دلنوشته ای به حاج قاسم
سلام عمو قاسم
عمو قاسم از وقتی که شما رفتید به حرم ها هم حمله کردند
عمو قاسم احساس میکنم وقتی که شما رفتید کل جهان یتیم شدند
حاجی اینا از زائراتم میترسن
+حاجی خستمولیهستمپامکتبت
صدلعنتبهقلبماگهبخاددلبکنه💔🥲
عمو قاسم دیدی بچه ی ۲ ساله به عشق شما اومد اسمش ریحانه بود به درجه ی شهادت رسید💔
ولی این دفعه از طفل معصوم که خواست سرباز شما باشه هم ترسیدن.
دختر حاج قاسم
فاطمه ورهرام
#دلنوشته
#حاج_قاسم
#کرمان
#شهرستان_سنندج
#استان_کردستان
╭═━⊰🖤🖤🖤⊱━═╮
@dhgh_ir
@dhgh_amaliyat
╰═━⊰🖤🖤🖤⊱━═╯
آمدم به دیدارت آقا
اما اجازه ی دیدنت را ندادن
نگذاشتن قدری کنارت بنشینم و صورت نورانی و بهشتی ت را ببینم
اما تو هیچ نگران نباش ما هستیم حق کسانی که شهید شدند و پیش تو آمدند را می گیریم یا ما هم مثل آنها شهید می شویم یا ظلم ستم را قبول نمی کنیم.
دختر حاج قاسم
ژینا قادر پور
#دلنوشته
#حاج_قاسم
#کرمان
#شهرستان_سنندج
#استان_کردستان
╭═━⊰🖤🖤🖤⊱━═╮
@dhgh_ir
@dhgh_amaliyat
╰═━⊰🖤🖤🖤⊱━═╯
گرگ ها خوب بدانند، در این ایل غریب
گر پدر مرد تفنگ پدری هست هنوز
گر چه مردان قبیله همگی کشته شدند
توی گهواره چوبی پسری هست هنوز
دختر حاج قاسم
سیده نساء کرانیان
#دلنوشته
#حاج_قاسم
#کرمان
#شهرستان_سنندج
#استان_کردستان
╭═━⊰🖤🖤🖤⊱━═╮
@dhgh_ir
@dhgh_amaliyat
╰═━⊰🖤🖤🖤⊱━═╯
بسم رب الشهداء والصدیقین🥀
مسیر هر لحظه شلوغ و شلوغتر میشد . چگونه میشود یک نفر تا این حد عاشق و دلباخته داشته باشد؟
هر چه به مقصد اصلی نزدیکتر میشدند تپش قلب ها بیشتر و قدمها تندتر میشد . جمعیت آنقدر زیاد بود که انتهایی نداشت . مانند دریایی که نقطهی پایانش نامشخص است .
هر قسمتی را نگاه میکردی ، یکی نوزاد چند ماههاش را در آغوش گرفته بود ، یکی دست دختر ۳ سالهاش را در دست داشت . دیگری پرچم به دست قدم برمیداشت . پسری مادرش را سوار بر ویلچر حرکت میداد و... . از جای جای ایران آمده بودند . محجبه و بدحجاب ، زن و مرد ، پیر و جوان ، کوچک و بزرگ ، همه بودند .
بوی چای آتیشی ، بوی غذا ، بوی اسپند همه جا را پر کرده بود . صدای مداحی و رجز گوش هایت را نوازش میداد . همه خوشحال بودند از اینکه به دیدار سرباز جان بر کف اسلام میروند تا عید و شهادتش را تبریک بگویند . که یک بار همه چیز تغییر کرد .
گریه ها و ناله ها ، جای خندههای چند دقیقهی قبل را گرفتند . طنین زیبای مداحی و رجزخوانی ، جایشان را به صدای مهیب و هولناک انفجار دادند . دیگر خبری از بوی چای آتیشی و اسپند نبود اما تا دلت بخواهد ، بوی خون و باروت به مشامت میخورد .
تا چشم کار میکرد جنازه بود و جنازه . خیابان مملو از بدن های غرق در خون بود . هرجا را نگاه میکردی عزیزی بر زمین افتاده . کوچک و بزرگ . آن طرفتر کودکانی را میدیدی که با چشمان پر از اشک در پی خانوادهشان میگشتند . پدر و مادری که با وجود جراحت دربهدر دنبال بچههایشان بودند .
عجب روز مادری شد . پدرهایی که دیگر به خانه بازنگشتند . کودکانی که در آغوش مادر سادات آرام گرفتند و مادران و زنانی که هدیهشان از زهرای اطهر (س) ، شهادت بود .
خوش به سعادت کودکانی که از این پس هم بازی علی اصغر شش ماهه و رقیه سه ساله اند . خوش به سعادت جوانانی که علی اکبر گونه بار سفر بستند و پرکشیدند .
چه روضهی مجسمی . کربلا باز هم تکرار شد .
خوش به سعادت دختران شهیده و بد به حالِ ما . مایی که باز هم از قافلهشان جاماندیم و چیزی جز حسرت و اشک نصیب مان نشد . خوش به حال فائزه ، دختری که خواست شهادت را عینی به دانش آموزانش یاد دهد .
میبینی ؟ شهادت پیر و جوان ، زن و مرد ، پلیس و دکتر ، معلم و دانش آموز ، طلبه و بسیجی نمیشناسد . اگر لایقش بودی سرنوشتت خواهد شد و اگر لیاقت نداشتی .... .💔
میتوان با رنج فراوان این غم بزرگ را تحمل کرد اما ، اما چیزی که نمک میشود بر زخم ها و سنگینی میکند روی قلبها ، خنده و شادیِ کسانی ست که یک عمر آنها را هموطن خود میخواندی . امان از دل زینب (س) . امان از دل رقیه (س) .
با همهی سختیاش آن روز جانسوز سپری شد و حال ، مردم غیور و شهید پرور ایران به راه منتهی به مزار سرباز شجاع ایران ادامه میدهند . بدون هیچ ترس و واهمهای . آمدند تا این مسیر خالی نماند . آمدند تا نشان دهند ما شوق شهادت داریم . آمدند تا بگویند حاج قاسم عزیزِ ماست و ما هرگز عزیزمان را رها نخواهیم کرد . آری ما ملت شهادتیم .
و چه زیبا گفت پیرِ ما خمینی کبیر (ره) : بکشید ما را ملت ما بیدارتر میشود .
رقص جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند
چون رهند از دست خود دستی زنند
چون جهند از نقص خود رقصی کنند
شادی روح شهدای حادثهی تروریستی کرمان ، صلوات ...
۱۳ دی ماه ۱۴۰۲
◾️ یزد
#دلنوشته
#حادثه_کرمان
#دختران_حاج_قاسم
╭═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╮
@dhgh_ir
@dhgh_amaliyat
╰═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╯
دلنوشته ای برای حاج قاسم
حاج قاسم تورفتی و بعدازتو چه باران معصومانه ای بارید
دلها ازدوری تو راهی گلزار شدند
اما دشمنانت حتی از پیکر تونیز میترسند
ریحانه جان رو میشناسی؟؟
دختربچه یکساله که برای زیارتت آمده بود
اما پیش توآمد وبه درجه شهادت نائل شد.
دختر حاج قاسم
فادیا قادر پور
◾️کردستان، سنندج
#دلنوشته
#کرمان
#دختران_حاج_قاسم
╭═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╮
@dhgh_ir
@dhgh_amaliyat
╰═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╯
🖤 دلنوشته ای برای حاج قاسم 🖤
نمی دانم برای دست بریده ات روضه ابوالفضل عباس بخوانیم یا برای پیکر پاره پاره ات روضه علی اکبر بخوانیم یا برای غم هجران رهبرمان روضه مالک یا به یاد محاسن سفیدت روضه حبیب سر دهیم یا از هلهله حرمله ها یا از شهادتت در غربت و دوری ناله سر دهیم. ای سردار ایرانی ها حاج قاسم سلیمانی داغ دوری ات آنقدر سنگین بود که هرگز توان از میان برداشتن آن را نخواهیم داشت.
لب های شما را با نخ و سوزن به گونه ای به هم می بافیم که تا ابد نتوانید شادی را تجربه کنید. سردار قاسم سلیمانی از میان ما برفت ولی پشت بند آن سلیمانی های زیادی زاده شده اند تا لذت های زودگذر را از شما بستانند. منتظر قیام خونین و انتقام سرسخت ما باشید.
دختر حاج قاسم
هستی مرادی
◾️کردستان، سنندج
#دلنوشته
#کرمان
#دختران_حاج_قاسم
╭═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╮
@dhgh_ir
@dhgh_amaliyat
╰═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╯
دلنوشته ای به حاج قاسم
سلام عمو قاسم
عمو قاسم از وقتی که شما رفتید به حرم ها هم حمله کردند
عمو قاسم احساس میکنم وقتی که شما رفتید کل جهان یتیم شدند
حاجی اینا از زائراتم میترسن
+حاجی خستمولیهستمپامکتبت
صدلعنتبهقلبماگهبخاددلبکنه💔🥲
عمو قاسم دیدی بچه ی ۲ ساله به عشق شما اومد اسمش ریحانه بود به درجه ی شهادت رسید💔
ولی این دفعه از طفل معصوم که خواست سرباز شما باشه هم ترسیدن.
دختر حاج قاسم
فاطمه ورهرام
◾️کردستان، سنندج
#دلنوشته
#کرمان
#دختران_حاج_قاسم
╭═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╮
@dhgh_ir
@dhgh_amaliyat
╰═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╯
حاج قاسم
اگر بودید آن ها جرئت نمی کردند در لانه هایشان تکان بخورند چه برسد به آزار دادن مردمان مظلوم
حاج قاسم
شما برای فرزندان شهدا پدر بودید و بعد از شما آن فرزندان برای بار دوم داغ پدر را کشیدند
حاج قاسم
ما نمی گذاریم داغ شما باعث سو استفاده دشمنان ما شود
حاج قاسم
ما با هوشیاری ادامه می دهیم و به قاتل ها جواب کوبنده خواهیم داد
انشاالله
●○●○●○●○●○●○●○●○●○●
از طرف فرزند کوچک شما: فاطمه رازیانی
◾️کردستان، سنندج
#دلنوشته
#کرمان
#دختران_حاج_قاسم
╭═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╮
@dhgh_ir
@dhgh_amaliyat
╰═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╯
«سلام ای یوسفِ خوش نام ما، ای دلبر و مقصود ما، ای دولتِ منصور ما، ای لشکر جانانِ ما.
ای امیر لشکر، ای سردار دل ها! آغوش تو پناه طوفان من بود. چشمان من کنار عقیق پیشانی ات جان می گرفت و صدای بارانی ام کنار صدای خاک ریز آزادی بهاری می شد. ای سردار لشکر عشق، ستاره ی زندگی ملت، بدون سردار نوری ندارد، چون تو نور خاک مظلوم دمشق بودی. خاک مظلوم دمشق از غم فراق، سیاهی زندگی را به رُخ پروانه های آتشین می کشد. فرزندان مظلوم فلسطین بی تو دست هایشان سرد و قلبشان گرفته است. ای پدر ایران، ای روشنایی خانه ی امید، چشم ستارگان فلک از تو روشن است.
حاج قاسم میبینی اینها از زائرانت هم میترسد و آنها را ترور می کنند
دختر حاج قاسم
تینا ویسی
◾️کردستان، سنندج
#دلنوشته
#کرمان
#دختران_حاج_قاسم
╭═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╮
@dhgh_ir
@dhgh_amaliyat
╰═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╯
آمدم به دیدارت آقا
اما اجازه ی دیدنت را ندادن
نگذاشتن قدری کنارت بنشینم و صورت نورانی و بهشتی ت را ببینم
اما تو هیچ نگران نباش ما هستیم حق کسانی که شهید شدند و پیش تو آمدند را می گیریم یا ما هم مثل آنها شهید می شویم یا ظلم ستم را قبول نمی کنیم.
دختر حاج قاسم
ژینا قادر پور
◾️کردستان، سنندج
#دلنوشته
#کرمان
#دختران_حاج_قاسم
╭═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╮
@dhgh_ir
@dhgh_amaliyat
╰═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╯
در روزی که گلهای خرما شیرینیش را به زمین فرستادند و پرندهها با آوازی شاد پیام حضور امیرالمؤمنین علی (ع) را به دلمان نهادند، یاد آوریم که امروز در کنار جشن پدری، روزی است که به پدری بزرگ و شجاعی فکر کنیم. پدری که صداقتش همانند آفتاب شعاعی از عشق و امانت بر دل هر فرزندی تابانده است.
پدری که با تمام وجود، بهره شناسی تمام فرزندانش را بر عهده گرفت و با صبر و استقامت، از تمام نیازهایشان اهمیت بیشتری داشت. حاج قاسم، پدری شجاع و مهربان بود که با همه ی دلسوزی خویش، آرامش و امنیت را به دل ما عطا می کرد. او بهترین نمونه ی پدر بود که ما را به زندگی در راه حق و عدل هدایت کرد.
در روز پدر، نه فقط به حاج قاسم، بلکه به همه ی پدران سرافراز قلبمان را اهدا می کنیم. آنها که با تلاش و قدرت، پنجرههای زندگی ما را به دنیا باز کردند. آنها که با عشق و محبت خویش، شمشیری از ایمان و علم بر دل ما تیز کردند. آنها که همیشه سایهی مهر و احسانشان را بر سرمان نگاه داشتند.
در هر طلوع روز، باد بر سرمان میوزد. امروز، با ستایش و تشکر بیپایان، به پا دستان همهی پدرانمان بشینیم و بگوییم: "تو پدر جهانی، تو پرتو خورشید تابان، تو آرامش و امید ما هستی. بیپروا و با شجاعت باقی ماندهای و همیشه در قلبمان زنده خواهی بود. تو مهربان و صدرپناهمان هستی. همیشه در قلب و یادمان خواهی بود، ای پدرِ بزرگ."
◾️فاطمه زهرا شاهمرادی
◾️ استان کرمان_شهرستان بافت
#دلنوشته
#ولادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#دختران_حاج_قاسم
╭═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╮
@dhgh_ir
@dhgh_amaliyat
╰═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╯
سنگ صبور مینویسد از احوالات وطنش
از تجاوزات پی در پی به وطنش
مینویسد از شهید دوماهه
از مادر پا به ماه که چند روزی بیشتر به آغوش کشیدن فرزندش نمانده بود
از دانشجوی بی دفاع و دور از خانواده
از سرداران بنامی که سالها؛ خود و زندگی خود را وقف وطن کرده بودن
از شهدای رسانه و امدادی
از شهدای خانوادگی و بیگناه در بستر خوابیده
ازهرقومیت و مذهبی
آری
سنگ صبور آمده است بگوید ان الله مع الصابرین.
چند روزی از شروع این وقایا میگذرد و دشمن پلید تر از هر پلیدی دندان تیز کرده برای آرمانهای منو و شهید کردن آرمان بیگناه
نام رهبرم را در دهان کثیفش میچرخاند تا اهدافش را رقم بزند
مشتم را گره میزنم و میکوبم بر دهان یاوه گویان
سنگ صبور آمده است تا بگوید جمع کنید پلاستان را که فقط زورتان به آتش زدن لاستیک میرسد
جمع کنید تهیدادتان را که پشت رهبرم فرمانده اصلی اباالصالح المهدی عجل الله ایستاده
از هیچ تهدیدی نمیترسم و لحظه شماری میکنم برای ریشه کن شدن این دشمن پلید
سنگ صبور آمده است که بگوید یک مبارز عاشق وطن؛ همیشه منتظر صاحبش هست و خواهد ماند
به زودی زود در این میدان؛ فتاح ها و خیبر ها فاتح میدان خواهند بود و انتقام تک تک شهدای این حادثه را خواهیم گرفت
در این لحظه های آشکار شدن حق و باطل سفیر این جمله میشوم که(درختان جنگل در بحرانها فرار نمیکنن چون ریشه در خاک دارن. حیوانهای حیوان تر از حیوان فرار میکنن)
پس پشت رهبر عزیزم و وطنم تا پای جان ایستاده ایم.
(سنگ صبور)
#دختران_حاج_قاسم
#دلنوشته
╭═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╮
@dhgh_ir
@dhgh_amaliyat
╰═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╯