eitaa logo
دفاع مقدس
4.4هزار دنبال‌کننده
21.7هزار عکس
13.9هزار ویدیو
1.1هزار فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅مرجع‌ نشر آثار شـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر﴿یالیتناکنامعک﴾لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند🕌
مشاهده در ایتا
دانلود
۴ به یاد پاسدار سرافراز سپاه اسلام ۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ ولادت » ۱۳۳۵/۰۸/۲۳ - شهادت » ۱۳۶۲/۰۸/۱۳ - مزار » ۲۴ / ردیف ۷۴ / شماره ۲۶ ⁦✍🏾⁩ فرازی از وصیت‌نامه شهید: » اگر رفتن من حقیر، مورد قبول درگاه باری تعالی قرار بگیرد خودش کلی حرف دارد که قلم این عاصی به درگاه خداوند، قادر به نوشتن آن نیست راه مشخص است، هدف عالی، فقط خون است که تمامی پیام این راه را در بر دارد 🕊⁩ هدیه به روح مطهر و ملکوتی الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین
۴ ۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ ولادت » ۱۳۳۷/۰۱/۲ - شهادت » ۱۳۶۲/۰۸/۱۳ - مزار » ۲۴ / ردیف ۷۲ / شماره ۲۰ ⁦✍🏾⁩ فرازی از وصیت‌نامه شهید : لعنت خدا بر کسی که به نام امام زمان (عج) قصد ضربه زدن به انقلاب خونبار اسلامی را دارد! 📌پ ن : محله ما یک خیابان دارد به نام برادران افراسیابی. به نظر من گل سر سبد خیابان‌های پیروزی همین خیابان است برادران افراسیابی پنج نفر بودند که اولین شهیدشان، ابراهیم کوچک‌ترین برادر بود که در سن ۱۲ سالگی شهید شده‌است؛ شهید انقلاب. چهار برادر دیگر( اسماعیل،امیر، جواد و علیرضا ) در دفاع مقدس شهید شده‌اند و دو برادر دیگر هم جانباز شده‌اند پدرشان«حاج معمار» ۱۰ سال قبل رفت پیش پسرهایش. 🕊⁩ هدیه به ارواح مطهر و ملکوتی الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 رزمندگان دلاور و خط شکن در 🍂 پاییز ۶۲ - 🌴 دوران دفاع مقدس 🌺 یاد و نامشان جاوید و گرامی باد ------------------------------------------- ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
9.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎦 رزمندگان دلاور و خط شکن در 🍂 پاییز ۶۲ - 🌴 دوران دفاع مقدس 🌺 یاد و نامشان جاوید و گرامی باد ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
9.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎦 رزمندگان دلاور و خط شکن در 🍂 پاییز ۶۲ - 🌴 دوران دفاع مقدس 🌺 یاد و نامشان جاوید و گرامی باد ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ▪️ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ▪️ تلگرام https://t.me/DefaeMoqaddas2 ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
💠 خاطره ای از عملیات 🖌... پاسدار رحیم جوادی نوجوان ۱۷ ساله یکی از همرزمان سپاهی من بود ، پدرش فوت کرده بود و سه بردار داشت که مادرشان خیلی به آنها حساس بود . یک دست لباس فرم سپاه کاملاً نو و دست نخورده با خود آورده بود که خیلی قشنگ بود ‌. گفتم لباس فرمت را بده تا عکس بندازیم ، خیلی تند و صریح گفت : نمی توانم بدهم...! حسابی دلگیر شده و دلم ازش شکست ! یک مدت از این موضوع گذشت تا اینکه یک روز برای وضو گرفتن رفتم . سمت تانکر آب ، رحیم جوادی صدایم زد و گفت که بیاید اینجا یک آب روان و بسیار زلال پیدا کرده ام که برای وضو گرفتن جون میده . رفتم و یک کم مصاحفه کردیم . گفت راستش را بگو از من ناراحتی؟ در ظاهر گفتم نه ! اما در درون واقعاً ازش ناراحت بودم . خنده نازی کرد و گفت : علت ندادن لباس فرم این بود که من اولین شهید این گردان هستم و این لباس فرم را آوردم که هنگام شهادت تنم کنم و دلم می خواهد تا آنروز همینطور نو و تمیز و دست نخورده باقی بماند . حرف هاش خیلی عجیب و غریب بود اما بقدری جدی حرف می زد که فقط گوش می دادم ، باور کردنی نبود زمان و مکان و نحوه شهادتش را قشنگ توضیح داده و محل اصابت گلوله را هم نشانم داد و در آخر هم گفت که همه آنها را خواب دیده است . زمان عملیات فرا رسید و رزمندگان وصیت نامه ها را نوشته و آماده حرکت شدند. ۲۷ مهر ماه ۱۳۶۲ شب هنگام عملیات والفجر چهار آغاز شد تا بتوانیم از تاریکی شب استفاده کرده و عملیات موفقیت آمیز باشد. به دلیل کمبود تجهیزات اکثر عملیات ها شب انجام می شد. شب ساعت یازده و نیم عملیات شروع شد و فرمانده گردان اجازه نداد تا با رزمندگان رفته و وارد عملیات شوم! خواهش و تمنا کرده و حتی گریه کردم! اما قبول نکرد و گفت: ماموریت شما رساندن مهمات و آب و غذا به گردان می باشد که صبح باید انجام دهید. منطقه کوهستانی و پر از ارتفاعات کوچک و بزرگ بود و حمل و نقل و ایاب و ذهاب با قاطر انجام می شد. صبح بعد از نماز دهها قاطر را بار بسته و راهی منطقه درگیری شدیم. اما هرچه راه رفتیم ، نیروهای گردان را پیدا نکردیم. به ناچار برگشته و از یک مسیر دیگر رفتیم و بازهم بعد از ساعتی راهپیمایی راه بجایی نبرده و اثری از بچه‌ها پیدا نکردیم. رزمندگان مسئول قاطرها خسته شده و شروع به پیاده کردن بار قاطرها نموده و دست جمعی قصد بازگشت به عقب نمودند. هرچه خواهش و تمنا کردم قبول نکردند تا اینکه کار به جاهای باریک کشیده و در نهایت به رویشان اسلحه کشیده و گفتم نیروهای گردان الان در مقابل دشمن گشنه و تشنه و بی مهمات چشم انتظار ما هستند ، باید هر طوری هست خود را به ایشان برسانیم ، خلاصه با عنایت خداوند متعال حرفام به دلشان نشست و دوباره مشغول جستجوی اطراف شدیم تا اینکه حوالی ساعت چهار عصر بالاخره محل استقرار گردان را پیدا کرده و در زیر آتش سنگین عراقیها به خط نزدیک شدیم . دشمن بی وقفه منطقه را می زد اما با این وجود راه می رفتیم. وقتی به خطوط پدافندی گردان رسیدم . بلافاصله به یاد حرف های رحیم جوادی افتاده و از حال و روزش پرسیدم..؟ گفتن شهید شده است . رفتم کنار پیکر پاکش نشسته و دیدم رحیم با همان لباس فرم تر و تمیز و پاکیزه اش شهید شده و همانگونه هم که گفته بود گلوله‌ای به آرم مقدس سپاه و درست زیر قلبش اصابت کرده است... 🖍راوی: علی اصغر محمودی ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ ✍پ.ن: پاسدار دلاور ، از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز که مهرماه ۱۳۶۲ در عملیات ، منطقه عملیاتی به آرزوی دیرینه خود رسید و سبکبال تا محضر دوست پرواز نمود🕊🕊 ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس