eitaa logo
دهڪده ‌مثبت
2.3هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
10 فایل
یه دهڪده مثبت، تا توے اون یه زندگی آروم‌ و بدور از افڪار منفی رو تجربه ڪنی(جلسات روزاے زوج رو از دست ندین)♥️ پیشنهادات وارسالی‌هاے زیباتون رو اینجا می‌خونم🌱 @Goolnarjes313 https://harfeto.timefriend.net/16851976543119 لطفامعرفی‌مون کن @Dehkade_mosbat
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام به همگی🥰 وقت‌‌تون بخیر و شادی امروز جوایز برنده‌هاے دومین مسابقه ارسال شد. ان‌شاءالله خیر و برکت براتون داشته باشه. 😇مژده به همه‌ے عزیزان، پایان جلسه پانزدهم؛ سومین برگزار خواهد شد. مطالب رو دنبال کنید و از مسابقه بعدیمون جانمونید🚶‍♂ ___________________ @Dehkade_mosbat
✨✨✨✨✨✨✨ 🪁🎈🪁🎈🪁 (بخش‌‌‌چهارم) دوره معجزه‌آساے تکنیک‌های موفقیت دکتر شاهین فرهنگ. راهکارها و روش‌هایی براے زندگی متفاوت و سالم و خلق تفکرے مثبت و نو. ✨✨✨✨✨✨✨ ___________________ @Dehkade_mosbat
🏜🏝🏜🏝🏜🏝🏜 🤔حسن بصری رو می شناسین؟ در سریال "جابر بن حیان"، اون پولداره که دزده می‌خواست دخترش رو بگیره، اون حسن بصرے بود. حسن بصرے داشت می‌مُرد. شاگردان بسیار بزرگی هم ایشون تربیت کردند و به اسلام تحویل دادند. 🌱یکی از شاگرداے ایشون در لحظات آخر از ایشون پرسید: "استاد؛ می‌خوام از شما بپرسم که استاد‌هاے شما در طول زندگی چه کسانی بودند؟ "حسن بصری گفت: "من در طول زندگی اساتید زیادے داشتم ولی سه نفر بهترین و اساسی ترین استاداے زندگیم بودند. 🥷اولین استاد من یک راهزن بود! هر شب می‌رفت که قافله‌اے رو بدزده و مسیرے رو ببنده و چیزے به طورش نمی‌خورد! صبح که می‌دیدمش می‌پرسیدم دیشب راهزنی کردی؟ سد راه قافله‌اے شدے؟ می‌گفت نه. دیشب که چیزے نصیبم نشد ولی امشب ان‌شاءالله و به لطف خدا یه قافله بهمون می‌خوره! و هرشب کارش همین بود که بره و دست خالی برگرده و بگه به لطف خدا فردا یه قافله میزنیم! و لطف خدا! 🥲[حسن بصری میگه] من خیلی عبادت می‌کردم ولی نمی‌دیدم که این عبادت‌ها ما رو با خدا رفیق کرده باشه. احساس نمی‌کردم به خدا نزدیک شدم. یک استاد بزرگ من این راهزن بود که به من یاد داد که اگر به نتیجه هم نمی‌رسیم، آنقدر ادامه بده و به لطف خدا امیدوار باش که به نتیجه برسی. ___________________ @Dehkade_mosbat
🏜🏝🏜🏝🏜🏝🏜   🦮استاد دوم من یک توله سگ بود. 🌊 یک روز داشتم از مسیرے عبور می‌کردم و بسیار تشنه بودم. رودخانه بود. رفتم کنار رودخانه آب بخورم. توله سگی هم تشنه بود و آمد که آب بخوره. وقتی به کنار رودخانه آمد تصویر خودش رو توے آب میدید. از تصویر خودش میترسید، پارس می‌کرد و عقب‌عقب می رفت. 4، 5 بارے جلو آمد و از ترس به عقب برگشت. 🤔بعد فکر کرد که این چاره‌ے کار نیست و اگر می‌خواد رفع تشنگی بکند، باید مانع را از سر راه بردارد. باید با اون مانع خودش رو مواجه کنه و با فرار کردن به جایی نمی‌رسه. توله سگ عقب عقب رفت و پرید روی تصویرے که توے آب می‌دید! و وقتی پرید توے آب اون تصویر محو شد و خودش رو سیراب کرد و اومد بیرون. اون توله سگ به من یاد داد که "با موانع زندگیت، رو در رو شو و از مسائل زندگیت گریز نداشته باش" ___________________ @Dehkade_mosbat
🏜🏝🏜🏝🏜🏝🏜 👧سومین استاد من دختر بچه‌اے بود. 🕯شب بود و داشت می‌رفت به سمت مسجد. شمع روشنی در دستش بود. منم از اونجایی که همیشه نگران آتش بازے بچه‌ها بودم، رفتم جلو و با نگرانی بهش گفتم "دخترم این شمع رو کی برات روشن کرده؟ [حسن بصرے میگه] دوست داشتم که بگه خودم نکردم و من دست به آتیش نمی‌زنم. 🙂دختر یه لبخندی به من زد و بدون اینکه جواب بده شمع رو فوت کرد و گفت: "همونی که شمع رو روشن کرده، خاموشش کرد الان" خاموش کننده‌ے شمع همانی است که آن را روشن کرده بود. و دخترک داشت به سمت مسجد می‌رفت. 👳‍♂[حسن بصری میگه] ناگهان یک فکری در ذهن من جرقه زد. دخترک به سمت مسجد می‌رفت و شمعی رو روشن کرده بود و خودش شمع رو خاموش کرد. فهمیدم نورے که در درون ما روشن می‌شود، اگر در مسیر حق قدم برداریم خدایی هست که آن نور را در درون ما شعله‌ور می‌کند. و همون خدا کسی است که اگر از مسیر حق رو به مسیر باطل تغییر بدیم، می‌تواند اون نور را خاموش بکند. ☘[حسن بصری میگه] " من بعد از این سه تا استاد، صدها استاد داشتم. من با جنگل حرف می‌زدم. من با رودخانه حرف می‌زدم. من با حیوانات حرف می‌زدم و از هر کدوم درسی می گرفتم." ___________________ @Dehkade_mosbat
🏜🏝🏜🏝🏜🏝🏜 ⚡️پس دوستان عزیز، همه چیز براے ما حاوے درس و پیام است. از کجا بدونیم که این درس و پیام رو درست گرفتیم؟ اصلا مهم نیست که درس رو درست بگیرے یا غلط، مهم این است که پیام بگیرے. 🍃شما یه بازے رو که تا حالا انجام ندادید، وقتی براے اولین بار به شما قوانین و شرایط یاد داده میشه، دفعه اول شاید در عرض چند دقیقه شما در آن بازنده باشید و شکست بخورید. دفعه دوم ... دفعه سوم ... دفعه چهارم ... 🌸آرام آرام زمان باخت‌تون رو بیشتر می‌کنید و به تجربه و مهارت‌تون اضافه می‌کنید تا کار به جایی می‌کشد که شما برنده خواهید بود. دارے میرے خونه. تو مسیر خونتون، ماشین جلویی شما چرخش میوفته توے جوب. مهم اینه که فکر کنی "چرا جلوے من باید یک ماشینی چرخش توی جوب بیوفتد؟" و سعی کنی یه پیامی از این دریافت کنی و درست و غلطش مهم نیست.   🙇‍♂اگر شما هر روز شروع به تجزیه و تحلیل آنچه که می‌بینید و می‌شنوید و درک می‌کنید، بکنید؛ آرام آرام ذهن شما به اون مهارتی میرسد که دیگه همیشه برنده‌ے بازے خواهید بود. در واقع دیگه پیام‌هایی که می‌گیرید کاملا درسته. ____________________ @Dehkade_mosbat
🏜🏝🏜🏝🏜🏝🏜 🍃۲) رویدادها، حاوے برکاتی براے ما هستند. دوستان عزیز مطالب زیر قصه نیست ها! حرف‌هایی که مثل خود شماها، شاگردهاے همین کلاس‌ها گفتن دختر خانمی در تهران می‌گفت: 👰"من صبح روز عروسی، حالم بسیاربد شد و خیلی زود رسوندنم به نزدیک‌ترین بیمارستان و در اورژانس بسترے شدم و سِرُم بهم وصل کردن. سریع چندتا آزمایش و تصویر بردارے و کارهاے دیگه .... به من گفتن «شما در شرایطی قرار دارید که دو سه روزے رو باید در بیمارستان مهمان باشید. وضعیتتون بسیار بسیار وخیم است.» 👨‍⚕به دکترها گفتم «امشب، شب عروسی منه و ما سالن گرفتیم، مردم رو دعوت کردیم!» گفتن «ما تضمینی برای جان شما نداریم. می‌تونی از بیمارستان برے بیرون ولی این برگه رو امضا کن و برو ولی ما میگیم خطرناک است که شما پات رو از بیمارستان بزارے بیرون.» 🥲دیگه چاره‌اے نبود جز موندن! موندم ولی؛ شروع کردم زار زار گریه کردن. گریه می‌کردم ها. تقریبا دو سه ساعتی گریه کردم تا اشک دونم رو خالی کنم!!! [البته اشک دون خانم‌ها که خالی بشو نیست!!! ماشاء الله به نیل وصله] از این ور با سِرُم آب میومد تو بدنم، از اون ور با اشک می ریختمش بیرون. چرخه‌ے آب! 😶‍🌫بعدش دیگه خودم خسته شدم. مُردم اِنقدر گریه کردم. گفتم بذار سَرَم رو به یه چیزے گرم کنم دردم یادم بره. نگاه کردم دیدم تخت بغلی یه خانمیه که تخت گرفته خوابیده. تخت اون وریش یه خانمی بود بدتر از من. گریه می‌کرد 180 !!! گفتم این خانمه خوبه.  😐بهش گفتم «خانم چیه؟؟؟ دردت چیه؟؟؟ گریه می کنی؟؟؟» گفت «الهی بمیره!» گفتم «الهی! الهی! کی؟» گفت «شوهرم!» یکم با هم حرف زدیم «خوب چرا آخه؟ چی شده؟» گفت «فلان فلان شده داره هوو میاره سرم!» خلاصه حرف زدیم حرف زدیم حرف زدیم حرف زدیم حرف زدیم حرف زدیم؛ دیدم هووش خودمم!" 😊دوستان این قضیه واقعیه.  دقیقا اتفاقی است که در تهران افتاد و این خانم تعریف کرد و وقتی تموم شد همه مرده بودن از خنده. ... ____________________ @Dehkade_mosbat
🌱 باید خودت را دوست بدارے چون بدون عشق به خودت، داشتن احساس خوب محال است! وقتی حال و هواے بدے نسبت به خودت دارے، درِ عشق و درِ تمام خوبی‌هاے عالم رو به خودت می‌بندے! ___________________ @Dehkade_mosbat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊🌹🕊 سلام آقاے مهربانم❤️ صبحت بخیر مولاے من اے بهارےترین آینہ هستے یوسف ڪنعانے من، سلام آقا جانم... بیا و اذان عشق بخوان تا جهان سراسر مسلمان شود بیا و «وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ....» را فریاد ڪن... چشم انتظار مانده‌ام؛ من سر خوشم از لذت این چشم بہ راهے و چشم انتظار مے‌مانم... و اربعین امسال تک‌تک‌قدم‌هایم را، نذر ظهورت برمی‌دارم. 🌤اللﮩـم‌عجـل‌لولیـڪ‌الفـرجــــ🌤 عجل‌الله‌تعالی‌فرجه ___________________ @Dehkade_mosbat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تنگه براق بهشتی گمشده در اقلید فارس 😍 تقدیم نگاه مهربونتون. در سفر به این مکان جذاب از دیدن دره‌اے مملو از صخره‌هاے بلند با رودخانه‌اے خروشان در میان آن؛ آبشارے زیبا، کتیبه‌اے قدیمی، غار گردے و ... لذت ببرید 😊 توضیح + تصاویر بیشتر ___________________ @Dehkade_mosbat
🌱 قرار نیست زندگی آسون باشه قراره زندگی رو زندگی کنیم... یه وقت‌ها خوشیه یه وقتا سختیه؛ اما با هر بالا پایینی، درسایی رو یاد می‌گیریم که قوی‌مون می‌کنه. ___________________ @Dehkade_mosbat
🌱 🔆 امیرالمؤمنین‌عليه‌السلام: 🔺کار اندکی که ادامه‌اش می‌دهی از کار بسیارے که از آن خسته شوے امیدوارکننده‌تر است 📚 حکمت ۲۷۸، نهج البلاغه. امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر ولو در ابتدای شروع اندک باشد؛ یک است. ___________________ @Dehkade_mosbat
🌱 بدون هیچ دلیلی، مانند یک کودک خوشحال باشید. اگر به خاطر دلیلی خوشحال باشید، شما در دردسر و مشکل هستید، چرا که این دلیل می‌تواند از شما گرفته شود...! ___________________ @Dehkade_mosbat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام مولاجان❤️ آقاجان شنیده‌ام آزاده باش قیمتی خواهی شد!! آنقدر قیمتی که خداوند خریدارت شود آن هم به بالاترین قیمت؛ یعنی «ولایت» ... سلمانش را با «مِنّا اهلَ البِیت» خرید حُرَّش را با «حَلَّت بفِنائِک» و یقین بدان تو را با «انتظار» خواهد خرید و چه مقامیست این انتظار ... 🌤اللهم عجل لولیک الفرج🌤 عجل‌الله‌تعالی‌فرجه ___________________ @Dehkade_mosbat
🌱 همان ابتداے کار متوقع و کمال‌گرا نباشیم براے عالی بودن حتما باید بزنی تو دل اقدام، نیاز نیست قبل اقدام عالی باشی ... ___________________ @Dehkade_mosbat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨✨✨✨✨✨✨ 🪁🎈🪁🎈🪁 (بخش‌‌‌پایانی) دوره معجزه‌آساے تکنیک‌های موفقیت دکتر شاهین فرهنگ. راهکارها و روش‌هایی براے زندگی متفاوت و سالم و خلق تفکرے مثبت و نو. ✨✨✨✨✨✨✨ ___________________ @Dehkade_mosbat
🏜🏝🏜🏝🏜🏝🏜 🌱رویداد‌ها براے ما حاوے برکاتی هستند. ولی این برکات شاید بلافاصله خودشون رو نشون ندن. شاید لازم باشد زمانی بگذرد تا آن برکت دیده بشود. و اگر غُر زدے و هر چه بیشتر حالت منفی پیدا کردے شاید اون برکت دیرتر خودش رو به تو نشون بده! ___________________ @Dehkade_mosbat
🏜🏝🏜🏝🏜🏝🏜 🔸خانمی تعریف می‌کرد: "من با شوهرم داشتیم می‌رفتیم عروسی. ماشین بغل دستی ما کنار ما نبود و کمی از ما عقب‌تر بود. یه موتورے با سرعت خورد به بغل ماشین کنارے ما و آینه‌ے راننده کنده شد و پرت شد جلو. دقیقا از پنجره اومد تو و تق خورد پس گردن من! من اصرار می‌کردم که «حالا چیزے نیست، بریم عروسی» شوهرم می‌گفت «نه! باید بریم بیمارستان» انگار از خداش بود یه بهونه گیر بیاره که نریم عروسی! تو راه بیمارستان من از ته دل گریه می‌کردم و با خودم می‌گفتم «خدایا داشتیم می‌رفتیم کجا چه جورے عکس بگیریم! حالا داریم می‌ریم کجا چه جورے عکس بگیریم!» ___________________ @Dehkade_mosbat
🏜🏝🏜🏝🏜🏝🏜 😧چون ضربه توے گردن خورده بود و گردن محیطی است که بصل‌النخاع از اون رد می‌شه و ضربه به گردن بسیار خطرناکه و می‌تونه باعث فلج دائم فرد بشه، بلافاصله ایشون رو می‌برن براے تصویر بردارے و اون دوستی که مسئول رادیولوژے بوده، کمی عجله می‌کنه. (اونهایی که تا حالا رفتن رادیولوژے و ازشون تصویر گرفتن، میدونن که خیلی دقت می‌کنن که دقیقا اون محلی رو که پزشک خواسته تصویر بگیرن) و چون ضربه در گردن بوده و مسئول رادیو لوژی کمی عجله می‌کند، تصویرے که گرفته میشه از گردن و بخشی از سر گرفته میشه. 👨‍⚕پزشک‌ها میگن خانم در گردن شما چیزی نیست ولی این قسمتی از سر شما که در عکس افتاده یه لکه مشکوکی را می‌بینیم. بلافاصله شما باید اسکن بشید. بعد از اسکن دکترها میگن خانم یک لکه خونی در سر شما وجود دارد که اگه همین الان عمل نشه، حداکثر تا یک هفته‌ے دیگه شما را می‌کُشد. این لکه هم هیچ ارتباطی به ضربه گردن شما ندارد. ⚡️رویدادها برای ما حاوی برکت‌اند، انقدر جزع و فزع می‌کنیم، نمی‌زاریم برکت خودش رو به شما نشون بده. ____________________ @Dehkade_mosbat
 🏜🏝🏜🏝🏜🏝🏜 🔸یه خانمی می‌گفت: "اون اوایل که من ازدواج کردم. انقدر شوهرم بابا و مامانم اینا رو تحویل می‌گرفت. بعد از اینکه ازدواج کردیم گفت اگه خونه‌ے بابات برے قلم پات رو خرد می‌کنم!!! چشم دیدن بابات رو ندارم! من هر کلک زنانه‌اے بلد بودم می‌زدم تا بتونم مامانم اینا رو ببینم. 😎با خودم گفتم بذار یه کلکی سوار کنم! یه روز وقتی شوهرم از در اومد، شکمم رو گرفتم و داد زدم "آی دلم آی دلم ...." می‌گفت: چته؟ می‌گفتم: نمیدونم! فقط درد دارم. - بریم دکتر؟ - نه! - اے بابا اگه درد دارے بریم دکتر دیگه! - نه حالا ببین یکم خوب شدم. می‌گم زنگ بزنم مامانم بیاد بهم سر بزنه؟ - پاشو پاشو بریم این جور نمیشه. ما رفتیم دکتر و دکتر گفت: خانم دردت کجاست؟ الکی گفتم شکمم. 😅دکتر دستور عکس‌بردارے داد. عکس رو که گرفتیم، دکتر گفت: خانم یه غده‌اے در شکم شما هست که اگر عمل نشود، به محض اینکه غده باز بشه و در بدنتون ترشح بکند شما را خواهد کشت. به شوهرم گفتم می‌شه برے یه لحظه بیرون! وقتی رفت بیرون گفتم آقاے دکتر به خدا فیلم بود! گفت: خانم من به فیلم شما کار ندارم، این عکس و این هم غده. و من بعد از عمل به شوهرم گفتم که دروغ گفته بودم و شوهرم به شکرانه‌ے اینکه من به واسطه‌ے اون دروغ و محبت به خانواده‌ام از یک بلا نجات پیدا کردم، انقدر رابطه‌اش با مامانم اینا خوب شد که ما الان طبقه دوم مامانم اینا زندگی می‌کنیم! 🌹دوستان عزیز! همه‌ے رویدادها برای ما حاوے برکاتی هستند، صبور باش و انتظار بکش تا اون برکت رو ببینی. ___________________ @Dehkade_mosbat