🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
🍂🌺🍃🌸🍂🌺🍃
🌺🍃🌸🍂🌺🍃
🍃🌸🍂🌺🍃
🌸🍂🌺🍃
🍂🌺🍃
🌺🍃
🍃
هیاهوی غریب و مبهمی پیچیده در جانم
پرم از حس دلگیری که نامش را نمےدانم
تو اقیانوس سرشار از تلاطمهای آرامی
و من دریاچهٔ اشکی که دائم رو به طغیانم
اگرشعری نوشتم رونویسی از نگاهت بود
که این دیوانگیها را من از چشم تو میخوانم
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
سلام
روزتون بخیر
عیدتون مبارک
میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها بر همه شما اعضای محترم کانال تبریک وتهنیت
دوستان ببخشید 🙏🙏🙏بابت تاخیر شروع کار کانال
✨❄️✨❄️✨❄️✨
✨❄️✨❄️✨
✨❄️✨
✨❄️
💌پُـــســـتِ ایـنـسـتـاگـرامـیِ
#مـادر_بـزرگـوار_شـهـیـد💙
🌸🖋دلـم بـرای خـنـدههـایـت تـنـگ شـده اسـت...
خـیـلـی زیـاد..
دلـم بـرای حـرف گـوش نـکـردن هـای گـاه و بـی گـاه #تـو تـنـگ شـده اسـت...
خـیـلـی زیـاد..
دلـم بـرای صـدا کـردنـهـای جـور واجـورت تـنـگ شـده اسـت :
مـامـا...مـامـان...مـامـی...مـامـان...مـام...
خـیـلـی زیـاد..
دلـم بـرای مـحـاسـن آقـا... تـنـگ شـده اسـت...
خـیـلـی زیـاد..
دلـم بـرای اصـلاح مـوی پـشـت سـرت تـنـگ شـده اسـت...
وقـتـی کـه بـلـنـد بـلـنـد صـدا مـیـزدی : مـامـان بـیـا پـشـت سـرم رو درسـت کـن...
خـیـلـی زیـاد..
دلـم بـرای صـدای مـوتـورت تـنـگ شـده اسـت...
خـیـلـی زیـاد..
دلـم بـرای کـشـتـی گـرفـتـنـت درون خـونـه بـا مـحـسـن تـنـگ شـده اسـت...
خـیـلـی زیـاد..
دلـم بـرای کـادوی روز مـادر کـه بـا دو هـزارتـومـن یـک سـری ظـرف هـای پـلاسـتـیـکـی در دار ، از بـسـاط سـر خـیـابـان بـرای مـن هـدیـه خـریـده بـودی و وقـتـی بـهـت خـنـدیـدیـم جـواب دادی : خـوب دیـگـه بـیـشـتـر از ایـن پـول نـداشـتـم ، تـنـگ شـده اسـت...
خـیـلـی زیـاد..
دلـم بـرای گـل هـای گـلایـل سـفـیـد کـه بـرای هـدیـه روز مـادر بـرام آوردی و بـعـدا فـهـمـیـدیـم از روی تـاج گـل هـمـسـایـه کـه بـعـد پـایـان مـراسـمـات خـتـم شـون گـذاشـتـه بـودنـد کـنـار سـطـل زبـالـه مـحـل ، آن روز چـقـدر بـهـت خـنـدیـدیـم ، تـنـگ شـده اسـت...
خـیـلـی..
چـرا...
آخه چـرا... ایـنـطـوری بـا دل مـن بـازی می کـنـی #مـحـمـدرضـا...
ازت مـیـخـوام امـسـال هـم روز مـادر بـرام یـک هـدیـه بـیـاری کـه مـثـل هـمـیـشـه بـا هـم بـهـش بـخـنـدیـم...
بـه دلـم نـگـاه کـن پـسـر عـزیـزم...
روز مـادر را از طـرف مـن بـه #بـانـو تـبـریـک بـگـو...
روی مـاهـت را مـی بـوسـم.. مـامـان
#شــــهـــیـــدانـــه❤️🕊❤️
#دلـنـوشـتـهی_مـادرِ_بـزرگـوارِ_شـهـیـد📝❤️🌸
#شـهـیـد_مـحـمـدرضـا_دهـقـان_امـیـری
💚🍃 @dehghan_amiri20
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
#دلواپسی_مردان_غربی_برای_زنان_چادربه_سرایرانی.. ⛔️کنت دمارانش کنت دمارانش رئیس سابق جاسوسی فرانسه
#دلواپسی_مردان_غربی_برای_زنان_چادربه_سرایرانی..
⛔️فرانتس فانون
جامعه شناس و فیلسوف فرانسوی: استعمار حداکثر کوشش خود را بر مسئله چادر تمرکز داده است. هر چادری که دور انداخته می شود افق جدیدی را که تا آن هنگام بر استعمارگر ممنوع بود در برابر او می گشاید. پس از دیدن هر چهره بی حجابی امید های حمله ور شدن اشغالگر ده برابر می گردد.
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
کم حرف می زد. سه تا پسرش شهید شده بودند. ازش پرسیدم «چند سالته ،#مادر جان؟» گفت :«هزار سال.» خندیدم . گفت «شوخی نمی کنم. اندازه هزار سال به م سخت گذشته .» صداش می لرزید.
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
کم حرف می زد. سه تا پسرش شهید شده بودند. ازش پرسیدم «چند سالته ،#مادر جان؟» گفت :«هزار سال.» خندیدم
یادمون باشه اینروزا تو تبریک گفتنهای روزمادر به مادرامون
مادران شهدا ته دلشون میلرزه از نبودن بچه هاشون ودلتنگ روزهایی که گونه هاشون بوسیده میشد از طرف فرزندان شهیدشون ولبخندهایی که سراسرشوق واشتیاق بود از تبریک روز مادر
#شهداشرمنده_ایم
#شرمنده_دلتنگی_مادرانتون
✨مهمان شام✨
« زندگینامه و خاطرات شهید سیدمیلادمصطفوی »
#هدایتگری
🌸ابراهیمی دیگر🌸
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
✨💦ازاین دست شوخی ها
💠خمپاره ها مرا دریابید
همراه دایی سعید برای گرفتن شام به فاو رفتیم. موقع برگشتن، دشمن دیوانه وار منطقه رو زیر آتش گرفت. به پایگاه موشکی که رسیدیم بچه ها رو برای گرفتن غذا صدا زدم.
بین سنگر محمود و گروهان بهشتی ایستادم و گفتم: «بیایید بیرون عمو صدام داره بلیت بهشت پخش میکنه».
محمود و مهدی کنار سنگر خودشون نشسته بودند و به کارهای من میخندیدند. همه با قابلمه دور ماشین ایستاده بودند.
بالای باربند رفتم و با صدای بلند فریاد زدم: «اگر با کشته شدن من، پایگاه موشکی پا بر جا میماند، پس ای خمپاره ها مرا دریابید!»
در همین لحظه یه خمپاره ۱۲۰ زوزه کشان در کنار ما منفجر شد! همگی خوابیدند. من هم از روی باربند خودم رو به کف جاده پرت کردم.
بلند شدم خودم رو تکاندم و گفتم: «آهای صدامِ الاغِ زبون نفهم! شوخی هم سرت نمیشه؟ شوخی کردم بی پدر مادر!»
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
❄️✨💦✨❄️
ای که روی تو، بهشت دل و جان است مرا!
ای که وصل تو مراد دل و جان است، مرا!
چون مراد دل و جانم، تویی از هردو جهان
از تو دل برنکنم، تا دل و جان است مرا
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
❣ سلام حضرت #عشق #امام_زمان_مهربانم
گل نرگس نظری کن که جھان #بیتاب است!
روز و شب چشم همه #منتظر ارباب است..
مهدی فاطمه پس #کی به جهان می تابی؟
#نور زیبای تو یک جلوه ای از محراب است...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
🌸🍃
#حدیث_روز
امام صادق علیه السلام
مؤمن از چیز بعداز مرگش استفاده میکند:
۱_فرزندی که برای او دعا کند،
۲_قرآنی که بعداز اوبماند،
۳_درختی که ازوی یادگاربماند،
۴_چاهی که مردم از وی سودبرند
۵_صدقه جاریه
۶_سنت نیکی که مردم از آن استفاده کنند.
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
🍂🌸🍃🌺🍂🌸🍃
دستِ خودم که نیست دلم تنگ میشود
از بی بهانگی ست... دلم تنگ میشود
شرمنده ام که باز تو را شعر کرده ام
دستِ خودم که نیست... دلم تنگ میشود
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
✨💫✨💫✨💫✨💫✨ ✨💫✨💫✨💫✨ ✨💫✨💫✨ ✨💫✨ ✨💫 🌹بِــسْــمِ رَبِّ اَلْــــــشُّـــــــــ⭐️ــــــهَـــــداءِ وَاَلْـ
✨💫✨💫✨💫✨💫✨
✨💫✨💫✨💫✨
✨💫✨💫✨
✨💫✨
✨💫
🌹بِـــسْـــمِ رَبِّ
اَلْــــــشُّــــــــ⭐️ــــــهَـــــداءِ وَاَلْــــصِّـــــدّیـــــقـــــیـــــنْ🌹
🍃📝بـرگـی از فـضـایـل و کـرامـات اهـل بـیـت(ع)
🍁🖋ادامـهی بـخـش : آگـــاهـــی وســــیــــع امــــام(ع)...
حـضـرت سـیّـد الـشـهـداء(ع) در هـمـان سـاعـت نـزد والـی مـدیـنـه رفـت. والـی مـدیـنـه عـرض کـرد :« بـه مـن خـبـر دادنـد دوسـتـان و غـلامـان تـو کـشـتـه شـدنـد!!!خـداونـد بـه شـمـا اجـر بـدهـد ».
امـام حـسـیـن(ع) فـرمـود :« أَمـا إنّـي أدلّـل عـلـی مـن قـتـلـهـم ، فـاشـدد یـدک بـهـم؟؟؟ »؛ « آیـا بـه تـو بـگـویـم چـه کـسـانـی آنـهـا را کـشـتـه تـا آنـهـا را گـرفـتـه و مـجـازات کـنـی؟؟؟ »
عـرض کـرد :« آیـا آنـهـا را مـیشـنـاسـی؟؟؟ » امـام فـرمـود :« آری ، هـمـانـگـونـه کـه شـمـا را مـیشـنـاسـم ». سـپـس بـه مـردی کـه در مـجـلـس حـضـور داشـت ، اشـاره کـرد و فـرمـود :« ایـن هـم بـا آن دزدان بـوده اسـت ». پـس آن مـرد گـفـت :« ای پـسـر رسـول خـدا چـگـونـه مـرا مـیشـنـاسـی کـه مـن بـا آنـهـا بـودم؟!؟ درحـالـی کـه شـمـا در آن حـوالـی نـبـودیـد و حـضـور نـداشـتـیـد!!!» حـضـرت فـرمـود :« اگـر هـمـهٔ جـزئـیـات را بـگـویـم ، آیـا تـصـدیـق مـیکـنـی؟؟؟» آن مـرد گـفـت :« آری حـتـمـا تـصـدیـق مـیکـنـم». پـس امـام حـسـیـن(ع)فـرمـود :« خـارج شـدیـد از مـدیـنـه ، درحـالـی کـه بـا فـلانـی و فـلانـی بـودیـد و بـیـن شـمـا ، چـهـار نـفـر از دوسـتـان والـی بـود و بـقـیـه شـمـا از اهـل حُـبـشـان (تـیـرهای از سـودان) بـودنـد کـه در مـدیـنـه سـاکـن هـسـتـنـد ». والـی بـه آن مـرد گـفـت :« راست بـگـو و الا بـه خـدای قـبـر و مـنـبـر (مـرقـد مـطـهـر و مـنـبـر پـیـامـبـر اکـرم «ص») هـر آیـنـه گـوشـت بـدنـت را بـا تـازیـانـه جـدا کـنـم ». آن مـرد گـفـت :« بـه خـدا سـوگـنـد امـام حـسـیـن(ع) راست مـیگـویـد ؛ بـه گـونـهای کـه گـویـا بـا مـا بـوده اسـت ». پـس والـی هـمـه آن دزدان را جـمـع کـرد و هـمـگـی اقـرار کـردنـد.
پـس گـردن هـمـه آنـان را زد...💚💚💚
👈ادامـــه دارد...
❣🍂 @dehghan_amiri20
🌺🕊
امام خامنه ای حفظه الله:
او #حسین_خرازی سردار رشید اسلام و پرچمدار جهاد و شهادت بود كه با ذخیرهای از ایمان و تقوا و جهاد و تلاش شبانهروزی برای خدا و نبرد بیامان با دشمنان اسلام، در آسمان شهادت پرواز كرد و بر آستان رحمت الهی فرود آمد و به لقاءالله پیوست.
درود بر او و بر همه همسنگرانش كه خود نامش حسین بود و لشكرش نیز همنام مولایش امام حسین(علیه السلام)....
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
💦شهید حسین خرازی درسال ۱۳۳۶ در اصفهان متولد شد. در سال ۱۳۵۵ پس از اخذ دیپلم طبیعی برای طی دوران سربازی به مشهد اعزام گشت. او ضمن گذراندن دوران خدمت، فعالانه به تحصیل علوم قرآنی در مجامع مذهبی مبادرت ورزید. از همان روزهای اول انقلاب در کمیته دفاع شهری مسئولیت پذیرفت و برای مبارزه با ضد انقلاب داخلی و جنگهای کردستان قامت به لباس پاسداری آراست و لحظهای آرام نگرفت.
❄️در سال۱۳۶۰ پس از آزادسازی بستان تیپ امام حسین (علیه السلام) را رسمیت داد که بعدها با درخشش او و نیروهایش در رشادتها و جانفشانیها، به لشگر امام حسین (علیه السلام) ارتقا یافت. حسین شخصاً به شناسایی میرفت و تدبیر فرماندهیاش مبنی بر اصل غافلگیری و محاصره بود
💦علاوه بر داشتن تدبیر نظامی، شجاعت کمنظیری داشت. معتقد به نظم و ترتیب در امور و رعایت انضباط نظامی بود و در آموزش نظامی و تربیت نیروهای کارآمد اهتمام میورزید. حساسیت فوقالعاده و دقت زیادی در مصرف بیتالمال و اجرای دستورات الهی داشت.
❄️در عملیات کربلای ۵ زمانی که در اوج آتش توپخانه دشمن، رساندن غذا به رزمندگان با مشکل مواجه شد حاج حسین خود پیگیر این امر گردید و انفجار خمپارهای این سردار بزرگ را در روز جمعه ۱۳۶۵/۱۲/۸به سربازان شهید لشگر امام حسین (علیه السلام) پیوند داد و روح عاشورایی او به ندبه شهادت، زائر کربلا گشت و بنا به سفارش خودش در قطعه شهدا و در میان یاران بسیجیاش میهمان خاک شد.
#شهیدحاج_حسین_خرازی
#سالروزشهادت
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
💦شهید حسین خرازی درسال ۱۳۳۶ در اصفهان متولد شد. در سال ۱۳۵۵ پس از اخذ دیپلم طبیعی برای طی دوران سربا
✨💦راننده ی قايق....
#فرماندهی_ازآن_توست_یاحسین
يك روز قرار بود تعدادي از نيروهاي لشگر امام حسين (علیه السلام) با قايق به آن سوي اروند بروند. حاج حسين به قصد بازديد از وضع نيروهاي آن سوي آب، تنهايي و به طور ناشناس در ميان يكي از قايقها نشست و منتظر ديگران بود. چند نفر بسيجي جوان كه او را نميشناختند سوار شده، به او گفتند: «برادر خدا خيرت بدهد ممكن است خواهش كنيم ما را زودتر به آن طرف آب برساني كه خيلي كار داريم.» حاج حسين بدون اينكه چيزي بگويد پشت سكان نشست، موتور را حركت داد. كمي جلوتر بدون اينكه صورتش را برگرداند سر صحبت را باز كرد و گفت: «الان كه من و شما توي اين قايق نشستهايم و عرق ميريزيم، فكر نميكنيد فرمانده لشگر كجاست و چه كار ميكند؟» با آنكه جوابي نشنيد، ادامه داد: «من مطمئنم او با يك زيرپوش، راحت داخل دفترش جلوي كولر نشسته و مشغول نوشيدن يك نوشابه تگري است! فكر ميكنيد غير از اين است؟» قيافه بسيجي بغل دستي او تغيير كرد و با نگاه اعتراضآميزي گفت: «اخوي حرف خودت را بزن». حاج حسين به اين زوديها حاضر به عقبنشيني نبود و ادامه داد. بسيجي هم حرفش را تكرار كرد تا اينكه عصباني شد و گفت: «اخوي به تو گفتم كه حرف خودت را بزن، حواست جمع باشه كه بيش از اين پشت سر فرمانده لشگر ما صحبت نكني اگر يك كلمه ديگر غيبت كني، دست و پايت را ميگيرم و از همين جا وسط آب پرتت ميكنم.» و حاج حسين چيزي نگفت. او ميخواست در ميان بسيجي باشد و از درد دلشان با خبر شود و اينچنين خود را به دست قضاوت سپرد.
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺