eitaa logo
- دِلـخُوشیم -
589 دنبال‌کننده
156 عکس
22 ویدیو
0 فایل
Palestine 🇵🇸 - خاطرات ِ حرم رو میگیرم تو بغلم، تا یکم آروم بشه قلبم؛ - فعلِ مجهول اولین بار، کنارِ بدنِ تو ساخته شد؛ آیا تو حسین منی :) ؟
مشاهده در ایتا
دانلود
[ ولی حاجی حسرتِ دیدنت به دلم موند :)! ]
- دِلـخُوشیم -
قلم دست گرفتم بنویسم از نبود ِ شما ، گفتند حاجی که نرفته هنوز هست . ولی حاجی دیگه نیستی ، هستیا . . هستی . تو قلب‌مون ، تو روح‌مون ، تو وجودمون ، تو فکرمون ، تو خاطرات‌مون . . ولی اونجور نیستی که بچه‌های شهدا با دیدن‌تون بپرن بغلتون و اونقدر محکم بغلتون کنن و اشک بریزن تا با شما آروم بشن . اونجور نیستید که بشید دلخوشیِ آخر هفته‌های بچه‌های شهدا ، تا نقاشی هاشونو ، شعراشونو ، حفظِ قرآن‌شونو با ذوق براتون بخونن و نشون بدن . اونجور نیستید که بشه باهاتون سلفی گرفت و اون عکس بشه بهترین قابِ آلبوم . اونجور نیستید که با دیدن‌تون بریم و با اشک و بغض و افتخار بگیم " حاج‌قاسم‌ودیدم " حاجی روزا بدون ِ شما نمی‌گذره . شبا بدون ِ شما صبح نمیشه . این آشفتگی ، در‌به‌دری ، خستگی ، داغونی‌ها ، زخم‌ها بدون ِ شما انتهایی نداره . این بغض و دلتنگی بدون ِ شما ، پایان ِ آرومی نداره . دلتنگیم حاجی خیلی دلتنگیم . .
- جبران نمیشوی ، حتی با گریه‌های شدید .!
[ گویا که جهان بعد تو زیبا شدنی نیست .! ]
- دِلـخُوشیم -
شبی از شبها ، در روزی از روزها . شبی که می‌درخشد ماهی تابـان میان ِ آسمانِ سیاه رنگ ِ پـر ستاره ؛ و درخشنده تر از آن ، ماه‍ ِ روی ِزمین . . پس کجاست ابـرهای خاکستری رنگ ِ آسمان ؟ چنین است که این حریم ، ابر ِ خاکستری ندارد ؟ هوای آلوده ندارد ؟ نفس ِگرفته ندارد ؟ کجاست دلتنگی‌ای که می‌فشرد قلب را ، می‌گرفت نفس ِ درون ِ سینه را ، سرد میکرد دستان ِ تب‌دار را ، می‌لرزاند تن ِبی‌تاب را و اشک میکرد ناتوانی ذهن را ، که تاب و توان ِ این دلتنگی و طوفان ِ توفنده‌اش را نداشت . این آرامش ِ آرام کننده که آرام کرده این دل ِ بی‌قرار را ، از کجا شد مرحَـم ِ این زخم ِ باز شده و به‍بود نیافته ، که هربار تازه‌تر میشد با اتحاد ِ میان ِ خاطراتُ عکس‌ها ، خاطرات ُ صداها ، خاطرات ُ لمس‌ها . . لمسی که تجربه‌ی آغوش بود . تجربهء دستانی که پیچیده میشد به دور ِ تن . تجربه‌ی نفسی که نفس داد به نفس ِگیر کرده در سینه برای زندگانی ، و تلاطم ِ نفس‌ها شد موجی آرام که نوازش کند روح را ؛ روح ِ زخم خورده .! زخمی که با هربار تازه شدن ، دَوایَش مرحمی بود از جانب ِ طبیبی که آغوشش ، دارالشفای ِ زخم ها بود ؛ درد و زخمی دوست داشتنی ، که در پایان ، التیامش به دستان ُ و آغوش ِ باز شده‌ی شماست . . آقای ِ اباعبدالله :)))!
- دلتنگم و دیدار ِ تو درمان ِ من است .!
بی‌خیالیم ، خیالِ تو به سَرهامان نیست .!
آنچنان جای تو خالیست صدا می‌پیچد .!
شهر بی‌یار مگر ارزش ِ دیدن دارد ؟
آقای من ، بی تو ، کنار ِ همه‌ام و هیچم ، تشنه‌ام و کنار ِ دریای ِ شورم .
ولی دلتنگی دو دستی بغلم کرده ^^ !
دلتنگم .. گفتنی‌هایم همین‌قدر کوتاه‌اند و همینقدر عمیق . . !
نه اینکه حرفی نباشد ، هست ؛ خیلی هم هست .. اما عاشق‌ها می دانند دلتنگی به استخوان که برسد می شود '' سکوت ''
مثل ِ بغضی که میشکنه ، از خستگی ِ دلی که تنگ ِ امام حسینه .
مثل ِ خنده‌ی ِ آبجیم ، با شنیدن اسم ِ امام رضا ^^!
ولی اون عکس‌هایی که تو بین‌الحرمین گرفته میشه ، همون بهترین عکس ِ آلبومه ، بهترین قابِ دیواره ، که با دیدنش خنده‌ی ِ ذوق‌زده مون بلند میشه ..
[ نظری کن که به جان آمدم از دلتنگی .. ]
- دِلـخُوشیم -
چند ماه است که با حسرت ِ دیدار حرم می‌خوابم و بیدار میشوم ؟ چند ماه است که جای ِ حضور ِ در حرم ، در رؤیای ِ حرم سیر میکنم ؟ چند ماه است که دلتنگی پا روی ِ قلب ِ خسته‌ام می‌فشارد و نفس را میگیرد از او ؟ چند ماه است که به انتظار نشسته‌ام و ذره ذره جان میدهم در این دوری ؟ و خدا رحم کند این همه دلتنگی را ..