آنکس که سرت برید غمخوار تو اوست
وان کت کلهی نهاد طرار تو اوست
آنکس که ترا بار دهد بار تو اوست
وآنکس که ترا بی تو کند یار تو اوست
🌸 @Dehghan_amiri20🌸
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
آنکس که سرت برید غمخوار تو اوست وان کت کلهی نهاد طرار تو اوست آنکس که ترا بار دهد بار تو اوست وآن
در #ملکوت اعلا کسی
جز #شهید زنده نیست
و #حیات دیگران اگر هم باشد به
طفیلی #شهداست
شبتون بخیر
التماس دعا
🌸 @Dehghan_amiri20🌸
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
🌸اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصوُبُ
از فکر گناه پاک بودن عشق است
از هجر تو سینه چاک بودن عشق است
آن لحظه که راه میروی آقا جان
زیر قدم تو خاک بودن عشق است
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
🌸 @Dehghan_amiri20🌸
💦✨💦✨
امام حسین علیه السلام:
با گذشت ترین مردم،کسی است که درزمان قدرت داشتن،گذشت کند
🌸 @Dehghan_amiri20🌸
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
ای دل من! سر مزن بر سینه اینسان ناشکیبا
لحظهای دیوانه جان! آرام بنشین خواهد آمد
#قصه_ما_به_سر_نرسیده_است
#مادر همچنان منتظر تکه استخوانی از فرزند است...
صبوری دل تنگ مادران شهدا زیرلب بفرست #صلوات
🌸 @Dehghan_amiri20🌸
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
🍃راه ورسم نوجوانی در سیره شهدا
💦دائمالوضوبودن
آخر شب بود. نشسته بود لب حوض داشت وضو میگرفت. مادر بهش گفت: پسرم! تو که همیشه نمازت رو اول وقت میخوندی، چی شده که... ؟! البته ناراحت نباش، حتماً کار داشتی که تا حالا نمازت عقب افتاده. محمدرضا لبخندی زد و بعد از اینکه مسح پاشو کشید گفت: «الهی قربونت برم مادر! نمازم رو سر وقت، مسجد خوندم. دارم تجدید وضو میکنم تا با وضو بخوابم؛ شنیدم هر کس قبل از خواب وضو بگیره و با وضو بخوابه، ملائکه تا صبح براش عبادت مینویسن».
نوجوان
#شهید_محمدرضا_میداندار
از مجموعۀ هم¬کلاسی آسمانی، ۵_۲_۴۱ ص۴۷
سلمان فارسی
از رسول خدا ص شنیدم: «هرکس شبها باوضو بخوابد، مثل این است که تمام شب را عبادت خدا کردهاست.»
📚حلیةالمتقین، ص۱۶۵
🌸 @Dehghan_amiri20🌸
🌹بسم رب الشهدا والصدیقین🌹
🍃📝برگی از فضایل و کرامات اهل بیت(ع)
🌷پیامبر(ص) با سراقه:
قریش تعیین کرد،به کسی که پیامبر را در راه مدینه دستگیر کند،صد شتر بدهد.
از این رو،سراقه به جست و جوی پیامبر(ص) پرداخت و به آن حضرت رسید.
پیامبر(ص) فرمودند:"خدایا شر سراقه بن مالک را به هر چه می خواهی،از من دور دار".
خدای متعال دعای او را مستجاب کرد و پاهای اسب سراقه را در زمین فرو برد.
وی به پیامبر(ص) گفت:"مصیبتی که به پاهای اسب من رسید،از سوی توست. خدا را بخوان تا اسبم را رها کند؛ به جان خودم سوگند،اگر خیری از من به شما نرسد،شری نیز از من به شما نخواهد رسید".
پیامبر(ص)دعا کرد و خدا اسب او را رهانید. ولی وی از سو قصد خود به پیامبر(ص) رویگردان نشد و دیگر بار به تعقیب پیامبر(ص) پرداخت.
از این رو دوباره پاهای اسبش در زمین فرو رفت و از پیامبر(ص) خواهش کرد که اسبش را رها کند.
پیامبر(ص) دعا کرد و اسب او رها شد. سراقه بار سوم نیز پیامبر(ص) را تعقیب کرد که این بار هم پاهای اسبش در زمین فرو رفت. باز به پیامبر(ص) متوسل شد و اسبش نجات یافت. وی به پیامبر(ص) رو کرد و گفت:"ای محمد،این شتر من است که در برابر توست. غلام من نیز با اوست. اگر به سواری یا شیر او نیاز داشتی،از آن استفاده کن و این تیر از ترکش من نشانه است. من بر می گردم و به تعقیب تو نمی آیم".
پیامبر(ص) فرمودند:"ما به مال تو نیازی نداریم".
👈ادامه دارد...
🌹 @dehghan_amiri20 🌹