ۷ فرزند خود دل می‌کند و راهی جبهه ها می‌شود...!!!تا زمان هجده مرتبه عازم جبهه ها شد و بیش از ۵۰ ماه در مناطق عملیاتی حضور داشت... حاج فرضعلی احمدی، پیرمردی بود، عارف. . ▪️همیشه یک همیشه تو کوله پشتی اش و یک خرج هایی هم همراهش بود. خیلی راحت، خار و خاشاک را جمع می کرد. می ریخت تو قوطی و خیلی سریع، حتی در خطوط عملیاتی، چای، دم می کرد.تنها کسی که تو مجوز علنی رو داشت حتی جلو فرمانده لشکر ، حاج فرضعلی بود.😊 . ▪️انسان عجیبی بود. با نماز شب هایش، با ناله و گریه هایش، رزمنده ها را به شدت منقلب می کرد. میگفت: حاجی اواخر جنگ، خیلی گریه می کرد، می گفت: «کمیل! همه رفتند و من پیر شدم، محاسنم سفید شد ولی هنوز نشدم.» شهادت حق حاج فرضعلی بود و بالاخره آن پیرمرد بی سواد ، که کلاس درسش، مکتب امام بود. از فارغ التحصیل بندگی شد و در تاریخ ۴ خرداد ۶۷ بشهادت رسید .