eitaa logo
دفاع مقدس
3.6هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
10هزار ویدیو
833 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
پرواز کرد و به آسمان رفت، با همین پوتین‌های کهنه! به همین سادگی ... قهرمان «شهید سید محسن حسنی» پس‌از ۶سال حضور در جبهه‌های نبرد در حالی که مسرور از آزادی مهران و انجام فرمان امام بود، در ۱۱ تیر ۱۳۶۵ در سمت فرماندهی گردان «روح‌الله» از لشکر ۵ نصر در حین فتح ارتفاعاتِ قلاویزان مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و به آسمانیان پیوست🕊🕊
🔖 یادی از حبیب‌بن مظاهر لشکر 25 ، «حاج فرضعلی احمدی» ؛پیرمرد که به مقام رسید... . ▪️نه بود ، نه نه دوره دیده ی دانشگاه های افسری ، بود و کشاورز متولد ۱۳۰۲ ....با شروع جنگ با عضویت ، از و ۷ فرزند خود دل می‌کند و راهی جبهه ها می‌شود...!!!تا زمان هجده مرتبه عازم جبهه ها شد و بیش از ۵۰ ماه در مناطق عملیاتی حضور داشت... حاج فرضعلی احمدی، پیرمردی بود، عارف. . ▪️همیشه یک همیشه تو کوله پشتی اش و یک خرج هایی هم همراهش بود. خیلی راحت، خار و خاشاک را جمع می کرد. می ریخت تو قوطی و خیلی سریع، حتی در خطوط عملیاتی، چای، دم می کرد.تنها کسی که تو مجوز علنی رو داشت حتی جلو فرمانده لشکر ، حاج فرضعلی بود.😊 . ▪️انسان عجیبی بود. با نماز شب هایش، با ناله و گریه هایش، رزمنده ها را به شدت منقلب می کرد. میگفت: حاجی اواخر جنگ، خیلی گریه می کرد، می گفت: «کمیل! همه رفتند و من پیر شدم، محاسنم سفید شد ولی هنوز نشدم.» شهادت حق حاج فرضعلی بود و بالاخره آن پیرمرد بی سواد ، که کلاس درسش، مکتب امام بود. از فارغ التحصیل بندگی شد و در تاریخ ۴ خرداد ۶۷ بشهادت رسید .
صبح است و نان تازه ... صبح است و یاد جبهه ... تیرماه ۱۳۶۷ سلیمانیه عراق ارتفاعات گرم سور عکاس : احسان رجبی رسول اللهﷺ ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas 📡 کانال "دفاع مقدس" 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 هفتم خرداد ۱۳۶۷ - سالروز شهادت سردار علی بسطامی، فرمانده اطلاعات عملیات لشکر امیر المؤمنین (ع) - ایلام 🌷 شهید بسطامی در عمر کوتاه خود در عرصه معنویت، عبودیت و اطاعت از خدای تعالی و پیروی از فرامین ولایت فقیه و نیز در میدان نبرد با دشمنان سرآمد بود. او در طی جنگ ۸ ساله در عملیت های مختلف شرکت فعال داشت. 🌴 تقوا و دینداری، بارزترین خصوصیت اخلاقی بسطامی بود؛ او اهل نماز شب بود؛ همرزمانش بارها شاهد تهجد و اشک های شبانه او بوده اند. 🌴 دوران جنگ تحمیلی ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس
دفاع مقدس
🌷 هفتم خرداد ۱۳۶۷ - سالروز شهادت سردار علی بسطامی، فرمانده اطلاعات عملیات لشکر امیر المؤمنین (ع) -
🌷 شهید علی بسطامی متولد سال ۱۳۴۲ در یکی از روستاهای ارکواز ملکشاهی - استان ایلام 🌱 در خانواده ای مذهبی رشد و نمو یافت. پس از گذراندن دوران ابتدایی، برای ادامه تحصیل راهی ایلام شد. وی از همان اوان نوجوانی و جوانی با جوهره وجودش که مملو از عشق و اخلاص بود در برابر هر گونه استبداد، طلم و ستم می ایستاد. او با پیروزی انقلاب در هر صحنه ای که احساس نیاز می کرد حضور می یافت. وی که هنر تیراندازی و کوهنوردی را از اجداد و برادرانش آموخته بود، در کنار تحصیل و تهذیب نفس، با فراگیری فنون نظامی، در جبهه ها حماسه ها آفرید و چندی نگذشت که به او مسئولیت های بالاتر واگذار کردند: سنگر حساس حفاظت اطلاعات، جانشین فرماندهی گردان، . . . معاونت و فرماندهی اطلاعات عملیات لشکر ۱۱ امیرالمؤمنین (ع) ایلام 🌷 شهید بسطامی در عمر کوتاه خود در عرصه معنویت، عبودیت و اطاعت از خدای تعالی و پیروی از فرامین ولایت فقیه و نیز در میدان نبرد با دشمنان سرآمد بود. او در طی جنگ ۸ ساله در عملیت های مختلف شرکت فعال داشت. 🌴 تقوا و دینداری، بارزترین خصوصیت اخلاقی بسطامی بود؛ او اهل نماز شب بود؛ همرزمانش بارها شاهد تهجد و اشک های شبانه او بوده اند. 💦💦شهید بسطامی همواره دیگران را بر خود ترجیح می داد. برای مثال: هرگاه سوار بر تویوتا بود و در مسیر راه به رزمنده ای بسیجی برخورد می کرد، به راننده می گفت او را سوار کند. اگر جلو خودرو نشسته بود، جایش را به آن رزمنده می داد و خود در عقب وانت می نشست!! این صفات بسیاری از فرماندهان جنگ بود 🌷 سرانجام در ۷خرداد۶۷در منطقه مهران براثر برخورد با مین والمری بشهادت رسید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شهید علی بسطامی، فرمانده اطلاعات عملیات لشگر ۱۱ امیرالمؤمنین علیه السلام - استان ایلام دوران
✍️ فرازی از یادداشت های شهید علی بسطامی : دهانه ی چادرها را بالا زدم. همراه حاج احمد (اَشترانی) كتری ها را آب كرديم و كفش ها و پوتين بچه ها را تماشا كردم. آن ها خيلی آلوده به گل بودند! وضعيت آن ها نشانگر طی راه طولانی و پر پيچ و خم بود. به فكر افتادم كه اين ها ديشب چه گونه و كجا و به خاطر چه خواب شيرين را بر خود حرام كرده اند؟ آيا به جز برای رضای خدا چيز ديگری بوده كه نبوده! مي خواستم خم بشوم و آن پوتين ها را ببوسم. دوباره خود را لايق اين كار ندانستم. ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ 📄 یاد داشت های روزانه سردار شهید علی بسطامی فرمانده اطلاعات عملیات لشکر امیرالمؤمنین(ع) 🌴 در سالروز شهادتش، نثار روح مطهر او و تمام شهدای مظلوم خطه صلوات ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
همین ایام -پس از عملیات بیت المقدس *پل خرمشهر * برادران اطلاعات عملیات لشگر 11 امیرالمومنین (ع) - استان ایلام ایستاده از راست: ۱_ حاج احمد اَشترانی ۲_ حاج یادگار امیدی ۳_ علی بسطامی ۴_ غلام ملاحی ۵_مراد قیطاسی ۶_توفیق لطفی ۷_حمید آلی آبادی ۸_؟ ۹_شهید مجید دوستان ۱۰_سردار شهید کاظم فتحی زاده ۱۱_؟ ۱۲_ ابراهیم لطفی.
50.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 | مداحی حاج احمد اَشترانی 🌱 معاون پشتیبانی اطلاعات عملیات عملیات لشگر ۱۱ امیرالمؤمنین علیه السلام - استان ایلام 🌿 در منطقه عملیاتی نصر ۸ کردستان - منطقۀ عمومی 🌴 جو معنوی و حال و هوای رزمندگان در دوران ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس
ایلام در جنگ این استان ٤۲۰ کیلومتر با کشور عراق مرز مشترک دارد ک در دوران صدام سراسر این نوار مرزی خط مقدم جبهه بحساب می آمد. مهران، دهلران، دشت عباس، چنگوله، چوار، شرهانی، قلاویزان و.. همه و همه مناطقی هستند که وجب به وجب آن قدمگاه دلاوردمردانی ست که با شجاعت و از خودگذشتگی نگذاشتند ذره ای از خاک آن در چنگال دشمن باقی بماند. مردان الهی جنگ اراده کردند که در برابر ارتش تا دندان مسلح رژیم بعث مقاومت کرده و دشمن دون را بخاک مذلت کشانند. اراده حق بر آن گرفت که همین نبردگاه و میدان جنگ در دهه ٦۰ اکنون معبری باشد برای سفر زائران کربلا 🕌🚩🚩 امری که در زمان صدام دور از ذهن بود اکنون محقق شده و دو ملت در امنیت و محبت در کنار یکدیگر بسر برده و ملت عراق همواره آغوش باز خود را برای پذیرایی از زائران ایرانی می گشاید بویژه در ایام اربعین حسینی--- (الآن صدام کجاست ببیند تمام توطئه هایش نقش بر آب شد و خود نیز به زباله دان تاریخ انداخته شد. سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ و آنان كه ظلم و ستم كردند به زودی خواهند دانست كه به چه كیفرگاهی باز می گردند. به یاری حضرت حق در آینده ای نه چندان دور رژیم ظالم و سفاک صهیونیستی نیز با چنین سرنوشتی روبرو خواهد شد و همانطور که راه کربلا باز شد، راه قدس نیز گشوده خواهد شد. بعون الله تعالي ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس
📷 رزمنده های گردان ۴۱۸ و زیارت شهدا گلزار شهدای ایلام -- قبل از کربلای یک دوران جنگ تحمیلی
خاطره ای از جنگ تیپ امیر -- ایلام یک بار در ارتفاع و سایت نخجیر برای تیپ امیرالمؤمنین(ع) ایلام دستگاه نصب می‌کردیم که مسؤول مخابرات تیپ برادر محمد رضایی (اهل مازندران که سال 65 در عملیات والفجر 9 و در مریوان شهید شد) برای ناهار قابلمه غذای گرمی از مقر تیپ به بالای ارتفاع آورد. او برای این کار با خودرو تویوتا، کیلومترها سربالایی کوه را بالا آمده بود تا غذا را به ما برساند تا ناهاری خورده باشیم که با اعتراض ما مواجه شد که چرا شما ماشین بیت المال را راه انداخته و این راه طولانی را طی کرده و آن هم برای چه؟ هیچ ضرورتی به این کار نبود، می توانستیم با نان و پنیری خودمان را سیر کنیم. قبل‌ها هم که برای اولین بار ارتباط FX را برای تیپ امیر برقرار کردیم و چقدر این ارتباط برای آنها مهم و باارزش بود. این بنده خدا به عنوان قدردانی از این کار، بزغاله‌ای را ذبح کرد و یا برای ذبح آورده بود که مثلاً گوشتی به سیخ کرده و کبابی بخوریم که روز بد نبینید! المشنگه‌ای به پا شد!! ... که این چه کاری بود شما کردید؟! اصلاً راضی نیستیم که با پول بیت المال چنین برخورد کنین!! (این قربانی اولین و آخرین بار در طول جنگ برای بچه های ماکس غرب بود). (راوی: از برادران رادیوماکس در دوران جنگ)
دفاع مقدس
خاطره ای از جنگ تیپ امیر -- ایلام #بیت_المال یک بار در ارتفاع و سایت نخجیر برای تیپ امیرالمؤمنین(
رادیوماکس، دستگاه مخابراتی بود که خطوط تلفن راه دور fx را بصورت بیسیم تا اقصی نقاط جبهه ها انتقال میداد. ابتکار استفاده از چنین سیستمی در جنگ ، توسط سپاه صورت گرفت .... و یگان های دیگر نظیر ارتش ج.ا.ا نیز در طول جنگ از این امکاناتی که سپاه برقرار کرده بود استفاده می کردند. fx در زمان جنگ، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بود، بطوری که عملیاتی بدون برقراری تلفن راه دور انجام نمی گرفت!! شاید بتوان اهمیت آن را در آن زمان (که با فقر ارتباطی مواجه بودیم) با موشک نقطه زن امروزی مقایسه کنیم!! فوق العاده مهم بود، بطوری که بعضاً چند قرارگاه، یگان و تیپ و لشگر از یک خط تلفن fx بطور مشترک استفاده می کردند!! امکانات ارتباطی و مخابراتی را در دهه ۶۰ و قبل از آنرا به هیچ وجه با امکانات موجود ارتباطی فعلی نمی توان مقایسه نمود. مثلاً در سی چهل پنجاه سال قبل به ذهن هیچکس نمی رسید مبایل و گوشی های هوشمند امروزی!! ... یا شبکه اینترنت و ...!؟ ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 👆عکسی از رادیوماکس 6 کاناله کرم رنگ البته این نوع دستگاه را در سال های آخر از ژاپن وارد کردند تا پیش از آن شش کاناله های آبی رنگ داشتیم در فرکانس های 400 مگاهرتز گاهی هم نوعی ماکس کرم رنگ (معروف با قاطرکش!!) با فرکانس 800 مگاهرتز این تلفن سبزرنگی هم که در عکس دیده می شود، تلفن بلغاری نام داشت☝️ یکی از اپراتورها در حال صحبت با تلن است و دیگری در حال صحبت با ORDER WIRE
دفاع مقدس
رادیوماکس، دستگاه مخابراتی بود که خطوط تلفن راه دور fx را بصورت بیسیم تا اقصی نقاط جبهه ها انتقال می
👆📷 از جمله شش هفت نفر از افرادی که پایه گذار و بنیانگذار سیستم های رادیوماکس در سپاه و جنگ بودند. مسئولیت گروه را شهید معیدی👆عهده دار بود و پس از او برادر کیانی نژاد. این افراد در سال ۶۴ به منظور تکمیل آموزش خود در استفاده از سیستمهای multiplex به کشور ژاپن اعزام شدند.
دفاع مقدس
رادیوماکس، دستگاه مخابراتی بود که خطوط تلفن راه دور fx را بصورت بیسیم تا اقصی نقاط جبهه ها انتقال می
نمونه دکل مخابراتی در فصل زمستان که برادران سپاه پاسداران با مشقت و سختی فراوان می بایست یخ ها را شکسته و خود را به بالای دکل مرتفع رسانند و در ارتفاع هفتاد هشتاد متری آنتن رادیوماکس را نصب نمایند. و این در حالی بود که باد شدید می وزید و کولاک سنگین بود. خود این سایت مخابراتی بر فراز ارتفاعی بلند در غرب کشور (کردستان) قرار داشت و جاده دسترسی به این مکان نیز صعب العبور بود، بویژه در فصل زمستان و سرما. به تمام اینها اضافه کنیم: ناامنی منطقه!! زیرا هر لحظه احتمال داشت که عناصر ضدانقلاب و تجربه طلب کومله و دمکرات با عبور از سیم خاردار و میدان مین اطراف سایت، ایستگاه را مورد حمله قرار داده و به تاسیسات و دکل مخابراتی، موشک آر پی جی شلیک کنند!!
⏳ . . . و ای تاریخ! 🖊 قلمت بشکند! 📃 اگر ننویسی، 🌀⁉️ که بر فرزندان این انقلاب چه گذشت! ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
⏳ . . . و ای تاریخ! 🖊 قلمت بشکند! 📃 اگر ننویسی، 🌀⁉️ که بر فرزندان این انقلاب چه گذشت! ✅
💠 رمز بی‌سیم به دست دشمن نیفتاد !! 🔴 شهید بروجعلی شُکری، اوایل دهه 60 ، بی‌سیم‌چی گردان ضربت جندالله کردستان بود. ◾️ او در طی نبردی با ضدانقلاب، به اسارت گروهک کومُلِه درآمد و به طرز فجیعی به شهادت رسید. ♦️ این شهید بزرگوار، به محض اسارت، برگه کاغذ "کُد و رَمزِ" بی‌سیم را قورت داد چون نمی‌خواست به دست دشمن بیافتد؛ از این رو، آنها بی‌سیم‌چی غیور را زنده زنده مُثله (قطعه قطعه) کردند!! ✳️ ضد انقلاب برای پی بردن به "کُد و رَمزِ" بی‌سیم، وی را تحت فشار قرار داد ولی از آنجا که او می‌دانست با لو رفتن "کد و رمز"، دشمن از آن سوء استفاده نموده و عملیات به خطر می‌افتد، در برابر خواست آنها مقاومت نشان داد و حاضر به افشای کُد بی‌سیم‌ نشد. 🔹 آنها با قساوت و بی‌رحمی، گوش و بینی و سپس لب‌ بالایی او را بریدند! آنگاه چشم‌های وی را از کاسه درآوردند! 🔺 پس از آن، تصمیم گرفتند شکم او را شکافته تا شاید کاغذ رمز را در آن پیدا کنند! 🔹 این بار هم ناکام ماندند، چرا که شهید شُکری، کاغذ را جویده و با آب دهان قورت داده و دیگر اثری از آن باقی نمانده بود! 🔸 او با زجر و شکنجه، جان داد؛ ولی نگذاشت کُد و رَمز عملیات به دست دشمن بیافتد!! ——————— 📡 به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید (ایتا، روبیکا) اینجا بیت شهداست☝️☝️
🌱 ۸ خرداد ۱۳۳۸ - تهران - زادروز سردار شهید احمد نوزاد 🌷 🔹 شرح حال شهید : • دیپلم ریاضی فیزیک • کار روزمزدی در بانک ملی • مطالعات فراوان غیردرسی در مورد مذهب و علم • فعالیت های مستمر و مداوم در عرصه‌های مختلف انقلاب • شرکت فعال در تظاهرات و راهپیمایی‌ها • عضویت در سپاه در تیر ۵۹ گردان 8 سپاه • برخورداری از توان نظامی خوب و اعزام به منطقه گيلانغرب و سرپل‌ذهاب • شرکت شجاعانه در عمليات بازی‌دراز • رشادت‌های ماندگار با سمت معاونت گردان‌ مقداد در عملیات رمضان • عملکرد موفق در عملیات‌های مسلم ابن عقیل و زین العابدین • ازدواج در سال ۶۱ (قرائت خطبه عقد توسط حضرت آقا) • حضوری تعیین کننده در عملیات‌های والفجر مقدماتی و والفجر یک • انتصاب به فرماندهی گردان مقداد به خاطر لیاقت و رشادت‌های فراوان در عملیات‌های والفجر‌ سه و والفجر چهار • حماسه آفرینی در کانی مانگا • توانمندی بالا در هدایت نیروها در عملیات درخشان والفجر هشت • حضوری سرنوشت ساز در عملیات کربلای یک ..... و سر انجام • شهادت در روز ۲۱ دی ماه ۱۳۶۵ در منطقه شلمچه در عملیات کربلای۵ بر اثر اصابت ترکش ‌فرازی از وصیت‌نامه شهید: خداوند منان نعمتی بر ما مردم نهاد و ما را در برهه‌ای از زمان قرار داده كه بتوانيم قدمی در راه اسلام عزيز بَرداريم ما هم مثل ديگران، كار را به خودش واگذار می‌كنيم و فقط از او می‌خواهيم كه عاقبت ما را ختم به خير گرداند و اين لياقت را به ما بدهد كه بتوانيم در راهش هرچه محكم‌تر و استوارتر قدم بَرداريم
خاطره‌ای از #شهید_احمد_نوزاد.ogg
749.7K
خاطره‌ای از 🎙 راوی : حاج داوود احمدپور ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊
💠 خاطره ای از شهید حاج احمد نوزاد 🌱 فرمانده مخلص گردان مقداد 🔹عملیات کربلای پنج در منطقه شلمچه در تاریخ 18دی شروع شد و گردان مقداد در تاریخ 19دی وارد منطقه عملیاتی شد در تاریخ 20دی واردخط عملیات شد و روز 21دی به خط دشمن زد این در شرایطی بود که توی منطقه ای دشت رمل بدون حفا ظت سنگر صاف و قابل دید دشمن و در تیر رس مستقیم دشمن بود و در شرایطی بود که دشمن دو گردان رو محاصره کرده بود این فقط از یک فرمانده دلاور بر می آمد که جلو حرکت کنه و نیروهایش به دنبالش در حرکت باشه صحنه از آتش دشمن مثل جهنم بود ولی یرای دلاور مردانی مثل شهید نوزاد و جزمانی و بکشلو بهرامیو حاج مددی و اسماعلی و حاج اکبری و اثنی عشری و صید ابادی و غیره مثل بهشت بود ساعت 7صبح به فرماندهی گروهان حاج اقای مددی وارد خط دشمن شدیم آتش با انواع اسلحه های دشمن سوی ما شلیک می شد به طوریکه خمپاره ها انقدر شلیک شده بود که دشت شده بود سوراخ سوراخ به طوری که گلوله های خمپاره در جای قبلی می خورد با این آتش وارد خط دشمن شدیم نیروهای به صورت دشتبان توی خط چیده شدند و نبرد سختی با دشمن شروع شد دشمن مسلح به تانک های زیادی بود و نیروی خیلی زیاد که در مقابل ما صف ارائی کرده بود هر کسی دیگه بود و دشمنو اینطور میدید شاید لرزه به تنش می افتاد ولی شهید احمد نوزاد با اون صلابت و شجاعت و دید یک فرمانده بزرگ بدون اینکه پشت سنگر قایم بشه بالای سنگر بود بدون ترس از تیر و ترکش دشمن، بطوری که من چند بار گفتم حاج احمد بیا توی سنگر می گفت: پس چطوری دشمنو باید رصد کرد از پشت خاکریز؟!! - خیلی حرفه ، این یعنی عین شجاعت و رشادت درگیری ها به حدی بود که دشمن با تانکهاش نزدیک خاکریزهای ما می شد و مهمات ما منظور گلوله آر پی جی و گلوله خمپاره شصت تموم شده بود و با توجه به دشت بودن نه کسی جرات می کرد بره مهمات بیاره و نه میتونستن برامون بفرستن، فاصله هم تا پشت خط هزار و پانصد متر بود حاج احمد گفت کی میره گلوله بیاره؟ تانک دشمن نزدیک خاکریزه!! شهید اصغر بهرامی به من گفت میای ما بریم؟ گفتم بریم وقتی مهمات رو آوردیم تانکهای دشمن به خاکریرما چسبیده بودند شهید نوزاد گفت سریع آر پی جی ها رو بردارین برین به شکار تانکها چند نفر گلوله ها رو برداشتن به دنبال آر پی جی زن ها رفتند. نبرد جانانه با تانکها شروع شد. عراقی های بزدل که در اون غول های آهنی پناه گرفته بودند با دیدن شیرمردان بسیجی فرار را به قرار ترجیح دادند و به دنبال اون آتش سنگی بر روی نیروها فروکش کرد — راوی: ززمنده گردان مقداد- لشکر27