eitaa logo
💕دلبرونگی💕
110.4هزار دنبال‌کننده
32.8هزار عکس
677 ویدیو
10 فایل
کانال دلبرونگی همسرداری، سیاست زنانه، تجربیات زنانه...💕🌸 ارسال تجربیات 👇🏻 @FATEMEBANOOO لینک کانال جهت ارسال https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 تبلیغات ما👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3365863583C9d1f0a5b90
مشاهده در ایتا
دانلود
دلانه ی زیبای مهرو.... بهار ۱۳۶۰..... 🍃🌸
💕دلبرونگی💕
دلانه ی زیبای مهرو.... بهار ۱۳۶۰..... 🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🌸 با وجود دردهایی که تو قلبم بود اما دنیای بچگی دنیای بیخیالی بود، اشک روی گونه ام هنوز خشک نشده بود که بشری اومد و صدام زد تا برای بازی باهاش به حیاط برم و منم انگار سریع غم و غصه هام یادم رفت و با عجله به سمت حیاط دویدم بنا به دستور اقدس خانم من مجبور بودم همیشه روسری روی سرم باشه اگر یکم موهام از زیر روسری بیرون میزد اقدس خانم تشری بهم میزد و مدام میگفت این دخترم عین مادرش خونه خ راب کنه و مسخره بود اما اصلا نمیدونستم معنی کلمه خونه خراب کن چیه! حتی یکبار به مامان گفتم چطوره که اقدس خانم به تو میگه خونه خراب کن؟ تو که خونه ی کسی رو خراب نکردی منم همچین کاری نکردم پس چرا میره و میاد و مدام به من و تو میگه شما خونه خراب کن هستید؟ مامانم لبخند من میزد و میگفت الان بهش فکر نکن بزرگ که بشی خودت همه چی رو میفهمی و من اون روزها چقدر دلم میخواست بزرگ بشم... انقدر بزرگ که بتونم دست مامان رو بگیرم و از اونجا ببرم ببرم جایی که دیگه نیمه های شب با صدای گریه اش از خواب بیدار ،نشم جایی که برای خوردن یک لقمه نون شرمنده نشه و توهین نشنوه... جایی که مجبور نشه خودش رو تو آشپزخونه حبس کنه تا از نگاههای خیرهی آقا احد شوهر اقدس خانم در امان بمونه... بچه بودم اما میفهمیدم آقا احد جن بود و مامان بسم همین که آقا احد میومد خونه مامان سریع به بهانه ای راهی اتاق یا آشپزخونه میشد. تا اون روز فکر میکردم اکرم خانم زن بدیه، اما با دیدن خواهرش فهمیده بودم اکرم خانم خیلی هم زن خوب و بسازیه، حق هم الله داشت که نخواد با هوو سر کنه اما چاره ای نداشت و انقدر درگیر مشکلات عدنان بود که دیگه حضور مادرم براش مهم نبود، اما امان از اقدس خانم و زبون تندش... هر از گاهی اگر از کنارش رد میشدم جوری پام و بازوم رو نیشگون میگرفت که نفسم میرفت اما از ترس جرات نداشتم حرفی بزنم مامان میگفت مجبوریم بسوزیم و بسازیم! میگفت ما جز اکرم خانم و بچه هاش کسی رو نداریم به بهای تحقیر شدن و توهین شنیدن هم که شده باید کنارشون بمونیم تا آواره و بی سر پناه نشیم و من نمیفهمیدم ارزش این سر پناه رو سر پناهی که مامان برای داشتنش تن به هر ذلتی میداد... عدنان هنوز بیمارستان بود و ما جایی برای موندن نداشتیم، مجبور بودیم خونه ی اقدس بمونیم و بد اخلاقی هاش رو تحمل کنیم 🍃🌸 آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸
🌸🍃 مشکل اون عزیزی ک گفته بودن شوهرشون قراره تنها دارایشون ک مغازه هست و دلشون بهش خوشه و قراره شوهرشون بفروشه ی نظر بدم... 🍃
💕دلبرونگی💕
🌸🍃 مشکل اون عزیزی ک گفته بودن شوهرشون قراره تنها دارایشون ک مغازه هست و دلشون بهش خوشه و قراره شوه
🍃🍃🍃🍃🌸 سلام خواهر گلم مشکل اون عزیزی ک گفته بودن شوهرشون قراره تنها دارایشون ک مغازه هست و دلشون بهش خوشه و قراره شوهرشون بفروشه ی نظر بدم دوران خیلی سختی رو گذروندی اشتباهات شوهرت در زمینه های مختلف تو رو بشدت اذیت کرده مخصوصا خیا.نت ک هر زنی نمیتونه با این مشکل کنار بیاد حالا چه برسه بیکاری و تنبلی و .حالا شما گفتید شرایطم جوری بود نتونستم جدا بشم اما من میخوام بگم خدا ب شما قدرت صبر داده با تفکر و تدبیری ک داشتی هم بخاطر بچه هات ک از خانواده طلاق نباشن و در ب در نشن و زیر سایه مادر و پدر بزرگ بشن حتی اگر پدر مشکل داره شما ب این نقطه رسیدید ک بچه ها برات اولویت بودن و بعد ازین آبرو و عزت خودت و خانواده رو خواستی حفظ کنی تا در میان جمع با اینکه در زندگی اذیت میشدی اما موندی و ساختی تا با اون مشکلات باز هم خانواده رو حفظ کنی تا سربلند باشی و از همه خواسته هات گذشتی من معذرت میخوام خیلی باز میکنم مثلا همسری ک وفادار و متعهد باشه عمیقا تو رو دوست داشته باشه و چشم و دلش غیر تو رو کسی رو ندیده باشه و دلش و احساسش غیر تو ب کسی نباشه و اهل کار و تلاش برای زندگی بهتر باشه مسئولیت پذیر باشه اهل تفکر باشه برای رفاه و خوشبختی شما دغدغه داشته باشه و تلاش کنه و وجودش یک پشتیبانه محکم باشه ک بهش تکیه کنید چه عاطفی چه مالی اما شما چنین کسی رو در زندگیت نداشتی . و اما واقعا نیاز داشتی میتونستی دست از این زندگی بکشی و فرار کنی تا جایی بهتر برای خودت پیدا کنی یا تنها زندگی کنی و هر چیزی و کاری غیر از حفظ این زندگی اما موندی ولی خودت مثل یک مرد مثل یک کوه و زندگیت رو حفظ کردی حتی شده شوهرت بخاطر سطح پایین تفکر و عقلش ب تو تکیه کرد فقط بخاطر اینکه همراهش باشی در هر کاری ک از روی نادانی انجام میده و این رو خوب میفهمی خواهر گلم تو در پيش خدا اجر و پاداشت زیاده خیلی ها حسادت و حسرت این صبر و گذشت و وفاداری و حس مسئولیت پذیری تو رو می‌خورند وجودت از مهر و عاطفه و تعهد پر هست قلبت با گذشت هست و نگرانی های تو هم عاقلانه هست اما این رو از طرف ی خواهر کوچیکت بدون خدا هم هست تمام مشکلات تو صبوری های تو رو میبینه ک بخاطر بچه ها و حفظ زندگی و آبرو از خود گذشتگی کردی و سختی هایی رو تحمل کردی و بدون شک خدا برات جبران میکنه پیش خدا بگو خدایا بپذیر از من ک همه این صبوری ها رو برای رضایت و خوشنودی تو از من انجام دادم تا تو از من راضی باشی تا تو ب من بخاطر صبوری هام ب من توجه ویژه ای کنی تا تو نگاهم کنی و برایم ب خیر و خوشی جبران کنی تا قلبم رو شاد کنی بگو خدایا هر کسی جای من بود با این سختی ها کنار نمی آمد یا میرفت یا بیمار میشد و کینه ها ب دل می‌گرفت و دشمنی ها می‌کرد و انتقامها میگرفت اما من دلم رو صاف کردم پاک کردم و جزء بذر مهر محبت و چیزی در دلم نکاشتم و ناراحتی ها و دلخوری ها و رنج ها و . از قلبم خالی کردم ک ب کینه ای تبدیل نشود تا دلم خانه تو باشد و نور تو در دلم باشد تا هدایتم کنی در درستی ... و امید دارم روزی این مشکل من هم مثل مشکلات قبلی با وجود و دستان قدرت مند تو حل خواهد شد و این دارایی من ک مغازه هست برای من خواهند ماند و سرمایه فرزندانم خواهد شد بگو خدایا این سایه لطف و کرامت و محبت تو هست ک در زندگی من هست ک من در مقابل مشکلات صبوری کردم و تو هم هر بار بخاطر صبوریم برایم ب خیر جبران کردی و مسائلم رو حل کردی تا دلم هر بار گرم و خوش شود ب زندگیم میدانم اینبار هم مشکلم رو حل میکنی خواهرگلم خدا خیلی ب شما نزدیک هست میدانی چرا چون با این اوصافی ک شما مطرح کردید با اون همه صبوری و گذشت و قلب مهربون و توجه و تمرکز ب بچه ها و زندگی و همه این خوبی ها و فضائلی ک در خودت حفظ کردی و بارها بخاطر جریاناتی قلبت شکست ... خدا ب شما نزدیکه خیلی نزدیک از خدا بخواه هر آنچه دلت رو رنج میده ب هر آنچه نگرانی به هر آنچه آزارت میده دست دعا بردار و یا قلمی برای نوشتن برای دعا بردار و بنویس خدایا برایم جبران کن و هر آنچه ک دلت میخواد ک داشته باشی و هر آنچه دلت میخواد ک نباشد همه رو برای خدا بنویس خدا زود اجابت می‌کند مهم اینه ک تو ب وجود قدرتمند خدا در خودت و زندگیت و اموراتت ايمان و یقین کامل داشته باشی ک مشکلاتت رو حل میکنه و ب این موضوع هم باور کامل داشته باشی دنیا فقط و فقط محل آزمون و امتحان هست و ما هر بار بعد از عبور یک امتحان وارد امتحانی دیگر میشیم نقطه ارامش دائمی در این دنیا نداریم همه در زندگی اخرت هست ما اینجا بعد رفع هر موانع و حل مشکلاتی وارد موانع و مشکلات دیگه ای میشیم ... خداجون میگه من پشت گمان بنده خودم هستم ،شما بنده خاص خدایی بخواه تا بده مطمئن باش ک هر آنچه صلاح توست میده ☺️🙏 🍃🌸 آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
💕دلبرونگی💕
🍃🌸 زندگی واقعی فرشته ... به روایت از شما (چندقسمتی...) 🍃
🍃🌸 زندگی واقعی فرشته ... به روایت از شما (چندقسمتی...) 🍃
💕دلبرونگی💕
🍃🌸 زندگی واقعی فرشته ... به روایت از شما (چندقسمتی...) 🍃
🍃🍃🍃🍃🌸 تا ۳ ماه حق ازدواج نداشتم . تازه یک ماه گذشته بود که ناصر شاکی بهم زنگ زد و گفت: تا کی باید صبر کنم ک عقد بشی . امروز میام دنبالت برای صیغه اینو گفت و قطع کرد . بغض سنگینی گلومو فشرد . اشکام نمیریختن . بغضم نمیشکست . سی نم سنگین بود . اروم لب زدم : اخه چرا من به دنیا اومدم . ناصر رضایت داد و شاهین قرار بود بعد از ۴ ماه آزاو بشه . بعد از اونجا ، منو برد محضر و یه مردی صیغه رو خوند . نه بابایی کنارم بود نه مامانی . تک و تنها کنا ‌مردی نشسته بودم که از‌وجودش ، از اسمش ، از چهرش ،حتی ا نفس‌کشیدنش چندشم میشد . 🍃🌸 آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸
💕دلبرونگی💕
🍃🍃🍃🍃🌸 تا ۳ ماه حق ازدواج نداشتم . تازه یک ماه گذشته بود که ناصر شاکی بهم زنگ زد و گفت: تا کی ب
🍃🍃🍃🍃🌸 نمیدونم کی به خودم اومدم یا کی بله دادم . وقتی به دورو برم نگاه کردم ، روی تخت عمه و ناصر نشسته بودم . بغضم گلومو رها نمیکرد . حس‌میکردم گلوم ورم کرده و الانه که بترکه . در اتاق باز شد و ناصر روبه روم قرار گرفت . لیوان چای به سمتم گرفت و گفت : خودتو اماده کن فرشتهههه . اشکی از گوشه چشمم سر خورد . بی توجه بهم از اتاق بیرون رفت . گوشیم به صدا دراومد . نگاهی بهش انداختم که اسم باباعلی روش خودنمایی میکرد . تماس‌رو قطع کردم که دوباره و سه باره زنگ زد . ناچار تماسو جواب دادم که صدای فریاد عصبانیه بابا ، توی گوشم پیچید : کدوم گوری رفتی فرشته . کار خودتو کردی؟؟؟ دختر تو عقل نداری ؟ خودتو دستی دستی بدبخت کردی ؟ با بغض لب زدم : بابا ناصر رضایت داد . تا ۴ ماه دیگه شاهین.... با بغض گفت : فرشته تو امانت محمدی . من اون دنیا چه جوابی بهش بدم؟ بگم دخترتو خون بس‌کردم ؟ بغضم شکست . میون گریه هام گفتم : بابا علی به شاهین بگو که دوسش دارم و مواظب خودش باشه گوشی رو خاموش کردم . 🍃🌸 آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸
💕دلبرونگی💕
🍃🍃🍃🍃🌸 نمیدونم کی به خودم اومدم یا کی بله دادم . وقتی به دورو برم نگاه کردم ، روی تخت عمه و ن
🍃🍃🍃🍃🌸 هوا تاریک‌شده بود و من همچنان با اون مانتو مشکی روی تخت نشسته بودم و بی صدا اشک میریختم . در اتاق با شد و ناصر وارد اتاق شد . یه لباس از کشوی کمد در اورد به سمتم اومد . از ترس از جام بلند شدم و روبه روش ایستادم . و گفت یه ساعتدیگه اماده باش . از اتاق رفت . پ . با دیدنش همه وجودم خراب شد . لباس انگار مال عمه بود . اخ من چجوری اینو بپوشم ؟ با خودم گفتم : فرشته اینا رو باید برای شاهین میپوشیدی نه شوهر عمت همونطور نشستم . متوجه گذر ساعت نشدم که ناصر باز اومد و با عصبانیت داد زد : مگه کری دختر ؟ نشنیدی چ بهت گفتم ؟ با بغض و التماس گفتم : توروخدا اینکارو نکن من جای دخترتم به سمتم اومدو هلم داد روی تخت و گفت : خفه شو عو..ضی تو باید تقاص شاهینو بدی . میخوام شاهین زجر کش بشه . 🍃🌸 آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸
🌸🍃 پیام به اون دوستمون که شوهر خواهرش میزنتش 🍃
💕دلبرونگی💕
🌸🍃 پیام به اون دوستمون که شوهر خواهرش میزنتش 🍃
🍃🍃🍃🍃🌸 سلام به فاطمه جون وهمه ی اعضا پیام به اون دوستمون که شوهر خواهرش میزنتش خیلی ناراحت واعصبانی شدم چرا همش خودمون رو دست کم میگیریم البته ببخشید این رو میگم غلت کرده میزنه خوب چرا به شما زنگ زد چرا هیچ کاری نکردی زنگ میزدی پاسگاه آدرس خونه ی خواهرت رو می‌دادی اونا میرفتن وهمه ی همسایه هاشون هم خبر دار می شدن بعداونا هر چی شده مینوشتن خواهرت همیشه زندانی نیست جای کبودی حداقل سه چهار روز میمونه اگه به پزشک قانونی بره می‌فهمن کتک خورده مو رو از ماست می‌کشن بعد بره ازش شکایت کنه اینا همش میشه بر علیه شوهر خواهرت یا اینکه وقتی خواهرت بعد یکی دو روز اومد بیرون همه جای کبودیش رو به دوتا از همسایه هاش نشون بده تا شاهد داشته باشه قانون مگه الکیه پدر شو در میارن خودت وناراحت نکن خدای جای حق نشسته تاوان همه ی کارهای بدی که کرده خدا جوابش رو میده ببخشید پیامم طولانی شد با تشکر از فاطمه جون🙏😍 🍃🌸 آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸
🌸🍃 برا خانومی که گفتن دامادشون خواهرشون را زده و درب را قفل کرده. 🍃