eitaa logo
دفاع مقدس
3.5هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
9.5هزار ویدیو
794 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 فرمانده‌ای که همیشه نشان سیادت به همراه داشت 🌷 سردار شهید حاج سید محمد زینال الحسینی / سال 1365 اشرف اعیاد مذهبی، است. از قدیم هم رسم و سنت بود که سادات و فرزندان رسول خدا (ص) سعی می‌کردند سیادت خود را با استفاده از نمادهای سیادت اعم از کلاه سبز، پیراهن سبز، شال سبز و... آشکار سازند. اما امروزه این سنت می‌رود مثل باقی سنت‌های فراموش شده به ورطه فراموشی سپرده شود. از جمله کسانی که سعی می‌کردند این افتخار را ظاهر کنند شهدای سادات بودند و در عملیات‌های مختلف و مخصوصا شب عملیات باشال سبز به کمر و یا دورگردن و یا کلاه سبز به سر مثل ستاره می‌درخشیدند. فرمانده ما سردار شهید حاج سیدمحمد زینال الحسینی از جمله آنها بود که هم خودش مقید بود و هم دیگران را تشویق می‌کرد که حتما علامتی که نشانه سیادتشان باشد همراه داشته باشند. فرمانده شهید سید محمد همیشه یا پیراهن سبز بر تن می‌کرد و یا کلاه سبزی به سرمی‌گذاشت و یا شال سبزی به گردن می انداخت و وقتی قرار بود خودش را برای دیگرانی که او را نمی شناختند معرفی کند می‌گفت: بنده حقیر سرا پا تقصیر سید محمد زینال الحسینی هستم . 📷☝️توجیه عملیات کربلای یک/ تیرماه 65/ شهید سید محمد زینال الحسینی فرمانده گردان تخریب لشگرده سیدالشهداء(ع) و این سید بزرگوار وقتی هم که مهیای پرواز به سوی آسمان‌ها شد احرام سبز پوشید و ترکش دشمن احرام سبزش را درید و در قلب او نفوذ کرد و سلاله ای از فرزندان رسول خدابه آسمان پرکشید. .✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌷 سردار شهید سید محمد زینال الحسینی 🌴 فرمانده‌ای که همیشه نشان سیادت را به همراه داشت 🌷 تیرماه ۱۳۶۶ — ایام شهادت سید محمد زینال حسینی
صادق آهنگران-جشن عید غدیر (2).mp3
7.13M
📢 صوت| جشن عید غدیر - با نوای حاج صادق آهنگران 🌴 کانال
😊 شوخ طبعی رزمنده ها !!! 🌷عید غدیر که می شد خیلی ها عزا می گرفتند. لابد می پرسید چرا...؟ به همین سادگی که چند تا از بچه ها با هم قرار می گذاشتند، به یکی بگویند؛ سید ...البته کار که به همین جا ختم نمی شد. 🌷ایستاده بودیم بیرون چادر، یک دفعه دیدیدم چند نفر دارند دنبال یکی از برادر ها می دوند. می گفتند: وایسا سید علی کاریت نداریم! و او مرتب قسم می خورد که من سید نیستم ولم کنید. تا بالاخره می گرفتندش و می پریدند به سر و کله اش و به بهانه بوسیدنش آش و لاشش می کردند. 🌷بعد هم هر چی داشت، از انگشتر، تسبیح، پول، مهر نماز تا چفیه و گاهی هم لباس، همه را می گرفتند و از تنش به بهانه متبرک بودن در می آوردند ... 🌷جالب اینجاست که به قدری جدی می گفتند؛ سید که خود طرف هم بعد که ولش می کردند، شک می کرد و می گفت: راستی راستی نکند ما هم سید هستیم و خودمان خبر نداریم، گاهی اوقات کسی هم پا پیش می گذاشت و ضمانتش را می کرد: قول می دهد وقتی آمد تو چادر، عیدی بچه ها یادش نرود؛ حتی اگر سکه ٢٠ ریالی باشد و او هم سکه را می داد و غر می زد که: عجب گیری افتادیم، بابا ما به کی بگیم ما سید نیستیم ...؟ 😂😂 دوران ا🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 کانال
🌴 ✅ ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام 🔶 استاد علی صفایی حائری (عین.صاد): هر کس با هر مشربی و عقیده ای، می تواند دوستدار علی باشد. در علی، علم و عشق، تدبیر و شمشیر، حریت و عبودیت، نجوای دل و آتش سخن، زمزمه شب و فریاد روز، قدرت و عزّت، نرمش و آشنایی و خشونت و پایداری، در علی این همه هست و این همه به خاطر " حق" است و برای اوست و این است که همه ی او دوست داشتنی است و حتی دشمنش در دل شیفته اوست و مخالفش در پنهان شیدای او. ولایت علی، نه علی را دوست داشتن که فقط علی را دوست داشتن است. —(📚 غدیر، ص۱۲)
✅ولایت علی.... 🔶استاد علی صفایی حائری: ولايت على، نه على را دوست داشتن كه فقط‌ على را دوست داشتن است. ولايت على، على را سرپرست گرفتن و از هواها و حرف‌ها و جلوه‌ها بريدن است. و اين ولايت، ادامه‌ى ولايت حق است و دنباله‌ى توحيد، ٣ آن هم توحيدى در سه بعد؛ در درون و در هستى و در جامعه؛ كه توحيد در درون انسان، هواها و حرف‌ها و جلوه‌ها را مى‌شكند؛ هواهاى دل و حرف‌هاى خلق و جلوه‌هاى دنيا را. و در جامعه طاغوت‌ها را كنار مى‌ريزد و در هستى خدايان و بت‌ها را. در اين حد، موحد، جز خدا كسى را حاكم نمى‌گيرد. جز وظيفه چيزى او را حركت نمى‌دهد. هيچ قدرت و ثروت و جلوه‌اى در روح او موجى نمى‌آورد و هيچ دستورى او را از جا نمى‌كَنَد. جز دستور حق و امرِ اللّه، از هر زبانى كه اين دستور برخيزد و از هر راهى كه اين امر برسد. و هنگامى كه روحى به آزادى رسيد و جز امر حق امرى نداشت و جز خواست او خواهشى نداشت، اين روح به ولايت مى‌رسد و به سرپرستى مى‌رسد و دستور او و حتى نگاه او در دل‌هاى موحد عاشق، حركت مى‌آفريند. و اين است كه رسول به ولايت رسيد و به اولويت رسيد؛ كه النَّبىُ‌ أَوْلى‌ بِالمُؤمِنينَ‌ مِنْ‌ أَنْفُسِهِمْ‌. ١ و اين است كه على به ولايت مى‌رسد؛ كه: مَنْ‌ كُنْتُ‌ مَولاه فَهذا عَلىٌّ‌ مَولاه 📚 غدیر، صفحه 13
استاد_علی_صفایی_عظمت_علی_در_عبودیت (2).mp3
503.9K
✅ عظمت علی در عبودیت اوست 🎤 : استادعلی صفائی حائری(عین-صاد)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 انتشار نخستین بار 📹 ببینید | شرح ماجرای غدیر خم توسط آیت‌الله خامنه‌ای در نماز جمعه سال ۶۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 فیش حقوقی امام علی علیه السلام‼️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشنهادی👆 جالب و محکم علامه امینی در اثبات ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام مبلغ غدیر باشیم ♻️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥توصیف فضائل حضرت علی(ع) از زبان امام‌خمینی(ره) 💠این علی (ع) که در هر جا می‌رویم اسم او هست- پیش فقها وقتی می‌رویم فقه علی؛ پیش زاهدها وقتی که می‌رویم زهد علی؛ پیش ورزشکاران هم که می‌رویم آنها هم می‌گویند که علی و با اسم علی شروع می‌کنند. این علی همه چیز است. یعنی در همه ابعاد انسانیت درجه یک است.
🌷🌷در روز عید ولایت وامامت ،عید غدیر، 🌷🌷به یاد محبین امیر المومنین 🌷🌷 علی بن ابیطالب (ع) 🌷🌷 سلاله های پاک پیغمبر (ص) 🌷🌷به یاد همه شهدای سادات .. ۱.شهید سید ابراهیم کسائیان ۲.شهید سید ابوالفضل کاظمی مزد آبادی ۳.شهید حاج سید محمد زینال حسینی ۴.شهید سید مجتبی حسینی ۵.شهید سید احمد رضا هاشمی علیا ۶.شهید سید جلال خوشی
رزمنده‌های سادات با نشان سیادت از قدیم رسم و هم سنت بود که سادات و فرزندان رسول‌اللهﷺ سیادت خود را با استفاده از نمادهایی آشکار سازند. در جبهه هم رزمند‌ه‌های سادات سعی می‌کردند این افتخار را با بستن شال سبز به کمر یا دور گردن ، پوشیدن پیراهن سبز یا به سر گذاشتن کلاه سبز ظاهر کنند و توصیه میکردند سادات حتما علامتی که نشانه سیادتشان باشد همراه داشته باشند. و چه بسیار شهدایی که در جبهه‌ هـا با نشان سیادت به سعادت شهادت رسیدند. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱ا 🌷لاله‌ها در غمشان سرخ ترین زمزمه‌اند این جگر سوختگانی که بهار همه‌اند در میان شهدا آینه دار نورند شهدایی که ز نسل علی و فاطمه‌اند 🌴 سلام بر سادات شهید سلام بر مردان بی ادعا 🌹اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ●اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ●...اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ🌹
تیر ۱۳۶۵ -سالروز شهادت سیدجمال قریشی سید نورانی و مداح گردان علی اکبر (ع)،لشگر سیدالشهدا (ع) شهیدی که حضرت آقا با شال سیادتش نماز خواند و آن را به عنوان تبرک نزد خود نگه داشتند ... او در تیرماه ۱۳۶۵ در عملیات کربلای یک به فیض شهادت رسید. غیر از وی سه برادر و عمو و عموزاده اش هم در دوران جنگ تحمیلی به شهادت رسیده اند...!🕊🕊🕊 این خاندان، شش شهید تقدیم انقلاب کرده است ا🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🌷 « شهید سید جمال قریشی » 🌱 متولد مرداد ۴۲ -روستای برغان کرج در جریان انقلاب به مبارزه پیوست. پس از پیروزی انقلاب فعالیت تبلیغاتی خودرا آغاز کرد. او در مرداد ۶۲ بعضویت سپاه درآمد و در واحد آموزش نظامی مشغول بکار شد. در عملیاتهای مختلف شرکت داشت و چندین بار نیزمجروح شد. پس از شهادت برادرش سیدعباس با تني مجروح براي چندمين بار به دوستان و همرزمانش درگردان حضرت علي اكبر (ع) لشكر١٠ سيدالشهداء (ع) ملحق شد و درمرحله آخر عملیات کربلای1 در بلند ترین ارتفاع قلاویزان یعنی قله 223 که مشرف به دشت زرباطیه وبدره عراق ميباشد در سحرگاه روز17 تیرماه 65 به ياران شهيدش پيوست🕊🕊 ✍️خدایا! برای من ننگ است که این همه شهدا را دیدم و بخواهم در بستر با مرگ طبیعی از دنیا بروم. (قسمتی از وصیت نامه مداح شهید سید جمال قریشی) 🌴 کانال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداح گردان علی اکبر(ع)بود قبل از یکی از عملیات ها،نیروهای گردان حضرت علی اکبر(ع) به دیدار آیت الله خامنه ای،رئیس جمهور وقت میروند موقع نماز وقتی حضرت آقا می خواهند نماز را شروع کنند، سید جمال که قرار بود مکبر نماز باشد، شال سبزش را می اندازد روی دوش آقا و می گوید این را گذاشتم تا تبرک بشود و بعدا می برم تا ان شا الله در جبهه به آرزویم برسم و شهید بشوم بین نماز، سید جمال مداحی سوزناکی می کند که مورد توجه حضرت آقا قرار می گیرد بعد از نماز،سید می رود شالش را بگیرد که آقا می فرمایند: شما ساداتی و اگر مشکلی ندارد این به عنوان تبرک پیش من بماند که سید جمال قبول می کند. تعریف می کنند بعدها که مجددا گردان خدمت حضرت آقا می رسد و کسی دیگر مداحی می کند. آقا جویای احوال سید جمال می شود که به ایشان می گویند که سید شهید شده است شهید سید جمال قریشی متولد روستای برغان از توابع کرج بود که در ۱۷ تیر ۶۵ و عملیات کربلای1 بشهادت رسید غیر از سیدجمال، سه برادرش و عمو و پسر عمویش هم بشهادت رسیده اند و این خاندان،6شهید به انقلاب تقدیم کرده است 🌷 ۱۷ تیر ۱۳۶۵ -سالروز شهادت سیدجمال قریشی سید نورانی و مداح گردان علی اکبر (ع)،لشگر سیدالشهدا (ع) 🌴 کانال
🌷 شهید سید جمال قریشی، مداح گردان علی اکبر (ع) - لشگر ده سیدالشهدا (ع) 🌱 متولد ۱۳۴۲ از روستای برغان ساوجبلاغ و دومین شهید خانه سید جلال قریشی و چهارمین شهید خانواده قریشی بود. سید محمد، عموی سید جمال رو منافقین در سال ۶۰ ترور کردند و پسر عمویش سید محمود در عملیات خیبر به شهادت رسید و بعد از سید جمال برادرش سید علی اصغر در کربلای ۵ عدد شهدای خانواده قریشی رو به ۵ رسوند. سید احمد قریشی، آخریش شهید این خاندان بود که مسئول تبلیغات لشگر سیدالشهدا(ع) و از فرماندهان جبهه مقاومت (لشگر فاطمیون) بشمار می رفت. 🔹سید جمال رو بارها در حال مداحی توی جاهای مختلف دیده بودم... سبک خوندن سید مثل برادر آهنگران بود و گاهی هم سوز مخصوص خودش رو اضافه میکرد... سید گردان حضرت علی اکبر علیه السلام لشگر ۱۰ سیدالشهداء علیه السلام رو برای رزم انتخاب کرده بود. هرجا میرفت اولین شرطش با فرمانده این بود که موقع عملیات زودتر از همه به دل دشمن بزنه... اونقدر متواضع بود... آخه توی سلک مداحان تواضع سخت پیدا میشه... سید یک مداح شیش دونگ بود اما متواضع و بی هوا.. موقع صبحگاه قرآن میخوند... ذکر صبحگاه جبهه هم برای سید بود.... همون «اللهم اجعل صباحنا» ی جبهه.... گاهی مجری مراسم های لشگر بود...گاهی هم مکبر نماز... بخشی از مداحی مجلس های بزرگ لشگرسیدالشهداء علیه السلام هم برای سید بود. تیرماه ۶۵چند روز قبل از شهادت-منطقه عملیاتی کربلای یک(مهران) ایستاده از سمت راست شهید سیدجمال قریشی و شهید میررضی فرمانده عملیات لشگرده سیدالشهداء علیه السلام 🌷سید وقتی میخوند اول خودش گریه میکرد...زیاد اهل ساز و برگ نبود تا میخواستی سوز داشت... بیشتر وقت ها وقت روضه خونی چشمهاش رو می بست و به پهنای صورت گریه میکرد. آخرین مسوولیتش تبلیغات گردان حضرت علی اکبر علیه السلام بود... در حقیقت سید فرمانده معنویت گردان بود... اواخر بهار سال ۶۵ بود که فرماندهان لشگر سیدالشهداء علیه السلام برای عرض ارادت و گزارش فعالیت ها خدمت رهبری رسیدند. اون موقع «آقا» رییس جمهور بودند... سید جمال هم توفیق داشت که در این دیدار باشه... سید جمال سید نشون دار بود و همیشه سعی میکرد این سیادت تابلو باشه. 💠روزی هم که خدمت آقا رسید شال سبزی دور گردنش بود... اون روز دیدار به نماز ختم شد و سید مکبر نماز بود... وقتی صفهای جماعت بسته شد و آقا به نماز ایستادند سید جمال شال سبزش رو روی شونه آقا انداخت و گفت: آقا جون میخواهم متبرک بشه... سید مکبرنماز آقا بود سید اون روز بین نماز مداحی کرد و گریه همه رو درآورد.... بعد از نماز و قبل از اینکه سید جمال شال سبزش رو طلب کنه. آقا می فرمایند: آقا سید شما هم ساداتی و هم رزمنده.... اگر اشکالی نداره این شال پیش من باشه.... و سید هم با کمال تواضع به شرط دعا برای شهادت قبول میکنه.... در پایان دیدار و وقت رفتن آقا به فرماندهان سفارش سید رو میکنه...که مواظبش باشید این سید اهل موندن نیست و رفتنیه... سید در حال مداحی و شال سبز سید بر دوش آقا 🌷آخرین باری که سید رو در حال خوندن دیدم با بچه های گردان حضرت علی اکبر علیه السلام میرفتند تا بلندترین قله قلاویزان رو فتح کنند... سید مقابل ستون گردان داشت این نوحه رو میخوند... ای حسین جان ما فدای تو.... روز و شب نالیم در عزای تو..... حسین جان حسین جان 💠مرحله آخر عملیات کربلای یک بود و بایستی بلندترین ارتفاع قلاویزان یعنی قله ۲۲۳ که مشرف به دشت زرباطیه و بدره عراق بود فتح میشد تا منطقه تثبیت بشه... سحرگاه روز۱۷ تیرماه ۶۵ بود که گردان حضرت علی اکبر علیه السلام برای فتح قله ۲۲۳ به دل دشمن زد و سید جمال قریشی در این حمله از نزدیک ترین نقطه مرز به حرم اربابش امام حسین علیه السلام به آسمان پرکشید... و این گونه سید جمال قریشی مزد اخلاصش رو گرفت. 🌷شهادت: عملیات کربلای یک 🌷رمز عملیات: یا ابالفضل العباس علیه السلام 🌷رزمنده و ذاکر گردان حضرت علی اکبر علیه السلام 🌷و . . . محل شهادت بلندی های قلاویزان نزدیک ترین نقطه مرز کشور جمهوری اسلامی به کربلا. ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 📄 فرازی از وصیتنامه شهید سیدجمال قریشی:👇👇 ✍️ ای خدای بزرگ! خود می دانی که تنها آرزویم چیست. خدایا! دلم برای شهادت خیلی تنگ شده است. خدایا! برای من ننگ است که این همه شهدا را دیدم و بخواهم در بستر با مرگ طبیعی از دنیا بروم. برای من، خالقا! ننگ است که دوستانم، همرزمانم با فیض شهادت در صف انبیاء و شهدای کربلای حسین قرار بگیرند و من در بستر بمیرم. پدرجان! اگر برادرت و برادرزاده‌ات و دو فرزندت شهید شدند، مبادا اگر برادرانم خواستند به جبهه بروند مانع شوی، اگر تمام فرزاندانت شهید شوند باید همه به جبهه بروند و اسلام را در تمامی دنیا سرافراز کنند.