eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
10هزار ویدیو
833 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷نیمه شبی از خواب برخواستم و نماز شب خواندم. صبح شهید رفیعی به من گفت: «اگر می‌خواهی با ما باشی، از خدا شهادت نخواسته باش زیر ما فعلاً کار داریم و تا جولان می‌خواهیم برویم، ما را که می‌بینی، کافی است، یک چشمک به خدا بزنیم.» 🌷مدتی بعد در عملیات خیبر حدود ده کیلومتر با الغدیر فاصله داشتیم. شهید رفیعی قدم‌های بلندی برمی‌داشت. خودم را به او رساندم و گفتم: «یعنی ممکن است اسیر شویم؟» نگاهی به من کرد و لبخندی زد که تیری به سرش اصابت کرد و با گفتن «یا حسین» به زمین افتاد. تیر به کلاه خورد، طرف دیگرش مثل یک غنچه باز شده بود. 🌷کنارش دراز کشیدم و صورت به صورتش چسباندم. با او حرف می‌زدم، خون داغ سرش حباب می‌شد و به صورتم می‌پاشید. حس کردم کالک عملیات را همراه دارد. آن را درآوردم. آرم سپاه را از روی سینه‌اش کندم. همه مدارک خود و او را چند متر آن طرف‌تر با نارنجک منفجر کردم. پی.ام.پی عراقی نزدیک شد و مرا اسیر کرد اما او چشمک را زده بود. 🌹خاطره ای به یاد شهید گرانقدر، ابوالفضل رفیعی سیج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 سخنان شهید ابوالفضل رفیعی در جمع تشییع کنندگان پیکر شهید احمد ملک نژاد
دفاع مقدس
🌷شهید احمد ملک نژاد
💠 من خجالت می کشم از تو ... سعی کنید دوستی شما برادران مخلص و با خدا با برادران دیگرتان آنقدر زیاد نباشد که از خدا دور باشید و وسوسه‌های شیطانی شما را فریب دهد. برادر حقیر و کوچک شما مجتبی کاکل قمی گروهان یک - دسته یک - رسته پیک ۲۰ اسفند ۱۳۶۵ امروز داشتم خاطرات گذشته را مرور می کردم که نگاهم به تصاویرش گره خورد. بغضی سخت گلویم را خراشید و اشک ... وای خدای من ... مجتبی کاکل قمی، نوجوان پاک سیرت، مداح اهلبیت (ع)، رزمندۀ گردان حمزه، که چند ماهی می شد به جبهه آمده بود، فقط ۱۴ سال و ۹ ماهش بود! . شلمچه، عملیات کربلای ۸ نماز صبح جمعه، بیست و یکمین روز فروردین ۱۳۶۶ را که خواندیم، آمادۀ رفتن شدیم. کسی تا صبح نخوابیده بود. نجوای زیارت عاشورا که از حفظ خوانده می‌شد و گفت‌وگوهای دوستانه‌ای که شاید آخرین دیدارها بود، تنها صدایی بود که تا صبح به گوش می‌رسید. هوا هنوز تاریک بود که گفتند سوار نفربر شویم. یکی از بچه‌های گردان حمزه را که دیدم، چشمانش بدجوری نگران بود و قیافه‌اش درهم و گرفته. علت را که پرسیدم، گفت: - هفت هشت تا از بچه‌های گردان حمزه سوار وانت شده بودند که بروند جلو، ناگهان یک خمپاره اومد وسط‌شون و همه‌شون رو تیکه و پاره کرد. خیلی دلم برای‌شان سوخت که نرسیده به خط شهید شده بودند. وقتی گفت: - مجتبی کاکل‌ قمی" هم جزو اونا بود ... رنگم پرید. مجتبی کاکل‌ قمی نوجوان خوش‌سیمای کم سن و سال پرحرف و شلوغی بود. خودش می‌گفت که مداحی هم می‌کند. مدام یا حرف می‌زد و مخ تیلیت می‌کرد، یا زیر لب ذکر و نوحه می‌خواند. چهرۀ سبزه‌اش به شهید سعید طوقانی می‌خورد جذاب بود و نورانی. حمید داودآبادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩🚩 📽 برشی بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از مستند 🎙 همراه با گفتاری زیبا و شنیدنی از شهید آوینی: 🌴 ‌اينان دريادلان صف‌شكنی هستند كه دل شيطان را از رعب و وحشت می لرزانند و در برابر قوه‌ی الهی آنان ، هيچ قدرتی يارای ايستايی ندارد. اما مگر نشنيده‌ای كه آن اسد الله الغالب (ع) ، آن حيدر كر‌ار صحنه‌های جهاد كه چون فرياد به تكبير بر می داشت و تيغ بر می كشيد ، عرش از تكبير و تهليل ملائك پر می شد و رعد بر سپاه دشمن می غريد و دروازه‌ی خيبر فرو می افتاد ، او نيز شب كه می شد... چه بگويم؟ از چاه‌های اطراف كوفه بپرس كه هنوز طنين گريه‌ها و ناله‌های او را به خاطر دارند. اگر سلاح مؤ‌من در جهاد اصغر تيغ دو دم است و تير و تفنگ ، سلاح او در جهاد اكبر اشك‌ و آه و ناله به درگاه خداست. و اگر راستش را بخواهی ، آن قدرتی كه پشت شيطان را می شكند و آمريكا را از ذروه‌ی دروغين قدرت به زير می كشد اين گريه‌هاست. گريه تجلی آن اشتياق بی انتهايی است كه روح را به ديار جاودانگی و لقای خداوند پيوند می دهد و اشك ، آب رحمتی است كه همه‌ی تيرگی ها را از سينه می شويد و دل را به عين صفا ، كه فطرت توحيدی عالم باشد ، اتصال می بخشد... ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 نماهنگ شهدا 🌷 💠 گردان امام امیر المومنین علیه السلام لشگر ۱۴ امام حسین (ع) دوران دفاع مقدس
📷 سمت راست: شهید کاظم حجتی, چهارمین پسر خانواده است که پس از احمد، محمدعلی و محمدباقر حجتی به شهادت می‌رسد. این چهار پسر همگی جزء مسئولان و فرماندهان شاخص جهادسازندگی بودند. حیدرعلی امامی به عنوان داماد و محمد حجتی در جایگاه نوه، دیگر شهدای این خانواده شاخص را تشکیل می‌دهند. شهید کاظم حجتی که دانشجوی رشته عمران دانشگاه زاهدان بود، 18 تیر 65 در 22سالگی در شبه‌جزیره عراق به شهادت رسید و پیکرش در قطعه یک، ردیف هشت گلزار شهدای نجف‌آباد به خاک سپرده شد. ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🌷سمت چپ: شهید عباسعلی حمیدی، از فرهنگیان شهرستان نجف آباد که در 4 دی 65 در سن 28 سالگی در عملیات کربلای 4 در به شهادت رسید.🕊🕊 ▫️کلام شهید حمیدی: نهج البلاغه را باز نموده و آنچه اميرالمومنين علي(ع) در اخرين روزهاي عمر شريفشان بعنوان وصيت فرموده اند مطالعه بفرمائيد و در تك تك اين جملات سخت تامل و تفكر كنيد دوران جنگ تحمیلی ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عزاداری رزمندگان گردان امام علی(ع) لشکر ۸ نجف اشرف در عملیات نصر ۵ قسمت: اول 🎞 در این فیلم که تیرماه سال 66 در آستانه عملیات نصر5 در ارتفاعات اطراف سردشت ضبط شده، رزمندگان گردان امام علی(ع) لشکر نجف‌اشرف، در حال عزاداری و سینه‌زنی دیده می‌شوند. در این فیلم که متاسفانه کیفیت چندان خوبی ندارد و بارها دچار پرش، قطعی صدا و خرابی تصویر می‌شود، یک مداح که احتمال دارد اهل کاشان باشد، برای حاضرین مداحی می‌کند. همین مداح که زیارت عاشورا را هم می خواند، در اوایل فیلم، نیروها را با عنوان رزمندگان گردان امام‌ علی (ع) مخاطب قرار داده و به سه گروهان حضرت ابالفضل(ع)، امام حسین(ع) و امام حسن(ع) در این گردان اشاره دارد. دوران جنگ تحمیلی ادامه👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عزاداری رزمندگان گردان امام علی(ع) لشکر ۸ نجف اشرف در عملیات نصر ۵ قسمت: دوم دوران جنگ تحمیلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕋 «فُزتُ و رَبُ الکَعبَه» ″به خدای کعبه، رستگار شدم.″ 🎞 روایت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی از لحظه ضربت خوردن امام علی(ع) 📢 انتشار به مناسبت ضربت خوردن و شهادت مولای متقیان حضرت علی علیه السلام
50.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍صحبت های سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در یادواره شهدای استان گیلان قسمت اول... 🔸ذکاوت این است که انسان خود را نگه دارد و اون ذرات اتصال را در وجودش حفظ کند مترصد فرصتی باشد تا بتواند خود را اتصال بدهد و به فیض عظمی شهادت نائل شود این تیزهوشی است...
33.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از زبان مرد خدا در سالگرد این حماسه یاد و خاطره شهدای مظلوم پاوه را گرامی میداریم از تهران مزار:گلزار شهدای تهران قطعه24ردیف27شماره19 از زنجان
دفاع مقدس
روایت #اولین_ماه_رمضان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی #روایت_شب_های_قدر_ماه_رمضان_سال_1358 از زبان مرد
22 ماه مبارک رمضان مصادف با 25 مرداد 1359 بر فراز از تهران از زنجان و خلبان همراه دیگرش که هر دو در روز 22 ماه مبارک رمضان با زبان روزه به شهادت رسیدند در زمره اولین شهدای دفاع از نظام نوپای جمهوری اسلامی هستند. آنها جهت پشتیبانی هوایی از مدافعان شهر پاوه داوطلبانه با هواپیمای فانتوم به پرواز درآمد و بعد از شکستن دیوار صوتی بر فراز شهر پاوه با آتش سنگین ضد انقلاب هواپیمایشان صدمه دید و با کوه برخورد کرد که در نتیجه هر دو به شهادت رسیدند.
دفاع مقدس
روایت #اولین_ماه_رمضان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی #روایت_شب_های_قدر_ماه_رمضان_سال_1358 از زبان مرد
شب های قدر اولین ماه رمضان پس از پیروزی انقلاب اسلامی که مصادف با مرداد ماه سال 1358 بود صفحات زرینی را در تاریخ دفاع جوانان غیرتمند این سرزمین به ثبت رسانده است. مردان غیوری که جان شیرین را به کف گرفتند و به مصاف ضد انقلاب رفتند و حماسه ای را در در ماه رمضان سال 58 رقم زدند. 🔴 غیور مردان تهرانی هم در این حماسه مشارکت داشتند. پاسدارانی که از پادگان ولیعصر(ع) تهران برای مقابله با ضد انقلاب عازم شدند و در حماسه 6 روزه پاوه شربت شهادت نوشیدند. این حماسه آفرینان مظلوم در قطعه 24 گلزار شهدا مدفون میباشند که وظیفه است با زیارت قبور رنگ پریده و غبارگرفته شان یادشان را زنده کنیم.
31.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 📽 فیلم / تصاویری از دروازه‌ی‌ قرآن‌ و لحظه اعزام رزمندگان دلاور لشگر ۱۰ سیدالشهدا (ع) برای آغاز عملیات 🎙 : 🕌 كربلا ، ما می‌آییم... بچه‌های تبلیغات لشگر سیدالشهدا (ع) دروازه قرآن را بر می‌افرازند و همه چیز را برای ساعت اعزام سپاهیان رسول خدا آماده می‌سازند. بچه‌ها در كنار رودخانه ، در پناه صخره‌ها و لا به لای نی‌زارها ، آخرین ساعات روز را به سوی شبِ انتظار طی می‌كنند. ماسك‌هایشان را امتحان می‌كنند ، قرآن می‌خوانند ، نان و پنیر می‌خورند و هر چه به شب نزدیك‌تر می‌شوند ، تپش قلب‌های مشتاقشان بیش‌تر می‌شود و احساس انتظاری بسیار خوش و لذت‌بخش بر جانشان مستولی می‌گردد...
۱۹ رمضان ۵۷سالروزشهادت چریک۱۰۰۰چهره، ♦️حجةالاسلام سيدعلی اندرزگو/ 💠امام خمینی ره: 🇮🇷ما نیمی از انقلاب را ازین شهید داریم، 🕋اگر۱۰تن مثل اوداشتیم، دنیا تحت سلطه اسلام بود ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 🔹 : این خاطره را شهید حجت الاسلام سیدعلی اندرزگو برای آزاده و شهید حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر ابوترابی نقل کرده‌اند: یک بار مجبور شدیم به صورت قاچاقی از طریق مشهد به افغانستان برویم. بین راه رودخانه وسیع و عمیقی وجود داشت که ما خبر نداشتیم. آب موج می‌زد بر سر ما و من دیدم با زن و بچه نمی‌توانم عبور کنم. راه برگشت هم نبود، چون همه جا در ایران دنبال من بودند. همان جا فرجه شدیم. نمی‌دانم چه طور توسل پیدا کردیم. گفتیم: «آقا! این زن و بچه توی این بیابان غربت امشب در نمانند، آقا! اگر من مقصرم این‌ها تقصیری ندارند.». در همان وقت اسب سواری رسید و از ما سئوال کرد این جا چه می‌کنید؟ گفتم می‌خواهیم از آب عبور کنیم. بچه را بلند کرد و در سینه‌ی خودش گرفت. من پشت سر او، خانم هم پشت سر من سوار شد. ایشان با اسب زدند به آب؛ در حالی که اسب شنا می‌کرد راه نمی‌رفت. آن طرف آب ما را گذاشتند زمین و تشریف بردند. من سجده‌ی شکری به جا آوردم و در همان حال گفتم: بهتر است از او بیشتر تشکر کنم. از سجده برخاستم دیدم اسب سوار نیست و رفته است. در همین حال به خودم گفتم: لباس‌هایمان را دربیاوریم تا خشک شود. نگاه کردیم دیدیم به لباس‌هایمان یک قطره آب هم نپاشیده است! به کفش و لباس و چادر همسرم نگاه کردم دیدم خشک است. دو مرتبه بر سجده‌ی شکر افتادم و حالت خاصی به من دست داد