eitaa logo
🏴دزفول / فرهنگستان 🇮🇷
2.9هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
669 ویدیو
14 فایل
دزفولی باشی و دزفول رو نشناسی؟!! با ما همراه باشید با شناخت شهر خودتون مشاهیر تاریخ طبیعت محلات محرم خبرها صنعت بازار __________ ادمین @D_CYBER
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸🔹 🔸🔹( آب تَنّاب) 🔹سحری ماه رمضان در دقایق آخر(آب اخری که قبل اذان خورده میشود که وقت تنگ و لحظه آخری هست) 🔸🔹(آب دندون) 🔹آب نبات 🔅🔅🔅🔅🔆🔆🔆🔆🔆🔅🔅🔅🔅 🔸️🔹️دزفول @Dezful_ology
🔸🔹يك لالايى(اُلهِ)دزفيلى ➖دوتاكُوكِن سر كُو جنگشونه ندونم حق به دٓسِ كُوشونه يِكىْ شون جاهل دٓس پاحنايه يِكىْ شون ريش سٓفيِد كدهدايه معنی ➖دو تا پسر هستندسركوه باهم مى جنگند نمى دانم حق به دست كدام يك ازآنهاست يكى ازآنهاجوان دست وپاحنايى است (كنايه ازتازه داماد) ويكى هم پيرمردريش سفيدى ست 🔅🔅🔅🔆🔆🔆🔆🔆🔅🔅🔅 🔸️🔹️دزفول/فرهنگستان @Dezful_ology
🔸🔹 " بِندار "یعنی چه؟ 🔹به سرا شیبی های تند منتهی به رود خانه گفته میشود 🔸که در اصل واژه " بَند آر " بوده است 🔹یعنی موقع بالا کشیدن از این مسیر خصوصا همراه با داشتن مشک یا ظرف پر از آب ، نفس بند می آمد که بعد ها به دلیل استعمال زیاد این کلمه و سهولت آسان به ( بِندار) تغیر لفظ داده شد. 🔅🔅🔅🔆🔆🔆🔆🔆🔅🔅🔅 🔸️🔹️دزفول/فرهنگستان @Dezful_ology
🔸🔹 آچلون : محله آخر دس : آخرت کار شو : شب 📕 برگرفته از کتاب فرهنگ زبان و گویش دزفولی نصرالله‌نجاتعلی 🔅🔅🔅🔅🔆🔆🔆🔆🔆🔅🔅🔅🔅 🔸️🔹️دزفول / فرهنگستان @Dezful_ology
🔸🔹 🔸🔹(عَفتُو لیل بیلی ) 🔹اندکی به غروب مانده 🔸🔹( صَبیر ) 🔹باحوصله 🔅🔅🔅🔅🔆🔆🔆🔆🔆🔅🔅🔅🔅 🔸️🔹️دزفول / فرهنگستان @Dezful_ology
🔸🔹 آبَ دَُوری : محل تشریفات و مهمانی آو ریز : توالت اُو شنَه : آبی که روی شن در جریان باشد 📕 برگرفته از کتاب فرهنگ زبان و گویش دزفولی نصرالله‌نجاتعلی 🔅🔅🔅🔅🔆🔆🔆🔆🔆🔅🔅🔅🔅 🔸️🔹️دزفول / فرهنگستان @Dezful_ology
🔸🔹 آرَت : بیاوردت آردلِون : محل قرار دادن آرد در آسیاب آژینهَ : چکش تراشیدن سنگ آسیاب 📕 برگرفته از کتاب فرهنگ زبان و گویش دزفولی نصرالله‌نجاتعلی 🔅🔅🔅🔅🔆🔆🔆🔆🔆🔅🔅🔅🔅 🔸️🔹️دزفول / فرهنگستان @Dezful_ology
🔸جِلِنگی ظور:(یا ظور جِلِنگََکی) موقع گرمای ظهر که هیچ سایه ای وجود ندارد و سایه ها زائل میگردند. 🔹قیرِِی عَفتو: نهایت آفتاب بعد از ظهر 🔸پَسین:عصر 🔹سَرشوم:سرشب 🔅🔅🔅🔆🔆🔆🔆🔆🔅🔅🔅 🔹دزفول / فرهنگستان @Dezful_ology
کوت کلاته: چیزی به مقدار زیاد مثلا" اگر از غذا چیزی اضافه می ماند می گفتند: کوت کلاته غذا باقی مانده است. محقق: مرضیه فرامرزی فر
🔸🔹 اسامی محلی ، مناطق مختلف رود دز 🔸 دس مَشون 🔹تال خانی 🔸چمِ گردو 🔹گَلَه گَه 🔸راقون 🔹قاطرون 🔸بالارو 🔹زیر قُبّهَ 🔸تَخ سُلطون 🔹کُرنوسیون 🔸سر میدون 🔹زَنون 🔸خراطون 🔹قَلَه 🔸صوبیون 🔹قَصابون ✏️سید محمد منتظری 🔅🔅🔅🔆🔆🔆🔆🔆🔅🔅🔅 🔸️🔹️دزفول/فرهنگستان @Dezful_ology
🔸دیگولوزه= دیگ کوچک 🔹کوچکولوزه= فرد کوچک 🔸برم نبرا= سهم من کم نشود 🔹گاله پشت= لاک پشت 🔹قط و قوینه= فرد تپل و چاق 🔸تییه= چشم 🔹پت= دماغ 🔸زون= زبان 🔹تیک= پیشانی 🔸دندون= دندان 🔹می= مو 🔸گپ= گونه 🔹لو = لب 🔸شومی= هندوانه 🔹وحسو= علامت تعجب 🖊مرضیه فرامرزی فر 🔅🔅🔅🔆🔆🔆🔆🔆🔅🔅🔅 🔸️🔹️دزفول/فرهنگستان @Dezful_ology
🔸ری بِ ری=روبرو، مقابل 🔹گولی= گلو 🔸لیقَلو= روده 🔹بورگ= ابرو 🔸پوفی= ریه، شش 🔹کِلِک= انگشت 🔸گِندیک= پاشنه پا 🔹کولمَک= آرنج دست 🔸پَتی= خالی 🔹بحتیه= شیربرنج 🔸قیماق= سرشیر 🔹کَوی = کاهو 🔸دوشکَک= دیروز 🔹گورداله= کلیه 🔸ریمیز= موریانه 🔹لیله= مارمولک 🔸پَری، پَریگَک= پریروز 🔹زونی= زانو 🔸قَد= کمر 🔹مِلازه=ته حلق 🔸مِرزِنگ= مژه 🔹پَحپیل= کودن 🔸توروک توروک= خیلی خیلی یواش و آروم راه رفتن 🖊هادی هدایت 🔅🔅🔅🔆🔆🔆🔆🔆🔅🔅🔅 🔸️🔹️دزفول/فرهنگستان @Dezful_ology
🔸🔹 آبَ دَُوری : محل تشریفات و مهمانی آو ریز : توالت اُو شنَه : آبی که روی شن در جریان باشد 📕 برگرفته از کتاب فرهنگ زبان و گویش دزفولی نصرالله‌نجاتعلی 🔅🔅🔅🔅🔆🔆🔆🔆🔆🔅🔅🔅🔅 🔸️🔹️دزفول / فرهنگستان @Dezful_ology
🔸جِلِنگی ظور:(یا ظور جِلِنگََکی) موقع گرمای ظهر که هیچ سایه ای وجود ندارد و سایه ها زائل میگردند. 🔹قیرِِی عَفتو: نهایت آفتاب بعد از ظهر 🔸پَسین:عصر 🔹سَرشوم:سرشب 🔅🔅🔅🔅🔆🔆🔆🔆🔆🔅🔅🔅🔅 🔹دزفول / فرهنگستان @Dezful_ology
🔹🔸 🔸🔹(اَ بلقَه ) 🔹از لج 🔸🔹( اُ تُب ) 🔹آرایش و شانه کردن گوسفند 🔅🔅🔅🔅🔆🔆🔆🔆🔆🔅🔅🔅🔅 🔸️🔹️دزفول / فرهنگستان @Dezful_ology
🔹زیچَه: 🔸 ابراز شوق و رضامندی همراه با صدایی از حلق 🔹بابزن: 🔸بابزن یا باد بزن یکی از وسایل خنک کننده دستی استکه با الیاف نرم و برگ خرما بصورت حصیری بافته میشود. 🔹بَحتیَه: 🔸شیر برنج-برگرفته از کلمه هندی"بهتا" میباشد. 🔹بُرشک: 🔸غذایی است که با پیاز داغ و روغن و قدری آب درست میکنند.یعد آرد را قدری تر میکنند که بصورت خمیر تام با آرد دربیاید٬بعد آن خمیر و آرد را بادست مالی کردن بصورت تیکه های خمیر رزی گلوله شده در می آورند و آن را با پیاز داغ و آب اضافه میکنندو می پزند که تقریبا شبیه نوعی آش است.چون رنگ برشک ٬ زرد و بدرنگ و قدری هم شل و وارفته است دزفولی ها حالت افراد عبوس و اخمو را به برشک تشبیه میکنند. 🔅🔅🔅🔅🔆🔆🔆🔆🔆🔅🔅🔅🔅 🔹دزفول / فرهنگستان @Dezful_ology
🔸رَگِناس : 🔹همان رگناک فارسی است که برای سهولت تلفظ ٬حرف ک تبدیل به س گردیده که صفت مرکب است به معنی ستبر شدن و تورم رگ توام با درد 🔸رِِِنگِ بِنگ: 🔹همان رنگ به رنگ دیدن است در زبان فارسی٬که در مولقع خستگی چشم ناشی از بی خوابی و مطالعه زیاد و...عارض میشود 🔸سینَه سُل: 🔹سینه خیز٬حرکت اطفال چند ماهه روی سینه 🔅🔅🔅🔅🔆🔆🔆🔆🔆🔅🔅🔅🔅 🔹دزفول / فرهنگستان @Dezful_ology
🔴کوپیتَه یعنی چه؟🤔 🔸🔹کوپیته برگرفته از وجود ساختمان گلی سه طبقه مربوط به ژاندارم‌های اواخر دوره قاجاریه است که در بلندی مشرف به مبادی ورودی و خروجی آن منطقه بوده است و هنوز هم آثار از آن باقی است که به این ساختمان گلی کوپیته می‌گویند 🔅🔅🔅🔆🔆🔆🔆🔆🔅🔅🔅 🔸️🔹️دزفول/فرهنگستان @Dezful_ology
دندلوز = آویزان کوت کلاته= چیزی به مقدار زیاد برشتن= سرخ کردن چیزی اچه= چرا گروز= فرار کن آرت= بیاوردت اشکم= شکم اشد= عطسه انجنیدن= خورد کردن چیزی اولا= آن طرف ای لا= این طرف بابزن= بادبزن دستی برگ=ابرو بل بل= پلک زدن پ رو= وصله زدن پلتی= کمی ترک ترک= آهسته و یواش یواش راه رفتن تش= آتش تریک= لامپ تلو ملو= بچه های قد و نیم قد تنجر= ورود غذا یا آب به مجرای تنفسی که با سرفه همراه است جن جلیق= ضعیف و لاغر چت= چی شده خیگول=پر خور و شکم چاق دلیز= دهلیز و ایوان دم تقه= شوخی کردن زم ب سه= زبان بسته زیچه= ابراز شادمانی از ته دل شوفر= راننده عاق بیق= تار عنکبوت کاش واش= خمیازه کشیدن لچر= فضول لچری= فضولی کردن لک هل= ول کن 🖊پژوهشگر: مرضیه فرامرزی فر 🔅🔅🔅🔆🔆🔆🔆🔆🔅🔅🔅 🔸️🔹️دزفول/فرهنگستان @Dezful_ology
🔹بِِی حِلمَتونَه: حرکتی ناگهانی و بدون تامل انجام دادن که غیر ارادی باشد 🔸بیکَمبو: به شخص منتظر و تک و تنها نشسته میگویند 🔹تُرُک ترُک: آهسته و یواش یواش و به اصطلاح نرمک نرمک راه رفتن. 🔸تلو مُلو: به معنی بچه های قد و نیم قد 🔅🔅🔅🔅🔆🔆🔆🔆🔆🔅🔅🔅🔅 🔹دزفول / فرهنگستان @Dezful_ology
🔹"عاق بق" = تار عنکبوت 🔸"زعتر" = آویشن ، داروی گیاهی 🔹"گلاعه" = چتری موها 🔸"لک هل" = ول کن 🔹"اسپانه" = آچار لوله گیر 🔸"دله" = حلب ، سطل، قدیم تر شرت بزرگ مردانه 🔅🔅🔅🔆🔆🔆🔆🔆🔅🔅🔅 🔸️🔹️دزفول/فرهنگستان @Dezful_ology
 🔸🔹چینُووی در گذشته مردم میگفتند، اگر کسی تک و تنها در آب رودخانه شنا کند، آدم های آبی تنومند و پف کرده ای به نام چینُووی (چینی آبی) به او حمله میکنند، علی الخصوص اگر شنا در شب باشد...🙄😱 بنظر میرسد که طرح این عنوان بخاطر آن بوده است که کسی تنها و یا در تاریکی شب که احتمال غرق شدن وی می رود و نجات دهنده ای هم نیست، شنا نکند. 🔅🔅🔅🔆🔆🔆🔆🔆🔅🔅🔅 🔸️🔹️دزفول/فرهنگستان @Dezful_ology
🔸🔹بعضی واژه ها واصطلاحات در زبان دز فولی 🔸شُفتِ ریز = اسراف کردن 🔹شِلِف گِلِف = ریخت وپاش کردن 🔸شیپل شیپو = پولی را بی مورد خرج کردن 🔹حَروم حَجَّه = بد مصرف کردن 🔸اُبه لِیز= کلافه کردن کسی 🔹اُ به چیت = کار بیهوده وبی نتیجه 🔸هَف ری هَف زون = آدم منافق ودورو 🔹پَر پوق شوندَن= کنایه زدن یا تیکه انداختن ✍شکری پور 🔅🔅🔅🔆🔆🔆🔆🔆🔅🔅🔅 🔸️🔹️دزفول/فرهنگستان @Dezful_ology
🌺🌺🌺🌺 اصطلاحات دزفولی را در مورد اشخاص یاد بگیریم هِرهووی= آدم دم دمی مزاج زونُم ضُرُپی= آدم کم حرف بلبل قاقا خور = آدم نازپروده وعزیز اُ زیر قُبَّه= آدم خونسرد وبی خیال دُل دُل عرش= آدم نازپروده گو گیز = آدم نفهم کَلول = آدم خسیس دونا دَلَه= آدم رند وبا سیاست کُلمَک سوییدَه = آدم موذی حِلحوتی= آدم شلخته ونا منظم پَحپیل= آدم نادان و دست وپا چلفتی 🌺🌺🌺🌺🌺شاد باشید وشاد بمانید ✍مژگان شکری پور 🔅🔅🔅🔆🔆🔆🔆🔆🔅🔅🔅 🔸️🔹️دزفول/فرهنگستان @Dezful_ology
🔸🔹اصطلاحات دزفولی در مورد مراسم عروسی خاسگوری= خواستگاری کردن قصه کنون= حرف های اولیه جهت ازدواج( مانند تعیین مهریه و جهیزیه و..) نمزدی= نامزدی مربرون= عقد کردن( عقد ازدواج) بیبرون= عروس برون( شب عروسی) صبحی= دوست و آشنا جهت مبارک گویی صبح روز بعد نزد عروس و داماد مشرف می شوند سشوه= سه روز بعد از مراسم عروسی دوست و آشنا به خانه داماد مشرف می شوند تا هدیه ای به عروس و داماد بدهند هفته برارون= یک هفته بعد از مراسم عروسی خانواده عروس از خانواده داماد و اقوام نزدیک دعوت می نمایند و با دادن شام از آنان پذیرایی می کنند البته حلوا و کلوچه دزفولی و هدیه از طرف مادر عروس چاشنی این مراسم هست مار دوما= مادر داماد مار بی= مادر عروس بی= عروس دوما= داماد سوزم سوزه سوز وریه= مانند سبزه سبز سبز هستم سپاس گزارم💐 پژوهش گر و نویسنده 🖊مرضیه فرامرزی فر