🍂
🔻 شب تاسوعا در اردوگاه
« رضا رفیعی»
┄═❁๑❁═┄
🔻 شب تاسوعا
اولین سال اسارتمان و شب تاسوعا بود، با شکنجه هایی که کشیده بودیم با آن غربت اسارت دلمون پر می کشید برای عزاداری. می دانستیم ممنوع است و مجازات سختی دارد. عراقی ها از همان روزهای اول عملا به ما فهمانده بودند مراسم مذهبی را تحمل نمی کنند. البته رسماً هم گفته بودند نماز جماعت و ... ممنوع است. اما به هرحال با همه این مشکلات ما خیلی دوست داشتیم عزاداری کنیم.
🔻عزاداری ما لو رفت!
شب تاسوعا، بعد از نماز مغرب و عشاء، ما هر کدام در حال راز و نیاز و سوگواری برای اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران با وفایش بودیم که ناغافل نگهبان عراقی سر رسید و دید که تعدادی در غم و اندوه هستند. مسئول آسایشگاه را صدا زد و گفت: اینجا چه خبره!؟ مسئول آسایشگاه که اسمش ناصر بود اهل اهواز و با عراقی ها رابطه همکاری و جاسوسی داشت و بعداً هم پناهنده شد گفت: امشب شب تاسوعاست و اینها دارند عزاداری می کنند. نگهبان همه آنهایی را که عزاداری می کردند جمع کرد، با حرف های زشت و بد و بیراه گفتن، یکی، یکی رو جلو پنجره می برد و به آنها سیلی می زد.
🔻حسین از ما بود و خودمان هم...!
در همان هنگام که ارشد اردوگاه از این موضوع خبردار شده دستور داد صدای تلویزیون را که ترانه پخش می کرد را زیاد کنند تا روحیه ما را خرد کند و به این طریق خواست به امام حسین (ع) بی احترامی کند و گفت: هیچکس حق گریه و عزاداری ندارد چون در ارتش ممنوع اس. اصلأ شما برای چی عزاداری می کنید؟ حسین از ما بود و خودمان هم کشتیم. شما چه حقی دارید که برایش عزاداری کنید!؟
🔻شکنجه عزاداران
صبح آن شب فرا رسید نگهبان ها وارد آسایشگاه شدند بعد از گرفتن آمار همه افراد برای قدم زدن به محوطه رفتند غیر از آنهایی که عزادای کرده بودند، بعد شروع شد کتک کاری و گفتند: تا شب باید روی دوپا بصورت سر پایین بنشینید. هرکدام که حرکتی می کرد و یا پا به پا می شد کتک می خورد.
🔻نماز در یک فرصت کوتاه!
ظهر فرا رسید فقط یک ربع به ما وقت دادند که نهار بخوریم ولی ما از این فرصت کم استفاده کردیم و هم نماز خواندیم و هم نهار خوردیم.
🔻سلول انفرادی بخاطر عزاداری
روز بعد ما را با ضرب و شتم به سلول های انفرادی بردند. سلول های تنگ و نمناک و تاریک که شب و روز را نمی شد تشخیص داد و به سختی می شد نفس کشید می بایست در همانجا رفع حاجت کرد و غذا خورد و نماز خواند بصورت نشسته با اوقات شرعی تقریبی، چون همیشه تاریک بود.
آزاده اردوگاه تکریت ۱۱
#خاطرات_آزادگان
#ماه_محرم
5.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 سکانسی زیبا از سریال مختارنامه و ملاقات حضرت عباس (ع) با ابراهیم بن مالک اشتر
▫️🚩▫️🚩▫️🚩▫️🚩
🌗 شب نهم محرم تعلق دارد به حضرت ابالفضل العباس (ع)
♦️شهید آوینی: «مردانگی و وفای انسان نیز به تمامی ظهور یافت و آن قامت مردانه عباس بن علی با دستان بریده بر شریعه فرات، آیتی است که روح از این منزلگاه نیز گذشته است و عجیب آن است که آن باطن چگونه در این ظاهر جلوه می کند!
♦️دستان عباس بن علی قطع شده بود که آن ملعون توانست گرز بر سر او بکوبد. اما تا دستان ظاهر بریده نشود، بال های بهشتی نخواهد رست. اگر آسمان دنیا بهشت است، آسمان بهشت کجاست که عباس بن علی پرنده آن آسمان باشد؟ فرشتگان عقل به تماشاگه راز آمده اند و مبهوت از تجلیات علم لدنّی انسان، به سجده در افتاده اند تا آسمان ها و زمین، کران تا کران، به تسخیر انسان کامل درآید و رشته اختیار دهر به او سپرده شود؛ اما انسان تا کامل نشود، در نخواهد یافت که دهر، بر همین شیوه که می چرخد، احسن است.»
🔸منبع: کتاب «فتح خون»، فصل «تماشاگه راز»
با دیدن آب یادی از سقا کن ...
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبَاالْفَضْلِ الْعَبّاسَ
وَ لَعَنَاللَّهُ مَنْ حَالَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ مَاءِالْفُرَاتِ
دوکوهه ؛ مهرماه ۱۳۶۲
سقایی شهید سردار جواد صراف
در میان عزاداران حسینی
#محرم_در_جبهه
#حسینیه_شهید_حاجهمت
21.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم ( ع )
دوران دفاع مقدس
« تاسوعا » ...
یعنی غیرت یعنی عباس؛
یعنی دست رَد بر اماننامه دنیا زدن
یعنی آنهایی که تاسوعایی زیستند
و عاشورایی شهید شدند...
#یا_اباالفضل
#شهید_عاشورایی
#شهید_حاج_احمد_کریمی
🌴 علمدار لشگر حسین علیه السلام در روز عاشورا به شهادت رسید🌷🌷
...و چرا «تاسوعا» را روز قمر منیر بنی هاشم می دانند؟ ... زیرا در این روز بود که ابوالفضل العباس(ع) امان نامه دشمن (شمر بن ذی الجوشن ملعون) را رد کرد...
آری، «تاسوعا» متعلق است به حضرت ابوالفضل علیه السلام، زیرا او در این روز، شهادت در عاشورا و در رکاب امام حسین (ع) را بر زندگی ترجیح داد و از خود گذشت و امان نامه دشمن را رد کرد و آن را و صاحب آن را لعن و نفرین کرد؛ ولی امان خدا را با افتخار و ایثار، کسب کرد!
▫️عصر تاسوعا، آغاز یورش یزیدیان بود که با شجاعت حضرت ابوالفضل علیه السلام و گفت وگوی او با سپاه عمر سعد، جنگ به فردا ( عاشورا) موکول شد، و نام و نقش پرچمدار کربلا در روز تاسوعا در تاریخ، جاودانه ماند.
5.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بشنوید
🌴 سلام ما سلام ما به کربلای اطهرت🕌
🎙مرحوم حاج اکبر ناظم👆
🔹حاج اکبر ناظم از پیرغلامان درگاه اباعبدالله سال ۱۲۸۸ در قناتآباد تهران به دنیا آمد. کسی که سالها بعد مداح صاحبنفس هیئت قناتآبادیها شد و آوازه مراسم چهارپایهخوانی #تاسوعا و عاشورایش جزء ماندگارترین آیینهای عزای بازاریها شد.
🔹میگفت: «از حاجاکبر ناظم روضه خواندن برمیآید و از اباالفضل زنده کردن مردهها!» همان روزی که دخترک چندماههاش در بستر مرگ بود، قلبش از حرکت ایستاد و حاج اکبر برای گرفتن شفای او، وضو گرفت، عبای مداحی به دوش انداخت، پابرهنه به هیئت بازار رفت و دم گرفت: «سقای دشت کربلا/ شد کشته شاه اولیا» این را خواند و دختر، هنوز هم زنده است.
🔹این نوکر دلسوخته اباعبدالله (ع) سرانجام در ۱۴ اسفند ۱۳۶۳ پس از طی دوره کوتاهی که بر اثر سکته در بیمارستان بستری بود، به دیدار اربابش شتافت و در قطعه ۱۶ بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
هدایت شده از دفاع مقدس
حسین_فخری_ای_علمدار_نام_آور_من_امیر.mp3
2.18M
📢 صوت | نوحهخوانی توسط #حسین_فخری
🌴ای علمدار نام آور من امیر لشکر من
🌿آه پیکرت افتاده اندر بر من امیر لشکر من
🌴 #تاسوعا
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
زیارت عاشورا 1.mp3
6M
🚩 قرائت زیارت عاشورا
📢 صوت| حاج #صادق_آهنگران
🌴 دوران #دفاع_مقدس
🌱 ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹ببينيد| السلام عليک يا ابا عبدالله
▪️قرائت بخشی از #زيارت_عاشورا توسط رهبرانقلاب در جمع رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا. ۶۷/۰۵/۲۸
⏳ دوران #دفاع_مقدس
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
📹ببينيد| السلام عليک يا ابا عبدالله ▪️قرائت بخشی از #زيارت_عاشورا توسط رهبرانقلاب در جمع رزمندگان ل
🌴 «روز تاسوعا، حضرت آقا برای عزاداری به جمع رزمندگان لشکر عاشورا آمدند»
📷 خاطره عکس سخنرانی رهبر انقلاب در جمع رزمندگان لشکر عاشورا
🔹عکس و خاطره از : #بهزاد_پروین_قدس
🔹نقل از: مجله #بهمن_آذربایجان، شماره 3
📎 🔹 روز تاسوعای حسینی همه برای حضور آیتالله خامنهای لحظهشماری میکردند. از اول صبح کلیه گردانهای لشکر دسته به دسته سینهزنان به حسینیه اعظم رهسپار شدند. هر گردانی با روش خاص خود، عزاداریکنان وارد حسینیه میشد. حسینیه مملو از رزمندههای عزادار شد. آقا آمدند. با تشریففرمایی ایشان، این فشار چند برابر شد و تعادل دستهها بههم خورد. جمعیت مثل موجی در حسینیه به اینسو و آنسو میرفت. من مشغول عکاسی از آقا بودم.
🔹 وقتی نزدیک آقا رسیدم ایشان رو به طرفم برگردانده و با تبسم سلامی کردند. من سر به زیر جواب سلام را دادم و همین لحظه عکسی زیبا از آقا گرفتم.
🔹 مجلس در تلاطم بود. بالاخره حاج صادق کمالی به جایگاه آمد و از تریبون، هادی نقدی و محمود فتحی را صدا زد. آنها نیروی قد بلندی بودند. کمالی از آنها خواست با دست بلند کردن و هنگ خاص به دستههای عزاداری نظم بدهند و این کاری بود که از دست هرکسی برنمیآمد...
🔹 مداحی ادامه داشت و آقا نشسته اشک میریختند. پس از اتمام عزاداری، آقا برای نیروها سخنرانی کردند.
🔹 آن حضور بسیار پرمعنا بود. هم برای ما و هم برای دشمنان. رئیس جمهور وقتی با آن هیبت و با لباس رزم، در میان رزمندهها میآید یعنی دفاع همچنان باقی است. لشکر عاشورا آن روزها را هیچگاه از یاد نخواهد برد. 1367/5/28
هدایت شده از دفاع مقدس
چرا طلائیه قدمگاه و گوشه ای از حرم حضرت ابوالفضل (ع) است؟ (خاطره گویی مستقیم و بی واسطه) سال 87 در طلائیه.mp3
1.17M
🎙ماجرای عجیب و باورنکردنی از لطف حضرت ابالفضل عباس (ع) به شهدای مفقود طلائیه از زبان شاهد عینی ماجرا، برادر احمدیان از فرماندهان گروه تفحص شهدا
♦️به نیت حاجت روایی و به عشق حضرت ابالفضل العباس (ع) منتشر کنیم.