➖ خاطرهای از شهید محسن وزوایی
💠 دلم بدجور هوای کربلا را کرده!!
از بیمارستان که مرخص شد؛هنوز به ماه نرسیده،رفت جبهه!!
حسابی عصبانی شدم .
بهش گفتم :محسن!
تو با این وضعیت چجوری مخوای بجنگی؟!
تو که دست راستت کار نمیکنه!
عضله دست راستش کاملا از بین رفته بود و فقط انگشت سبابه اش حرکت میکرد!
به همان انگشت سبابه اش اشاره کرد و گفت:
ببین!
خدا این انگشت رو برا من سالم نگه داشته!
برای چکاندن ماشه تفنگ!
همین ی انگشت کافیه!
در حالی که سعی میکرد اشک هایش را از من پنهان کند،گفت:
مادر!
دلم بدجور هوای کربلا را کرده!!
به او گفتم :
من چشام اب نمیخوره تو بری کربلا را ببینی!
کربلا رو نمیبینی که هیچ، مارو هم به فراق خودت می نشونی!
کمی تامل کرد و گفت:
مادرجان!
من کربلا را برای خودم نمخوام !
برای نسل های بعدی میخوام !
* محسن وزوایی، قبولی کنکور با رتبه اول دانشگاه صنعتی شریف (رشته شیمی) و از دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا .
🔺 فاتح سرفراز بازیدراز (در سر پل ذهاب)، همان قلهای که صدام گفته بود: هر کس بتواند بازیدراز را از ما پس بگیرد، کلید فتح بغداد را به او میدهیم ... و وزوایی، پیچک، موحد دانش و ... توانستند، غیرممکن را ممکن کنند.
🔹وزوایی در ماجرای فتح خرمشهر، در حالی که هدایت سختترین محورعملیاتی را بر عهده داشت، بر روی جاده آسفالت اهواز_خرمشهر، به همراه معاونش شهید حسین #تقوی_منش ، زیر موشکهای کاتیوشا به شهادت رسیدند.
🆔 @DefaeMoqaddas ✔️JOIN
✅ به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید
👈 به کانال "روایت فتح" بپیوندید
-- موضوع: دفاع مقدس
─ ایتا:
🆔 https://eitaa.com/revayate_fath
🌷 شهید آوینی با وضو پای کار می رفت 🌷
همکار شهید آوینی می گفت: آمدیم شروع کنیم پشت دستگاه برای ادیت کردن فیلم ها (روایت فتح) من نشسته بودم ؛ سید رفت بیرون وضو گرفت آمد ؛ آمدم کار مکنم دوباره رفت بیرون وضوگرفت امد .. به او گفتم آقا سید وسواسی شدی ؟
فهمید که من وضو نگرفتم ؛ بدون وضو دارم به کار دست می زنم
تو رو خدا امر به معروف و نهی از منکر را نگاه کنید؛
نشد که مستقیم به او بگوید پسر جان پاشو برو وضو بگیر ...
درسته این ها فیلم هست و جسم مرده است ؛ ولی ما راجع به یک موضوعی داریم صحبت میکنیم که فلسفه ای داره ... مثل نماز خواندن باید وضو بگیریم.
برای این که اذن دخول بدهند که اجازه بدهند که ما برای شهدا کار کنیم قلم بزنیم فیلم بسازیم باید وضو بگیریم. نمیشه همینطوری دست زد به کار
تازه یک طوری نمی گوید که به او بر بخورد (دلش بشکند)
✳️ میز کارش هم حتما و هر شکل باید رو به قبله باشد ؛ عین نماز خواندن ...
⬅️ راوی حاج #سعید_قاسمی
🆔 @DefaeMoqaddas ✔️JOIN
✅ به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید
⬅️ #زندگینامه_شهید_سید_مرتضی_آوینی
شهید سید مرتضی آوینی در شهریور سال 1326 در شهر ری متولد شد؛ تحصیلات ابتدایی و متوسطهی خود را در شهرهای زنجان، کرمان و تهران به پایان رساند و سپس به عنوان دانشجوی معماری وارد دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد. او درباره تحصیلات دانشگاهی خود میگوید:
"حقیر دارای فوق لیسانس معماری از دانشکدهی هنرهای زیبا هستم اما کاری را که اکنون انجام میدهم نباید به تحصیلاتم مربوط دانست حقیر هرچه آموختهام از خارج دانشگاه است. قبل از انقلاب بنده فیلم نمیساختهام اگرچه با سینما آشنایی داشتهام. اشتغال اساسی حقیر قبل از انقلاب در ادبیات بوده است... با شروع انقلاب تمام نوشتههای خویش را، اعم از تراوشات فلسفی، داستانهای کوتاه، اشعار و...در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم که دیگر چیزی که "حدیث نفس" باشد ننویسم و دیگر از "خودم" سخنی به میان نیاورم..."
سید مرتضی آوینی، فیلم سازی را در اوایل پیروزی انقلاب و در گروه تلویزیونی جهاد آغاز کرد. گروه جهاد، اولین گروهی بود که بلافاصله بعد از شروع جنگ به جبهه رفت. سید مرتضی آوینی در این باره میگوید:
"وقتی به خرمشهر رسیدیم هنوز خونینشهر نشده بود شهر هنوز سرپا بود، اگرچه احساس نمیشد که این حالت زیاد پر دوام باشد و زیاد هم دوام نیاورد ما به تهران بازگشتیم و شبانهروز پای میز موویلا کار کردیم تا اولین فیلم مستند جنگی دربارهی خرمشهر از تلویزیون پخش شد؛ فتح خون."
سید مرتضی آوینی علاوه بر کارهای مستندسازی به کار تالیف نیز میپرداخت. شروع کار مطبوعاتی او از اواخر سال 1362، با نگارش مقالاتی برای نشریات "اعتصام" و "جهاد" آغاز شد. او نگارش کتاب فتح خون که به ماجرای قیام امام حسین علیه السلام میپردازد را در سال 1366 به انجام رساند.
دوران اوج فعالیت مطبوعاتی وی در فاصله سال های 68 تا 72 و در ماهنامهی سوره بود. مقالات وی در این دوران، شامل موضوعاتی درباره مسایل نظری سینما، نقد فیلم، تحلیلهای نظری درباره ی هنرهای قدیم و جدید، موضوعات اعتقادی و مسایل جهان معاصر میشود.
اواخر سال 1370 "موسسهی فرهنگی روایت فتح" به فرمان مقام معظم رهبری تاسیس شد تا به کار فیلمسازی مستند و سینمایی دربارهی دفاع مقدس بپردازد و تهیهی مجموعهی روایت فتح را که بعد از پذیرش قطعنامه رها شده بود ادامه دهد. شهید آوینی و گروه فیلمبرداران روایت فتح سفر به مناطق جنگی را از سر گرفتند و طی مدتی کمتر از یک سال کار تهیهی شش برنامه از مجموعهی "شهری در آسمان" را به پایان رساندند. اما برنامهی وی برای تکمیل این مجموعه و ساختن مجموعه های دیگر با شهادتش در روز جمعه بیستم فروردین 1372 در قتلگاه فکه ناتمام ماند.
روحش شاد و مهمان اباعبدالله علیه السلام ان شالله
📽 کلیپ زندگینامه شهید را در کانال "روایت فتح" مشاهده فرمایید 👇👇
🆔 @DefaeMoqaddas ✔️JOIN
✅ به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید
دفاع مقدس
⬅️ #زندگینامه_شهید_سید_مرتضی_آوینی شهید سید مرتضی آوینی در شهریور سال 1326 در شهر ری متولد شد؛ تحصی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 کلیپ زندگینامه شهید سید مرتضی آوینی
🆔 @DefaeMoqaddas ✔️JOIN
✅ به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید
💠 معلوم نیست، اسم این کانال چی بود!
🌸 ادمینش کی بود؟
🍀 چند تا عضو داشت؟
🌼 ولی آنچه معلومه اینه که:
👈 تا آخر، کانال را ترک نکردند!!
🆔 @DefaeMoqaddas ✔️JOIN
✅ به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم| لحظاتی با رزمندگان در ایام #دفاع_مقدس
🆔 @DefaeMoqaddas ✔️JOIN
✅ به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید
💠 مجاهد نستوه، آیتالله #میرزا_جواد_آقا_تهرانی
🌸 عالمی وارسته که از محضر بزرگان عصر خود کمالات معنوی و اخلاقی را کسب نمود. او به غایت متواضع و فروتن بود و در جلسات درس خود، در ردیف شاگرانش بر روی زمین مینشست و تدرس او آمیخته با تبسّم، ادب و احترام بود. سادهزیست بود و از مال دنیا هیچ نیندوخت. در مشهد و در خانهای اجارهای زندگی میکرد. هرگز اجازه نمیداد کسی دست او را ببوسد یا او را آیتاللّه خطاب کند. هیچ گاه در منزل امر و نهی نمیکرد و با وجود کهولت سن، گاه در کنار حوض لباسهای خود را میشست یا حیاط را جارو میکرد. او علاوه بر تألیف کتب متعدد، به انجام خدمات عامالمنفعه نیز همت میگماشت مانند: خیریه درمانی، و صندوق قرضالحسنه ...
🍀 میرزا جواد آقا از پیشگامان نهضت امام خمینی بود در دوران جنگ نیز حامی رزمندگان. ایشان علیرغم کهولت سن، عشق وافری برای حضور در جبهه از خود نشان میداد موفق شد 4 بار به جبهه اعزام شده و لباس بسیجی به تن کند.
🌼 وقتی گفته میشد: حال شما مساعد نيست و وظیفهای ندارید، كهولت سن هم اجازه نميدهد به جبهه بروید؛ در پاسخ میگفت: میدانم، اما ميخواهم مثل آن پرستويي باشم كه موقع پرتاب ابراهيم(ع) به درون آتش، يك قطره آب به منقار خود گرفته بود تا روی آن آتش بزرگ بریزد و به نوعی تکلیف خود را انجام داده باشد و به این وسیله بگوید که من با ابراهيم هستم!
🔺 يكي از شاگردان اين عالم رباني میگوید: روزى در محضر استاد بودم، بقچهاى به من نشان دادند و فرمودند: "در اين بسته، كفن من است، هر وقت به جبهه مىروم، آن را با خود مىبرم، و بارها به دوستان گفتهام در جبهه هر كجا كه شهيد شوم يا بميرم، همان جا با همين كفن مرا دفن كنيد و حق نداريد جنازه مرا به مشهد يا جايى ديگر انتقال دهيد".
🌴 ایشان در دوم آبان 1368 رحلت نمود و طبق سفارش خود، او را در قبرستان عمومی مشهد دفن کردند و از نوشتن و نصب سنگ قبر نیز اجتناب کردند تا نشانی باشد از مقام خاکساری او در برابر حضرت رب.
🆔 @revayate_fath ✔️JOIN
✅ کانال "روایت فتح"
👇👇👇
دفاع مقدس
💠 مجاهد نستوه، آیتالله #میرزا_جواد_آقا_تهرانی 🌸 عالمی وارسته که از محضر بزرگان عصر خود کمالات معن
💠 عالم ربانی و مجاهد نستوه، آیتالله #میرزا_جواد_آقا_تهرانی - عاشق جبهه و رزمندگان
🌈 دوران #دفاع_مقدس
🆔 @revayate_fath ✔️JOIN
💠 فرماندۀ عزیز!
➖ خاطرهای از آیتالله #میرزا_جواد_آقا_تهرانی
🌸 ایشان اعتقاد و احترام عجیبی به رزمندهها داشت. یک شب به تیپ امام جواد(ع) آمد. در جمع نیروها سخنرانی کرد. پس از اتمام سخنرانی، وقت نماز بود. صفوف رزمندهها تشکیل شد، اما آیتالله آقا تهرانی قبول نمیکرد امام جماعت شود. شهید برونسی، فرمانده تیپ به ایشان عرض کرد: آقا! جلو بایستد تا به شما اقتدا کنند.
🍀 میرزا جواد آقا هم در پاسخ فرمود: شما دستور میدهی؟ شهید برونسی گفت: من کوچکتر از آنم که دستور بدهم، ولی خواهش میکنم.
🌼 علامه گفت: نه خواهش را نمیپذیرم. بچهها گفتند: آقای برونسی! مصلحتاً بگویید دستور میدهم تا بپذیرند. ما آرزو داریم پشت این عارف بزرگ نماز بخوانیم. شهید برونسی هم همین کار را کرد و علامه در جواب فرمود: چشم فرمانده عزیز!
🌴 بعد از نماز، آقا حال عجیبی داشت. شهید برونسی را کنار کشید و در حالی که اشک میریخت گفت: دوست عزیزم! جواد را فراموش نکن و حتماً ما را شفاعت کن.
▫️ (نقل از: یکی از رزمندگان تیپ جوادالائمه-ع)
🆔 @revayate_fath ✔️JOIN
✅ کانال "روایت فتح"
👇👇👇
دفاع مقدس
💠 فرماندۀ عزیز! ➖ خاطرهای از آیتالله #میرزا_جواد_آقا_تهرانی 🌸 ایشان اعتقاد و احترام عجیبی به رزم
💠 نماز جماعت در جبهه، به امامت عالم ربّانی، آیتالله #میرزا_جواد_آقا_تهرانی
🆔 @revayate_fath ✔️JOIN
✅ کانال "روایت فتح"
دفاع مقدس
💠 نماز جماعت در جبهه، به امامت عالم ربّانی، آیتالله #میرزا_جواد_آقا_تهرانی 🆔 @revayate_fath ✔️
💠 نکاتی پندآموز از حضور آیتالله #میرزا_جواد_آقا_تهرانی در جبهه
🔺 در صف نخست حامیان انقلاب در مشهد به شمار میرفت. نماینده مردم در مجلس خبرگان قانون اساسی بود. در دوران دفاع مقدس نیز، با وجود کهولت سن، بارها در جبهههای جنگ حضور یافت و گرمابخش محافل رزمندگان اسلام بود.
💢 یک بار شهید صیاد شیرازی نزد ایشان رفته و از او دعوت میکند به جبهه بیاید. آن مرحوم میگوید: چون موجب اذیت و آزار دیگران میشوم کمتر به جبهه میآیم.
▫️بسیار ساده و بیآلایش بود. بین رزمندهها که بود، نمیشد او را شناخت. هرگز در طلب نام و شهرت نبود.
🔸در عملیات والفجر مقدماتی با این که 78 سال داشت، به جبهه آمده بود. در آنجا با کمال فروتنی و تواضع نمیپذیرفت به عنوان امام جماعت، پیشاپیش رزمندگان بایستد. میگفت: شماها از من جلوتر هستید!
❇️ روزي به جوانى بسيجى كه اصرار داشت همراه ميرزا عكس بگيرد، فرمود: مشروط به اينكه در قيامت از جواد شفاعت كنی!
▪️به عنوان یک بسیجی، لباس رزم پوشیده و در سنگر میجنگید. یک روز در واحد ادوات، با خمپاره120، 14 گلوله خمپاره به نام 14 معصوم(ع) شلیک کرد. دیدهبان که نمیدانست شلیک کننده چه کسی است، با هیجان از پشت بیسیم گفت: الآن تعدادی خمپاره آمد و درست خورد به هدف! این تا به حال سابقه نداشته!
⭕️ ایشان در جایی نقل میکند: روزی قرار شد خمپاره بزنم. مجبور شدند به علت خمیدگی پشتم، چهارپایه بیاورند و من روی آن قرار گرفتم. یک نفر هم دست روی گوشهایم گذاشت و من گلولهها را توی لوله خمپاره انداختم!
⚪️ بقچهای در کنارش بود. از او سؤال شد :این چیست؟ - پاسخ داد: "در این بسته، کفن من است. هر وقت به جبهه میآیم، آن را با خود میآورم. بارها به دوستان گفتهام در جبهه هرکجا شهید شوم یا بمیرم، همانجا با همین کفن مرا دفن کنید و حق ندارید جنازه مرا به مشهد یا جایی دیگر انتقال دهید.
🆔 @revayate_fath ✔️JOIN
✅ کانال "روایت فتح"
دفاع مقدس
💠 نکاتی پندآموز از حضور آیتالله #میرزا_جواد_آقا_تهرانی در جبهه 🔺 در صف نخست حامیان انقلاب در مشهد
🔺 آیتالله #میرزا_جواد_آقا_تهرانی در جبهه
🌈 دوران #دفاع_مقدس
🆔 @revayate_fath ✔️JOIN
✅ به کانال "روایت فتح" بپیوندید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم|حماسه سرایی بسیجی شهید سید علی اصغر ربیع نتاج در جبهه :
🌸دل گرفتن از مَنال و منزل و بستر خوش است
🍀عزم میدان کردن و لبیک بر رهبر خوش است
🌼های و هوی زندگانی را رهاندن، دل گرفتن
🌿 همرکاب کاروان عشق در سنگر خوش است
▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ا
دانشجوی شهید سید علی اصغر ربیع نتاج درسال ۱۳۴۳ در «فریدونکنار» متولد شد و ۲۳ سال بعد ( ۳ ارردیبهشت ۱۳۶۶ در منطقهی عملیاتی «ماووت» با آتش متجاوزین بعثی، بال در بال ملائک گشود. این فیلم دقایقی کوتاه از رجزخوانی او را اندکی قبل از شهادت نشان می دهد
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸ا
آنچه در زیر می آید کلیپ های صوتی، برگرفته از فیلم "موجیم که آسودگی ما عدم ماست"، ساخته شهید آوینی می باشد که در باره عملیات نصر ۸ در منطقه "مائوت " است و در خلال آن نیز یادی از شهید سید علی اصغر ربیع نتاج می کند👇👇👇
🆔 @revayate_fath ✔️JOIN
✅ به کانال "روایت فتح" بپیوندید
دفاع مقدس
🎥 فیلم|حماسه سرایی بسیجی شهید سید علی اصغر ربیع نتاج در جبهه : 🌸دل گرفتن از مَنال و منزل و بستر خو
کلیپ صوتی شهید آوینی – برگرفته از فیلم موجیم که آسودگی ما عدم ماست.mp3
683K
📢 | کلیپ صوتی شهید آوینی – برگرفته از فیلم "موجیم که آسودگی ما عدم ماست" :
🎤 شب گذشته عملیات نصر هشت در منطقهی عمومی مائوت آغاز شده است. از یك نظر، غلبه بر موانع طبیعی سر راه شاید از نفس عملیات دشوارتر باشد. با چشم ظاهر، طبیعت سرسخت منطقهی كردستان عراق، رودخانههای پرآب، قلههای بلند و صخرههای سخت بیشتر از ارتش فریبخوردهی عراق با ما دشمنی ميورزند. سربازان دشمن كه در پس سپری ظاهراً نفوذناپذیر از موانع طبیعی و غیرطبیعی پناه گرفتهاند، غالباً خیلی زود در برابر غُرش رعدآسای تكبیر لشكریان حق دل ميبازند و تسلیم ميشوند. آنها بیشتر از خویش به موانعی كه در سر راه ما وجود دارد امیدوار هستند و اینچنین، غالباً دشوارترین مرحلهی كار ما عبور از موانع است.
و لكن ما هرگز طبیعت را دشمن خویش نميپنداریم. طبیعت در اصل خلقت الهی خویش با ما متحد است و اینچنین، با سپاه حق دشمنی نميورزد كه هیچ، همواره به یاری ميشتابد. اگر از رزمندگان اسلام باز پرسی، از این نشانهها بسیار دارند. ابرهایی كه ما را از چشم دشمن پنهان داشتهاند، بادهایی كه همچون سپاه رعب به قلب لرزان دشمن هجوم بردهاند، آتشهایی كه بر ما گلستان شدهاند و قس علی هذا... ابر و باد و آب و آتش و خاك همه جنود حق هستند و چگونه ممكن است كه جنود حق در برابر تحقق ارادهی او بایستند؟
🆔 @revayate_fath ✔️JOIN
✅ به کانال "روایت فتح" بپیوندید
شهید آوینی - در باره شهید ربیع نتاج.mp3
851.6K
📢 | کلیپ صوتی شهید آوینی – برگرفته از فیلم "موجیم که آسودگی ما عدم ماست" :
🌷 یادی از بسیجی شهید سید علی اصغر ربیع نتاج
🆔 @revayate_fath
دفاع مقدس
📢 | کلیپ صوتی شهید آوینی – برگرفته از فیلم "موجیم که آسودگی ما عدم ماست" : 🌷 یادی از بسیجی شهید سی
📃 متن کلیپ صوتی شهید آوینی – برگرفته از فیلم "موجیم که آسودگی ما عدم ماست"
🌷 یادی از بسیجی شهید سید علی اصغر ربیع نتاج
🎤 در شیوههای كلاسیك جنگ هرگز مرسوم نیست كه عملیات در منطقهای كه عبور نیروهای زرهی امكان ندارد انجام شود. پارتیزانها از همین نقطهی ضعف است كه سود ميجویند و دشمن را در مناطق كوهستانی مورد هجوم قرار ميدهند. ما نیز اگر فرض وجود یگانهای رزمی _ مهندسی بسیار ورزیده و از جان گذشتهی جهاد سازندگی و سپاه پاسداران نبود، هرگز نميتوانستیم دامنهی عملیاتهای گسترده را تا مناطق كوهستانی غرب و شمال غربی وسعت دهیم. آن مرد رشید، بولدوزرچی خوزستانی، خوب ميدانست كه جان خویش را وقف چه كار ارزشمندی كرده است و ميگفت: «بزرگترین خدمت را به نیروهای اسلام در آن دیدم كه برایشان جاده بسازم و خاكریز بزنم. اما به هر تقدیر ما وسیلهایم. ما در این كوهها با این امید پشت دستگاهها مينشینیم كه خداوند كمكمان كند.»
وقتی جاده نباشد، كار دلاوران هوانیروز آنچنان كه ميبینید دشوارتر ميشود. اما چه غم! لذیذترین لذایذ، در قبول سختی برای رضای خداست.
در آن لحظات كه ميخواستیم به قصد خطوط مقدم عملیات سوار هليكوپتر شویم، ناگاه به یاد آن سید عارف دریادلمان، شهید علياصغر ربیعنتاج افتادیم كه شش ماه قبل در همینجا با او آشنا شده بودیم. روز دوم عملیات كربلای ده بود. سیلاب پل موقتی را كه یگانهای مهندسی ستاد حمزه بر رودخانهی چومان زده بودند با خود برده و كار هوانیروز دوچندان شده بود. نسیمِ باد از بوستانهای «تجری من تحتها الانهار» وزیدن گرفت و نغمهی خوش غزلی كه از آسمان سینهی آن دلاور، شهید سید علياصغر ربیعنتاج نزول ميیافت، فضای خاطره را پر كرد
🆔 @revayate_fath
شهید آوینی - در باره شهید ربیع نتاج.mp3
564.3K
📢 | کلیپ صوتی شهید آوینی – برگرفته از فیلم "موجیم که آسودگی ما عدم ماست" :
🌷 یادی از بسیجی شهید سید علی اصغر ربیع نتاج
🎤 شهید ربیعنتاج اگرچه تلمیذ الهیات بود و خاك ذوقش نیز بارور شعر، اما توانسته بود كه اینهمه را با ورزش جمع آورد و حق این است كه اهل ورزش نجمِ این سخن حكیمانهی او را بر تارك همهی ورزشگاهها بیاویزند كه: «ورزشكاری كه با توپ بیشتر از قرآن آشنا باشد زندگی را باخته است.»
مصلای نماز جمعهی فریدونكنار همواره در هوای آزاد تكبیرهای بلند و حماسهی دریایی اشعار رزمی او نفس ميكشید، اما اكنون نه تنها هنوز طنین دلنشین صدای مهربان او را گم نكرده است بلكه در پیوند با روح بلند او به ذِروهی عرش آویخته و مرتبهای علوی یافته است.
سایهی عنایت شهید سید علياصغر ربیعنتاج، اكنون پناه امنی است كه محبان و پیوستگان او را از آتش دور ميدارد و این معنای شفاعت شهید است. آن روز كه همهی پیوندها جز پیوند محبت گسیخته ميشود، خوشا به حال بچههای گروه سرود كوثر و بچههای پایگاه مقاومت شهدای گمنام. محبت راستین آنان به شهید عزیزشان رشتهی شفاعت است
🆔 @revayate_fath
شهید آوینی - در باره شهید ربیع نتاج.mp3
299.8K
📢 | کلیپ صوتی شهید آوینی – برگرفته از فیلم "موجیم که آسودگی ما عدم ماست" :
🌷 یادی از بسیجی شهید سید علی اصغر ربیع نتاج
🎤 وقتی از سفر خیال به عالم واقع بازگشتیم، هليكوپتر به مقصد رسیده بود. لهجههای شیرین گیلانی نشان ميداد كه رزمندگان از كجا آمدهاند؛ از حاشیهی دریا، دریایی وسیع و عمیق با امواج بلند اشتیاق، برانگیخته از نسیم عشق.
مسئول تبلیغات گردان ميگفت: «ما آمدهایم تا راه انبیا و شهدا را استمرار بخشیم.» و این هدفی است باقی كه هرگز رها نخواهد شد.
ما زنده از آنیم كه آرام نگیریم
موجیم كه آسودگی ما عدم ماست
🆔 @revayate_fath
دفاع مقدس
🎥 فیلم|حماسه سرایی بسیجی شهید سید علی اصغر ربیع نتاج در جبهه : 🌸دل گرفتن از مَنال و منزل و بستر خو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برشی از فیلم "موجیم که آسودگی ما عدم ماست"، ساخته شهید مرتضی آوینی
➕ 🎤 حماسه سرایی بسیجی شهید سید علی اصغر ربیع نتاج در جبهه
🌸دل گرفتن از مَنال و منزل و بستر خوش است
🍀عزم میدان کردن و لبیک بر رهبر خوش است
🌼های و هوی زندگانی را رهاندن، دل گرفتن
🌿 همرکاب کاروان عشق در سنگر خوش است
💠 عملیات نصر ۸ - منطقه "مائوت "
▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ا
دانشجوی شهید سید علی اصغر ربیع نتاج درسال ۱۳۴۳ در «فریدونکنار» متولد شد و ۲۳ سال بعد ( ۳ ارردیبهشت ۱۳۶۶ در منطقهی عملیاتی «ماووت» با آتش متجاوزین بعثی، بال در بال ملائک گشود. این فیلم دقایقی کوتاه از رجزخوانی او را اندکی قبل از شهادت نشان می دهد
🆔 @revayate_fath ✔️JOIN
✅ به کانال "روایت فتح" بپیوندید
هدایت شده از دفاع مقدس
👈 به کانال "روایت فتح" بپیوندید
-- موضوع: دفاع مقدس
─ تلگرام:
🆔 https://telegram.me/revayate_fath
─ ایتا:
🆔 https://eitaa.com/revayate_fath
─ سروش:
🆔 https://sapp.ir/revayate_fath_media
💠 خاطره شهید الموسوی، مسئول مخابرات لشکر 31 عاشورا و همرزم شهید مهدی باکری:
🔹به سمیناری در مشهد دعوت شده بودم. رفت و برگشتمان با هواپيما بود. آنجا هم ما را به يك هتل۴ستاره بردند كه امکانات خوبی هم داشت. برای من كه مدت زيادی در منطقه بودم، سفر لذتبخشی بود. چند روزی آنجا بوديم و برگشتيم
🔸آقا مهدی، اولين حقوق سپاهش را گرفته بود. به ما گفت: امروز همه مهمان من، میخواهم همه را جگر مهمان كنم
▫️خيلی سرحال بود. همينطور كه مشغول خوردن بوديم، گفت:خُب، آقای الموسوی،تعريف كن ببينم،از سمينارچه خبر؟
▪️من با آب و تاب گفتم:آقا مهدی،سمينار نگو، بگو دومينار! عجب سميناري بود.با هواپيما بردنمون و رفتيم هتل۴ستاره و خلاصه همه چيز براه بود
تا اينها راگفتم، قيافهاش درهم رفت. حرفهايم كه تمام شد، همينطوركه سيخها دستش بود، گفت: آقای الموسوی اين سيخها رو میبينی؟ روز قيامت اينها رو توی بدنت فرو میكنن. شما میتوانستی با اتوبوس بری، با اتوبوس هم برگردی!
گفتم: من كه هواپيما نگرفتم، برامون گرفته بودن
سعی كردم خودم را تبرئه كنم، اما او با ناراحتی گفت: شما یک انسان بالغ هستی، وقتی یک جایی را میتونیم با اتوبوس بریم چرا از پول ملت خرج کنیم؟ وقتی میشه تو هتل معمولی خوابید چرا بريم هتل۴ ستاره؟
🌈 دوران #دفاع_مقدس
🆔 @revayate_fath ✔️JOIN
✅ به کانال "روایت فتح" بپیوندید
دفاع مقدس
💠 خاطره شهید الموسوی، مسئول مخابرات لشکر 31 عاشورا و همرزم شهید مهدی باکری: 🔹به سمیناری در مشهد د
⚪️ #مردان_بی_ادعا
💠 خاطره ای از جانباز شهید مصطفی الموسوی؛ مسئول مخابرات لشکر31 عاشورا و همرزم شهید مهدی باکری:
🔹سال 1362بود. از کرمانشاه (باختران) به طرف اسلام آباد ميرفتیم. از گردنه حسن آباد عبور کرده بودیم که گرد و خاکی در کنار بلند شد. جلوتر که رفتیم دیدیم تویوتا وانتی از جاده خارج شده و چپ کرده، و دو سه نفر درون آن گیر کرده اند. یکی از آنها برادر سید مصطفی الموسوی (مسؤول مخابرات لشکر عاشورا) بود، او و همراهش را از ماشین خارج کرده و با وسیله نقلیه خود به بیمارستان اسلام آباد بردیم. عکس رادیولوژی از آنها گرفتند. دکتر با دیدن عکس برادر الموسوی، متعجب و شگفت زده شد! ... در جای جای بدن او پر ترکشهای ریز بود! ... اینها یادگار دلاورمردی های او در اوایل جنگ بود... در جبهه های خوزستان..(سوسنگرد، دهلاویه، هویزه ...)
-راوی: نگارنده
ا🌱🌿🌱🌿🌱
🔹سید محجوب، دوست داشتنی و خاکی و بی ادعا،مصطفی الموسوی در دهه۸۰ بر اثر جراحتهای ناشی از جنگ در گمنامی بشهادت رسید،بدون آنکه یک برگ گواهی مجروحیت و جانبازی در پرونده او باشد‼️
⚪️در پوشه پرونده پرسنلی او حتی سابقه یک روز حضور در جبهه هم یافت نشد❗️❗️
🌈 دوران #دفاع_مقدس
🆔 @revayate_fath ✔️JOIN
✅ به کانال "روایت فتح" بپیوندید
🌷شهید محمود کاوه فرمانده تیپ ویژه شهدا و قائم مقام او، شهید علی قمی
🌹در کنار شهید والامقام، محمد بروجردی فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع)
🆔 @revayate_fath ✔️JOIN
✅ به کانال "روایت فتح" بپیوندید
دفاع مقدس
🌷شهید محمود کاوه فرمانده تیپ ویژه شهدا و قائم مقام او، شهید علی قمی 🌹در کنار شهید والامقام، محمد بر
[In reply to روایت فتح]
🌸🌼☘️ من کاوه را کشف کردم
🔹آن وقت ها آنقدر عملیات می رفتیم و دایم در دل خطر بودیم که شهادت را همیشه در چند قدمی مان می دیدیم. آن شب "ناصر کاظمی" (فرمانده سپاه کردستان) که در بین مان نشسته بود، یک وقت یک آهی کشید و گفت:
🔸در این عملیات هم شهید نشدم.
▪️همه سراپا گوش شدیم. اولین باری بود که چنین حرفی را از او می شنیدیم. گفت:
▫️ البته من اگر هم شهید نشم که نتونم با خون خودم خدمتی به اسلام بکنم، خیلی نگران نیستم.
همه تعجب کردیم! سپس ادامه داد:
▪️من کاری برای جمهوری اسلامی کردم که خیلی امیدوارم حق تعالی نظر عنایتش را شامل حالم کند.
🔺کنکاو شدیم که کاظمی با آن همه توداری و تنفر از ریا و خودستایی، چه می خواهد بگوید. گفت:
💠 اون کار اینه که من "کاوه" را برای جمهوری اسلامی کشف کردم و یقین دارم که او می تواند مسئله کردستان را حل کند!
@revayate_fath ✔️JOIN
✅ به کانال "روایت فتح" بپیوند