eitaa logo
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
1.3هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
96 فایل
🕊بنام‌اللہ🕊 🌸شہید محمدرضا دهقان امیرے🌸 🌤طلوع:1374/1/26 🕊شہادت:1394/8/21 💌پیامے‌ازجانب🌼 #نعم_الرفیق 🌼: ✾اگردلتان‌گرفت‌یادعاشوراڪنید ✾ومطمئن‌باشیدڪہ‌تنہابایادخداست‌ڪہ‌دلہاآرام‌مے‌گیرد. خادم ڪانال: @shahid_dehghan_amiri ادمین تبادل: @ashegh_1377
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹☘خاطرات یک سربازعراقی 🔸️یه پسر بچه رو گرفتیم که ازش حرف بکشیم آوردنش سنگر من خیلی کم سن و سال بود. بهش گفتم: مگه سن سربازی توی ایران هجده سال تمام نیست؟ سرش را تکان داد. گفتم: تو که هنوز هجده سالت نشده! بعد هم مسخره اش کردم و گفتم: شاید به خاطر جنگ ، امام خمینی کارش به جایی رسیده که دست به دامن شما بچه ها شده و سن سربازی رو کم کرده؟ 🔹️جوابش خیلی من رو اذیت کرد. با لحن فیلسوفانه ای گفت : سن سربازی پایین نیومده ، سن پایین اومده.😊 🕊🌷 🌿🌸|• @Dehghan_amiri20
💠✨ 📛️از صلیب سرخ آمده بودند اردوگاه اسرا گفتند: در اردوگاه شما را شکنجه تان می‌کنند یا نه؟ همه به آقا سید نگاه کردند ، ولی آقا سید چیزی نگفت مأمور صلیب سرخ گفت: آقا شما را شکنجه می‌کنند یا نه؟ ظاهراً شما ارشد اردوگاه هستید. آقا سید باز هم حرفی نزد. پس شما را شکنجه نمی‌کنند؟ آقا سید با اون محاسن بلند و ابهت خاص خودش سرش پایین بود و چیزی نمی گفت. نوشتند اینجا خبری از شکنجه نیست. افسر عراقی که فرمانده اردوگاه بود ، آقای ابوترابی را برد تواتاق خودش گفت: تو بیشتر از همه کتک خوردی ، چرا به اینها چیزی نگفتی؟ آقای ابوترابی برگشت فرمود: ما دو تا مسلمان هستیم با هم درگیر شدیم ، آنها کافر هستند دو تا مسلمان هیچ وقت شکایت پیش کفار نمی‌برند. فرمانده اردوگاه کلاه نظامی که سرش بود را محکم به زمین کوبید و صورت آقا سید را بوسید بعدش هم نشت روی دو زانو جلو آقا سید و تو سر خودش می زد می گفت : شما الحق 🍂🍃 هستید. 🦋 🌺 💟🍃|• @Dehghan_amiri20