eitaa logo
دفاع مقدس
3.5هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
9.5هزار ویدیو
794 فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر یا لیتنا کنا معک لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
42.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 ؛ از شکوفایی تا فروپاشی ⏳مدت زمان: ۷دقیقه و ۵۲ ثانیه 📽 آنچه خواهید دید:👇 🛤 آغاز فعالیت‌ جهاد با محوریت روستاها 🔰 تشکیل کمیته های تخصصی (کشاورزی، بهداشت و درمان ، فرهنگی ، راه سازی و... 🏢 جهاد، به ادارات دولتی هم میرسد! ❗️کنجکاوی امپراتور وقت ژاپن درباره ساختار و موفقیت های جهاد سازندگی در جلسه ای با مرحوم هاشمی رفسنجانی ⚙️ انجام پروژه های مهندسی رزمی در جنگ تحمیلی ❌ تبدیل جهاد به وزارتخانه و آغاز فروپاشی 📆 ۲۷ خرداد ۵٨ - سالروز صدور فرمان تشکیل توسط امام خمینی ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
🌷 شهید بزرگوار دربارۀ «جهاد سازندگی قدیم» دل نوشته‌ای دارد که متنش حاوی مفاهیم بلند و بسیار تأثیرگذار است. به این شرح👇👇👇 بسم الله الرحمن الرحیم ✍️ "این سنگرسازان بی‌سنگر دوران پر افتخار هشت سال دفاع مقدس، و این شیرمردان گمنامی که حضورشان در دفاع مقدس «طوفان معنویت» بود. از «جهادی» نوشتن، یعنی تفسیر بر آیات جهاد نوشتن، بنابراین برای امثال من بسی سخت است دسترسی بر آن قله رفیعی که به بلندای آسمان است. شیرمردان گمنامی که حضورشان طوفان معنویت بود. هرچه بر قلم فشار می‌آورم تا بتوانم او را که بر بلندای لودر و بلدوزرش بر مرگ می‌خندید و ده‌ها تانک که او را نشان گرفته بود و باران گلوله‌هایی که بر او باریدن گرفته بود ترسیم کنم، خود را عاجز و ناتوان می‌یابم. من او را در عبور از «هور» دیدم؛ گردآلود، چون ماه مستتر در زیر ابر سفید، از باتلاق‌ها عبور کرده بود؛ نیزارها را درنوردیده بود؛ و در کنار دجله خود را به محبوبش بسیجی رسانده بود، و حجله می‌ساخت. «حجلۀ عشق» ــ «حجلۀ دفاع» ــ «حجلۀ شهادت». فراوان او را دیدم درحالی‌که خون سرخش بر زین مرکب آهنینش ریزان بود. او را کنار پل خیبر دیدم؛ او را در اروند دیدم، درحالی‌که شط را از خون خود گلگون کرده بود. او را در مجنون دیدم؛ او را در دریاچۀ نمک دیدم، درحالی‌که دوده‌های باروت بر چهرۀ چون ماهش نشسته بود؛ او را در وسط میدان مین دیدم درحالی‌که زمین را از خون خود پر از شقایق کرده بود. او را در کوه‌های سخت و سرد کردستان در سورن دیدم. او جلودار بود؛ آری او همیشه جلودار بود. همۀ خاکریزهای جبهه بوی او را می‌دهد، زیرا هر کیلومتر آن با خون ده‌ها جهادی احداث‌ شده است. به کجا بنگرم تو را ببینم ای اسطورۀ جهاد و شهادت؟ همه‌جای جبهه، نشان از تو دارد. و هر کجا تو بودی آنجا مقاومت را دیدم. ایثار را ملاقات کردم، و شهادت آنجا میهمان بود. تو با «صفا» همراه بودی، و محبت «طنین» تو بود. راستی! میدانی چرا شهدای تو همه از ناحیۀ سر به شهادت رسیدند؟ چون ایستاده‌ترین بودند. درود بر تو ای «سنگرساز بی‌سنگر»! ای همۀ معنای آیات جهاد! ای از شط خون عبور کرده و خرمن آتش درنوردیده! ای شهادت در آغوش‌گرفتگان و ای خاکیان خاک در هم نوردیده! تو سنگرم بودی، تو تکیه‌گاه سلاحم بودی، تو مقاومتم را تداوم بدادی، با تو من دشمن را به تمسخر گرفتم، و با حضور و کمک تو هشت سال افتخار ساخته شد. چه بگویم که قلم عاجز و زبانم الکن است؟ بهتر است دم فروبندم و خاضعانه و خاشعانه بگویم: «السّلام علیک یا خاصّه اولیاء اللّه»" ا🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱 📆 ۲۷ خرداد ۵٨ - سالروز صدور فرمان تشکیل توسط امام خمینی ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
🌷 شهید بزرگوار دربارۀ «جهاد سازندگی قدیم» دل نوشته‌ای دارد که متنش حاوی مفاهیم بلند و بسیار تأثیرگذار است. به این شرح👇👇👇 بسم الله الرحمن الرحیم ✍️ "این سنگرسازان بی‌سنگر دوران پر افتخار هشت سال دفاع مقدس، و این شیرمردان گمنامی که حضورشان در دفاع مقدس «طوفان معنویت» بود. از «جهادی» نوشتن، یعنی تفسیر بر آیات جهاد نوشتن، بنابراین برای امثال من بسی سخت است دسترسی بر آن قله رفیعی که به بلندای آسمان است. شیرمردان گمنامی که حضورشان طوفان معنویت بود. هرچه بر قلم فشار می‌آورم تا بتوانم او را که بر بلندای لودر و بلدوزرش بر مرگ می‌خندید و ده‌ها تانک که او را نشان گرفته بود و باران گلوله‌هایی که بر او باریدن گرفته بود ترسیم کنم، خود را عاجز و ناتوان می‌یابم. من او را در عبور از «هور» دیدم؛ گردآلود، چون ماه مستتر در زیر ابر سفید، از باتلاق‌ها عبور کرده بود؛ نیزارها را درنوردیده بود؛ و در کنار دجله خود را به محبوبش بسیجی رسانده بود، و حجله می‌ساخت. «حجلۀ عشق» ــ «حجلۀ دفاع» ــ «حجلۀ شهادت». فراوان او را دیدم درحالی‌که خون سرخش بر زین مرکب آهنینش ریزان بود. او را کنار پل خیبر دیدم؛ او را در اروند دیدم، درحالی‌که شط را از خون خود گلگون کرده بود. او را در مجنون دیدم؛ او را در دریاچۀ نمک دیدم، درحالی‌که دوده‌های باروت بر چهرۀ چون ماهش نشسته بود؛ او را در وسط میدان مین دیدم درحالی‌که زمین را از خون خود پر از شقایق کرده بود. او را در کوه‌های سخت و سرد کردستان در سورن دیدم. او جلودار بود؛ آری او همیشه جلودار بود. همۀ خاکریزهای جبهه بوی او را می‌دهد، زیرا هر کیلومتر آن با خون ده‌ها جهادی احداث‌ شده است. به کجا بنگرم تو را ببینم ای اسطورۀ جهاد و شهادت؟ همه‌جای جبهه، نشان از تو دارد. و هر کجا تو بودی آنجا مقاومت را دیدم. ایثار را ملاقات کردم، و شهادت آنجا میهمان بود. تو با «صفا» همراه بودی، و محبت «طنین» تو بود. راستی! میدانی چرا شهدای تو همه از ناحیۀ سر به شهادت رسیدند؟ چون ایستاده‌ترین بودند. درود بر تو ای «سنگرساز بی‌سنگر»! ای همۀ معنای آیات جهاد! ای از شط خون عبور کرده و خرمن آتش درنوردیده! ای شهادت در آغوش‌گرفتگان و ای خاکیان خاک در هم نوردیده! تو سنگرم بودی، تو تکیه‌گاه سلاحم بودی، تو مقاومتم را تداوم بدادی، با تو من دشمن را به تمسخر گرفتم، و با حضور و کمک تو هشت سال افتخار ساخته شد. چه بگویم که قلم عاجز و زبانم الکن است؟ بهتر است دم فروبندم و خاضعانه و خاشعانه بگویم: «السّلام علیک یا خاصّه اولیاء اللّه»" ا🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱 📆 ۲۷ خرداد ۵٨ - سالروز صدور فرمان تشکیل توسط امام خمینی ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است