eitaa logo
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
1.3هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
96 فایل
🕊بنام‌اللہ🕊 🌸شہید محمدرضا دهقان امیرے🌸 🌤طلوع:1374/1/26 🕊شہادت:1394/8/21 💌پیامے‌ازجانب🌼 #نعم_الرفیق 🌼: ✾اگردلتان‌گرفت‌یادعاشوراڪنید ✾ومطمئن‌باشیدڪہ‌تنہابایادخداست‌ڪہ‌دلہاآرام‌مے‌گیرد. خادم ڪانال: @shahid_dehghan_amiri ادمین تبادل: @ashegh_1377
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺کلام شهید میگفت: امـام باید فقط فڪر کند ما امامیم و هر فکـری کرد ما باید عـمل کنیم او فکــرهای بزرگی دارد و باید دستهای خـوبی داشــــته باشد. 🌹 @Dehghan_amiri20 🌹
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🍃🌹عاشقانه به سبک شهدا.... 💠شهادتت مبارک با چند تا از بچه های سپاه توی یه خونه ساکن شده بودیم. یه روز که حمید از منطقه اومد به شوخی گفتم: «دلم می خواد یه بار بیای و ببینی اینجا رو زدند و من هم کشته شدم. اون وقت برام بخونی، فاطمه جان شهادتت مبارک!» بعد شروع کردم به راه رفتن و این جمله رو تکرار کردم. دیدم از حمید صدایی در نمیاد. نگاه کردم دیدم داره گریه می کنه، جا خوردم. گفتم: «تو خیلی بی انصافی هر روز می ری توی آتش و من هم چشم به راه تو. اون وقت طاقت اشک ریختن من رو نداری و نمی ذاری من گریه کنم حالا خودت نشستی و جلوی من داری گریه می کنی؟» سرش رو آورد بالا و گفت: «فاطمه جان به خدا قسم اگه تو نباشی من اصلاً از جبهه بر نمی گردم». نیمه پنهان ماه، صفحه۳۳ مقام معظم رهبری زن و شوهر هرچه بیشتر به هم محبت کنند زیادی نیست. آن جایی که محبت هرچه زیاد شود ایرادی ندارد، محبت زن و شوهر است. هرچه به هم محبت کنید خوب است و خود محبت هم اعتماد می آورد. مطلع عشق، صفحه ۶۸ 🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
✨🌺خون سرد🌺✨ صبح زود حمید می خواست بره بیرون. براش تخم مرغ آب پز کرده بودم. وقتی رفتم از روی گاز بردارم احسان اومده بود پشت سرم وایساده بود. همین که برداشتم آبِ جوش ریخت پشت گردنش. هم عصبانی بودم که اومده تو آشپزخونه، هم ترسیده بودم که نکنه طوریش بشه. حمید سریع خودشو رسوند توی آشپزخونه و با خون سردی بهم گفت: «آروم باش. تا تو آروم نشی بچه رو نمی برم دکتر». این قدر با نرمی و خون سردی باهام حرف زد تا آروم شدم. یه هفته ی تموم می بردش دکتر. بهم می گفت: «دیدی خودتو بی خود ناراحت کردی، دیدی بچه خوب شد». 🌱🌸 🌷🕊 💫 🥀 💟🍃|• @Dehghan_amiri20