دفاع مقدس
بر ما ز فراق تو چه گویم که چهها رفت ... 🌷ســردار دلهــا
گاهی تمام جمعیت شهر
همان یک نفری است که نیست...!!!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰توضیحات سردار باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین در خصوص وسایلی که درجریان عملیات تفحص شهدا کشف می شود و پیامهایی که برای امروز ما به همراه دارد؛
[🌿🕊]
•
•
بر خـاڪافتـادےتـا دلمـان
بندِ خـاڪ هاےِ آلوده نشود...🍃
•
•
#شهیدعشـق
هدایت شده از دفاع مقدس
حدیث عاشقی
معراج شهدای تهران
آبان 1374
آن شب درسالن معراج شهدای تهران، وقتی باقی مانده پیکر شهید "مسعود تقی زاده" را روی زمین پهن کردند، همسرش گفت:
- اگر اجازه بدهید، می خواهم مقداری از خاک بدن شوهرم را بردارم.
که اجازه دادند.
جلو که رفت، شروع کرد به گشتن میان استخوان ها. وقتی پرسیدند:
- چیکار می کنی؟
گفت: می خوام از این خاک هایی که ازش باقی مونده، مقداری بردارم.
گفتند: خب بردار، ولی دنبال چی می گردی؟
گفت:
- می خوام از اون جایی که قلبش بوده، خاک بردارم.
شهید "محسن تقیزاده" متولد: 1 آبان 1342 شهادت: بهمن 1361 عملیات والفجر مقدماتی در فکه
بازگشت پیکر: 12 سال بعد، بهمن 1373 شب شهادت حضرت علی (ع)
مزار: بهشت زهرا (س) قطعهی 50 ردیف 47 شمارهی 19
شهید "مسعود تقیزاده" متولد 4 آبان 1337 شهادت 29 آبان 1362 عملیات والفجر 4 در کانی مانگا
بازگشت پیکر: 12 سال بعد، آبان 1374 شب شهادت حضرت زهرا (س)
مزار: بهشت زهرا (س) قطعهی 50 ردیف 44
🆔 @DefaeMoqaddas
✅ کانال "دفاع مقدس"
دفاع مقدس
حدیث عاشقی معراج شهدای تهران آبان 1374 آن شب درسالن معراج شهدای تهران، وقتی باقی مانده پیکر شهید "م
🔸امروز، روز جهانی بغل است...💔
#دفاع_مقدس
🌼«حاج محب» سمعاً و طاعتاً مرید «حاج قاسم» بود
✍️قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد که تصویب شد، با وجود اینکه جنگ پایان یافته و تعدادی از رزمندگان مرزها را ترک کرده بودند، «حاج محب» با توجه به حساسیتی که هنوز در مرزها وجود داشت، در منطقه ماند و با نیروهای خود در «خرمشهر» حضور داشت، تا اینکه متوجه یکسری تحرکاتی از سوی دشمن بعثی شد؛ بنابراین موضوع را سریعاً با شهید «قاسم سلیمانی» فرمانده وقت لشکر ۴۱ ثارالله (ع) در میان گذاشت و «حاج قاسم» هم به وی تأکید کرد که دقت کن و ببین تحرکات دشمن چگونه است و...؛ بر این اساس «حاج محب» متوجه شد که دشمن از خلوتی مرزها سوءاستفاده کرده و میخواهد مجدداً خرمشهر را اشغال کند؛ بنابراین بههمراه رزمندگان مقاومت کرده و از پیشروی نیروهای بعثی جلوگیری کرد و بهاصطلاح خودشان، با دست خالی آنقدر جنگیدند که بعثیها مجبور شدند تا نیروهای ایرانی را با تانک و هلیکوپتر محاصره کرده و سپس به اسارت در بیاورند و «حاج محب» هم جزو رزمندگانی بود که به اسارت یعثیها درآمدند.
«حاج محب» مدتها در اردوگاههای ۱۷ و ۱۸، اسیر مفقوالأثر بود و زیر سختترین و بیرحمانهترین شکنجهها قرار داشت، تا اینکه بعد از تبادل اسرا، متوجه شدیم که وی زنده است. بعد از اینکه «حاج محب» از اسارت برگشت، سردار شهید حاج «قاسم سلیمانی» با توجه به شناختی که از وی داشت، او را وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کرده و سپس بهعنوان جانشین تیپ «سلمان فارسی» در استان سیستان و بلوچستان منصوب کرد؛ «حاج قاسم» شناخت کاملی روی «حاج محب» داشت و «حاج محب» هم سمعاً و طاعتاً مرید «حاج قاسم» بود.
وی با تحمل عوارض ناشی از شکنجههای دوران اسارت و همچنین اثرات گازهای شیمیایی غربیها که به صدام هدیه داده بودند، استقامت کرد و سرانجام سال ۱۳۹۶ همزمان با روز ولادت جانباز دشت کربلا، چشم از دنیای فانی فرو بست و آسمانی شد.
«حاج قاسم» وقتی برای شرکت در مراسم تشییع «حاج محب» به سیستان و بلوچستان آمده بود، از آنجایی که همیشه دغدغه ترویج فرهنگ ایثار و شهادت را داشت، به خانواده حاج محب تأکید کرد که «حاج محب باید از گمنامی دربیاید»؛ چراکه به عقیده سیدالشهدای مقاومت، فرماندهی «حاج محب» تازه شروع شده بود؛ قویتر و زندهتر از قبل.
ستارگان آسمان گمنامی
شهدای اطلاعات و عملیات
لشگر ۱۰ حضرت سیدالشهدا {علیه السلام}
کربلایی ها
از راست =
"شهید احمد رضا عراقی"
شهادت = عملیات کربلای ۸
"شهید ناصر دوّاری"
مجروحیت = عملیات کربلای ۲
شهادت = حدود یک ماه بعد
"شهید مهدی خسرونژاد"
شهادت = عملیات کربلای ۵
"شهید عیسی کره ای"
شهادت = عملیات کربلای ۴
"شهید غلامرضا کیانپور"
شهادت = عملیات کربلای ۵
عکس مربوط به عیادت
رزمندگان واحد اطلاعات و عملیات
لشگر ۱۰ حضرت سیدالشهدا {علیه السلام}
از شهید ناصر دواری است
که مدتی بعد از این عکس
به مقام شهادت رسید
کمتر از چند ماه بعد
همرزمانی نیز که به عیادت او آمده بودند
شهید شدند و به دیدارش شتافتند
و جمعشان در بهشت دوباره جمع شد
روحمان با یادشان شاد
🔹 سلاحهای غنیمتی
⏳ دوران #جنگ_تحمیلی
🌿 ایلام، چنگوله، منطقه عملیاتی والفجر ۵ ، بهمن ماه ۱۳۶۲
▫️چنگوله شهر کوچکی در 45 کیلومتری مهران واقع در نوار مرزی ایران و عراق
📷 عکاس: امیر روشنایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"شهیدان را شهیدان میشناسند"
"گردان زهیر"
ا🇮🇷به یاد سردار شهید داود حیدری فرمانده دلاور گردان زهیر لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع) که در عملیات کربلای ۵ آسمانی شد و به یاد سردار شهید حاج علی اصغر صادقی که مسئولیت گردان را بر عهده گرفت و در عملیات بیت المقدس ۲ به شهادت رسید.
تصاویری ازسردار شهیدحاج علی اصغر صادقی ، و دلاوران گردان زهیر
لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع)
عملیات کربلای ۵
🆔 @DefaeMoqaddas
✅ کانال "دفاع مقدس"
حاجی مهیاری و تانک عراقی
چهارشنبه30تیر1361
شب عیدفطر
شلمچه،عملیات رمضان
حاج مهیاری از پیرمردهای باصفای گردان حبیب بود که بالهجۀ غلیظ اصفهانیش،لازم نبود بپرسی بچۀ کجاست.آن هم به یک پیرمرد با آن سنوسال و آن حاضرجوابی و تندی بگی:حاجی جون بچۀ کجایی؟
اگرهم جرأت میکردی و میپرسیدی،اخم میکرد و درحالی که مثلاً عصبانی شده بود،میگفت:
-بچه خودتی فسقلی.با پنجاه شصت سال سنم به من میگی بچه؟
حاجی مهیاری درعملیات رمضان گُلی کاشت که وِردِ زبان همۀ بچهها شد.شنیدن ماجراهای حاجی،از زبان خودش شیرینتر بود.وقتی از او پرسیدم،گفت:
"صبح روز عملیات،وقتی رسیدیم به کانال پرورش ماهی،خیلی خسته بودم،رفتم توی سایۀ یه تانک که کنار خاکریز بود،استراحت کنم.
همین که نشستم کنارش،متوجه شدم از توی اون سر و صدا میاد.اول فکر کردم بچههای خودمون هستند.بهزور از تانک رفتم بالا.درش باز بود.توش رو که نگاه کردم،دیدم سه تا نرّه خر عراقی دارن با همدیگه زِرزِر میکنند.
سریع یه نارنجک از کمرم درآوردم و ضامنش رو کشیدم.همین که خواستم بندازم توش،دیدم من با این سنوسال که نمیتونم بپرم پایین و در برم.راستش تانکه هم از این "تی-72"ها بود.نویِ نو هم بود.دلم نیومد بترکونمش.
از همون بالا داد زدم و اون بدبختا که ترسیده بودن،شروع کردن به"دخیل الخمینی"(پناه می برم به خمینی) گفتن.بهشون حالی کردم که سرخر رو کج کنند و بیان طرف خاکریز خودمون. آوردم تحویلشون دادم."
وقتی پرسیدم: "با نارنجک چیکار کردی؟"
گفت:"هیچی.چیکار باید میکردم؟حیف بود بتّرکه.ضامنش رو زدم سر جاش و گذاشتم کمرم."
حاج"علیاکبر ژاله مهیاری"پیر جبههها،پدر شهید"علیرضا ژاله مهیاری"،سرانجامش این بود که تا پایان جنگ مردانه و غیرتمندانه حضور پیدا کند.
فرزندش میگفت:"جنگ که تمام شد،پدرم همواره حسرت زیارت کربلا را میخورد تا اینکه چند سالی بعد پایان جنگ،روز 27 فروردین 1371 در آرزوی کربلا،جان به جانآفرین تسلیم کرد و در بهشتزهرا (س)قطعۀ 55 ردیف 101 شمارۀ 4 آرام گرفت.
نقل از کتاب:تبسمهای جبهه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اشاره حاج قاسم به قرارگیری در یک قدمی شهادت در فتح بستان و سیزدهم سال۱۳۶۱ در دستنوشته خود به فرزندش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 احمد آقا کاظمی است.. شهید احمد آقا کاظمی.. ما البته به این فیلم ها نیاز نداریم که بدانیم جنس شهید احمدها چیز دیگری بود. جنسی خدایی، مخلص، خاکی و یگانه..
📽 این فیلم را ببینید از برخورد احمد کاظمی با سربازان. چه گل هایی را ما تقدیم خدا کرده ایم.. چه گل هایی..
🆔 @DefaeMoqaddas
✅ کانال "دفاع مقدس"