بیا از باباعلئ برات بگم ؛ - پیشنهاد دانلود .

میگه : پیشونیم داغ شده حالم خوب نیست ؛ میگم : میام تب به تب کنیم می خنده ؛ میگه : یعنی چی ؟ : ))

میگم : یعنی نزدیکت شم ؛ پیشونیمو بچسبونیم تختِ پیشونیت . . یا مثلا چش توو چشم بشیم : ))))☕️ . اینجوری هم دما میشیم ، متعادل ؛ میگه : چقدر تو چرت و پرت میگی آخه . .

وسط خنده‌ش سرفه می کنه ؛ آروم میگم : ویروسا . . چقدر خوشبختن ؛ توو تختِ سینه ی تُو جا خوش کردن . . چقدر هوا شاده ك نفس تو رو ؛ قاطیِ اکسيژن‌ش می کنه ؛ حرفامو قطع میکنه ؛ میگه : چی میگی واسه خودت ؛ نمی شنوم ؛ بلندتر . . میگم : عصر میام دنبالت بریم دکتر ؛ اینجوری همه رو مریض می کنی ؛ ملت عاصی میشن . . بعد آرومتر میگم : دلم نمی خواد کسی از تو ؛ وا بگیره . . فقط من ؛ مریضیتم مال من ِ : )🔓'🌱'🫁 .

شاه نجف منتقل شد اینجا https://eitaa.com/Shahe_Najaf1

-

‌- في حياةٍ موازية ، كنتُ أنا كوب القهوة و أنت الموسيقى . . و در زندگی موازی ، من یك فنجان قهوه بودم ؛ و تو موسیقی : ) .

: )))❤️‍🩹 .

من خیلی وقته نوشتن رو رها کردم ؛ ولی تو شاید دلیل دوباره ی من باشی برای نوشتن . ‌. آدما میان تو زندگیم و مجبورم میکنن ؛ دوباره دست به قلم بشم . . دوباره پناه ببرم به کاغذ و قلم از شر آدم ها ! انگار ساخته شدم تا آدما بیان تو زندگیم ؛ و بعد به بدترین شکل ممکن برن . . میدونی دلم از چی میسوزه ؟ : ))) .

از اینکه یه جوری رفتی ؛ ك هیچ راه برگشتی وجود نداشته باشه . . از اینکه ته دلم هیچ امیدی نداشته باشم ؛ که بازم برمیگردی . . حتی یه کاری کردی که اگه یه روزی ؛ اتفاقی یه جایی دیدمت نتونم بهت لبخند بزنم .

ولی وایبش >>> .