eitaa logo
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
1.2هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
2.8هزار ویدیو
96 فایل
🕊بنام‌اللہ🕊 🌸شہید محمدرضا دهقان امیرے🌸 🌤طلوع:1374/1/26 🕊شہادت:1394/8/21 💌پیامے‌ازجانب🌼 #نعم_الرفیق 🌼: ✾اگردلتان‌گرفت‌یادعاشوراڪنید ✾ومطمئن‌باشیدڪہ‌تنہابایادخداست‌ڪہ‌دلہاآرام‌مے‌گیرد. خادم ڪانال: @shahid_dehghan_amiri ادمین تبادل: @ashegh_1377
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ مردانه مبارزه کن اگر اهل مبارزه ای، وگرنه با کسی اسطوره نمی شود... ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈
🖤 🖤 نعمتی بهتر و بالاتر از میشناسید؟! امیرالمومنینﷺ‌ با همان امتحان شد... اول‌مظلوم.... ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥ کی می رسد روزی که دورت را گرفته باشیم و تو تماشایمان کنی یابن الحسن جان💔 بحق پهلوی شکسته فاطمه اللهم عجل لولیک الفرج ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌧 🌧 ختم قرآن براے تعجیل در ظہور بہ نیابت از: شہید محمدرضا دهقان‌ امیرے صفحہ : 150 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🦋 #رمان_محمد_مہدے 🦋 قسمت 61 💠 ساسان اومد کنارم نشست من همچنان تو تعجب بودم خیلی هم تعجب کرده بودم!
🦋 🦋 قسمت 62 🔰تا اینکه خانم معلم اومد سمت من و ساسان ! دیگه داشتم از هیجان می مردم، قلبم خیلی تند داشت می زد زیر چشمی مراقب ساسان هم بودم ، دستپاچه شده بود... خدایا ، یعنی میشه جایزه رو من بگیرم؟ اخه این جایزه یه لذت دیگه داشت از بقیه جایزه هایی که خانم معلم یا پدر و مادرم برای خریده بودن متفاوت تر بود 👌 جایزه ای که خود خدا به من داده! چون سوال درباره خدا رو جواب داده بودم 🔰 یاد صحبتهای یکی از مشاورین دینی تو تلویزیون به معلم ها و خانواده ها افتادم که داشت می گفت یکی از بهترین راه های تشویق بچه ها به سمت خدا و دین ، تعیین یک سری وظایف از جمله پاسخ به سوال یا نمازخواندن یا هرچیز دیگه و بعد اون ، هدیه دادن به کسانی که خوب انجام دادن ، هست با این راه بچه ها با ذوق و شوق مسائل دینی خودشون رو یاد می گیرن و یه انگیزه بالایی براشون پیدا میشه بابا هادی هم همیشه برای من از این کارها میکنه دوچرخه ای که خونه دارم رو به خاطر یاد گرفتن تفسیر سوره ناس و فلق طبق تفسیر حاج اقا قرائتی ، برام خریده بود همه اینها داشت تو ذهن من مرور میشد و خانم معلم هم لحظه به لحظه داشت نزدیک تر میشد... ❇️ نگاه همه بچه ها اومد سمت ما دیگه هرچی چشم تو کلاس بود ، داشت من و ساسان و کادوی داخل دست های خانم معلم رو نگاه می کرد... یه کادو بیشتر نبود، یا می رسید به من یا ساسان اما کدوم یکی از ما ؟ اصلا جایزه چی می تونست باشه ؟؟؟ به نظر نمی رسید اسباب بازی باشه اما اصلا هرچی که باشه ، مهم این هست که جلوی جمع جایزه می گیرم ✅ خانم معلم اومد جلوی من و ساسان و ایستاد. نگاهی به من کرد ، پیش خودم و تو دل خودم گفتم آخ جااااااااااااااان مال من شد! ✳️ یهو دیدم نگاه خانم معلم رفت سمت ساسان... حالا این نوبت ساسان بود که بیشتر دست و پاش رو گم کنه... یعنی جایزه داشت به ساسان می رسید؟؟؟ ✳️ تا اینکه خانم معلم یک مرتبه اسم من رو صدا زد! یعنی وااااااااااااااااااااااااای جایزه برای من شد ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 🖤 حلالم کن این همه درد طاقت آوردی بخاطر علی زمین خوردی🖤 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈
🌼 🌼 گاهی با رفقا قرار می گذاشت و باهم به گشت و گذار می رفتیم، یک بار که به کوه های شیان رفته بودیم بعد از کلی تحرک و شیطنت به زور عابربانکش را گرفتم و گفتم که همین امروز باید ما را مهمان کنی، حرص میخورد که پولهایش را جمع کرده تا موتور بخرد، من هم اذیتش کردم و گفتم که نگران نباش، با صد تومن آدم کسری نمی آورد برای خرید موتور..!! خودم برایت صد تومن تخفیف میگیرم. عاشق موتور بود، به خانواده اش قول داده بود تا پول هایش را پس انداز کند که موتور دلخواهش را بخرد. ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈
🌴 🌴 عباس شد ستاره دنباله دار تو تا کربلا رسید، و در کربلا شکست یک عمر گریه کردی و گفتی فقط حسین ای مادر بهشت تو را غصه ها شکست شنبه های ام البنینی🌴 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 🥀 ✍️حالت عجیب ادواردو آنیلی تنها وارث کارخانه لامبورگینی با امام خمینی! 🔶 به مناسبت ۱۵ نوامبر سالروز شهادت ادواردو آنیلی میلیاردر ایتالیایی 🥀 شادے روح شہدا صلوات 🥀 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈
🟢آلمان هم به دستورات اسلام رسید ❌ ‏اینقدر آزار و اذیت زنهای آلمانی در قطارها زیاد شده که حزب سبز آلمان (در شهر برلین) میخواهند واگن‌های مخصوص زنان را راه‌اندازی کنند، همون‌هایی که تا دیروز به ما می‌گفتند شما سخت گیرید در پایان به این نتیجه رسیدند. ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈
❌ اولا عربستان غلط اضافی کرد چنین مراسمی گرفت ❌ ثانیا شما چرا داری عکس ها و فیلمهای همون غلط رو پخش می کنی ⁉️ 👈 نمی دونی اشاعه فحشا خودش گناهه ⁉️⁉️ ❌ قبح یک عمل زشت رو نشکنیم... 💠 «ان الذین یحبون ان تشیع الفـحشة فی الذین ءامنوا لهم عذاب الیم فی الدنیا والاخرة...؛ (نور / 19) کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد عذاب دردناکی برای آنها در دنیا و آخرت است، و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید.» ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ دقت کردید دیگه جمعه ها و آخر هفته ها از این خبرا نیست...؟!! قدر ندانستیم؛ ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀🖤❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌧 🌧 ختم قرآن براے تعجیل در ظہور بہ نیابت از: شہید محمدرضا دهقان‌ امیرے صفحہ : 151 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🦋 #رمان_محمد_مہدے 🦋 قسمت 62 🔰تا اینکه خانم معلم اومد سمت من و ساسان ! دیگه داشتم از هیجان می مردم،
🦋 🦋 قسمت 63 🔰 خیلی از درون خوشحال بودم ، اصلا نتونستم جلوی خودمو بگیرم و خنده روی لبهام نشست تا خانم معلم من رو صدا کرد، بلند شدم ، آماده بودم آماده بودم برای اینکه خانم معلم کادو رو به من بده دستهاش رو آورد جلو کادو رو به من داد و گفت: 👌 پسر عزیزم محمد مهدی جان، شما و ساسان جان بهترین جواب ها رو دادین اما از اونجایی که شما و ساسان جان دوست های خیلی خوبی با هم هستین ، این جایزه رو شما به اقا ساسان بده که جوابش از نظر من بهتر بود من میخوام شما جایزه رو به ساسان بدی ، بیا عزیزم!!! حالا قیافه ساسان دیدنی بود! از ذوف زیاد به نفس زدن افتاد !!! ✅ این حرفها رو که شنیدم، کمی جا خورم ، نمی تونم بگم زیاد ناراحت شدم ، نه چون واقعا ساسان رو هم دوست داشتم و دلم میخواست اون هم برنده بشه ولی هر کسی تو هر سن و سالی دوست داره خودش برنده بشه اما من با همون حالت خنده ، جایزه رو گرفتم و دو دستی تقدیم ساسان کردم و بهش گفتم مبارکت باشه بهترین دوست من! ✳️ ساسان هم با ذوق زیاد جایزه رو از من گرفت و از خانم معلم تشکر کرد و جایزه رو سریع گذاشت روی میز و من رو از ته دل بغل کرد و گفت از تو هم ممنونم که همیشه کمکم می کنی ⏺ خانم معلم که داشت این صحنه ها رو می دید رو به بچه های کلاس کرد و گفت حالا همه برای محمد مهدی و ساسان دست بزنین!! 💠 اینقدر این ماجراها سریع گذشت که ما اصلا نفهمیدیم کی زنگ خورد! ساسان جایزه رو بدون اینکه باز کنه گذاشت تو کیفش و با هم رفتیم زنگ تفریح الان دیگه منم خوشحال بودم از اینکه جایزه به ساسان رسیده بود هرچی باشه اون بیشتر به این روحیه گرفتن نیاز داشت من بالاخره پدرم و مادرم برام زیاد کادو میخرن برای این چیزها، اما ساسان با اون وضع خانوادش خیلی بیشتر از من به جایزه نیاز داشت تا بتونه با ذوق و شوق بیشتر مسائل دینی رو یاد بگیره 🔰 تو زنگ تفریح باز بهش تبریک گفتم ولی هنوز برام جای سوال بود که واقعا جواب این سوال رو ساسان از کجا گرفته بود؟ آیا تو کتابی خونده بود؟ یا تو تلویزیون شنیده بود؟ یا مادرش بهش گفته بود؟؟؟ اما چون می دونستم ناراحت میشه، ازش سوال نکردم ❇️ زنگ آخر خورد و طبق معمول باباهادی اومد دنبال من و قبلش هم ساسان با مادرش رفته بود من تو ماشین مدام به فکر ماجرای امروز بودم و اصلا حرف نمی زدم تا اینکه پدرم گفت ... ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💜 💜 نام عــــلــــــی بر طرف کننده غم هاست پس اگر خسته جانی بگو یـــــاعـــــلـــــی(علیه السلام) یکشنبه های علوی💜 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
♥ 👌 ویژه ✅ اگه امروز برای امامت صدقه ندادی،همین الان اقدام کن 👆به دیگران هم یاداوری کن ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
🕊 🕊 ✍ گذشته و آینده را رها کن 🔹ﺑﺒﺮ ﮔﺮﺳﻨﻪ‌‌ای ﻣﺮﺩﯼ ﺭﺍ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﯽ‌کند. 🔸ﺁﻥ ﻣﺮﺩ‌ ﺩﻭﺍﻥ‌ﺩﻭﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔﻮﺩﺍﻟﯽ ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯽ‌ﺭﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﯿﺐ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺭﻫﺎ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ. 🔹ناگهان ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺗﻤﺴﺎﺣﯽ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻬﺎﯼ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺩﻫﺎﻥ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺍﻭست. 🔸ﺩﺭ ﻧﯿﻤﻪ ﺭﺍﻩ ﺷﯿﺐ ﮔﻮﺩﺍﻝ، ﻣﺮﺩ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻮﺗﻪ ﺗﻤﺸﮑﯽ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﺩ ﻭ ﻣﮑﺚ ﻣﯽ‌کند. 🔹با خود می‌گوید: ﺑﺎﻻ ﺑﺮﻭﻡ ﯾﺎ ﭘﺎﯾﯿﻦ؟ 🔸سپس ﻣﺘﻮﺟﻪ می‌شود ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺗﻪ ﭼﻨﺪ ﺩﺍﻧﻪ ﺗﻤﺸﮏ ﺧﻮش‌رنگ ﺁﻭﯾﺰﺍﻥ ﺍﺳﺖ. 🔹ﺑﻪ ﺧﻮﺩ می‌گوﯾﺪ: بگذار ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﺯ ﻟﺬﺕ ﺍﯾﻦ ﺩﺍﻧﻪ‌ﻫﺎﯼ ﺗﻤﺸﮏ ﺑﻬﺮﻩ ﺑﺒﺮﻡ ﻭ ﺍﺯ ﻓﮑﺮ ﺑﺒﺮ ﻭ ﺗﻤﺴﺎﺡ ﺩﻭﺭ ﺑﺎﺷﻢ. 🔸سپس ﺩﺍﻧﻪ‌ﻫﺎﯼ ﺗﻤﺸﮏ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻟﺬﺕ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺍﻧﻪ‌ﺩﺍﻧﻪ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﯽ‌ﮔﺬﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺑﺒﺮ ﭘﺸﺖ‌ﺳﺮ ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺗﻤﺴﺎﺡ ﭘﯿﺶ ﺭﻭ. 🔹ﺑﺒﺮ را ﯾﮏ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﮔﺮﺳﻨﻪ در نظر بگیرید ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺩﺭ ﭘﯽ شماست ﻭ ﺗﻤﺴﺎﺡ را ﯾﮏ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ شماست. 🔸ﺩﺍنه‌ﻫﺎﯼ ﺗﻤﺸﮏ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﺎبید. ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺯندگی‌کردن، ﻫﻤ‌ﻨﻮﺍﻭﻫﻤ‌ﺰﻣﺎﻥ‌ﺷﺪﻥ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺎﺋﻨﺎﺕ ﺍﺳﺖ. 🔹ﻋﻘﺐ‌ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ ﻭ ﺟﻠﻮﺍﻓﺘﺎﺩﻥ شما، سمفوﻧﯽ ﮐﺎﺋﻨﺎﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ‌ﻫﻢ ﻧﻤﯽﺭﯾﺰﺩ. ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 🌼 تــمـــام سعادت خلاصه شده در یک واژه آن هم شهیــ🌷ـــد ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
🌸 🌸 پرچم به دست توست جمع است خاطرم با تو مهم نیست همه حرف و حدیث ها ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👓 چطور های مذهبی با اعتقادات مردم بازی می‌کنند! ❗️ از زبان یک جوان با ظاهری متفاوت! 🔹 بسیاری از مردم اشکالات متعدد این نوع بلاگری مذهبی را می‌دانند ولی مشخص نیست چرا حوزه فکر عاجلی برای این قضیه ندارد😔 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
و دل را خانه‌ی علی کن! که خانه‌ی علی را فاطمه(س) جارو میزند..🖤 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈ @dehghan_amiri20 ┈•••••✾•••❀♥❀•••✾•••••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا