eitaa logo
دفاع مقدس
4.4هزار دنبال‌کننده
21.5هزار عکس
13.8هزار ویدیو
1.1هزار فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅مرجع‌ نشر آثار شـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر﴿یالیتناکنامعک﴾لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند🕌
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 ۳۱ خرداد ۱۳۶۶ - سالروز شهادت رزمنده بسیجی، یوسف رضا رضایی 🌴 🌱 تولد: روستای اتو - سوادکوه - مازندران ۱۳۴۹/۴/۲۴ 🕊🕊 شهادت: ماووت عراق - عملیات نصر ۴ - خرداد ۶۶ ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ به روایت پدر 👇 عملیات نصر چهار که تموم شد مادرش بهم گفت برو دنبال بچه... الان چند ماهه خبری ازش نیست... رفتم غرب دنبال یوسف رضا... تو سردخونه لا به لای جنازه ها دنبالش می گشتم یه پیکر بی سر هم بود... ‌ با نگهبان سردخانه خوب برانداز کردیم، از لباس و اسمش که توی پوتین و شلوارش نوشته بود شناختمش...! پسرم بود... سی و یک خرداد شهید شده بود... ▫️ چند روزی طول کشید تا جنازه ش رو برگردونم روستامون... درست بیست و چهار تیر روز تولدش پیکرش اومد تو خونه مون و تحویل مادرش دادم... و خودم با دستای خودم گذاشتمش تو قبر... ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ کانال "دفاع مقدس"
🌷 ۳۱ خرداد ۱۳۶۶ - سالروز شهادت رزمنده بسیجی، یوسف رضا رضایی 🌴 🌱 تولد: روستای اتو - سوادکوه - مازندران ۱۳۴۹/۴/۲۴ 🕊🕊 شهادت: ماووت عراق - عملیات نصر ۴ - خرداد ۶۶ ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ به روایت پدر 👇 عملیات نصر چهار که تموم شد مادرش بهم گفت برو دنبال بچه... الان چند ماهه خبری ازش نیست... رفتم غرب دنبال یوسف رضا... تو سردخونه لا به لای جنازه ها دنبالش می گشتم یه پیکر بی سر هم بود... ‌ با نگهبان سردخانه خوب برانداز کردیم، از لباس و اسمش که توی پوتین و شلوارش نوشته بود شناختمش...! پسرم بود... سی و یک خرداد شهید شده بود... ▫️ چند روزی طول کشید تا جنازه ش رو برگردونم روستامون... درست بیست و چهار تیر روز تولدش پیکرش اومد تو خونه مون و تحویل مادرش دادم... و خودم با دستای خودم گذاشتمش تو قبر... ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ کانال "دفاع مقدس"
🌷 ۳۱ خرداد ۱۳۶۶ - سالروز شهادت رزمنده بسیجی، یوسف رضا رضایی 🌴 🌱 تولد: روستای اتو - سوادکوه - مازندران ۱۳۴۹/۴/۲۴ 🕊🕊 شهادت: ماووت عراق - عملیات نصر ۴ - خرداد ۶۶ ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ به روایت پدر 👇 عملیات نصر چهار که تموم شد مادرش بهم گفت برو دنبال بچه... الان چند ماهه خبری ازش نیست... رفتم غرب دنبال یوسف رضا... تو سردخونه لا به لای جنازه ها دنبالش می گشتم یه پیکر بی سر هم بود... ‌ با نگهبان سردخانه خوب برانداز کردیم، از لباس و اسمش که توی پوتین و شلوارش نوشته بود شناختمش...! پسرم بود... سی و یک خرداد شهید شده بود... ▫️ چند روزی طول کشید تا جنازه ش رو برگردونم روستامون... درست بیست و چهار تیر روز تولدش پیکرش اومد تو خونه مون و تحویل مادرش دادم... و خودم با دستای خودم گذاشتمش تو قبر... ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ کانال "دفاع مقدس"