دفاع مقدس
📷 خواهران و مادران ایثارگر در حال شستن لباس های رزمنده ها💦 ⏳دوران #جنگ_تحمیلی 🆔 @revayate_fath ✅ ک
💠 #خواهران_در_ميدان_مين ‼️
🌷هر سال چند روز به عید مانده، مادرم همراه مادر بزرگ و پدربزرگ با گروهی از خانم ها و آقایان به اهواز و پایگاه علم الهدی می رفتند. آقایان پتو و پوتین و خانم ها،لباس ها و ملحفه های رزمندگان را می شستند. آن سال مادرم مرا که هنوز ١٠ سالم تمام نشده بود، همراه خودش برد. خانم ها در ساعت هشت صبح کنار ظرف های رخت می نشستند تا اذان ظهر و پس از نماز و ناهار. دوباره تا نزدیک اذان مغرب به رخت شستن می پرداختند.
🌷سطل هایی را که خانم ها، رخت های شسته را داخل آن می گذاشتند (با این که خیلی سنگین بود) با تمام قدرت بلند می کردند و به آنها که سر حوض ایستاده بودند، برای آبکشی می رساندند. خانم ها اسم مرا «سرباز کوچولو» گذاشته بودند و هر کسی صابون، تاید، وایتکس و ... لازم داشت به من می گفت تا برای او ببرم.
🌷یکی از روزها که همه مشغول شستن لباسها بودند و من هم مأموريت خودم را انجام می دادم عراق اعلام کرده بود که شهر را بمباران خواهد کرد و به مردم مهلت داده بود که شهر را ترک کنند. خانم موحد مسئول خواهران پایگاه شهید علم الهدی میان خانم ها آمد و با جذبه ای که داشت، گفت: خواهران! خسته نباشید. اجر همه شما با حضرت زهرا(س). بعد ادامه داد: امروز به چند رزمنده فداکار نیاز داریم تا به میدان مین بروند.
🌷....همه خانم ها همدیگر را نگاه کردند و زمزمه ها بلند شد. میدان مین؟! مگر خواهران را به میدان مین می برند؟! خانم موحد با قاطعیت باز پرسید: کی حاضر است به میدان مین برود؟ دختران جوان ١٨ و ١٩ ساله بدون اینکه سئوالى کنند؛ رفتند و کنار خانم موحد ایستادند و با این عمل آمادگی خود را اعلام کردند.
🌷خانم موحد دستی به سر و روی آنها کشید و گفت: نه! شما خیلی جوانید. اما دختران گفتند: ما حاضریم! خانم موحد آنها را کنار جویی که در حیاط بود، به صف کرد و به خانمی که مسئول میدان مین بود، گفت: گونی ها را بیاورید! بلافاصله چند گونی را کنار جوی گذاشتند و در گونی ها را باز کردند. همه منتظر بودند تا ببینند مین چیست؟ اما مین هنوز مشخص نبود.
🌷چند نفر از خانم ها که گونی ها را آورده بودند ته گونی ها را گرفته و محتوای داخل آن را کنار جوی ریختند. لباس های غرق به خون رزمندگان بود که جای گلوله و خمپاره روی سینه، کمر و ران و ... لباس ها مشخص بود. از همه دلخراش تر این که قطعه هایی از بدن بچه های رزمنده در میان این لباس ها وجود داشت. با دیدن این صحنه همه خانم ها یک صدا گریه می كردند.
🌷....جوان هایی که برای رفتن به میدان مین آماده شده بودند شیلنگ آب را باز کردند، وقتی آب را روی لباس ها ریختند جوی خون جاری شد. در این هنگام همه یک حالت روحانی پیدا کردند. خانم ها در حالی که لباس رزمندگان را می شستند اشكهایشان به داخل تشت می ریخت. مادر بزرگم که هر روز در حال رخت شستن برای خانم ها مسأله شرعی می گفت، وقتی حالت روحانی خانم ها را دید شروع کرد به خواندن دعای توسل.
🌷شور و حال عجیبی برپا شد. خانم ها نیروی تازه ای پیدا کرده بودند! هر چه قدر سطل رخت شسته را خالی می کردند. باز پر می شد. در همان حال که رخت میشستند دعا را زیر لب زمزمه می کردند و زمانی که به «یا وجیها عندالله» می رسیدند، همه با صدای بلند آن را تکرار می کردند.
🌷دعا به نام حضرت زهرا(س) که رسید همه با سوز و گداز و از ته دل گفتند:«یا وجیها عندالله اشفعی لنا عندالله». مادربزرگم خانم زهرا(س) را به پهلوی شکسته اش قسم می داد که به یاری رزمندگان بیایند. در همین لحظه حالتی پیش آمده بود که کسی نمی توانست منکر آن شود. بوی خوش را همه احساس کرده بودند. بوی خوش از یک طرف می آمد اما همه محوطه را پر کرده بود آن بوی خوش از جوی خون لباس های خونی رزمندگان بود.
—(راوى: حمیده مرادیان از بانوان ايثارگر سال ١٣٦٤)
🆔 @revayate_fath
✅ کانال "روایت فتح"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 موشن گرافیک - نقش زنان در دفاع مقدس
🆔 @revayate_fath
✅ کانال "روایت فتح"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 نماهنگ | حضور زنان در دفاع مقدس
💠 امام خمینی: من وقتی فعالیت بانوان را در پشتیبانی از رزمندهها میبینم، از خودم خجالت میکشم
🆔 @revayate_fath
✅ کانال "روایت فتح"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم| ننه عصمت- دیروز برای رزمندگان جبهه، دستکش می بافته، امروز برای مرزداران کشور دستکش می بافد...
🆔 @revayate_fath
✅ کانال "روایت فتح"
دفاع مقدس
🎬 نماهنگ | حضور زنان در دفاع مقدس 💠 امام خمینی: من وقتی فعالیت بانوان را در پشتیبانی از رزمندهها م
🔰 زنها ما را پیروز کردند...
💠 رهبرانقلاب: اگر در جنگی که هشت سال بر ما تحمیل شد، زنان ما، بانوان کشور ما در میدان جنگ، در عرصهی عظیم ملی حضور نمیداشتند، ما در این آزمایش دشوار و پر محنت پیروز نمیشدیم.
🔹 زنها، ما را پیروز کردند، مادران شهدا، همسران شهدا، همسران جانبازان، همسران اسرا و آزادگان ما؛ مادران اینها با صبر خود یک فضایی را در یک منطقهی محدودی به وجود آوردند، که آن فضا جوانها را، مردان را، به حضور مصممانه تشویق میکرد؛ و این در سراسر کشور گسترده شد و گسترده بود.
🔸 نتیجه این شد که فضای کشور ما یکسره فضای مجاهدت شد، فضای فداکاری و گذشت شد؛ گذشت از جان. و پیروز شدیم. ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
🆔 @revayate_fath
✅ کانال "روایت فتح"
💠 به مناسبت ولادت حضرت عیسی مسیح(ع)
┄──┄──┄──┄─ا
🌷 «واهیک یسائیان» شهیدی از هموطنان ارمنی ✝️
🌿 آرامش و اخلاق پسندیدهاش زبانزد بود. به همه احترام میگذاشت. دانشجو بودن برایش مهم نبود و این که جزء هموطنان مسیحی باشد. در #کربلای_9 وقتی که در لشکر 9 زرهی خدمت میکرد، یک بار گفتند که مفقود شده است. بعد از یک روز بدون آب و غذا ماندن، در حالی که نیمی از بدنش در خاک بود، بیرونش آوردند و هنوز نفس میکشید.
🌾 یک سال قبل از شهادتش، در آخرین عید ژانویه، درخت کریسمس را تزیین میکرد. آخر شب مادر از او پرسید واهیک چرا ناراحتی؟ گفت: برای شما ناراحتم که ژانویه سال بعد دیگر کنارتان نیستم. همان گونه هم شد. سال بعد خبر شهادتش را به خانواده دادند.
🆔 @revayate_fath
✅ کانال "روایت فتح"
🌴 رهبر انقلاب در منزل شهدای ارامنه و دیدار با خانوادههای آنان
┄──┄──┄──┄─ا
🌲 به مناسبت ولادت حضرت عیسی مسیح(ع)
🆔 @revayate_fath
✅ کانال "روایت فتح"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌲 به مناسبت ولادت حضرت عیسی مسیح(ع)
┄──┄──┄──┄─ا
🎥 فیلم | تصاویری آرامش بخش از دیدار رهبر انقلاب با خانواده یکی از شهدای ارامنه
🆔 @revayate_fath
✅ کانال "روایت فتح"
🌹در رثای شهدای ارامنه، سربازان وطن🌷
➖ شعر به زبان آذری:
▫️عیسی کیمی حق دییب حقه قوشولانار. بیزدن سلام اولسون سیزه
🔹مسیح و مسلمان برابر قانه غلطان اولان نار سلام اولسون سیزه
🔸عیسی محمد پیرو لاری عاشقان شهادت امر امامه لبیک دینلر
▪️حق و وطن یولوندا ال اله وریب قربان کدنلر سلام اولسون سیزه
ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱
➖ ترجمه فارسی:
▫️ای که مثل عیسی حق گفتید و به حق پیوستید از ما سلام بر شما
🔹مسیح و مسلمان برابر به خون غلطیده گان از ما سلام بر شما
🔸پیروان عیسی محمد عاشقان شهادت لبیک گویان امامند
▪️در ره حق و وطن آینه مذهب گشته گان از ما سلام بر شما
--(شعر از: سلطانی)
🆔 @revayate_fath
بسیجیان ارامنه در پایگاه بسیج مقاومت - کلیسای آبادان - سال۱۳۶۰
🍀🌼🌸 در ایام #دفاع_مقدس ، کلیسا نیز همچون مساجد شهر، یکی از سنگرهای دفاع رزمندگان به شمار میآمد
🆔 @revayate_fath
✅ کانال "روایت فتح"
☀️صبح است و
🌈 هوای دلِ من
⛈ مثلِ بهار است
🌻 پلکی بِزن و صبح بخیر غزلم باش . . .
🆔 @revayate_fath
✅ کانال "روایت فتح"
سالها گذشته ، اما!
هنوز عادت نکردهایم به دردِ دوری!،
هنوز عطرِ خاکریزها و سنگرها
مشاممان را مینوازد...
🌈 یاد باد آن روزگاران یاد باد
🆔 @revayate_fath
✅ کانال "روایت فتح"
📷 تصویر متفاوت از جنگ
🌴 نخلستان خوزستان در زیر آب💦
⏳ دوران #جنگ_تحمیلی
🆔 @revayate_fath
شهید آوینی- جوهر حقیقی کمال انسان.mp3
926.6K
📢 صوت | شهید مرتضی آوینی:
🌿 جوهر حقیقی كمال انسان در مقابله با دشواريها ظاهر ميگردد و اگر جز این بود، خداوند هرگز مؤمنین را به ابتلائاتی اینچنین دچار نميكرد. جنگ عرصهی ظهور و پرورش كمالات الهی انسان است. كمال در آزادی است و آزادی، در نفی تعلقات و رهایی از عادات. خانه، خانهی تعلقات است و شهر، مهبط عادات، و اگر نبود دشواريها و ابتلائاتی كه خداوند انسان را بدان ميآزماید، جوهر حقیقی وجود انسان همواره پنهان ميماند. آیا هیچ چیز خواهد توانست ما را از راهی كه فطرت الهی راهبر آن است باز دارد؟ رودخانه راه خویش را به سوی دریا خوب ميشناسد.
📚کتاب گنجینه ی آسمانی/ص298 - نوشته: شهید آوینی
🆔 @revayate_fath
✅ کانال "روایت فتح"
شهید آوینی-چه روزگار شگفتی.mp3
619.5K
📢 صوت | شهید مرتضی آوینی:
⚪️ چه روزگار شگفتی! تاریخ آینده کره ارض بارور حوادثی بس شگفت است...
🆔 @revayate_fath
✅ کانال "روایت فتح"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا فیلم های آوینی تیتراژ نداشت؟!
نادر طالب زاده:
او نمی خواست بگه، مرتضی آوینی ، هنرمند، کارگران، نویسنده ، متفکر، بحثش این نبود؛
می خواست بگه آقای هیچ...
یک حرفی رو می خواست بزنه، یک حقیقتی رو می خواست بگه
بخاطر همین، همیشه گمنام بود
فیلماشم تیتراژ نداشت
تا آخرش نمی دونستیم ، کارگردانش کیه، صدای کیه
کی تدوین کرده ، کی فیلم برداری کرده
.
.
.
علتش اینه که در فرهنگ ما
نه معمارامون پای ساختموناشون رو امضا می کردن
نه خوشنویسا و نه هنرمندا
هنرمندا پای کارشون امضا نمی کردن
می گفت منی در کار نیست، خدا توفیق داده
🆔 @revayate_fath
✅ به کانال "روایت فتح" بپیوندید
💠 آنان که می خواهند پا در عرصه ی هنر متعهد بگذارند و
خود را نسبت به ایجاد تحول اخلاقی مسئول می دانند، باید بدانند که
اولین شرط کار تزکیه ی نفس است.
شهید مرتضی آوینی/ کتاب تماشاگه راز
🆔 @revayate_fath
✅ کانال "روایت فتح"
هدایت شده از دفاع مقدس
👈 به کانال "روایت فتح" بپیوندید
-- موضوع: دفاع مقدس
─ تلگرام:
🆔 https://telegram.me/revayate_fath
─ ایتا:
🆔 https://eitaa.com/revayate_fath
─ سروش:
🆔 https://sapp.ir/revayate_fath_media
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 #عارفانه_ها
🌷 #شهید_مرتضی_آوینی:
🌹...زندگی زیباست، اما شهادت از آن زیباتر است
🍀 سلامت تن زیباست اما پرندۀ عشق
🌼 تن را قفسی میبیند که در باغ نهاده باشند
🆔 @revayate_fath ✔️JOIN
کانال روایت فتح
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ شهید سید مرتضی آوینی:
🌷 ای شقایق های آتش گرفته، دل خونین ما شقایقی است که داغ شهادت شما را در خود دارد...
🆔 @revayate_fath ✔️JOIN
✅ کانال" روایت فتح"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 به کانال "روایت فتح" بپیوندید
─ تلگرام:
🆔 https://telegram.me/revayate_fath
─ ایتا:
🆔 https://eitaa.com/revayate_fath
─ سروش:
🆔 https://sapp.ir/revayate_fath_media
اذان لشکر عاشورا-گردان حبیب.mp3
1.39M
📢 صوت | اذان گردان حبیب ابن مظاهر - لشکر31 عاشورا
🌷لشکر آقا مهدی باکری
🆔 @revayate_fath ✔️JOIN
✅ به کانال "روایت فتح" بپیوندید
دفاع مقدس
📢 صوت | اذان گردان حبیب ابن مظاهر - لشکر31 عاشورا 🌷لشکر آقا مهدی باکری 🆔 @revayate_fath ✔️JOIN
[In reply to روایت فتح]
[ Photo ]
💠 #غواصان_گردان_حبیب_ابن_مظاهر_لشکر_۳۱_عاشورا
🌴 دوران #دفاع_مقدس
🆔 @revayate_fath ✔️JOIN
✅ کانال "روایت فتح"
دفاع مقدس
[In reply to روایت فتح] [ Photo ] 💠 #غواصان_گردان_حبیب_ابن_مظاهر_لشکر_۳۱_عاشورا 🌴 دوران #دفاع_مقدس
[In reply to روایت فتح]
💠 خاطره ای از #غواصان_گردان_حبیب_ابن_مظاهر_لشکر_۳۱_عاشورا
🌷 #پر_پر_شدن_غريبانه_ى_برادر....!
🔹استقرار گروهان دوم گردان حبیب ابن مظاهر (لشکر ۳۱ عاشورا) به فرماندهی شهید علی پاشایی از نقطه هلالی خط شلمچه شروع و به سمت جنوب خط پدافندی امتداد یافته و با گروهان سوم الحاق کرده بود. در قسمت هلالی خط پدافندی، دسته یک به فرماندهی علیرضا ساریخانی مستقر بود. در قسمت ال شکلی خط، دسته دو به فرماندهی مهدی قنبری و در قسمت بعدی آن که تا گروهان سوم امتداد یافته بود، دسته سوم به فرماندهی سید محمد فقیه مستقر بود. سنگر فرماندهی گروهان نیز در قسمت دشوار خط پدافندی یعنی ابتدای هلالی بود.
🔸حمید غمسوار پیک حاج علی پاشایی بود و تا روزی که گردان حبیب به خط شلمچه بیاید علی پاشایی معاون نداشت ولی بعدها اسماعیل وکیل زاده و فرج قلی زاده به جمعشان پیوستند. این قسمت از هلالی شلمچه خیلی به خط دشمن نزدیک بود، بطوری که عراقی ها به راحتی با نارنجک تفنگی نیروها را زیر آتش می گرفتند. اکثر بچه ها بر اثر همین حملات به شهادت رسیدند؛ از جمله خود شهید علی پاشایی و بعدها شهید حاج رضا داروییان.…
▫️تبادل آتش بین دو خط بعضی شب ها آنچنان بالا می گرفت که گویی شب عملیات است و در این لحظه ها حاج علی پاشایی کنار بچه ها بود و توصیه های لازم را ارائه می کرد. علیرضا ساریخانی نیروهایش را در سه سنگر اجتماعی موجود در داخل هلالی سازمان داده بود و با ایجاد کانالی این قسمت را به بولدوزر منهدم شده بین دو خط ایران و عراق وصل کرده بود. نیروهایی از دسته اش شب تا صبح پشت این بولدوزر نگهبانی می دادند تا از نفوذ حضور عراقی ها به آنجا جلوگیری کنند.
▪️نگهداری خط شلمچه بسیار مشکل بود، ولی سختی های قسمت هلالی و اطراف آن قابل مقایسه با جاهای دیگر خط نبود. شدت آتش، تلفات زیاد و روزمره، فشار به اندک نیروهای موجود در خط را بیشتر می کرد. علیرضا ساریخانی در همین جا زخمی و به بیمارستان منتقل شد. فردای آن روز، سارخانی با همان حال مجروحش به خط برگشت تا کمبود نیرو و روحیه بر و بچه ها متعادل شود. نزدیک ظهر ۲۷ خرداد مهدی قنبری از سنگرهای عراقی واقع در خطوط پشتی که در کربلای پنج بدستمان افتاده بود مقداری مهمات عراقی پیدا کرده و بار تویوتا وانت کرده و در جلوی سنگر علی پاشایی تخلیه می کرد؛ ناگهان....
🔺....ناگهان عراقی ها آتششان شدت گرفت و با نارنجک تفنگی و خمپاره شصت منطقه را زیر آتش گرفتند. خمپاره ای وسط معرکه منفجر شد که دو نفر از نیروها از جمله مهدی قنبری مجروح شد. در این میان حمید غمسوار سراسیمه سر رسید و با دلهره گفت: حاج علی پاشایی داره شهید میشه!
⚪️ در سی متری آنجا، پیکر مطهر و خون آلود علی در آغوش اسماعیل وکیل زاده آرام گرفته بود. ترکشی گلوی مبارکش را بریده بود و خون از راه دهان و گوش و بینی اش بیرون می زد. ایوب پاشایی هم آنجا بود و غریبانه پرپر شدن برادرش را نظاره می کرد. اسماعیل وکیل زاده هم دستش را روی چهره علی می گرفت که ایوب بیش از این صورت خون آلود برادر را نبیند!
🆔 @revayate_fath ✔️JOIN
✅ به کانال "روایت فتح" بپیوندید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ| " #مردان_بی_ادعا "
🆔 @revayate_fath ✔️JOIN
✅ کانال "روایت فتح"
دفاع مقدس
🎬 کلیپ| " #مردان_بی_ادعا " 🆔 @revayate_fath ✔️JOIN ✅ کانال "روایت فتح"
[In reply to روایت فتح]
💠 #مردان_بی_ادعا
کجایند یاران همسنگرم
مریدان روح خدا رهبرم
کجایند مردان بی ادعا
سفیران جنت درین جبهه ها
کجایند مردان جنگ ونبرد
یلان ژیان وجوانان مرد
جوان مردمان سر افراز جنگ
چو کوه استواران همچون پلنگ
کجا شد نیاز شبانگاهشان
نماز شب وآه جانکاهشان
کجا شد دل ساده بی ریا
دل صاف وصادق بدور از ریا
کجایند آنان که خوش غیرتند
محافظ به ناموس این ملتند
کجایند مردان جنگ والم
ستم دیدگان مبارز ستم
کجایند مردان ایثار جان
جوان دلیر جواهر نشان
کجارفته آن همسفرهای من
کجایند رفیقان من وای من
به آنها من خسته خو کرده ام
من آنجا می ای درسبو کرده ام
به همصحبتی آبرو کرده ام
چه شبها که من گفتگو کرده ام
به یاران بگویید رمز شبم
روایت گر جنگ چون زینبم
کجایند یوسف نشانان مان
که غم کرده در قهر زندانمان
نگویید رفتند ومامانده ایم
درین روزگاران وا مانده ایم
نگویید سر مست رفتند وشاد
نگو جان من خانت آباد باد
اگر رفته اند من کجا مانده ام
درین کنج زندان چرا مانده ام
پس آن عهد وپیمان کجا رفته بود
مرام رفیقان کجا رفته بود
همانجا که در کنج سنگر شدیم
بگفتیم یارب چو پرپر شدیم
اگر رفتنی هست با سر رویم
الهی فدایی رهبر رویم
چه شد رفتی ومانده ام یارمن
نپرسیده ای حال واحوال من
در اینجا نفسها کم آورده ام
غم و آه وصد ماتم آورده ام
چرا مانده ام تا سیاحت کنم
به خوی بد بعد عادت کنم
نگفتید ماندم رهم گم شود
سفیری زجنگم تظلم شود
بیا تا ببینی چه ها کرده ایم
شما رفته ما ادعا کرده ایم
نشان شما ما یدک میکشیم
مرام شما صد به یک میکشیم
شما ها تجارت زجان کرده اید
عروجی به هفت آسمان کرده اید
بیا تا ببینی رفیقان من
که بر باد شد دین و ایمان من
بیا تا ببینی رفیق زرنگ
چه وا رفته اند قهرمانان جنگ
چه شد آن رفیقان بی ادعا
که ماندند مردان نام وریا
چه شد آن صداقت چه شد آن صفا
چه شد بانک تکبیر در جبهه ها
چه شد غیرت مرذمان بسیج
سبک بال وسر زندگان بسیج
بپندارمان جنگ پایان شده
همه کارمان خوب سامان شده
یکی رهسپار تجارت شدیم
یکی هم طلبکار ملت شدیم
یکی هم پشیمان ز ایثار گشت
یکی هم به عزلت گرفتار گشت
بخواب زمستان چه راحت شدیم
به رؤیای شیرین بد عادت شدیم
چو بیدار گشتیم تاراج بود
بلوتوث وماهواره امواج بود
نبردی به فرهنگ وناموس بود
صدایی که آهنگ ناقوس بود
ایا زلف برباد شرمی نما
بیاد آر مردان بی ادعا
شهیدان زغیرت خدایی شدند
به زینب قسم کربلایی شدند
یکی با ولایت سر جنگ داشت
ندانسته بودیم صد رنگ داشت
یکی دم زمهدی زند زین نمط
تحجر مآب است و زالو صفت
ریا است و تزویر آدابشان
عبور از ولایت بود خوابشان
قسم بر رفیقان شب زنده دار
به آن قهرمانان آن روزگار
مرام شهیدان رعایت کنیم
که با خونمان باز بیعت کنیم
بیاد شهیدان رفاقت کنیم
بیایید غسل شهادت کنیم
چو مالک که مولای اورا علیست
شهادت که آقام سید علیست
🆔 @revayate_fath ✔️JOIN
✅ کانال "روایت فتح"