🍃🍃🍃🍃🌸 سلام فاطمه جون.ممنون از گروه عالی شما.بلخشید میشه امروز پیام من رو بزاری گروه.اخه مشکل ما درمورد ی معامله س اگه چک همسرم پاس نشه ۵۰میلیون خسارت میگیرن.همسرم چکی از مشتری ش داشت به هوای اون معامله کرد ک حالا میگه ندارم فعلا درحالی ک ی شرکت بزرگ ساختمان سازی و کلی پول دارن این بار دوم ک اذیت میکنن مارو اگه میشه خانم های گل گروه هم برای مشکل ما دعا کنن خیلی خیلی و هم سوره ایی یا دعایی هس ک بخونم پیشاپیش ممنون از همگی.منم مامان کوچولو ۳ دخترون😊 🍃🌸 #تجربه #مشاوره #همسرداری آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸

🍃🌸🍃 از داغ پدرش میگه... 🍃

🍃🍃🍃🍃🌸 سلام خدمت فاطمه بانو عزیز اگه صلاح دونستی پیاممو تو گروه بذار من پدری داشتم که بسیار مرد بود یعنی چی،یعنی وقتی با مامانم ازدواج کرد مامانم خیلی سنش کم بود ولی اون نه مثل همسر بلکه مثل یه پدر با لجبازیاش،بچه بازیاش و…..راه اومد و اونو بزرگ کرد تا جایی ک مادرم شد بهترین مشاور زندگیش توی همه ی کاراهای زندگی،بدون مامانم آب نمی خورد و توی همه چی ازش مشورت می گرفت نمی گفت تو ازم12سال کوچیکتری و هیچی نمی فهمی،و الحق هم مادرم همیشه بهترین مشاوره هارو تو زندگی بهش می داد،زندگی عاشقانه ای داشتن،پدرم بعد30سال زندگی هنوز مثل یه تازه عروس با مادرم رفتار می کرد،اگر ما یه بار از غذای مامانم ایراد می گرفتیم سریع می گفت نه مامانتون بهترین دستپخت رو داره، و به شدت بچه دوست بود همیشه برامون با بودجه ای ک داشت بهترینارو فراهم می کرد،مارو سالی دوبار مسافرت می برد و همیشه هم همه جوره بهمون خوش می گذشت،نذار خم به ابروهامون بیاد😘و …….هزاران حسن که متاسفانه سه ساله این همه خوبی رو با خودش به خاک برده،حیف حیف حیف😭😭 حالا امروز سالروز تولدش تو آسموناست😔😔 خواستم اگر اعضای گروه دوست داشتن برای شادی روحش فاتحه یا صلواتی بفرستند،ممنونم 🍃🌸 #تجربه #مشاوره #همسرداری آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸

🍃🌸🍃 تجربه تلخ خانوم کانالمون 🍃

🍃🍃🍃🍃🌸 سلام عزیزم من چند تا پیام دادم نذاشتید داخل گروه . برای اون خانمی که سه تا دختر دارند و چهارمی هم دختر شده عزیزم اصلا ناشکری نکن ما پنج تا دختر بودیم و یک پسر همیشه ناراحت بودیم و مادرم خیلی حرف شنید بابت دختراش . الان نمیگم ما دخترا همه خوشبختیم . اما برادرم که یه دونه بود و براش آرزوها داشتیم به اصرار مادرم رفتیم و دختر داییم رو براش گرفتیم اون هم چهار ماه پیش با دو تا بچه که پسر هم هستند خودش رو کشت چنان زندگیه ما رو ریخته بهم و داغون کرده که گفتنی نیست. الان ما بارها از خدا خواستیم که ای کاش برادرم هم دختر بود 😭😭😭😭 و اینکه خواهرم دو تا فرزند داشت یک دختر و یک پسر سومی رو باردار شد همش گریه و نا شکری میکرد و خیلی از اطرافیان حرف شنید خدا یه دختر بهش داد سال پیش خدا تک پسرش رو که ۱۸ ساله بود ازش گرفت حالا ما حکمت این دختر خدا خواسته رو فهمیدیم خدا خودش بهتر صلاح ما رو میدونه ما خودمون نمی‌فهمیم عزیزانم ناشکری نکنید . اللهم عجل لولیک الفرج 🍃🌸 #تجربه #مشاوره #همسرداری آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸

🍃🌸🍃 در جواب خانمی که فهمیدن همسرشون حیانت کردن ولی همسرشون قسم خوردن که حتی صیغه هم نکردن 🍃

🍃🍃🍃🍃🌸 سلام فاطمه بانوی بزرگوار ممنون از کانال عالی تون خیلی از مطالب مفیدتون استفاده می کنم در جواب خانمی که فهمیدن همسرشون حیانت کردن ولی همسرشون قسم خوردن که حتی صیغه هم نکردن خواهر گل ، وقتی همسرتون رفتارش با شما خوبه و قسم خورده که حتی صیغه هم نکرده و بعد از اون ماجرا دیگه سراغ اون زن نرفته ، بزرگواری کنید و همسرتون رو ببخشید . چون بعد از اون ماجرا رفتارش با شما هم خیلی خوب شده و بهتون محبت می کنه. مطمئن باشید که وقتی بزرگواری شما رو ببینه دیگه خطای قبلی اش رو تکرار نمی کنه. قدر همدیگه رو بدونید و زندگی شیرینی رو با هم ادامه بدید. انشاءالله همیشه شاد و سلامت و موفق باشید.❤️❤️❤️❤️❤️ لطف کنید تو گروه اعلام کنید که به چه نتیجه ای رسیدید. انشاءالله هر چی خیره پیش میاد. 🍃🌸 #تجربه #مشاوره #همسرداری آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸

🍃🌸🍃 خانوم کانالمون میگه.... 🍃

🍃🍃🍃🍃🌸 خواهری که داماد خونه دیگر داشته و پنهان کرده عزیزم اولا خدا رو شکر کنید که خونه دیگر داره و اجاره داده نه اینکه پراچان کار خلاف کنه . بعد هم با آرامش کامل هم دختر وهم شماها برخورد کنید که خود داماد جذب بشه واگر دارایی دیگه داره بهتون بگه خدایی حق به پسر ها هم بدهیم بنده خدا مجردی کارکرده جمع کرده حالا می ترسه دختر خانم همه رو بر فنا بده آخه از اول که دختر رو نمی شناسند برادر من همه داروندارش را گفت اما متاسفانه خانمش فقط خرج زیادی وبریز بپاشهای واقعا بی خودی کردوهمه رو تموم الان مجبوره کمی از او مخفی کنه به قول خودش می گه یه روز که احتیاج دارم از کی برم بگیرم باید پس اندازی داشته باشم ولی اگر خانمش بدونه هزار تومان هم نمی زاره بمونه 😂😂😂 شاید داماد شما هم از این دسته زنها در فامیل دیده چشمش ترسیده . برعکس همسر من هر چه داریم باید تموم کنه تا خیالش راحت بشه این من هستم که باید مخفیانه چیزی کنار داشته باشم برای مبادا همه انسانها بک‌جور نیستند شما هم بگید خوشحالیم که داری و باعث اطمینان قلبی ما برای آینده دختر ونوه هایمان هست اما از الان به بعد چون شما دو نفر یک خانواده هستید نباید این طور موارد را از هم پنهان کنید چون خیر وبرکت آن از بین می رود واقعا هم برکت از بین می رود همسر من زمینی رو خرید همه می دونستم الا من البته بعد ازدواج آخر به روزی افتاد مجبور شد بفروشم وهیچی هم نصیبش نشه خودم هم هر وقت چیزی پنهان کردم بی برکت شده وقتی این طور گفته بشه متوجه اشتباه می شن ولی وقتی جبهه‌ بگیرید بخصوص دخترتان بدتر خواهند کرد 🍃🌸 #تجربه #مشاوره #همسرداری آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸

🍃🌸🍃 خبر کوتاه بود و سنگین... صبح روز عروسیم بود که گفتن شوهرت....👇🏻 شروع دلانه ی زیبا.... 🍃

🍃🍃🍃🍃🌸 و همین سبب شد که چند بار صریح و بداخلاق بگه توران بچم دیگه توان کار کردن نداره! همش توی خونه خودم کار میکنه اینجا نمیرسه از مهمون ها پذیرایی کنه خودت کارشو بکن! اینو میگفت و وقتی مهمون می اومد می اومد کنارش مینشست و حتی دستور میداد قلیون چاق کن، چایی بیار و ... مادر بیچاره ام این وضع رو پیش بینی کرده بود و حالا من توی وسط ماجرا بودم. دو هفته اول یا توران و لطفی با هم می اومدن توی بهون من و پیشم می‌خوابیدند یا خود نازدار ولی بعد از دو هفته خانم زد زیر همه چی و گفت بیا بهون خودمون بخواب! با تعجب گفتم چطور بی بی؟! پسر های شما بزرگ هستن من نمیتونم! نوچی کرد و گفت پسر های من که سنی ندارن و اتفاقا بسیار چشم پاک هم هستن! گفتم من هم میدونم! اونها داداشای منن ولی هرچی باشه نامحرم هستن! تا اینو گفتم گقت خوبه خوبه! برای من ملا شده! خدا نیامرزه بابات رو که نزاشت شوهر کنی خبر مرگت و شدی وبال زندگی من! بغض کردم و گفتم چیکار بابام داری زن؟! کم بابام براتون پدری کرد؟! با نفرت گفت حا یادمه هرچی این ایاز خر مغز کار می‌کرد بابای تو بی حساب و کتاب میخورد! وای دلم آشوب شد! بابای من روی این چیزا حساس بود و حالا این زن اینطور میکرد‌. طاقت نیاوردم و یکی زدم تخت سئنه اش و با جیغ خفه ای گفتم ببر صدات رو بی آبرو! اونم منو رها نکرد و حسابی از خجالت هم درومدیم، طوری که خانم همسایه از هم جدامون کرد. سر عصر هرکی گوشه ای نشسته بود و منتظر بود عمو ایاز بیاد حق طرف مخالف رو بزاره کف دستش ولی متاسفانه اون لحظه قافیه رو نازدار برد و سریع کشوندش بهون خودش و با گریه کلی دروغ سر هم کرد و گفت چه جریانی پیش اومده. عمو هم دلخور به من گفت عمو چرا با زن عموت نمی‌سازی! با حرص و البته بغض گفتم من نمی‌سازم یا اون؟! من براش بی ارزش هستم! و خلاصه همه چی رو گفتم که عمو ایاز فهمیدو یه دل سیر نازدار رو کوبید و به من هم از خشم گفت عمو تو هم مراقب کلامت باش و الانم چون عزادار بودی چیزی نگفتم وگرنه حساب تو رو هم میرسوندم! دیگه نبینم دعوا کنید ناسلامتی ما بزرگ این طایفه ایم. 🍃🌸 #تجربه #مشاوره #همسرداری آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸

🍃🌸🍃 #سوال_اعضا 🍃