من آن اَبرم
که در گرمای مُرداد ؛
اگر باران ندارم سایه دارم ...
#زندگی_در_جنگ
رزمنده های _لشکر۱۴ امامحسین (ع)
🕊 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲"
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
به سربازان "سیدعلی" بگو:
ما خط رو حفظ کردیم
سپردیمش به شما ...
#بیسیم_چی
#دفاع_مقدس
🕊 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲"
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
ای شهید
نگین دعایت در قنوت
برای ما مشڪل گشاست ...
☀️ تابستان ۱۳۶۴ ؛ پادگان دوکوهه
🌷 #شهید_جعفرعلی_گروسی
🕊 #شهادت_کردستان_مهر۱۳۶۶
🕊 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲"
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
بنای ازدواجم با مصطفی عشق او به ولایت بود، دوست داشتم دستم را بگیرد و از این ظلمات و روزمرگی بیرون بیاورد، همین مبانی بود که مهریهام را با بقیه مهرها متفاوت کرده بود، مهریهام قرآن کریم بود و تعهد از داماد که مرا در راه تکامل و اهلبیت و اسلام هدایت کند.
اولین عقد در شهر صور بود که عروس چنین مهریهای داشت یعنی در واقع هیچ وجهی در مهریهاش نداشت.
🕊 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲"
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
📃#بریده_جراید - #کیهان -۳ مرداد ماه ۱۳۶۰
📜 گردان های مجهز و گروهان ویژه عراق در بلندی های غرب متلاشی شد
🔺 به اسارت درآمدن فرمانده گردان و ده ها مزدور عراقی
🔥 توپخانه ارتش صدام اهواز را گلوله باران کرد!
🔹 راه ارتباطی بیاره و طویله عراق در محور نوسود به تصرف نیروهای ایرانی درآمد
🕊 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲"
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
دفاع مقدس
📃#بریده_جراید - #کیهان -۳ مرداد ماه ۱۳۶۰ 📜 گردان های مجهز و گروهان ویژه عراق در بلندی های غرب متلاش
📃#بریده_جراید - #اطلاعات -۳ مرداد ماه ۱۳۶۰
📜 ارتفاعات "شنام" در خاک عراق (محور مریوان) به تصرف رزمندگان اسلام درآمد
🔺در عملیات تصرف "شنام" ۱۳۸ مزدور بعثی کشته و زخمی شدند
🕊 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲"
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
💠 تندیس پیر ...
🌷 #شهید_علی_افسر_دبیر
▫️ پیرترین رزمنده و شهید استان گلستان
در تاریخ سوم مرداد ۱۳۰۱ متولد و باعنوان
بسیجی به جبهه حق علیه باطل اعزام شد
و در هشتم فروردین ٦۱ بر اثر اصابت ترکش
در دشت عباس به فیض شهادت نائل آمد.
➕👆 تندیس شهید در میدان بسیج شهرستان
گنبدکاووس قرار دارد .
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
#پیرمرد_بسیجی
#مسن_ترین_رزمنده #استان_گلستان
🕊 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲"
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
روایت_حمله_منافقین_که_منجر_به_هلاکت.pdf
1.49M
🗓 ۴ مرداد ۱۳۶۷ - سالگرد عملیات فروغ جاویدان از سوی منافقین
🔹 نسخه PDF| روایت ورود منافقین به غرب کشور - به خیال واهی تصرف تهران‼️
▫️که منجر به هلاکت آنها در تنگه چهارزبر شد - #عملیات_مرصاد
🕊 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲"
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
دفاع مقدس
🗓 ۴ مرداد ۱۳۶۷ - سالگرد عملیات فروغ جاویدان از سوی منافقین 🔹 نسخه PDF| روایت ورود منافقین به غرب ک
🗓 ۴ مرداد ۱۳۶۷ - سالروز عملیات پیروزمند مرصاد
عراق در ماههای متتهی به پایان جنگ با بازپسگيري اغلب مناطقي كه از دست داده بود، ميرفت تا با اقدامات بعدي، صحنه نبرد را بيش از پيش به نفع خود تغيير دهد.پذيرش قطعنامه598 از سوي ايران موجب شد ارتش عراق در اقدامي شتاب زده، منطقه خوزستان را بار ديگر مورد هجوم گسترده قرار داده و تا جاده اهواز-خرمشهر پيشروي كند و خرمشهر را نيز در معرض تهديد قرار دهد. اين تهاجم با مقاومت شديد سپاهيان اسلام خنثي و ارتش عراق تا مرز عقب رانده شد. به اين ترتيب، دشمن در حالي كه از تصرف خوزستان نااميد شده بود، تهاجم ديگري را در تاريخ 3 /5 /1367 از طريق مركز كرمانشاه و با بهكارگيري نيروهاي سازمان مجاهدين خلق (منافقين) آغاز كرد و در حالي كه اغلب يگانهاي ايران در جبهه جنوب مستقر بودند، تا تنگه چهار زبر (بين اسلام آباد و كرمانشاه) پيشروي كرد. در پي اين حركت دشمن، قواي خودي به سرعت وارد عمل شده و با انجام عمليات موسوم به "مرصاد" به مقابله با منافقين برخواستند.
منافقين، حدود 30 تيپ رزمي براي تهاجم خود به خاك ايران تشكيل داده بودند. هر تيپ 170 تن نيروي رزمي (20 زن و 150 مرد) در اختيار داشت كه به همراه نيروهاي پشتيباني به 280 تن ميرسيد و داراي دو گردان پياده، يك گردان تانك، يك گردان ادوات و يك گردان اركان و پشتيباني رزم بود. تعداد كل نيروي رزمنده نيز حدود 5200 تن و نيروي در صحنه به حدود 7000 تن ميرسيد.
تجهيزات منافقين نيز عبارت بود از:
120 دستگاه تانك سبك كاسكاويل برزيلي، 40 دستگاه نفربر پی.ام.پی، 30 قبضه توپ 122 ميليمتري، حدود 240 قبضه خمپاره، 1000 قبضه آرپيجي هفت، 700 قبضه تيربار، 20 قبضه تفنگ 106 ميليمتري، 60 قبضه مسلسل دوشكا و حدود 1000 دستگاه خودرو.
استعداد نیروهای خودی:
لشكر 6 پاسداران (هفت گردان) - لشكر 32 انصارالحسين(ع) (هفت گردان)-لشكر 57 ابوالفضل(ع) (دو گردان)-لشكر 155 ويژه شهدا (سه گردان)-لشكر 9 بدر ( شش گردان)-تيپ مستقل 12 قائم(عج) ( سه گردان)-تيپ مستقل 75 ظفر (يك گردان)-تيپ مستقل 66 وليامر(عج) (سه گردان)-تيپ مستقل 36 انصارالمهدي (سه گردان)-معاونت فرهنگي قرارگاه نجف (يك گردان)-كميته انقلاب اسلامي (دو گردان)-قرارگاه مقدم نيروي زميني سپاه-لشكر 27 محمدرسولالله(ص) (چهار گردان)-لشكر 17 عليابنابيطالب(ع) (يك گردان)-لشكر 33 المهدي(عج) (يك گردان)-لشكر 71 روحالله(ع) (سه گردان)-سپاه ناحيه لرستان (دو گردان)-قرارگاه سپاه هشتم-لشكر 5 نصر (دو گردان)-تيپ مستقل 29 نبياكرم(ص) (چهار گردان)-تيپ مستقل 59 مسلمبنعقيل (يك گردان)-قرارگاه رمضان (يك گردان)-نيروهاي كرند و اسلام آباد (يك گردان)-عناصري از لشكر 21 امام رضا(ع) و ارتش
شرح عمليات:
پس از مقاومت تعداد اندكي از نيروهاي (حدود يك گردان) سپاه و بسيج در دشت حسن آباد و زمينگير شدن نيروهاي دشمن در پشت ارتفاعات چهار زبر، به تدريج فرماندهي و نيروهاي خودي براي آزادسازي مناطق از دست داده و نيز انهدام منافقين، در منطقه متمركز شدند. سپس، عمليات مرصاد با رمز مبارك "يا عليبنابيطالب(ع)" از سه محور "چهار زبر"، "قلاجه تاسيلو" و "سهراهي اسلام آباد - پل دختر" و نيز با هليبرد يك گردان در ارتفاعات تنگه روستاي حسن آباد آغاز شد و نيروهاي خودي اگرچه توانستند به اهداف خود دست يابند، ولي با فشار دشمن به عقب رانده شدند.
پنجم مرداد، مرحله دوم عمليات با بهكارگيري تعداد بيشتري از يگانهاي عملياتي آغاز شد و رزمندگان توانستند تا 4بعدازظهرششم مرداد به اهداف خود دست يابند. درپي آن نيز عقبنشيني منافقين آغاز شد.
نتايج عمليات:
1-عقب راندن دشمن از خاك ايران اسلامي.
2-به هلاكت رسيدن حدود 2000 تن و به اسارت درآوردن 250 تن از نيروهاي دشمن
🕊 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲"
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
🌱 تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
دفاع مقدس
🗓 ۴ مرداد ۱۳۶۷ - سالروز عملیات پیروزمند مرصاد عراق در ماههای متتهی به پایان جنگ با بازپسگيري ا
🕊🕊 چهارم مرداد ماه ۱۳۶۷ – سالروز شهادت رضا نادری
رزمنده آر.پی.جی زنی که به تنهایی در تاریک روشنای امروز صبح، یکی دو ساعت ستون چند کیلومتری منافقین را در دهانه تنگه چهارزبر معطل نگه داشت تا خاکریز تنگه تکمیل شود
رزمندگانی که سراسیمه خود را به تنگه چهارزیر رسانده بودند، روی ارتفاعاتِ دو سمت جاده و نیز پشت خاکریزی که روی جاده در حال احداث بود، جای گرفتند. هیچکس نمی دانست که چه خواهد شد. هر چه رزمندگان در اشتیاق رویارویی با منافقین و سرکوب آنها آرام و قرار
نداشتند، فرماندهان مستقر در منطقه نگران بودند و فقط یک چیز به آنها آرامش می داد، و آن یاری خداوند و امدادهای غیبی او بود.
اولین کسانی که با منافقین در تنگه چهارزبر درگیر شدند، بچه های اطلاعات عملیات تیپ 12 قائم (عج) و تیم های آر.پی.جی زن بودند که خود را به تنگه چهارزبر و اطراف راهدارخانه (تلمبه خانه) که جلوتر از خاکریز قرار داشت رسانده بودند تا حرکت ستون نظامی منافقین را متوقف کنند.
از بچه های آر.پی.جی زن خواسته شده بود طوری ماشین ها و خودروهای دشمن را بزنند که جاده آسفالته اسلام آباد به کرمانشاه بسته شود و منافقین از ماشین پیاده و متوقف شوند، تا اینکه صبح هوا روشن شده و معلوم شود اینها کی هستند؟ چند نفرند و باید چه کار کرد؟
حسین آقایی فر، یکی از کمک های رضا نادری (آر.پی.جی زن) درگیری تیمشان را این طور تعریف می کند:👇
نزدیکی های صبح روز چهارم مرداد داشتیم سمت راهدارخانه حرکت می کردیم که چند زن را با لباس سیاه و پای برهنه دیدیم که از اسلام آباد می آمدند. پرسیدیم چه شده؟ گفتند: منافقین ریختند تو شهر، مردم را کشتند، همه جا را آتش 🔥🔥زدند، ما هم فرار کردیم.
هوا گرگ و میش بود. در ضلع غربی دیوار راهدارخانه پناه گرفتیم. نیروهای گردان قمربنی هاشم (ع) هم به ما ملحق و داخل یک آبراهه در کنار راهدارخانه مستقر شدند. ستون خودرویی منافقین از میان دشت حسن آباد حرکت می کرد و هر لحظه به تنگه نزدیکتر می شد. رضا
نادری موشک داخل آر.پی.جی گذاشت و سرِ ستون را نشانه گرفت. درگیری شدیدی شد. همزمان با شلیک نادری، بچه های گردان قمربنی هاشم (ع) هم به ستون نظامیشان تیراندازی می کردند.
دو قبضه آر.پی.جی داشتیم. آنها را پر می کردیم و به رضا نادری می دادیم. او یکی دو متری از دیوار راهدارخانه فاصله می گرفت، شلیک می کرد و برمی گشت. دلِ شیری داشت. در شرایطی که کسی جرأت نمی کرد سرش را بلند کند، امانِ منافقین را بریده بود. آنها هم مسیر حرکت رضا و محل استقرار نیروهای گردان قمر را به شدت زیر رگبار آتش دوشکا گرفته بودند.
رضا چهار تا از تویوتاهای دوشکادار و خودروهای منافقین، که عکس مسعود و مریم رجوی رویشان نصب بود، منهدم کرد. جاده کاملاً مسدود شده بود.
بلند شدیم تا جلوتر برویم. هوا داشت روشن می شد، اما هنوز آفتاب طلوع نکرده بود. تیراندازی خیلی شدید بود. من مقداری می رفتم جلو، بعد نیم خیز می شدم، تیراندازی که قطع می شد، دوباره حرکت می کردم. گاهی هم در چاله های اطراف راهدارخانه پنهان می شدم و اطراف را
نگاه می کردم. متوجه شدم رضا نادری داخل چاله ای افتاده. خودم را به او رساندم. با صورت به زمین خورده و دستهایش را بغلش گذاشته بود. پاهایش خونی بود. قفسه سینه اش تیر خورده و سوراخ شده بود. گوش خودم را به بینی اش نزدیک کردم، حس کردم نفس نمی کشد. فاصله ما تا دوشکاها چند متر بیشتر نبود؛ آتش دهنه آنها را می دیدیم. جیب بلوز رضا نادری را بالا زدم و اسمش را روی آن نوشتم تا بعداً بتوانند او را شناسایی
کنند.
این بار نیم خیز بلند شدم و رویشان رگبار بستم حس کردم برق سه فاز مرا گرفت. با صورت خوردم زمین و بالای سر رضا افتادم. کم کم پاهایم سنگین می شد. هنوز درد شروع نشده بود که با خودم گفتم: باید برگردم عقب. سینه خیز خودم را می کشیدم، گاهی هم سر اسلحه را برمی گرداندم و سمت منافقین شلیک می کردم که کسی دنبالم نیاید. به سختی خودم را به دیوار راهدارخانه و پیش بچه ها رساندم و بیهوش شدم
رضا نادری همان کاری را کرد که از او خواسته بودند. منافقین در بیسیم ها یشان می گفتند: اینها کی هستند که جلوی ما ایستادند؟! چه خبر است؟! آنها نمی دانستند که فقط یک آر.پی.جی زن در لحظه هایی سرنوشت ساز کاری کرد که راهشان سد نمود. چنانچه منافقین موفق به عبور از تنگه شده بودند، احتمال سقوط کرمانشاه زیاد بود!!!
ستون منافقین یکی دو ساعت آنجا متوقف شدند تا راه باز شود. این زمان، فرصت خوبی بود تا نیروها در تنگه چهارزبر ساماندهی شوند. در این زمان، بیشتر نیروهایی که در چهارزبر می جنگیدند، نیروهای تیپ قائم بودند.
🕊 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲"
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
🌱 تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
دفاع مقدس
💠 سخنی که رزمنده دلاور رضا نادری برای نسل های بعد از خود دارد:
متولد سال 1346 - شهرستان شاهرود. مسئول تیم شناسایی و اطلاعات تیپ قائم(عج). در روز میلاد امام رضا(ع) به دنیا آمده بود. برای همین اسمش رضا بود.
در ریاضی و محاسبات استاد بود. قهرمانی دومیدانی کشور را داشت. بیست و یک ساله بود. اما کارهای او کارشناسان جنگی را به حیرت وامیداشت.
🌷در هر منطقه بهترین طرحها را اجرا میکرد. در عملیاتی در منطقه کردستان به شناسایی منطقه رفت. بعد از آن دو روز در داخل چادر مشغول بود! به همراه مقدار زیادی کاغذ و مقوا و چسب!
روز بعد فرماندهان گردانها را به داخل چادر دعوت کرد. چیزی که میدیدند باور کردنی نبود. ماکت کل منطقه عملیاتی را با مقوا و چسب به زیبایی ساخته بود!
هر سؤالی فرمانده گردانها داشتند از روی ماکت جواب میداد! و یک نابغه جنگی بود. در شلمچه کاری کرده بود که آتش دشمن روی نیروهای ما نباشد. سنگرهایی طراحی کرد که هم از دید دشمن محفوظ باشد هم دیدهبان بتواند بدون مشکل کارش را انجام دهد.
🌺رضا نادری یک خطاط بود. تابلوهای شهدا را مینوشت. یک نویسنده بود یک استاد ادبیات! زیباترین متن ادبی را چند روز قبل از شهادت برای عید قربان نوشته بود. روزی که رضا در همان روز قربانی خدا شد. عملیات مرصاد در پنجم مرداد ماه سال 1367 او را در سن 21 سالگی آسمانی کرد.🕊🕊🕊
💌قسمتی از وصیت نامه شهید نادری که بر روی سنگ مزار این شهید نوشته شده است:
ای برادر به کجا میروی، کمی درنگ کن! آیا با کمی گریه و خواندن یک فاتحه بر مزار من و امثال من، مسئولیتی را که با رفتن خود بر دوش تو گذاشتهایم فراموش خواهی کرد یا نه!؟
اما مسئولیت ادامه دادن راه ماست.
ما نظاره میکنیم که تو چه خواهی کرد!!
والسلام_عبدالمعاصی رضا نادری
📌مزار شهید: گلزار شهدای شاهرود - سمنان
🕊 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲"
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
🌱 تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas