وظیفه‌ی مادری فاطمیه که می‌شود جور دیگری دلتنگ مادرم می‌شوم. انگار نام فاطمه با نام مادر گره خورده باشد، تا گفته می‌شود فاطمیه، نگاه پر از حسرت مادرم در آخرین دیدارمان که جدایی دنیا و آخرت را برایم رقم زد، مقابل چشمانم ظاهر می‌شود. ما بچه شیعه‌ها روضه شنیدن، به روضه رفتن، از روضه گفتن و درباره‌ی روضه خواندن را از مادرانمان آموختیم. از همان روزی که در آغوششان بودیم و آن‌ها برای مادر دو عالم لالایی می‌خواندند. از روزی که یادمان دادند برای فاطمیه باید مشکی بپوشیم. در واقع خوب که نگاه کنید متوجه خواهید شد که تمام آنچه که مادرانمان آموختند و به ما منتقل کردند و ما نیز به دخترانمان، امتداد جهاد فاطمه(سلام‌الله‌علیها) اولین شهیده‌ی ولایت است. یقینا این شور و حرارتی که در دل‌های ما بچه شیعه‌ها در روضه‌های فاطمیه با شنیدن کلمه‌ی مادر می‌افتد، امتداد صدای ضربات دستان فاطمه(سلام‌الله‌علیها) بر درِخانه‌های مهاجر و انصار است، که طنینش تا دل‌های ما نفوذ کرده است. قیامی به وسعت کلمه‌ی مادر که آثار آن تا قرن‌ها بعد، دل‌های پر از حرارت ما بچه شیعه‌ها را به آغوش کشیده است. پ.ن: امسال اما کیلومترها دورتر در سرزمینی که بیشتر مردمانش اسلام خلیفتین را پذیرفتن، شور و حرارتی نیست و نوای یافاطمه‌ای به گوش نمی‌رسد و چقدر مظلومند شیعیان مسکون در فرایِ مرز ایران، وطن عشاق اهل‌بیت🖤 ✍🏻 زهرا کبیری پور ‌#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #اللهم_بارک_لمولانا_صاحب_الزمان 💠@Delneveshteeee ‌

بشنوید محبت حضرت زهرا را از زبان شهید #قاسم_سلیمانی ‌#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #اللهم_بارک_لمولانا_صاحب_الزمان 💠@Delneveshteeee ‌

‌ ✍🏻 کانال دلنوشت امروز کانال «دلنوشت» سه ساله شد. سه سال پیش و بعد از فوت مادرم در روزهایی که به اولین سالگرد او منتهی می‌شد، این کانال را ایجاد کردم تا از او بنویسم. از مادرم، یکی از مؤثرترین افراد زندگی‌ام یکی از کسانی که در سایه‌ی لطف و محبت او امروز توانستم اینجا باشم. اوایل بیشتر نوشته‌هایم در فراق او و به یاد او نوشته می‌شد اما کم کم و با استقبال دوستان و نزدیکانم نوشته‌ها و یادداشت‌های دیگری در موضوعات تاریخی، اجتماعی و فرهنگی نیز به مجموع یادداشت‌هایم اضافه شد و مسیر کانال را تغییر داد. در این سه سال اتفاقات متفاوتی را تجربه کردم، اتفاقاتی که گاهی تلخ و گاهی شیرین بود. در وصف بعضی از آن‌ها در اینجا یادداشتی منتشر کردم اما درباره‌ی بیشتر اتفاقات رخ داده در زندگیم، چیزی منتشر نشد، اگرچه نوشته شد. نوشتن اما همیشه حالم را خوب کرده است. همیشه همه چیز را نوشتم برای خودم بدون هدفی برای انتشارش و مطمئن هستم تمام شما هم پُر از کلماتی هستید که بر روی دلتان آوار شده‌... پیشنهاد من به شما این است که آوار کلمات را از روی دلتان بردارید و شروع به نوشتن کنید. نوشتن مثل کلید دری است که نور‌ پشت آن مانده و منتظر است تا در باز شود و به زندگی شما بتابد. یک کاغذ سفید، هرچقدر هم که تمیز و زیبا باشد، قاب گرفته نمی‌شود برای ماندگار شدن حرف‌هایتان باید بنویسید... از همین امروز تصمیم بگیرید برای ماندگار شدن افکار و تجربیاتتان بنویسید و حس سبکبالیِ بعد از آن را تجربه کنید. و آخرین کلام حسن استفاده‌ای باشد تا بتوانم از همین‌جا از تمام دوستانم که در این سه سال همراه و مشوق من برای نوشتن بودند، صمیمانه تشکر کنم. از همسر عزیزم که مثل یک راهنمای دلسوز و مهربان اولین شخصی بود که نوشته‌هایم را می‌خواند و بازخوردهایش مرا تا به آسمان‌ها می‌برد اما بیشتر از همه تشکر می‌کنم. ارادتمند تمام خوبان زهرا کبیری پور #سالگرد ‌‌#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #اللهم_بارک_لمولانا_صاحب_الزمان 💠@Delneveshteeee ‌

مراسم رونمایی از کتاب معجزه دوم، در حاشیه همایش ائمه جماعات و ارکان مساجد قم. با حضور حضرت آیت‌الله فاضل لنکرانی