eitaa logo
دفاع مقدس
3.9هزار دنبال‌کننده
17هزار عکس
11.1هزار ویدیو
933 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن ومانیست،سخن ازمردانیست که عاشورا رابازیافته،سراسر ازذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال دربال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند بگذار اغیارهرگز درنیابندکه ما ازتماشای شهدا سیرنمی‌شویم
مشاهده در ایتا
دانلود
برای آنچه که اعتقاد دارید، ایستادگی کنید، حتی اگر هزینه اش تنها ایستادن باشد.
یارب تو مرا مژده وصلی برسان بِرَهانم از این نوع و به اصلی برسان تا چند از این فصل مکرر دیدن! بیرون ز چهار فصل، فصلی برسان ... 📷👆 عکس دیده نشده از حاج احمد متوسلیان
به یاد امام و شهدا بسیجی دریادل 🇮🇷"شهید حمید فلاح پور" گردان حبیب بن مظاهر لشگر ۲۷ حضرت محمّد رسول الله {صلی الله علیه و آله و سلم} شهادت : جزیره مجنون اسفند ۶۲/ عملیات خیبر
دفاع مقدس
به یاد امام و شهدا بسیجی دریادل 🇮🇷"شهید حمید فلاح پور" گردان حبیب بن مظاهر لشگر ۲۷ حضرت محمّد رسو
بسیجی دریادل 🇮🇷 "شهید حمید فلاح پور" گردان حبیب بن مظاهر لشگر ۲۷ حضرت محمّد رسول الله {صلی الله علیه و آله و سلم} شهادت : جزیره مجنون اسفند ۶۲/ عملیات خیبر بخشی از وصیتنامه شهید : « اکنون که کوله‌بار هجرت بسته‌ام و خود را برای جهاد اصغر آماده کرده‌ام امیدوارم که بتوان در جهاد اکبر (هم) موفق و پیروز باشم ان شاءالله خدایا، خدایا، پروردگارا، بارالها، معبودا دل شکسته‌ای با تو، راز و نیاز می‌کند که تا اعماق وجودش از شدت درد و رنج دوستانی که او را تنها گذاشته‌اند، دارد می‌سوزد کسی که گناه او را احاطه کرده است و خود از آنها آگاهی ندارد و بلکه دارد و با هزار قدرت زور و عقل، آنها را توجیه می‌کند کسی که نافرمانی تو را کرده و آن طور که تو می‌خواستی نبوده خدایا در همه وقت به یادت هستم به یادم باش که بی تو هیچ و پوچ خواهم بود برایم هیچگونه تبلیغ از قبیل حجله، چراغانی، نوشته روی پارچه و مقوا کشیدن طرح و عکس و مخصوصا اعلامیه و از اینجور چیزهای تبلیغی چاپ نکنید و ننویسید و نکشید و بر روی در و دیوار نچسبانید و اگر هم کردید حتما آن را جمع کنید زیرا خوش دارم، گمنام و تنها باشم و ان‌شاءالله بدن گنه کارم در این راه بسوزد و تکه تکه شود زیرا شرم می‌کنم از اینکه فردای قیامت، حسین جان {علیه السلام} با بدنی آنچنانی (زخمی) وارد محشر شود و من بدنم سالم باشد و ان‌شاءالله که قبری از این سرزمین را هم اشغال نکنم برادرانم، این را می‌دانید مسئله‌ای که در زندگی ما مسلمانان مطرح است مسئله آخرت است انسان باید دیر یا زود امتحان پس بدهد و دوران امتحان، این دنیا است پس تمامی گام‌هایمان را در راه خدا برداریم وقتمان را بیهوده تلف نکنیم چرا که هر لحظه برای خودش عبادت به خصوصی دارد آن وقت در پیشگاه خدا مسئولیم و این را بدانیم که ما از (من الله) هستیم و به سوی (الی الله) هم رجوع خواهیم کرد پس چه زیبا و سعادتمند است که با ایمان و همراه با آگاهی به پیش برویم برادر، دیگر چیزی به لحظه سرنوشت نمانده است هم خدا و هم بچه‌ها در بهشت منتظر ما هستند پس بیاییم با هم دست بر دست یکدیگر دهیم و یک ندا را سر دهیم پیش به سوی خدا و پیش به سوی بهشت و ائمه {علیهم السلام} » مزار شهید : گلزار شهدای بهشت زهرا {س} قطعه ۵۰ / ردیف ۱ / شماره ۲۳
کاش میشد بچه هارا جمع کرد سنگر آن روزها را گرم کرد... قلاجه ، ۱۳۶۲ جمعی از یاران گردان مقداد لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) نشسته از راست (عقب) ۱. شهید مهدی خسروشاهی ۲. شهید مصطفی مظفری نشسته از راست(جلو) ۳. مهدی قندیل ۴. شهید هاشم کلهر ۵. شهید علیرضا کلهر ۶. محمود باریکانی
سردار شهید حاج حسین اسکندرلو حضرت_ علی اصغر گردان حضرت علی اصغر {علیه السلام} لشگر پرافتخار حضرت سیدالشهدا {علیه السلام} ولادت: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۱ شهادت: ۱۳ اردیبهشت۱۳۶۵ فکه _ بهشت زهرا(س)_ قطعه۲۶_ ردیف۷۷ 👇👇
دفاع مقدس
سردار شهید حاج حسین اسکندرلو #فرماندهان_گردان_ حضرت_ علی اصغر گردان حضرت علی اصغر {علیه السلام} لشگر
پدر شهید حاج حسین اسکندرلو عزیز❤️تعریف میکنه که، موقع رفتن بهم گفت: باباجون، حلالم كن! دلم لرزيد، هيچ وقت موقع خداحافظی اين طوری صحبت نميكرد! هميشه ميگفت: منو دعا كنين! گفتم: اين چه حرفيه كه ميزنی؟ خنديد و رفت! به مادرش گفتم: نميدونم چرا حسين اين طوری حرف زد! هنوز به سر كوچه نرسيده بود كه برگشت و برای ما دست تکون داد! با صدای بلند گفتم: حاج حسين، مواظب خودت باش، ولی جوابی نداد! او رفت و منو برای هميشه از ديدن چهره ماهش محروم كرد! حاج اقا محمد جعفری، همرزمش تعریف میکنه که، فرمانده لشکر مجروح شده و رفته بود برای درمان، شهید میررضی هم در منطقه حضور نداشت، مسئولیت لشکر رو برادر فتح الله نظری موقتا به عهده گرفته بود. یه روز سر صبحگاه، گردان زهیر دیر حاضر شد! برادر نظری هم بسیار جدی از همون بالای جایگاه گفت: گردان زهیر بی نظمی کرده، لذا کل گردان به همراه فرمانده اش که ، حاج حسین بود، باید به حالت سینه خیز خود رو به صبحگاه برسونن! بچه ها صداشون درآمد! لجشون از این تنبیه درآمده بود! عده ای از برادران از رفتن سینه خیز امتناع کرده و از برادر اسکندرلو نیز خواستن این کار رو انجام نده، اما حاج حسین رو به برادران کرد و گفت: بچه ها! ولایت و تبعیت پذیری از ولایت که میگن، همینه! او این حرف رو زد و در کمال تواضع، شروع کرد به سینه خیز رفتن به طرف صبحگاه! بچه های گردان هم به ایشون اقتدا کرده و سینه خیز پشت سرش راه افتادن! آن شب؛ شب آخر، شش گردان از لشکر سیدالشهدا علیه السلام در مقابل سه تیپ مکانیزه و مسلح مستقر در منطقه و سه تیپ آماده برای تعویض دشمن قرار گرفتن! کربلایی دیگه داشت رقم میخورد! بیشتر از نود نفر، همون شب به شهادت رسیدن و تعداد زیادی از نیروها هم مجروح شدن! دشمن، جهنمی از آتش درست کرده بود! حاج حسین اسکندرلو، که حالا جانشینش هم مجروح و به عقب برده شده بود، بچه‌هایی رو که مونده بودن، جمع کرد و گفت: بچه ها، این‌جا دیگه سلاح کار نمی‌کنه! امشب؛ شب عاشوراست! هرکس می‌خواد اباعبدالله رو یاری کنه، با من بیاد! امشب باید با خون مبارزه کنیم! امشب تکلیف اینه! او در مقابل دشمن ایستاد، رجز خوند و از خودش گفت: من فرزند خمینی‌ام! من سرباز خمینی‌ام، من سرباز حسین بن‌علی‌ام! رجزخوانی او، به بچه‌ها روحیه‌ای دوباره داد! بچه‌ها که دور حسین جمع شده بودن، شروع کردن به سینه‌زدن؛ صدای «حسین حسین» و «یا زهرا» در دشت فکه پیچیده بود! حاج حسین دگمه‌های پیراهنش رو باز کرد و ادامه داد: سینه‌ای که به استقبال گلوله‌های دشمن می‌ره، باید باز بشه! ای گلوله‌ها ببارید! اگه با ریختن خون من، پرچم اسلام استوار می‌شه، ای تیرها ببارید! و دوباره حسینی دیگه، کربلایی دیگه رو رقم زد! حالا نوبت رمل های فکه بود که با درآغوش گرفتن جسم خونین او، اعتباری همچون مکه یابند…
13.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فاطمه اسدی کیست و چرا گروهک دموکرات او را به شهادت رساند؟ پ‌ن‌:خدابه‌مردم‌مارحم‌کرده‌که‌این‌‌گروه‌های‌تروریستی‌‌باجان‌فشانی‌شهداءتا بحال‌به‌قدرت‌نرسیده‌اندوالاروی‌داعش راسفیدمی‌کردند.