eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
10.4هزار ویدیو
843 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ وحال وهوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن و ما نیست،سخن ازمردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند ادمین @mehretaban313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🕊 مرگی چنین زیبا، در میانه میدانم آرزوست ...🌷 📽 فیلم // تصاویری از پیکر مطهر از فرماندهان استان فارس در ✍ گفتگوی آخر پدر و پسر : وقتی من را ديد ، با شرم ، به خاطر اينکه در احتياط نمانده ، سرش را پائين انداخت و گفت: بابا علی حلالم کن! دست بازکردم تا او را در آغوش بگيرم، خم شد و دستم را بوسيد. در حالی که به سمت تپه بر می گشت با لبخند گفت: حاجی اگه رفتم ، اسم اين تپه را بگذاريد تپه شهيد ورامينی..! وقتی خبر شهادت ناصر را پشت بی سیم به من دادند، پایم سست شد و تنم لرزيد. در همين زمان راديو تحويل سال جديد يعنی سال ۱۳۶۷ را اعلام کرد. چشمم افتاد به دو بسيجی که برانکاردی را عقب می بردند. گفتم اين کيه؟ گفتند: شهيده، توی مسير افتاده بود. پتو را کنار زدم، ديدم ناصره. چقدر باوفا بود، دوست نداشت بدون خداحافظی و با ناراحتی از پیش من برود. پيراهنش را کنار زدم ، ترکش به اندازه قلبش سينه را شکافته و ديگر چيزی به اسم قلب در سينه اش نبود! ياد دم باصفایی افتادم که ناصر همیشه می گرفت: اگر قلب مرا بشکافند ، روش نوشته يا حسين(ع) ، روش نوشته يا زهرا(س).. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚪️ فتح المبین فتح بزرگ یادمان‌های دفاع مقدس، جبهه شوش ‌‌‍‌‎
36.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 مادر شهید نجف زاده : وَچه ، شهیدِ مار بعین مِزِه دارنه ... . ▪️ سید اسماعیل سید حسین پور فرزند گرانقدر سید علی اکبر سید حسین پور از یک لشکر ویژه ۲۵ کربلا ... . 📌 یادمان شهدای هفت تپه 📆۲۸ اسفند ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 ، شهید آوینی را ... 🦋 📽 تصاویری بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از دوران دفاع مقدس با گفتاری زیبا و شنیدنی از شهید آوینی: 🎙 ‌‌عقل گفت : اکنون زمان مبارزه و جنگ و جهاد است و در جنین عرصه ای سخن از عشق و محبت گفتن خطاست...! عشق پرسید : چیست که تو را از دیار مألوف و خانه امن بیرون کشانده و در کوه و بیابان در زیر تازیانه سرما و گرما ، در دامن رنج و خطر افکنده است ، درنگ نکردم و برخاستم و در هیاهوی نبرد و در میان غرش سلاح ها به دامن عشق در آویختم و فرشتگان که تاب تماشای نور عشق نداشتند ، در پس حجاب عقل پنهان شدند.... سوخته دلی و سوخته جانی را جز از بازار پر آتش عشق نمی‌توان خرید... چرا که جز پروانگان بی‌پروای عشق ، کسی جرات بال سپردن به شعله این شمع را ندارد.... ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
✳️ بگو ورشکست شدم دیگه! 🔻 آقا مهدی بعد از اینکه خوب به حرف‌هایم گوش کرد، گفت: «تو چقدر قرآن می‌خونی؟» گفتم: «اگه وقتی بشه می‌خونم؛ ولی وقت نمی‌شه. بیست و چهار ساعته دارم می‌دوم.» گفت: «نهج البلاغه چی؟ نهج البلاغه چقدر می‌خونی؟» باز همان جواب را دادم. چند تا کتاب دیگر را اسم برد و وقتی جوابم برای همه منفی بود، با عصبانیت دستش را بالا برد و گفت: «بدبخت! بگو ورشکست شدم دیگه!» گفتم: «چطور آقا مهدی؟» گفت: «تو با همون ایمان سنتی‌ای که داشتی اومدی جبهه. اونو خرج کردی، حالا دیگه اندوخته‌ای نداری؛ نه مطالعه‌ای داری، نه قرآن می‌خونی، نه نهج البلاغه. اون سرمایه‌ای که داشتی رو خرج کردی، اما چیزی بهش اضافه نکردی؛ این یعنی ورشکستگی! من می‌گم روزی یک ساعت درِ اتاقت رو ببند و مطالعه کن؛ ولو این که دشمن بیاد.» 🎙 راوی: میرمصطفی الموسوی، مسئول واحد مخابرات لشکر ۳۱ عاشورا 📚 از کتاب «ف.ل.۳۱» روایت زندگی ، فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا 📖 ص ۲۱۴ ✍ علی اکبری مزدآبادی ❤️ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
؟! استقرار بهداری و درمانگاه لشکر در سمت راست ورودی پادگان، نزدیک چادر فرماندهی بود. در چادر بودم که از بیرون چادر کسی مرا به اسم صدا کرد. بیرون که آمدم را جلو چادر تدارکات بهداری دیدم. سر گونی را با یک دست گرفته بود و با دست دیگرش لای نان خورده ها را می گشت. تا آخر قضیه را خواندم. سلام کردم، جواب سلامم را داد و تکه نانی را از گونی بیرون آورد و به من نشان داد و : ـ برادر رحمان! این نان را می شود خورد؟! ـ بله، می شود. دوباره دست در گونی کرد و تکه نان دیگری را از داخل گونی بیرون آورد. ـ این را چطور؟ آیا این را هم می شود استفاده کرد؟ من سرم را پایین انداختم. چه جوابی می توانستم بدهم؟ آقا مهدی ادامه داد. *... پس چرا می کنید؟... آیا هیچ می دانید که این نانها با چه مصیبتی از به اینجا می رسد؟... هیچ می دانید که هزینه رسیدن هر نان از پشت جبهه به اینجا حداقل ده تومان است؟ چه دارید که بدهید؟ بدون آنکه چیز دیگری بگوید سرش را به زیر انداخت و از چادر تدارکات دور شد و مرا با وجدان بیدار شده ام تنها گذاشت.** : کتاب «خداحافظ سردار»، نوشته سید قاسم ناظمی، چاپ سوم، صفحه 25 * تکیه کلام شهید باکری به معنی «بنده خدا» ** خاطره از رحمان رحمان زاده
خوش آن سفره‌ی افطار که را تو بچینی؛ خودش مائده باشد، از جنت الأعلی ..... 🌷
💠 پای سفره افطار این تصویر قدیمی به تیرماه سال 62 و مراسم افطار فرماندهان سپاه باز می گردد. در این تصویر سردار حاج قاسم سلیمانی، حاج مهدی باکری و محسن رضایی در کنار رهبر انقلاب و پای سفره افطار دیده می شوند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 👆 | جمع آوری کمک های مردمی برای جبهه -- دوران جنگ تحمیلی در دهه ۶۰ مردم خونگرم و وفادار، هر آنچه توان داشته، می آوردند تا به جبهه ها هدیه کنند . . . حتی آن مادر سالخورده که کیسه کوچک بادامی را که از پاییز سال گذشته، ذخیره عدد چیزی بود که پیرزن با دستان لرزان خود به مسئول جمع آوری هدایا داد تا رزمنده ها از آن استفاده کرده و قوت بگیرند ا▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️ 🎙 : اگر می‌خواهی رمز پایداری اسلام را دریابی به دره‌بید بیا... اینجا پیرزنی هست كه از پاییز سال پیش كیسه‌ی بادامی جمع كرده است تا آن را در راه خدا هدیه كند. كسی به این كیسه‌ی بادام نیاز ندارد ، اما بدین‌وسیله آن پیرزن سهم عظیم خویش را در راه حاكمیت حق و استمرار ولایت باز می‌یابد... ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
🌷برادرم شهید شد! جمعه 6 فروردین61 –گیلانغرب نادر محمدی همراه با دو تن از همرزمانش به گیلانغرب آمدند. آنروز صبح،همراه با آنها یک سر به خط مقدم زدیم و برگشتیم در شهر گشت می‌زدیم که ناگهان نادر روی لبه‌ میدان نشست.صورتش را میان دست‌هایش گرفت و شروع کرد به گریه کردن. با تعجب پرسیدم: - نادر چی شده؟مگه اتفاقی افتاده؟ گفت:حمید مون شهید شد! حمید،برادر بزرگ‌ترش بود.در جبهه‌ی جنوب، عملیات فتح‌المبین جریان داشت گفتم:مگه کسی خبری داده؟ گفت:نه،کسی خبر نداده، ولی الان یک دفعه احساس کردم.دلم گرفت. فهمیدم حمیدمون شهید شده. دست خودم نیست بتهران که آمدیم،همان شب نادر را دیدم که به دیوار مسجدتکیه داده و گریه می‌کند.باتعجب جلو رفتم و گفتم: نادر چی شده،چرا گریه میکنی؟ هق‌هق ‌کنان سرش را بلند کرد وگفت: - یادته توی گیلان‌غرب بهت گفتم حمیدمون شهید شده؟فردا جنازه‌اش رو میارن حمید محمدی متولد21شهریور1341 شهادت6فروردین1361 عملیات فتح‌المبین،شوش نادر محمدی متولد22اسفند1344 شهادت23 اسفند1362عملیات خیبر،جزیره مجنون ...و برادر دیگرشان علی محمدی متولد17آبان 1347شهادت13خرداد1365مهران
.... 🌷"قدیر" دوازده سالش بود، اما همیشه گریه می‌کرد که من می‌خواهم بروم جبهه، رضایت بدهید. من می‌گفتم: "تو هنوز سنت کم است، هر وقت که بزرگ شدی می‌روی." می‌گفت: "اگر رضایت ندهید از شهر دیگری می‌روم جبهه." ....آن سال‌ها گذشت. هفده سالش بود و چند باری هم به جبهه رفته بود و آخرین باری که به مرخصی آمد، شب "یلدا" بود. همه دور هم جمع شده بودیم. صبح فردا هم قرار بود برود. 🌷آن شب تا دیروقت بیدار بودیم، هنوز خواب به چشمانش نرفته بود که با اضطراب از رختخواب بیدار شد و رفت وضو گرفت. چهره‌اش خیلی خندان بود، گفتم: "چی شده خیلی سرحالی؟" گفت: "قرار است من شهید بشوم، جایش را هم به من نشان دادند!" نماز شب که خواند من هم همراه او بیدار بودم اما کم کم از هوش رفتم و چیزی نفهمیدم. صبح که بیدار شدم آماده رفتن بود. 🌷از زیر قرآن ردش کردم و در جلوی در، پشت سرش آب ریختم؛ بی‌صبر شده بودم و به دنبالش به سپاه رفتم. سوار ماشین شده بود، همین که مرا دید از ماشین پیاده شد و گفت:"چرا آمدی؟" زبانم بند آمده بود و فقط تماشایش می‌کردم. انگار وقت دیگری برای این کار نبود! گفت: "حالا که آمده ای، بیا با همین ماشین می‌رسانمت." ته دلم هم همین را می‌خواست، اما انگار هنوز "باشد" را نگفته بودم که داشتم از اتوبوس پیاده می‌شدم. 🌷گفتم: "پسرم ان شاء‌الله به سلامت برگردی." گفت: "مادر دعا کن که من به آرزویم که شهادت است برسم." این را که گفت، توی دلم آشوب به پا شد؛ آشوبی که دقیقاً تا روز اول عید همراهم بود و درست روز اول عید بود که عیدی‌ام را از خدا گرفتم. وقتی خبر شهادتش را آوردند دیگر آشوبی در کار نبود! 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز قدیر حیدری که در ۵ فروردین ۱۳۴۸ در روستای ناصرآباد در استان قزوین به دنیا آمد و در ۲۴ اسفند ۱۳۶۳ در جزیره مجنون به شهادت رسید. ➖راوی: خانم گوهر رضایی، مادر شهید
✅ پنجم فروردین ۱۳۶۷ سالگرد عملیات بیت المقدس ۴ عملیات والفجر ۱۰ علاوه بر آزادسازی حلبچه و تصرف چند ارتفاع مهم در منطقه، سبب نزدیکی رزمندگان ایرانی به تاسیسات سد دربندیخان گردید، همین امر باعث شد که طراحان جنگ به عملیاتی دیگر در این منطقه و همچنین تصرف ارتفاعات مشرف به سد بیاندیشند، به همین منظور عملیات بیت المقدس۴ در ۵ فروردین ماه ۶۷ در منطقه دربندیخان با طراحی سپاه و هدایت قرارگاه کربلا در تکمیل عملیات حلبچه اجرا شد. نیروهادر همان ساعات نخستین حمله موفق به فتح ارتفاعات مهم منطقه، همچون "شاخ شمیران" و "شاخ سورمر" که به سد دربندیخان مشرف است، شدند. دشمن ضمن اجرای آتش شدید توپخانه، به بمباران شیمیایی منطقه پرداخت و پس از کاستن از توان یگان های خودی، پاتک سنگین خود را آغاز کرد. به این ترتیب ادامه عملیات میسر نشد و تنها ارتفاعات آزاد شده حفظ و تثبیت شدند. در این عملیات بجز ارتفاعات یادشده "پشت قلعه" و "کبیره" به همراه ۹ قله دیگر و روستاهای تولی، شمیران، کانی کوه، سرشات سرو، سرشات خوار و چند دهکده دیگر آزاد شد. کانال دفاع مقدس" 🕊🕊
عراق همیشه به منطقه و ارتفاعات جنوب دریاچه‌ دربندیخان (از جمله شاخ شمیران و شاخ سورمر و برددکان)حساسیت ویژه‌یی داشت چراکه این منطقه راه رسیدن نیروهای خودی به سد دربندیخان بود. با اجرای عملیات والفجر۱۰ وموفقیت‌های حاصل از آن، هوشیاری وحساسیت دشمن به این منطقه دوچندان شد. انتقال سریع تعدادی از یگان‌های دشمن از جبهه‌های جنوب به منطقه‌سد دربندیخان بفاصله‌ چند روز پس از شروع عملیات والفجر۱۰ و استقرار بیش از ۸یگان دشمن در ارتفاعات جلو سد تا اندازه‌یی مؤید این امر می‌باشد. با وجود حضور این یگان‌ها،نیروهای دشمن به دلیل نداشتن زمان کافی،نتوانستند مواضع و رده‌های مستحکمی را در سواحل جنوبی دریاچه‌ی دربندیخان و زمین‌های نسبتاً هموار دشت تولبی، ایجاد کنند،بنابراین با بمب‌باران‌های وسیع شیمیایی کوشیدند تاحدی عقب‌ماندگی خود را جبران کنند.سرعت عمل رزمندگان در شروع عملیات – با وجود نواقص متعدد در زمینه‌های گوناگون (شناسایی،طرح مانور، کمبود امکانات و …)-موجب شد تا دشمن با وجود هوشیاری نسبتاً زیادی که درمنطقه داشت نتواند بطور کامل مانع حرکت رزمندگان اسلام شود https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
رمز عملیات بیت المقدس4-لشگر10 (2).mp3
1.62M
☑️انتشار فایل صوتی اعلام رمز عملیات بیت المقدس 4 برای رزمندگان لشگر10 بعد از 33 سال. 🟢 اعلام رمز توسط فرمانده لشگر10 حاج علی فضلی. 🔶در اسناد و منابع عملیات بیت المقدس 4 رمز عملیات با نام اباعبدالله الحسین(ع) ثبت شده اما در این سند صوتی فرمانده لشگر10 سیدالشهداء(ع) اعلام میکند. رزمندگان عزیز اسلام..... یاوران امام امت. با رمز مقدس علیه السلام به صدامیان کافر بتازید خدا پشت و پناهتون باشه. ✅لازم به ذکر است عملیات بیت المقدس 4 در روز جمعه 5 فروردین ماه سال 1367 انجام شد و روز قبل از آن مصادف با ولادت سیدالساجدین زین العابدین علیه السلام بود. 🔵 کانال دفاع مقدس (ایتا، تلگرام، روبیکا، واتساپ) اینجا بیت شهداست☝️☝️ 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
دفاع مقدس
✅ پنجم فروردین ۱۳۶۷ سالگرد عملیات بیت المقدس ۴ عملیات والفجر ۱۰ علاوه بر آزادسازی حلبچه و تصرف چن
🌷شهید علی همایونپور در عملیات های «والفجر ۴»، «کربلای ۴»، «کربلای ۵» و «بیت المقدس ۴» حضور داشت؛ همرزمان علی در زمان جنگ از او می‌پرسند: آینده جنگ راچگونه می بینی؟ و علی پاسخ می‌دهد: ما در جنگ امیدواریم که به پیروزی کامل برسیم و همان طور که امام خمینی (ره) فرمودند:«ما برای وظیفه می‌جنگیم نه برای پیروزی» اصل آن است که به وظیفه خود عمل کنیم، چه ظاهرا شکست بخوریم و چه پیروز شویم که ان شاءالله پیروز خواهیم شد. رزمنده دلاور گروهان شهید بهشتی گردان مالک اشتر ،لشکر ۲۷ محمدرسول الله(ص) 🌷شهید علی همایونپور🌷 شهادت: ۷ فروردین ۱۳۶۷ عملیات بیت المقدس ۴ ارتفاعات شاخ شمیران 🌿 دوران دفاع مقدس ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas 📡 کانال "دفاع مقدس" 🕊🕊
دفاع مقدس
🌷شهید علی همایونپور در عملیات های «والفجر ۴»، «کربلای ۴»، «کربلای ۵» و «بیت المقدس ۴» حضور داشت؛ همر
به یاد سروِ رعنا قامت مالک ... دانشجوی شهید علی همایون پور دانشجوی رشته مکانیک دانشگاه امیر کبیر آر.پی.جی زن گروهان شهید بهشتی 🇮🇷گردان مالک اشتر لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) برادر شهید محمد همایون پور شهادت: ۷ فروردین ۱۳۶۷ شاخ شمیران عملیات بیت المقدس ۴ اونقدر باهوش بود که با وجود اینکه تو جبهه دیپلم گرفته بود ولی تو کنکور سراسری همان سال در دو رشته برق و مکانیک قبول شد . اونقدر قد بلند بود که توی قبر جا نمی شد و پاهایش را خم کردند . اونقدر جسور بود که در وصیت نامه اش نوشته بود: من در اون دنیا جلوی تک تک شما رو میگیرم اگر پشت به ولی فقیه کنید . ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 📄 گزیده ای از وصیت نامه: ✍️ اگر بگویم مادرم برای من گریه نکن ممکن است قبول نکند ولی مادر جان تنها چیزی که روحم را معذب می کند ناراحتی شماست اگر گریه برای دوری می کنید این که گریه ندارد چرا که به گفته خداوند من دائم در کنار شمایم.."
دفاع مقدس
☑️انتشار فایل صوتی اعلام رمز عملیات بیت المقدس 4 برای رزمندگان لشگر10 بعد از 33 سال. 🟢 #اعلام_رمز_ع
سلام بر آنان که همواره در آرزوی باران، در خون خود جاری شدند و دشت عطشناک حیات را طی کردند، تا سرخی عشق را در بهار شقایق وسعت دهند ... فروردین ۱۳۶۷، سلیمانیه منطقه عملیاتی بیت‌المقدس۴ عکاس: احسان رجبی سالروز عملیات بیت المقدس ۴ گرامی باد🌷
lll_1546789014_maddahi1_153652.mp3
9.37M
دل میزنم به دریا ، پا میذارم تو جاده راهی میشم دوباره ، با پاهای پیاده راهی میشم ، به سوی خاکی آسمونی که داره عطر مهربونی ، عطر حریم بی نشونی شور و نوایی ، میخوام بگیرم اذن رهایی 🌷 ای شهدا…. اگه که قلبم رو شیدا کردم اگه که چشمام رو دریا کردم اما هزارمین اینجا هستم گمشده ام رو شاید پیدا کردم دارم گله ها ، از فاصله ها ، جا مونده منم ، از قافله ها…. اومدم اینجا قلبم ، رنگ خدا بگیره چی بگی عاشقی رو ، از شهدا بگیره با یادشون ، جاری اشک های زلال ام میخوام که با شروع سال ام ، عوض بشه دوباره حالم مدد میگیرم، از خود مادر که دم بگیرم تا دم آخر یا فاطمه ، یا فاطمه … ولایت ات همه آمال من روشنی بخش ماه و سال من دل ام رو زیر رو کرده مهرت تویی محول احوال من من از تو میخوام ، تنها یه حاجت اذن رهایی … رزق شهادت🕊🕊 ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
⌛️ ۷ فروردین ۱۳۶۲ • پاک‌سازی ۱۳ روستا در محور سنندج-مریوان به‏‌همت نیرو‌های سپاه، ژاندارمری، ارتش و پیش‏‌مرگان مسلمان کرد؛ در این عملیات، ۴۰ تن از مزدوران حزب و کومه‌له کشته شدند، از افراد خودی نیز ۱۸ تن شهید و زخمی شدند. • همچنین پاک‌سازی دو روستای بناویله و نیلان در جنوب‌شرقی سردشت به‏‌دست نیرو‌های یگان قدس، جندالله و پیش‏‌مرگان مسلمان کرد؛ بازپس‌گیری روستا‌های کپه‌کند و درمان در شرق مهاباد از عوامل کومه‌له؛ عملیات موفقیت‌آمیز نیرو‌های خودی برای پاک‌سازی روستا‌های کانی‌رش، پیرانجوق و صوفیان در منطقه صومای در شمال‏‌غربی ارومیه ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 👆📷 قاسملو، سرکرده حزب جدایی طلب 🔴 جنایتکاری که دست در دست صدام علیه ایران می جنگید (دهه ۶۰)