🔹 مامور سرشماری:
▫️ سلام مادر جان
میشه لطفا بیای دم در ؟
سلام پسرم .. بفرما ؟
از سر شماری مزاحمت میشم .
مادر تو این خونه چند نفرید ؟
اگه میشه برو شناسنامه هاتونو بیار بنویسمشون ..
مادر لای در رو بیشتر باز کرد
و با سر گردنش سر و ته کوچه رو یه نگاهی انداخت ...
چشماش پر شد ازاشک و گفت :
پسرم قربونت برم
میشه ما رو فردا بنویسی ؟
مادر چرا ؟
مگه فردا میخواید بیشتر بشید ؟!!
برو لطفا شناسنامتو بیار وقت ندارم .
آخه پسرم 34 سال پیش رفته جبهه هنوز برنگشته
شاید فردا برگرده ..
بشیم دو نفر .
سر شمار سرش رو انداخت پایین و رفت .
مغازه دارمیگفت
الان 31 ساله
هر وقت از خونه میره بیرون
کلید خونش رو میده به من و میگه :
آقا مرتضی اگه پسرم اومد
کلیدرو بده بهش بره تو ..
چایی هم رو سماور حاضره ..
آخه خسته س
باید استراحت کنه ..
شادی روح همه اونایی که
از جان خودشون گذشتند و رفتند تا ما باشیم.
#مثل_شهداء_زندگی_کنیم
#روز_شهید
#مادر #مفقودالاثر
#مادر_شهید
دوران #دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
🕊 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۶"
https://chat.whatsapp.com/F5PPqpygmNoFu9nKsTnopk
▫️تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
▪️ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🔹 مامور سرشماری:
▫️ سلام مادر جان
میشه لطفا بیای دم در ؟
سلام پسرم .. بفرما ؟
از سر شماری مزاحمت میشم .
مادر تو این خونه چند نفرید ؟
اگه میشه برو شناسنامه هاتونو بیار بنویسمشون ..
مادر لای در رو بیشتر باز کرد
و با سر گردنش سر و ته کوچه رو یه نگاهی انداخت ...
چشماش پر شد ازاشک و گفت :
پسرم قربونت برم
میشه ما رو فردا بنویسی ؟
مادر چرا ؟
مگه فردا میخواید بیشتر بشید ؟!!
برو لطفا شناسنامتو بیار وقت ندارم .
آخه پسرم 34 سال پیش رفته جبهه هنوز برنگشته
شاید فردا برگرده ..
بشیم دو نفر .
سر شمار سرش رو انداخت پایین و رفت .
مغازه دارمیگفت
الان 31 ساله
هر وقت از خونه میره بیرون
کلید خونش رو میده به من و میگه :
آقا مرتضی اگه پسرم اومد
کلیدرو بده بهش بره تو ..
چایی هم رو سماور حاضره ..
آخه خسته س
باید استراحت کنه ..
شادی روح همه اونایی که
از جان خودشون گذشتند و رفتند تا ما باشیم.
#مثل_شهداء_زندگی_کنیم
#روز_شهید
#مادر #مفقودالاثر
#مادر_شهید
دوران #دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
🕊 کانال دفاع مقدس
▪️ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas