روز عکسا مبارک😍📸

هق یکیو نداریم محض دلخوشی ما الکی تبریک بگه🥲😂💔

میدونید به خاطر اینکه همیشه اینجاخاک میخوره😅🥲و این مدت پشت سر هم اتفاقات بد افتاد.... بعد مدتها لینک ناشناس سر زدم بابت تاخیر متاسفم🥲 ================= واقعا خیلی حس بدیه.... جا موندن هر ساله از حرم به کنار.... حتی روضه طلبیده نشدن)

نکنه........

‏من پولای آبانمم تموم شد ولی مرداد هنوز تموم نشده😑

هرسال تا دیقه نود،حتی تا شب اربعین! امید داشتم که حتما میشه ولی نشد.... اما امسال اینطور نیست بس‌که شرایط و اوضاع پچیده به هم! حتی به ذهنمم خطور نمی‌‌کنه طلبیده بشم ))) یادمه سال‌های پیش با اینکه نه پاسپورتی بود و نه بقیه شرایط.... همش به این فکر میکردم خب حالا که یهو طلبیده بشم چی با خودم ببرم؟ کدوم لباس‌ها کدوم کفش راحتره؟ کوله خودمو بببرم.؟ وای باید قبل رفتن گوشیمو خالی کنم راستی پاور بانک بابا بزرگ کجاست؟یادم بمونه ببرمش!! و.....))))

ادرکنا عزیز فاطمه...❤️‍🩹:) 🎞 نماهنگِ "ھَـــم‌قَــدﻣ" «به‌مناسبت‌اربعین‌باپیوستِ‌امام‌زمانی» 🎼 تهیه‌ شده‌ در گروه هنریِ سَربَند #اربعین #نماهنگ

🎵 قطعه "ھَـــم‌قَــدﻣ" 🎼 تهیه‌ شده‌ در گروه هنریِ سَربَند

اینو یه جا پین کنید بعدا متوجه اش می‌شید: «بعضی وقتام خدا نجاتتون می‌ده؛ ولی شما شکست عشقی حسابش می‌کنی.» #به_خدا_اعتماد_داشته_باش

آقا جدا کردی!) هرسال ما رو جدا میکنی)))

🔴حالا که خیلی از اتفاقات این سفر مثل ارز اربعین و گذرنامه زیارتی، به راحتی و با اینترنت هماهنگ میشه، حیفه برای باعث و بانیش دعا نکنیم ➺ @Twitter_eita [عضویت]

مردی که پای کار اربعین بود و حالا شاید بزرگ‌ترین غائب اربعین باشد! به نیابتش علَم برداشته و قدم برمی‌داریم #شهید_جمهور

سال ۱۴۰۰ یه همچین روزایی🥺🥺

یه خاطره از جا موندن پارسالم تعریف کنم؟

پارسال چند روز مونده بود به اربعین دایی که خرمشهر بود زنگ زد پاشید بیایید اینجا صبح یه سر به شلمچه و مواکب‌ها بزنیم.... نمیخواستم باشون برم ولی بردنم! شب حرکت کردیم به سمت خرمشهر تو راه ماشین ها رو که میدیدم با خودم میگفتم چند درصد این افراد دارن میرن به سمت مرز؟و بعدش عراق و.... _ این عکسو همون شب تو راه گرفتم!)

اخر شب رسیدیم خرمشهر پیش دایی و صبح خیلی زود بیدار شدیم که بریم ولی توان رفتن نداشتم.... توان اینکه برم سمت مرز ولی....

کل مسیر با بغض به جاده‌ای خیره شده بودم که همه یا در حال رفتن هستن یا برگشتن))

یه بغضی داشت از درون خفم میکرد....

واقعا فشار سختی روم بود اون لحظات)

تا اینکه برگشتیم و تو راه برگشت شلمچه به خرمشهر چفیمو گذاشتم رو سرم و هندزفری تو گوشم و فقط سه تا مداحی گوش میدادم... یادم نمیره کل مسیر شلمچه به خرمشهر با گریه گذشت... یادم نمیره چقدر سخت گذشت

رفیق‌جا‌نمونی!

‌باورم نمیشد امسال حرمت رو نبینم!)

اسم بدید به نیابتتون بعد از اینجا میرم حرم مولا ابا عبدالله الحسین... یه نماز زیارت و زیارت عاشورا هدیه من به شما... https://daigo.ir/secret/4329020898 @ir_mohebin