#حضرت_رهبر :
هَدفتان شهادت نباشد..
هَدفتان انجامِ تکلیفِ فوری باشد...
اَلبته آرزوی شهادت خوب است...
اما هَدف کار را شَهادت قرار ندهید.
🌷شهیدان که دل را به دریا زدند 💦
🔺 عجب پشتِ پایی به دنیا زدند !⛔️
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌴 کانال "دفاع مقدس"
#شهید_عبدالعظیم_خلیلزاده
خیلی کم سن وسال بود و شیطنت زیاد میکرد
به خاطر همین وقتی بچهها به اهواز میرفتند
از آنجا سوتک های پهنی با تصویر پسر شجاع
که تازه به بازار آمده بود یا پفـک نمکی برای او
به شوخی سوغاتی می آوردند ...
#نوجوانان
#دفاع_مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 تیرماه ۱۳۳۳ - زادروز ذاکر و عاشق دلسوخته خاندان پیغمبر (ع) شهید غلامعلی رجبی
شهادت : مرداد ماه ۱۳۶۷
محل شهادت : اسلام آباد غرب
محل دفن : بهشت زهرا
فرازی از وصیت نامهی شهید غلامعلی رجبی :
به خون خويش نويسم به روي سنگ مزارم
كه من به جرم محبت قتيل خنجر يارم
اينجانب غلامعلي جندقي وصيت ميكنم
مرادرهيئت ها فراموش نكنيد.درمجلس ختم وغيره فقط وفقط روضه اباعبدالله عليه السلام.خوانده شودوشما را هم سفارش ميكنم به عزاداري ها كه بلا رادفع ميكند واشك برحسين عليه السلام كليد پيروزي است.اگرگاهي درهيئت ها يك قطره ازاشك براي ارباب رابه من هديه كنيدازهمه چيز برايم بالاتر است آنقدر كه اين يك قطره اشك را به تمام بهشت نمي فروشم.
دفاع مقدس
#شهید_عبدالعظیم_خلیلزاده خیلی کم سن وسال بود و شیطنت زیاد میکرد به خاطر همین وقتی بچهها به اهوا
چقدر ارزش دارد
اسیر چهره پاک تو شدن
در میانِ اسارتهای دنیایی ...
خوش سیما ترین شهید تخریبچی نوجوان
و شهادت غریبانه در بیمارستان الرشید ...
عبدالعظیم .....
در یکی از روزهای زیبای اردیبهشتماه سال ۱۳۴۹ در شهر نقنه از توابع شهرستان بروجن در استان چهارمحال بختیاری به دنیا آمد ...
فقط ۱۲ سال سن داشت. دانشآموز اول راهنمایی بود که با شروع جنگ تحمیلی سنگر مدرسه را ترک کرد و علیرغم مخالفت اطرافیان و مسئولان به خاطر سن کمی که داشت خود را به جبهههای حق علیه باطل رساند.
در اولین حضورش در جبهه وارد گردان تخریب شد و با تلاش و خدمات زیاد مورد توجه فرماندهان قرار گرفت. در همان مرحله اول از ناحیه دست مجروح شد و در بیمارستانی در تهران بستری شد. بعد از بهبود نسبی با وجود مخالفت خانواده و مسئولین بسیج برای آخرینبار عازم جبهههای غرب کشور شد .
در عملیات والفجر ۴ درحالیکه پیشاپیش رزمندگان مشغول بازگشایی محور عملیاتی و خنثی کردن مینها بود ، به شدت مجروح شد و به اسارت نیروهای عراقی درآمد. به خاطر مجروحیت او را در بیمارستان الرشید عراق بستری کردند ، اما با توجه بهشدت جراحات وارده و از طرفی شکنجه های بعثیون عراقی ؛ هفتم آذرماه ۱۳۶۲ در همان بیمارستان غریبانه به شهادت رسید . پیکر عبدالعظیم را در همان مکان دفن می کنند تا اینکه بعد از بیست سال پیکرش را به ایران انتقال و طی مراسم باشکوهی در گلزار شهدا زادگاهش به خاک می سپارند .
#تخریب_چی
#شهید_دانشآموز
#شهید_عبدالعظیم_خلیلزاده
#یاد_کنید_شهدا_را_باصلوات🌺
فرمانده و محبوب و دریا دل
لشکر ۲۷ حضرت رسول(ص)
سردار شهید حاج رضا چراغی (رزاق)
از اواسط سال۱۳۶۰ تا اواخر تیرماه سال ۶۱، فرمانده گردان حمزه(ع) در عملیات “فتحالمبین” و “بیتالمقدس”
پس از اسارت حاج احمد متوسلیان در تیرماه ۶۱ در لبنان و قبول فرماندهای تیپ ۲۷ توسط شهید “حاج همت”، شهید چراغی در عملیات “رمضان” و عملیات “مسلمبن عقیل” در سومار، بهعنوان قائم مقام لشكر خدمت كرد و از مهرماه سال ۶۱ برای مدت كوتاهی معاونت سپاه ۱۱ قدر را، كه فرمانده آن حاج همت بود، پذیرفت. از آبان سال ۶۱ تا فروردین سال ۶۲ در عملیات “والفجر مقدماتی” و “والفجر۱” در فكه، فرماندهی لشكر را به عهده داشت
🌷 شهادت : ١٣٦٢/٠١/٢٥ - فکه ، عملیات والفجر ۱
شهید احمد عبدالهی روز جمعه وقتی از گلزار شهدا برگشتچهره اش برافروخته بود. با ناراحتی و عصبانیت در حیاط قدم می زد؛ پرسیدم: چی شده؟ چرا ناراحتی؟
وقتی اصرار کردم گفت: یکی از همکاران با ماشین مخابرات آمده بود گلزار شهدا.
بعد هم با ناراحتی و تاسف ادامه داد: نمی دانم چرا روز جمعه که مأموریت اداری تعطیل است، از ماشین بیت المال استفاده شخصی می کرد!!😔😔
#لشکر_چهل_و_یک_ثارالله (ع)
#شهید_احمد_عبدالهی
دفاع مقدس
شهید احمد عبدالهی روز جمعه وقتی از گلزار شهدا برگشتچهره اش برافروخته بود. با ناراحتی و عصبانیت در ح
🌷 شهید_احمد_عبدالهی
🌷 شهید_محمد_رضا_کاظمی_زاده
ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
یک روز به پسرم گفتم: چرا از جبهه بر نمي گرديد.
دوستش در جواب گفت: در اينجا فقط من و محمدرضا مي توانيم کارشناسايي را انجام دهيم و نيروي ديگري براي اين کار وجود ندارد و درست نيست ما هم اينجا را ترک کنيم و وظيفه شرعي ماست که بمانيم.
(راوی مادر سردار شهید محمدرضا کاظمی زاده)
🌷شهید کاظمی زاده همیشه تعقیبات نمازش را با شور و حال عجیبی می خواند و همیشه در حال نماز و تعقیبات آن، گونه هایش از نم چشمانش خیس بود. حاج قاسم سلیمانی می گفت: هر گاه که می خواستم حالم عوض شود و روحیه بگیرم وارد سنگر اطلاعات عملیات می شدم و پشت سر شهید محمد رضا کاظمی زاده نماز می خواندم."
راوی: همرزم شهید
شهید محمدرضا کاظمی زاده خنامان
عنصر ورزیده اطلاعاتی و عملیاتی
فرمانده گردان خط شکن
فرمانده گردان عملیاتی
سی ام فروردین 1342، در شهرستان کرمان دیده به جهان گشود. تا پایان مقطع کاردانی درس خواند. معلم بود و به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت.
پنجم اسفند 1364، در فاو بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.
مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
30.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 پندار ما اینست که ما مانده ایم
و شهدا رفته اند🌹
⚪️ اما حقیقت آنست که زمان ما را با خود برده است و شهداء مانده اند🌷
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
کانال "دفاع مقدس"
اینجا بیت شهداست☝️☝️
"پدر جان، من اين رسالت را به سنگيني بر گردهي خويش احساس ميكنم كه خداوند ما را براي تحقق همين اهداف به صحنهي حيات كشانده است. امروز من در جبههها و پشت جبههها طليعهي آزادي قدس و تحقق اين وعدهي تخلفناپذير قرآن را بهروشني ميبينم. همه بهحق ميگويند «راه قدس از كربلاست.» معناي اين سخن چيست؟ وقتي پاي صحبت پدران و مادران شهدا بنشينيم در مييابيم."
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سواران لحظه ای تمکین نکردند ...
این جمعه هم در حال عبور است
و ندای أنا المهدی ات در عالم طنین انداز نشد،
آقا،... ای صاحب عزا،
خیالت راحت!
اینجا خیالِ خیلی ها از نبودنت راحت است!
توباشی باید کار کنیم و مسئول بمانیم
تو نباشی کسی تکلیف مدار نیست!
گاه گاهی با چند خط دلنوشته و چند بیت شعر
مثل اکنون من
از قصه ی ظهور لذت می بریم!!.....
🌷الهم عجل لولیک الفرج🌷
هدایت شده از پایداری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحنهای نادر از افرادی که برای اولین بار دوربین فلیمبرداری را در سال 1901 میلادی (۱۲۸۰ شمسی)در منچستر انگلیس مشاهده میکننن
به پوشش و حجاب اکثریت مردم دقت کنید تا متوجه بشوید امروز صهیونیسم با رسانه هایش چه بلایی بر سرشان آورده است.
🌿 کانال پایداری
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
🔺فرازی از وصیتنامه شهید عبدالحسین کهنسال🌷
که در اول تیر ماه ۱۳۶۲ نوشته است:👇
بسم الله الرحمن الرحیم
به راستی که خداوند جانها ومالهای مومنین را خریده است تا این که به ایشان نعمت اعطا کند تا جهاد کنند در راه خدا بکشند و کشته شوند، ای کسانی که وصیتنامه این حقیر را میخوانید توقع دارم امام را دعا کنید و راه اینجانب و راه شهدا را ادامه دهید و این را بدانید که سکوت و بیتفاوتی بزرگترین گناه است، در شهادت من حق ناراحتی ندارید ولی خواهرانم همچون حضرت زینب (س) پیام مرا به خواهران دیگر برسانید و همیشه حجاب اسلامی را رعایت کنید .
خدا حافظ دیدار تا قیامت.
ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
عبدالحسین کهنسال در تاریخ ۱۳۴۲ در روستای سلامت آباد بدنیا آمد نام پدر ایشان عبدالصمد بود زندگی را با امتحانات الهی آغاز کرد دوساله بود که پدرش را از دست داد به سن هفت سالگی رسید چون در روستا مدرسه نبود به روستاهای اطراف رفت وبا مشکلات زیادی توانست تا دوم راهنمایی درس بخواند اما مشکلات زندگی او را مجبور به ترک تحصیل کرد و شروع به کار کردن کرد در نیمه سال ۵۷ ازدواج کرد وصاحب دو فرزند شد وبا آغاز جنگ به جبهه رفتند در تاریخ ۱۳۶۲/۵/۱۰ در عملیات والفجر ۲در حین بستن جاده تدارکاتی دشمن بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید
دفاع مقدس
. . . و او که بر خاک افتاد، تا #حجاب از سر #زنان و #دختران این سرزمین نیافتد 💕 دوران #دفاع_مقدس
. . . و جوانی که در خون خود غلتید، تا نسل های بعد از او در منجلاب شهوات و هرزگی دست و پا نزند!!🔥🔥
🌿 آنان که پاک زیستند و پاکیزه به ملاقات محبوب خویش رفتند.🕊🕊
🗓۳ تیر ماه ۱۳۶۶
🌷 سالروز عملیات نصر ۵ - در منطقه سردشت
طبق طراحی و برنامه از پیش تعیین شده، گردان امام رضا(ع) از لشکر8 نجف با 6 دسته (حدود 150 نفر) برای تصرف یال ارتباطی ارتفاع فرفری و ارتفاع کلهقندی، از سه محور اصلی و یک محور فریب (حرکت اصلی از سمت کلهقندی و طرح فریب از سمت فرفری) به سمت هدف حرکت کردند. نیروها همگی در ساعت مقرر به پای کار رسیدند، ولی برخورد رزمندگان در یک محور به کمین دشمن، در اجرای هماهنگ عملیات تأخیر ایجاد کرد. در ساعت 22:30 درگیری آغاز شد و به رغم آتش شدید دشمن، نیروها به پیشروی ادامه دادند. آتش نیروهای خودی نیز که از دقت بیشتری برخوردار بود کمک کرد تا نیروها قبل از روشنایی هوا به اهداف خود دست یابند. پس از آن دستگاههای جهاد وارد منطقه شده و اقدامات مهندسی را شروع کردند.
از اوایل صبح امروز دشمن با تمرکز آتش خمپاره روی نیروهای خودی مستقر در یال ارتباطی و ارتفاع فرفری سعی داشت خود را از یال صخرهای بالا بکشد و این در حالی بود که تمام تلاشهای دشمن زیر دید نیروهای خودی انجام میگرفت.
شهید احمد کاظمی فرمانده لشکر8 نجف با مشاهده این وضع، خود، دیدهبانی و هدایت آتش خمپارهها را در دست گرفت. با هدایت آتش روی تپه جنگلی و تختهسنگی کلهقندی و بهرهگیری از تیر مستقیم تانک روی مواضع و نفرات نیروهای مهاجم، مقداری از تحرک دشمن کاسته شد. از سوی دیگر، نیروهای مهندسی جهاد احداث جاده به نوک ارتفاع کلهقندی را ادامه دادند. پس از این مراحل با وارد شدن چند تانک لشکر27 حضرت رسول(ص) و تیراندازی آنها به سمت دشمن، فعالیتهای نیروهای مهاجم کلاً فروکش کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 #فیلم | تیرماه سال 66 — ارتفاعات اطراف سردشت - در آستانه عملیات نصر5
پنج نفر از رزمندگان لشکر8نجفاشرف که چهار نفرشان عضو واحد اطلاعاتعملیات لشکر هستند، مصاحبه میکنند.
در ابتدای فیلم، رزمندهای با نامخانوادگی عسگریفر از خمینیشهر مصاحبه میکند. این رزمنده واحد اطلاعاتعملیات که برادرش محمدعلی عسگریفر قبل از این به شهادت رسیده، نام کوچکش را نمیگوید.
نفر بعدی، مجید ایوبی رزمنده اهل نجفآباد واحد101 یا همان اطلاعاتعملیات است که در طول مصاحبهاش، سرش را بیش از حد معمول پایین نگه داشته و در اواسط صحبتها، یکی از دوستانش از سرِ شوخی، سرش را به زور بالا میآورد.
نفر بعدی که مصاحبهکننده قصد میکند با او مصاحبه کند، چند لحظهای تلاش میکند از کادر دوربین و مصاحبه فرار کند ولی در نهایت، با تلاش حاضرین، پایِ مصاحبه میآید.
او، فضلالله شیروانی است؛ اهل رهنان خمینیشهر و یکی از رزمندگان باسابقۀ واحد اطلاعاتعملیات لشکر8نجف.
نفر بعدی، ناصر قاضمی (شک داریم نامخانوادگیاش را درست متوجه شده باشیم) از کا شان است که فقط در حد بیان نام و نامخانوادگیاش حرف میزند و به سرعت از جلوی دوربین میرود.
آخرین نفر هم غلامحسین جوزقیان از نجفآباد صحبت میکند که نام واحدش را بیان میکند ولی ما به روشنی متوجه عنوان آن نمیشویم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 تیرماه سال 66 - عملیات نصر5 در ارتفاعات اطراف سردشت
⚪️ محسن ابوترابی از نجفآباد مصاحبه میکند.
ابوترابی که خود را مسئول تدارکات گردان معرفی میکند، نام زادگاهش را نمیبرد ولی از لهجهاش مشخص است که باید اهل نجفآباد باشد.
با توجه به مصاحبههای قبلی انجام شده در همین فیلم، گردانِ مورد اشاره ابوترابی، همان واحد تخریب لشکر8نجفاشرف است.
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
دفاع مقدس
📽 تیرماه سال 66 - عملیات نصر5 در ارتفاعات اطراف سردشت ⚪️ محسن ابوترابی از نجفآباد مصاحبه میکند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 #فیلم | تیرماه سال 66 عملیات نصر5 در ارتفاعات اطراف سردشت
رزمندگان لشکر 8نجف اشرف، هنگام تناول غذا
در بخشی از فیلم، تعدادی از رزمندگان رزمندگان لشکر 8نجف اشرف، در حال قرائت دعای ویژه سفره هستند ولی با همراهی نکردن بقیه و شوخی تعدادی، خواندن این دعا ناتمام میماند.
در انتهای فیلم نیز دو نفر از رزمندگان قصد دارند رسم «شکستن جناغ» را انجام دهند که معمولاً در زمان خوردن مرغ، متداول بود.😊
#شوخ_طبعی
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
💠 شهیدی که توی ذوقم زد!
بخش 1 از 3
⏳ اواخر خرداد 1365
⚪️ پادگان دوکوهه
صبح، تجهیزات بستیم، قمقمهها را پرکردیم و با گذر از سربالایی جاده که به دژبانی پادگان منتهی میشد، از دوکوهه خارج شدیم و در جاده، بهطرف خرمآباد، شروع به راهپیمایی کردیم. به قسمتی از رودخانه رسیدیم که درست پشت پادگان قرار داشت.
"حسین اکبرنژاد" بیسیمچی گروهان، جوان کم سنوسال ساده و پاکدلی بود. در همان اولین برخوردها، احساس خوبی نسبت به او در وجودم پیدا شد؛ احساسی که نسبت به همهی بچه بسیجیهای مخلص پیدا میشد. یکآن او را همچون شهدا سعید طوقانی و مصطفی کاظمزاده احساس کردم. بیشتر از هر چیز، به کار اهمیت میداد و اینکه یک لحظه از مسئول گروهان جدا نشود و آنچه را میگوید، بی کم و کاست و بی هیچ اضافهای مخابره کند. به اهمیت کار مخابرات واقف بود. اگر چه هنوز با او آنچنان رفیق نشده بودم، ولی برای گشودن باب رفاقت، دوربین را درآوردم و رفتم کنارش. خیلی راحت گفتم:
«برادر اکبرنژاد ... یه دقیقه بیا اینجا میخوام باهات عکس بگیرم.»
تعجب کرد، ولی در مقابل عمل انجام شده قرار گرفت. کنار هم ایستادیم و عکس زیبای دو نفرهای گرفتیم.
***
⏳سهشنبه - شب سوم تیر 1365
▫️ گردان بهخرج خودش، به همهی نیروها، شام چلوکباب باصفایی داد. مناسبت آن را رسما اعلام نکردند، ولی همه فهمیدیم که "شام آخر" یا همان "شام عملیاتی" است که غالبا چلومرغ بود. شام را روی پشت بام ساختمان دادند که در جمع شاد و سر حال بچهها خیلی مزه داد؛ بهخصوص برای من که پهلوی حسین اکبرنژاد نشسته بودم و برای تحکیم رفاقت، شوخی شوخی، ناخنکی هم به غذایش میزدم!
ادامه👇👇
دفاع مقدس
💠 شهیدی که توی ذوقم زد! بخش 1 از 3 ⏳ اواخر خرداد 1365 ⚪️ پادگان دوکوهه صبح، تجهیزات بستیم، قمقم
پادگان دوکوهه، گردان شهادت. چند روز قبل از عملیات کربلای ۱ آزادی مهران. در کنار شهید حسین اکبرنژاد