فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت سالگرد شهدا...
*بسم رب الشهدا و الصدیقین*
میخوام برگردم چهار سال قبل(هویزه) دقیق روزی بود که برای اولین بار عکستو دیدم ..
اونم از روی کتابت،لبخندی که زده بودی خیلی قشنگ بود.خیلی به دلم نشست😍❤️
اسم کتابتو که خوندم نوشته بود رفیق،مثل رسول..
جالب تر از همه این بود که کتابت توی کتاب خونه هویزه یعنی همونی که من خریدمش اخرین جلد بود و دیگه تموم شد.
الان سه سال میگذره و این کتاب جلومه
و چه شبها و روزهایی که با این کتاب گریه کردم
و چه قدر باهات صحبت کردم..
میدونی تو به من نظر کرده بودی
مهرتو خودت به دلم انداخته بودی
جوری شده بود که اسمت از زبونم نمی افتاد
هر دقیقه اقارسول اقارسول میکردم
و از اینهمه لطف و محبتی که به من داری و از خصوصیاتت برای همه تعریف میکردم..
از پارسال نذر کردم هر ساله شهادت نذری داشته باشم چیو دیگه خودت به دلم مینداختی
مثلا پارسال نذرم جانماز و رزق بود
یادمه پارسال دقیق ۲۷ابان متوجه شدم که شهادت شهید زین الدین هم همین تاریخه ولی دیگه دیر شده بود گفتم انشاءالله سال دیگه واسه هر دو نذری میدم(داستان اقا مهدی هم طولانیه که انشاءالله به موقعش واستون میگم)
تولد اغارسول ۵ روز بعد از تولد منه
یعنی ۲۰ اذر
پارسال خیلی دلم میخواست برم سر مزارشون اما نشد ولی یکی از دوستان که تهران بودرفت
و واسم نذری اورد
تسبیح بود به همراه عکس اقا رسول..
امسال هم که قرار شد نذری بدم نمیدونستم چکار کنم که خواب اقا رسول رو دیدم که دارن تسبیح میدن به یکسری افراد که توی صف هستن
منم توی صفبودم
#شهید_رسول_خلیلی
#شهید_محمد_رضا_دهقان_امیری
#شهید_بابک_نوری_هریس
#شهید_مهدی_زین_الدین