4.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 #ڪــلامشهـــید
🔹 همیــن یه حــــرف برای ما ڪافـیه...
◇ ما انجام تکلیف الهی را میخواهیم
هیچ چیز دیگر نمیخواهیم..
#شهــید_مهــدی_زیــنالدیــن
472.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 روزگاری قرآن می آوردند که پست نگیرند!!
🔹️ شهید اسماعیل صادقی رئیس ستاد لشگر حضرت علی ابن ابیطالب(ع) بود ، وقتی حاج مهدی زین الدین شهید شد، بسیار متاثر بود.
◇ فهمید او را میخواهند جایگزین شهید زین الدین به عنوان فرمانده لشگر انتخاب کنند
◇ قرآن آورد و گفت: به این قرآن قسم من را انتخاب نکنید و حاج غلامرضا جعفری انتخاب کنید.
#شهید_مهدی_زینالدین
#شهید_اسماعیل_صادقی
💦 اشک سردار زین الدین برای مهر فرزندی💕
🔷️ خانواده در اهواز بود و شهید زین الدین برای ماموریت به منطقه عملیاتی شمال غرب رفته بود.
◇ بعد از یک مـاه که برگشته بود اهواز،
دیده بود دخترش لیـلا، افتاده روی دست مادرش و مریض شده است.
◇ یک زن تنـها با یک بچه ی مریض و باید دوباره رها میکرد و میرفت به میدان نبرد ، دوباره هم نمی توانست بماند و کـاری کند و باید برمی گشت.
◇ رفت توی اتاق؛ در را بست، نشـست و یـک دل سـیر گــریه کــرد و آمد دخترش را بوسید❤️ و رفت....
📚 مجموعه کتب «یادگــاران»/ جلد دهم
#شهید_مهدی_زینالدین
📌 شهید زین الدین خطاب به خودش:
💠 مهدی؛ تو هیچی نیستی!
🔷️ چشمشان که به مهدی افتاد؛ از خوشحالی بال در آوردند دورهاش کردند و شروع کردن به شعار دادن: فرماندهی آزاده ، آمادهایم آماده ! »
◇ هرکسی هم که دستش به مهدی میرسید امان نمیداد، شروع میکرد به بوسیدن... مخمصهای بود برای خودش!
◇ خلاصه به هر سختیای که بود از چنگ بچههای بسیجی خلاص شد اما به جای اینکه از این همه ابراز محبت خوشحال باشد با چشمانی پر از اشک در گوشه ای به خودش نهیب میزد: « مهدی! خیال نکنی کسی شدی که اینا اینقدر بهت اهمیت میدن، تو هیچی نیستی، تو خاک پای این بسیجیهایی...!»
#شهید_مهدی_زینالدین
#فرمانده_لشکر۱۷علیبنابیطالب
دوران جنگ تحمیلی
چه پدرهـا
ڪہ گذشتند
از طعمِ پـدری ؛
و چه بچهها که ماندند
در حسرتِ تبریک یک روزِ پدر
#پدران_آسمانی_روزتان_مبارک
#شهید_مهدی_زینالدین
#شهید_محمد_جهان_آرا
#شهید_عباس_ورامینی
#شهید_عباس_بابایی
#شهید_صدرالله_فنی
#شهید_محمدرضا_دستواره
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🍂 تو هیچی نیستی!
چشمشان که به مهدی افتاد؛ از خوشحالی بال در آوردند دورهاش کردند و شروع کردن به شعار دادن: فرماندهی آزاده ، آمادهایم آماده ! » هرکسی هم که دستش به مهدی میرسید امان نمیداد، شروع میکرد به بوسیدن... مخمصهای بود برای خودش! خلاصه به هر سختیای که بود از چنگ بچههای بسیجی خلاص شد اما به جای اینکه از این همه ابراز محبت خوشحال باشد با چشمانی پر از اشک به خودش نهیب میزد: « مهدی! خیال نکنی کسی شدی که اینا اینقدر بهت اهمیت میدن، تو هیچی نیستی، تو خاک پای این بسیجیهایی...!»
▫️💕▫️💕▫️💕▫️
#شهید_مهدی_زینالدین
#فرمانده_لشکر۱۷علیبنابیطالب (ع)
💦 اشک سردار زین الدین برای مهر فرزندی💕
🔷️ خانواده در اهواز بود و شهید زین الدین برای ماموریت به منطقه عملیاتی شمال غرب رفته بود.
◇ بعد از یک مـاه که برگشته بود اهواز،
دیده بود دخترش لیـلا، افتاده روی دست مادرش و مریض شده است.
◇ یک زن تنـها با یک بچه ی مریض و باید دوباره رها میکرد و میرفت به میدان نبرد ، دوباره هم نمی توانست بماند و کـاری کند و باید برمی گشت.
◇ رفت توی اتاق؛ در را بست، نشـست و یـک دل سـیر گــریه کــرد و آمد دخترش را بوسید❤️ و رفت....
📚 مجموعه کتب «یادگــاران»/ جلد دهم
#شهید_مهدی_زینالدین
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
چه پدرهـا
ڪہ گذشتند
از طعمِ پـدری ؛
و چه بچهها که ماندند
در حسرتِ تبریک یک روزِ پدر
#پدران_آسمانی_روزتان_مبارک
#شهید_مهدی_زینالدین
#شهید_محمد_جهان_آرا
#شهید_عباس_ورامینی
#شهید_عباس_بابایی
#شهید_صدرالله_فنی
#شهید_محمدرضا_دستواره
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas