eitaa logo
دفاع مقدس
3.8هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
11هزار ویدیو
929 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن ومانیست،سخن ازمردانیست که عاشورا رابازیافته،سراسر ازذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال دربال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند بگذار اغیارهرگز درنیابندکه ما ازتماشای شهدا سیرنمی‌شویم
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع مقدس
[ Photo ] 🌷شهید جاویدالاثر مرادعلی سهیلی، فرمانده گروهان زرهی، لشکر 81 کرمانشاه 🌴 دوران #دفاع_مقدس
💠 شهید مفقود الاثر مراد علی سهیلی فرمانده گروهان 2 لشکر81 کرمانشاه ،واقعا فرمانده بی نظیری بود ، او فردی شایسته و شجاعی و با دیانت بود. همه سربازان او را دوست می داشتند بسیار تلاشگر، دلسوز و مهربان بود. او تا زمانی که سربازی به آذوقه نیاز داشت خود لب به آب و آذوقه نمی زد .حقیر که مدتی منشیگری او را برعهده داشتم وی را با نظم و مرتب قانومندار می دیدم ، و از کارهایش لذت می بردم . در شروع جنگ تحمیلی خواب در چشم او نرفت ،بیشتر شب ها بیدار و آماده باش بود در تمام ماموریت ها همراه او بودم — راوی: سرباز وظیفه سید حسن موسوی ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ یادش بخیر درجه اش سروان بود. بنده هم به همراه 24 سرباز وظیفه که اکثرا دیپلمه بودیم زیر نظر ایشان کار می کردیم. شهریور 59 تازه جنگ بصورت درگیریهای پراکنده بین پاسگاه های مرزی شروع شده بود گروهان ما همان گروهان 2 با اتفاق فرمانده مان سهیلی عازم منطقه کلانتر شدیم بعد از آن راهی تپه رش خرناصرخان گمرگ قصرشیرین ، در آخرین نبردی که به اتفاق سروان بودیم محاصره قصر شیرین بود. برای باسازی نیروها به پادگان برگشتیم ، بعد از بازسازی ، راهی منطقه سومار شدیم در عملیات آزادسازی تپه های سارد 1و2 هنگامی که با pmpهای گروهان (نفربر زرهی) تا فاصله 20متری عراقی ها نزدیک شده بودیم نفربرها مورد اصابت گلوله های دشمن قرارگرفت که با سختی های فراوان از آن خارج شدیم و تا غروب همان روز صبر کردیم . با فرا رسیدن شب با درگیری تن به تن، تپه ها را از دشمن پس گرفتیم. از همان شب بود که ما دیگر فرمانده خود را نتوانستیم ببینیم ، روز بعد که تپه ها را به نیروهای کمکی تحویل دادیم ما بودیم یک گروهان بدون فرمانده ، درسهای بزرگی از این فرمانده شجاع بیاد دارم . در تمام طول دورانی که در کنار ما بود هیچوقت او را نامرتب ندیدیم . درتمام شرایط سخت به بهترین صورت منظم و مرتب بود. در تمامی نبردها همیشه از ما جلوتر بود - سخنی از او بیاد دارم که دوست دارم آویزه گوش تمام رزمندگان باشد او می گفت : در مرام ما چیزی به نام عقب نشینی وجود ندارد. — راوی: سرباز وظیفه غلام بهداروند 🌴 دوران 🆔 @DefaeMoqaddas ✅ کانال "دفاع مقدس"
💠 سنگر همان سنگر است؛مردم همان مردم ... ایثار و فداکاری، از دیروز تا امروز 🆔 @DefaeMoqaddas ✅ کانال "دفاع مقدس"
📜بخشی از وصیت نامه شهید قامت بیات از استان زنجان، روستای قره آغاج) ✍️تصميم‌ گرفتم‌ به‌ سوي‌ الله و رشد انسانيت‌، با آگاهي‌ از مكتبم‌ هجرت‌ كنم‌ و سرزمين‌ اسلامي‌ را از اشغال‌ اين‌ بي‌ دينان‌ و فتنه‌ جويان‌ وابسته‌ به‌ شياط‌ين‌ شرق‌ و غرب‌ دربياورم‌. كه‌ ناگهان‌ به‌ فكر مرگ‌ و شهادت‌ مي‌ افتم‌. سخنان‌ امام‌ خميني‌ به‌ ياد مي‌ افتد كه‌ فرموده‌: مقصد ما مكتب‌ ماست‌ و يا در جايي‌ فرمود: مكتب‌ ما شهادت‌ ماست‌ و يا از پيشواي‌ اسلام‌ حضرت‌ علي‌ (عليه‌ السلام‌) كه‌ فرمود: به‌ خدا سوگند علاقه‌ پسر ابوط‌الب‌ به‌ مرگ‌ بيشتر از علاقه‌ ط‌فل‌ به‌ پستان‌ مادرش‌ است‌. 🌷شهادت: سال ۱۳۶۱ ✅ کانال "دفاع مقدس"
📷 جزیره جنوبی مجنون/5 اسفند62 / فرماندهان سپاه کمبود قایق را از کاستی های عملیات می دانستند
هدایت شده از mehr
22.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 حتماً 📽 ابراز علاقه و دوستی شهید حاج قاسم سلیمانی به شهید مهدی زین‌الدین، فرمانده لشکر 17 علی ابن ابی طالب (ع) - دوران 💠 مادر شهیدان زین‌الدین: 《روزی که مهدی شهید شد گریه نکردم... اما امروز سوختم. عمرم تمام شد. نمی تونستم بیام ... بخاطر شهادت حاج قاسم... این سردار عزیز محبوب و امید قلوب خانواده‌ی شهدا بود ...》 🆔 @DefaeMoqaddas ✔️JOIN ✅ کانال "دفاع مقدس"
دفاع مقدس
📺 حتماً #ببینید 📽 ابراز علاقه و دوستی شهید حاج قاسم سلیمانی به شهید مهدی زین‌الدین، فرمانده لشکر 1
⚪️ خوابی که سردار سلیمانی پس از شهادت سردار مهدی زین‌الدین دید ✍️ هیجان‌زده پرسیدم: «آقا مهدی مگه تو شهید نشدی؟همین چند وقت پیش،‌ توی جاده‌ی سردشت...» حرفم را نیمه‌تمام گذاشت. اخم كوتاهی كرد و چین به پیشانی‌اش افتاد. بعد باخنده گفت: «من توی جلسه‌هاتون میام. مثل اینكه هنوز باور نكردی شهدا زنده‌ن.» عجله داشت. می‌خواست برود. یك دیگر چهره‌ی درخشانش را كاویدم. حرف با گریه از گلویم بیرون ریخت: «پس حالا كه می‌خوای بری، لااقل یه پیغامی چیزی بده تا به رزمنده‌ها برسونم.» رویم را زمین نزد. قاسم، من خیلی كار دارم، باید برم. هرچی می‌گم زود بنویس. هول‌هولكی گشتم دنبال كاغذ. یك برگه‌‌ی كوچك پیدا كردم. فوری خودكارم را از جیبم درآوردم و گفتم: «بفرما برادر! بگو تا بنویسم.»بنویس: «سلام، ‌من در جمع شما هستم» همین چند كلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی، با لحنی كه چاشنیِ التماس داشت، گفتم:‌ «بی‌زحمت زیر نوشته رو امضا كن.» برگه را گرفت و امضا كرد. كنارش نوشت: «سیدمهدی زین‌الدین» نگاهی بهت‌زده به امضا و نوشته‌ی زیرش كردم. باتعجب پرسیدم: «چی نوشتی آقامهدی؟ تو كه سید نبودی!» اینجا بهم مقام سیادت دادن. از خواب پریدم. موج صدای آقامهدی هنوز توی گوشم بود؛ «سلام، من در جمع شما هستم» 📚برشی از کتاب "تنها؛ زیر باران" روایتی از حاج قاسم سلیمانی درباره شهید مهدی زین الدین 🆔 @DefaeMoqaddas ✔️JOIN ✅ کانال "دفاع مقدس"
وصیت نامه سردار شهید احمد ساربان نژاد فرمانده دلاور گردان حضرت قمر بنی هاشم لشکر 10 سیدالشهدا(ع) - شهادت هشتم اسفند 62 عملیات خیبر👇👇
🔸 هشتم اسفند ماه مصادف است با سالروز شهادت سردار شهید احمد ساربان نژاد(فرمانده گردان حضرت قمربنی هاشم ع) لشکر۱۰ ولادت: ۱۳۴۰ شهادت: ۸ اسفند۱۳۶۲ عملیات خیبر
🌷 پهلوان مرتضی سردار_شهیدمرتضی حمزه دولابی فرمانده گردان حضرت قاسم علیه السلام، لشکر۱۰ ولادت: ۱۳۳۷ شهادت: ۸ اسفند ۱۳۶۲ عملیات_خیبر مزار: جاوید الاثر
🌴 خدای مهربان.من گناهانم زیاد، پرونده ام سیاه ، قلبم تیره، دلم همچو سنگ و از همه مصائب بالاتر اینکه لذت مناجات با خودت را از من گرفته ای.. نمی دانم چه بگویم فقط این کلمه بر زبانم می آید: یاغفار🤲 🌷مداح رزمندگان لشکر 10 سیدالشهدا(ع) شهید محمدجواد اسلامی فر