#فقط_به_خاطر_خدا
❄️کارد به او می زدی خونش در نمی آمد . اصلاً توقع نداشت همسرش محدثه، بعد از این همه تأکید او بر ارتباط نداشتن با سحر باز امروز اتفاقی او را با سحر دیده باشد.
🍀بعد از اینکه از محدثه علت را می پرسد؟ محدثه رنگش می پرد، عرق بر پیشانی اش می نشیند و دستانش سرد می شود. با ترس می گوید: باور کن رضا! می خواستم بهت بگم، مجبور شدم باهاش برم بیرون . هر چی هم تماس گرفتم تا بهت اطلاع بدم؛ ولی گوشیت رو جواب ندادی.
🌼رضا به سختی خودش را کنترل کرد. خود را به آغوش پر مهر سخنان اهل بیت(علیهم السلام) پرتاب کرد. همان ابتدا حدیثی زیبا از پیامبر رحمة للعالمینی نظرش را جلب کرد و آرامش وجودش را فرا گرفت. با خود گفت: با خدا معامله می کنم و می گذرم. چه چیز بهتر از عزّت! منم دوست دارم عزّت نصیبم شود. (1)
☘️🌸☘️🌸☘️🌸☘️
(1)عنه صلى الله عليه و آله:عَلَيكُم بِالعَفوِ ؛ فَإنَّ العَفوَ لا يَزيدُ العَبدَ إلّا عِزّا فَتَعافَوا يُعِزَّكُمُ اللّه ُ
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : بر شما باد گذشت؛ زيرا گذشت، جز بر عزّتِ بنده نمى افزايد. پس، از يكديگر گذشت كنيد تا خداوند ، شما را عزّت بخشد
الكافي : ج 2 ص 108 ح 5
#به_انتخاب_تو
#همسرداری
#داستانک
#تولیدی
#ماهی_قرمز