بسم‌اللّٰھ✨ به نام خالق صبوری 🥲

☕️

امروز این ذکر وِرد زبانت باشه: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد

شنیدنِ «چون میدونستم ازینا دوست داری، برات خریدمش» >>>>>>

یعنی قشنگیش تا ابد هاااا🤌🏻🤌🏻🥺🥲

امروز تولد داداشم بود 😶‍🌫ولی خوشحالم که باهاش قهر بودم 😂

رفتیم ۱۲خرداد!

5روز تا...

میشه چندتا صلوات یا الهی بحق رقیه (س) برام بگید؟ و دعام کنید؟ برای موفق شدن‌حل یه مشکلی....!)

به مامانم میگم می‌خوام گریه کنم... میگه گریه کن💔😐هعییی خدایاااا

‏سال ۱۴۰۰ به ‌شهید رئیسی‌ گفتن‌ شما کاندید نشو نیا ؛ هیچ‌ برنامه‌ای نداری ! الان سال ۱۴۰۳ دارن دنبال کسی می‌گردن که فقط‌ و فقط‌ شبیه‌ به‌ شهید رئیسی باشه .

و خدا گفت :

تو خوشحال خواهی بود ، اما ابتدا تو را قوی خواهم ساخت!)

#به‌یاد‌: هم نفس با شهدا/پونه خانم/حب الحسین/محکات/خانم فندق/سجاده/حدیث عشق/دلارام/خیزران/مبهوت/دلداده او/ماوا/برایاو/تریبون منطقی/ابولعاد/سعیدنا/محبین از طرف:اینجا همه چی درهمه! https://eitaa.com/joinchat/2882994938Cc26e7055ac و تمام بچه های چنلمون

🥺🥺

زیارت قبول باشه ان شا الله!)

‏سال ۱۴۰۰ به ‌شهید رئیسی‌ گفتن‌ شما کاندید نشو نیا ؛ هیچ‌ برنامه‌ای نداری ! الان سال ۱۴۰۳ دارن دنبال کسی می‌گردن که فقط‌ و فقط‌ شبیه‌ به‌ شهید رئیسی باشه . #شهید_جمهور

جدیدا یه قابلیت به نامِ " واسه هر چیز کوچیکی گریه کردن " پیدا کردم !)

گل های محمدی روی چای (: دلداده او

🧱

تقدیم به @Deldadeyo_o

🥲🥺

‌ احساس حمایت شدن از طرف آدمای نزدیک واقعا قشنگه،چه تو جمع و چه تو خلوت!) ‌

از اونجایی که این مدت گوشیم با یه نفر مشترکه... این چند روز تمام مخاطبین من و اون به تلگرام پیوستند شاید بالای ۱۵۰نفر تو این 3روز تازه فهمیدم چرا😐😶‍🌫😂

قطعا همه ماهایی که تو زندگیمون از داشتن برادر بزرگ محروم هستیم یه جاهای واقعا نداشتنش رو حس‌ میکنیم.... ولی خب من از بچگی یکی رو داشتم و دارم که میشه گفت تا یه جایی برام جاشو پر کرده🥲 قسمت کلکل خواهر برادری...اونجا که برادر بزرگه حرص میده! اون قسمت که خوراکی می‌خره برات... و..... (یادمه کلاس اول که بودم و او راهنمایی بود چقدر واسم لوازم تحریر می‌خرید ،یا مسافرت‌هایی که میرفت سوغاتی واسه من یادش نمی‌رفت، اولین سفرش به مشهد یه چادر واسم خرید 🥲) هروقت یه قسمتی از خاطرات گذشتم و بچگیم فکر میکنم... در یه قسمتیش شریکه... اونجایی که بعد مهد کودک می‌آمد دنبالم یا وقتی دبیرستانی بود چند باری مدرسه رو می‌پیچوند می‌آمد خونمون... اونجا که مجبورش میکنم نسکافه ای داره میخوره رو باید حتما با من نصف کنه(چون که دوست داشتم 👀) __ 2روز دیگه تولدشه....!)

فردا تولد دختر داییمه!)