eitaa logo
دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی
901 دنبال‌کننده
383 عکس
124 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻؛ ماهیت و شاخص ها ✔️آیت الله محمدجواد 1. جداانگاری دین از سیاست 2. مخالفت با سیاست تقیه 3. تحاکم الی الطاغوت 4. مخالفت با حمایت از فلسطین و مبارزه با رژیم اشغالگر قدس 🆔 @j_fazel_lankarani
✳️ اگر حکومت اسلامی نبود... ✅ کانال دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله فاضل لنکرانی 🆔 @j_fazel_lankarani
✳️ جدایی دین از سیاست یعنی ... ✅ کانال دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله فاضل لنکرانی 🆔 @j_fazel_lankarani
به مناسبت ارتحال عالم مجاهد حضرت آیت الله یزدی یار دیرین حضرت امام(ره) و رهبری معظم انقلاب و ریاست محترم جامعه مدرسین، آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی، عصر روز پنجشنبه 20 آذر با حضور در بیت مرحوم آیت الله یزدی، رحلت آن عالم انقلابی را از نزدیک به فرزندان ایشان تسلیت گفتند. ✅ کانال دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله فاضل لنکرانی 🆔 @j_fazel_lankarani
💠 بقا و بر محور است ✔️آیت الله محمدجواد فاضل لنكرانی 🔹 بقا و توسعه انقلاب اسلامی بر محور وحدت حوزه و دانشگاه بوده و می تواند مبنای وحدت جامعه باشد. امروز منشاء بسیاری از تزلزل ها و شكاف ها در جامعه و وجود برخی ناهنجاری های اجتماعی همچون افسردگی و طلاق، به دلیل ارتباط نداشتن حوزه و دانشگاه است. 📌 متاسفانه فكر و اندیشه حضرت امام خمینی(ره) در رابطه با وحدت حوزه و دانشگاه آنگونه كه باید و شاید در جامعه مورد توجه قرار نگرفته است. حوزه و دانشگاه باید این معضل را آسیب شناسی كنند و امروز باید بدانیم كه چه كسانی متصدیان این امر مهم در كشور هستند و چرا اقدام های موثری در این جهت انجام نمی شود. همانگونه كه در تمام نظریات حضرت امام(ره) باید مجتهدانه وارد شویم، در نظریه وحدت حوزه و دانشگاه هم اینگونه است، چنانچه امام راحل با شناخت عمق اندیشه دشمنان، نظریه وحدت شیعه و سنی را به عنوان یكی از مبانی انقلاب اسلامی مطرح كردند و باعث شدند جهان اسلام از خسارت های بسیاری مصون بماند. ⛔️ دشمنان از جدایی حوزه و دانشگاه به دنبال طرح جدایی علم و دین بودند. دشمنان به دنبال القای این اندیشه بودند كه روحانیان انسان های متحجر هستند و دانشگاه ها نیز از آموزه های دینی فاصله دارند، اما امام راحل این خطر جدی را شناختند و مساله وحدت حوزه و دانشگاه را مطرح كردند. برای تحقق وحدت حوزه و دانشگاه ابتدا باید به دنبال رفع تعارض و تقابل میان علم و دین باشیم. با وحدت حوزه و دانشگاه علم و دین كه مكمل یكدیگرند، توسعه می یابد اما این امر نیاز به تبیین و گفت و گو دارد و مسائل جدید در حوزه علم و دین باید در ساحت یكدیگر طرح شده و فروعات بسیار آنها پاسخ داده شود. ✅ به بسیاری از علوم در حوزه های مختلف علمی و اجتماعی، پاسخ می دهد. حوزه های علمیه هیچگاه ایستا و متوقف نبوده است و همواره در رشته های مختلف فقهی در حوزه های علمیه تحقیق و پژوهش شده است، اما متاسفانه رسانه ای كه بتوانیم به خوبی دستاوردهای پژوهشی و تحقیقاتی حوزه ها را برای جهانیان تبیین كنیم، وجود ندارد. حوزویان از ارتباط و وحدت با دانشگاه استقبال كرده و می خواهند درخواست ها و دغدغه های آنها را بشنوند و بدانند. 🔸 بزرگان حوزه های علمیه عمیق ترین اشكال های علمی، فلسفی و سیاسی را حاضرند بشنوند و پاسخ بگویند و مسئولان باید برای وحدت حوزه و دانشگاه گام های بسیار جدی بردارند. ✅ کانال دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله فاضل لنکرانی 🆔 @j_fazel_lankarani
🔻وجوب قتل مرتد (بخش_اول) 🌀پاسخ به شبهات محسن کدیور در مورد لزوم حذف و تغییر قانون مربوط به آن ✔️ آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی «وجوب قتل مرتد» از احکامی است که هیچ یک از فقهاء از متقدّمین و متأخرین در آن تردیدی نداشته و نیز بین شیعه و سنی مورد اتفاق است و فقط اندکی از عالمان در سال‌های اخیر در آن تردید پیدا نموده‌اند که تعداد اینها به اندازه انگشتان یک دست هم نیست و قابل مقایسه با صدها فقیه برجسته از قدماء و متأخرین نیستند. این حکم با توضیحاتی که خواهیم داد به عنوان یک حکم ضروری دین تلقی می‌شود و اهل اجتهاد می‌دانند که در ضروریات، اجتهاد راه ندارد. از آیه شریفه ۵۴ سوره مبارکه بقره می‌توان استفاده نمود که مرتد مستحق قتل است؛ «وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَکُمْ بِاتِّخَاذِکُمْ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا أَنفُسَکُمْ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ عِنْدَ بَارِئِکُم» کثیری از بنی اسرائیل بعد از نجات از فرعونیان و غلبه بر آنان و رفتن حضرت موسی به کوه طور برای گرفتن الواح، به پرستش گوساله سامری روی آوردند و از توحید خارج شدند و بعد از اینکه حضرت موسی به آنان فرمود شما به سبب این انحراف به خود ظلم کردید و باید توبه کنید و خودتان را به قتل برسانید. و مقصود از این «قتل» کشتن نفس و مبارزه با نفس و هواهای شهوانی نیست بلکه مقصود همان قتل حقیقی یعنی ازهاق روح است. روشن است که مسئله قتل از طرف خداوند تبارک و تعالی مطرح شده است و علت آن ارتداد بنی اسرائیل آن هم بعد از ملاحظه آن همه معجزات و آیات الهی بود ز این آیه شریفه استفاده می‌شود؛ اولاً: ارتداد در میان قوم یهود،‌ موضوع برای قتل است و مجازات چنین امری قتل است. و ثانیاً: با توجه به جریان استصحاب احکام شرائع سابقه می‌توان این حکم را در شریعت اسلام هم ثابت بدانیم و مسئله نسخ را کنار بگذاریم. آری اگر کسی این استصحاب را نپذیرد، فقط باید به همان مطلب اول اکتفا کند، اما همین مقدار برای تقریب مدعا کافی است. آلوسی در تفسیر روح المعانی ۱/۲۶۰ آورده است که قتل؛ یا توبه این گروه خاص بوده است یا توبه مرتد به نحو مطلق در شریعت موسی (ع) (توبتهم هو القتل اما فی حقهم خاصة أو توبة المرتد مطلقاً فی شریعة موسی(ع)). در ذیل آیه شریفه از حضرت علی(ع) نقل شده که بنی اسرائیل از حضرت موسی ـ علی نبینا و آله و علیه السلام ـ سؤال کردند که توبه ما به چه کیفیتی است؟ حضرت موسی فرمود: باید کسانی که گوساله پرستی کردند هر کدام دیگری را به قتل رسانند به طوری که برخی برادر و پدر و فرزند خود را به قتل رسانند تا اینکه از ناحیه خداوند امر آمد که این کار را متوقف کنید. (به تفسیر الدر المنثور مراجعه شود) کسانی که مدعی هستند روح قرآن با چنین حکمی سازگاری ندارد باید پاسخ دهند که: اولاً: چگونه چنین ادعای بزرگی را دارند و ادعای آشنایی با روح قرآن بسیار سنگین و بزرگ است و اساساً چنین مطلبی خارج از شیوه استدلال است و به عبارت دیگر به چیزی تمسّک نموده‌اید که قابل اخذ نیست و در مقابل ما می‌توانیم ادعا کنیم که روح قرآن با این حکم سازگاری دارد و بالأخره تمسّک به روح دلیلی است بی‌روح و برای هیچ طرف نافع نیست. ✅ کانال دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله فاضل لنکرانی 🆔 @j_fazel_lankarani
🔻وجوب قتل مرتد () 🌀پاسخ به شبهات محسن کدیور در مورد لزوم حذف و تغییر قانون مربوط به آن ✔️ آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی ثانیاً: اگر در آثاری که قرآن کریم بر مرتد مترتب نموده است دقت کنیم به خوبی می‌فهمیم که مرتد استحقاق مجازات بسیار شدید دنیوی دارد. در قرآن کریم هشت اثر برای مرتد ذکر شده است: اثر اول: حبط اعمال در دنیا و آخرت. اثر دوم: در آخرت جزء زیان‌کاران است و هیچ راهی برای او نیست. اثر سوم: مورد مغفرت خداوند واقع نمی‌شود. اثر چهارم: توفیق هدایت الهی از او سلب می‌شود «کَیْفَ یَهْدِی اللَّهُ قَوْماً کَفَرُوا بَعْدَ إِیمَانِهِمْ». اثر پنجم: داخل در جهنم می‌شود. اثر ششم: در آتش جهنم خلود دارد. اثر هفتم: شیطان عمل زشت را برای آنها آراسته می‌کند و آنها را گرفتار آرزوهای طولانی می‌کند. اثر هشتم: لعنت خدا و ملائکه و همه مردم تا قیامت بر مرتد است «أُوْلَئِکَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَیْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ». این آثار دلالت دارد که ارتداد از نظر قرآن گناه است، آن هم گناه کبیره و نیز از اشد کبائر است. آیا با وجود این همه آثار شدید اخروی و برخی دنیوی، می‌توان پذیرفت که روح قرآن با استحقاق مجازات شدید دنیوی مرتد سازگاری ندارد؟ کسانی که از آزادی و احترام به هر گونه افکار و عقاید دیگران سخن می‌گویند، چگونه این آثار شدید اخروی ارتداد را می‌توانند توجیه کنند؟ به عبارت دیگر بر طبق این افکار ارتداد نه قابلیت دارد که موضوع برای مجازات دنیوی قرار گیرد و نه صلاحیّت موضوع واقع شدن برای مجازات اخروی. این افراد ارتداد را به عنوان آزادی فکر و یک حق بشری مطرح می‌کنند و در نتیجه هیچ گونه قبحی نباید در آن تصویر نمایند و با نبود قبح نه قابلیت مجازات دنیوی را دارد و نه اخروی و در نتیجه مجازات‌های اخروی ارتداد را هم باید منکر شوند و اگر بگوئید قبح آن را فی نفسه می‌پذیریم، دیگر چه استیحاشی از مجازات دنیوی دارند. بنابراین می‌توان گفت بین آثار شدیدی که در قرآن کریم بر مرتد ذکر شده است و مجازات دنیوی او یک ملازمه قهری و عادی وجود دارد و آنچه که از پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) نسبت به قتل مرتد وارد شده است می‌تواند مستفاد از همین ملازمه باشد. به این معنی که اینان چنین ملازمه‌ای را از آیات ارتداد استفاده نموده‌اند. ✅ کانال دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله فاضل لنکرانی 🆔 @j_fazel_lankarani
🔻 در از برخی 🌀پاسخ به شبهات مصطفی محقق داماد در مورد ایمان و کفر به حقوق شهروندی ✔️ آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی 🔻 چندی پیش مصطفی محقق داماد مدعی شده بود که ایمان مسئله ای قلبی و غیر قابل تشخیص برای غیر خدای متعال است و لذا صرفا کاربردی اُخروی دارد و در بسیاری از مسائل از قبیل برخورداری از حقوق شهروندی، ایمان شرط نیست و اساساً مسئله ایمان و کفر به حقوق شهروندی سرایت نمی کند. او در این زمینه گفته بود: ▪️در درون تعالیم ادیان، مفاهیمی وجود دارد که با برداشت انحرافی موجب خشونت شده است. از جمله این مفاهیم، مفهوم ایمان و کفر است که بنابراین دو مفهوم پیروان هر یک از ادیان خود را مؤمن و دیگران را کافر می‌دانند و اینجاست که مسئله تکفیر پدید می‌آید. ▪️«جهاد ابتدایی» و «امر به معروف و نهی از منکر» نیز دو مفهوم دیگری هستند که به عقیده محقق داماد، برداشت نادرست از آنها موجب خشونت شده است. 🔻آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی در راستای رویه معهود خود در «پاسخگویی به شبهات مطرح در سطح جامعه»، به نقد شبهات مطرح شده توسط دکتر محقق داماد پرداخت. 🌀در ادامه پاسخ های ایشان را ملاحظه می فرمایید: ✅ کانال دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله فاضل لنکرانی 🆔 @j_fazel_lankarani
دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی
#آیت_الله_فاضل_لنکرانی_و_پاسخ_به_شبهات 🔻#شرطیت_ایمان در #برخورداری از برخی #حقوق_شهروندی 🌀پا
🔻 در از برخی (بخش اول) 🌀پاسخ به شبهات مصطفی محقق داماد در مورد ایمان و کفر به حقوق شهروندی ✔️ آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی ⬅️ برخی از علمای بزرگوار و اندیشمندان در یکی از سخنرانی‌های خود درباره ایمان و کفر و عدم سرایت آن به حقوق شهروندی مطالبی بیان کرده که در ذهن برخی ایجاد شبهه کرده است؛ از این‌رو، ضروری است بدان‌ها پاسخ داده شود. ▪️نکته اصلی سخن ایشان آن است که می‌فرماید: «در درون تعلیمات ادیان به طور کلی و از جمله اسلام و مسیحیت، نهادهایی وجود دارند که متأسفانه با برداشت‌های انحرافی و غیرواقعی موجب خشونت شده است». وی برای تثبیت این مطلب به ۳ نهاد دینی «کفر و ایمان، جهاد با کفار و امر به معروف و نهی از منکر» اشاره کرده و بیان می‌کند: «سوء برداشت‌ها از این نهادها سبب بروز خشونت‌هایی است که امروزه در میان پیروان ادیان صورت می‌گیرد.» 🔹محور اوّل: ایمان و کفر نخستین نهادی که از آن نام می‌برد، «نهاد کفر و ایمان» است. وی بیان می‌کند: پیروان هر یک از ادیان خود را مؤمن و دیگران را کافر می‌دانند و به دنبال این دو نهاد است که موضوع تکفیر مطرح می‌گردد. نهاد کفر و ایمان موجب تقسیم جامعه بشری از نظر شخص دینی به خودی و غیرخودی می‌شود و به جای دوستی، تخم عداوت می‌کارد؛ در حالی که نه معنای کفر و ایمان چنان است که برداشت شده و نه معارف دینی چنان اجازه‌ای را به پیروان خویش می‌دهد که به استناد کافر دانستن دیگری دست به خشونت بزنند. ایشان برای این ادّعا به آیه شریف ۱۴ سوره حجرات تمسک می‌کند که خدای والا می‌فرماید: «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمّا یَدْخُلِ الْإِیمانُ فِی قُلُوبِکُمْ وَ إِنْ تُطِیعُوا اللّهَ وَ رَسُولَهُ لایَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمالِکُمْ شَیْئاً إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ». می‌گوید: بر اساس این آیه افرادی که ایمان در قلبشان وارد نگردیده، چنانچه بر مقررات اسلامی و نظم اجتماعی گردن نهند، از همه حقوق شهروندی برخوردار می‌شوند. شاهدی نیز آورده و ذکر می‌کند: در صدر اسلام منافقین و افرادی بودند که همه می‌دانستند در قلب ایمان نیاورده‌اند اما در کنار سایرین از همه حقوق سیاسی، اجتماعی برخوردار بوده و حتی به سرعت در رأس قدرت سیاسی قرار گرفتند. ایشان در ادامه ذکر می‌کند: در زمان معاصر تقسیم انسان‌ها به مؤمن و کافر، دورانش گذشته است و باید به جای تقسیم به مؤمن و کافر، جهان بشریت را در دوران کنونی به «محارب» و «صلح جو» تقسیم کرد. ✅ کانال دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله فاضل لنکرانی 🆔 @j_fazel_lankarani
دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی
🔻#شرطیت_ایمان در #برخورداری از برخی #حقوق_شهروندی (بخش اول) 🌀پاسخ به شبهات مصطفی محقق داماد د
🔻 در از برخی (بخش دوم) 🌀پاسخ به شبهات مصطفی محقق داماد در مورد ایمان و کفر به حقوق شهروندی ✔️ آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی 🔹دو نکته: پیش از بیان پاسخ و اشکالات دیدگاه ایشان، ضروری است به عنوان مقدّمه بر دو نکته تاکید کنیم؛ 1️⃣اوّل این که، اسلام دین رأفت، رحمت، مودّت و دوستی است و پیامبر اسلام (ص) به عنوان رحمت جهانیان از جانب خداوند متعال به رسالت مبعوث شده است. به طور کلی، دین اسلام بر اساس عقل و منطق، همراه با محبت و دوستی پایه‌گذاری شده و در اصل اولی، از خشونت و برخورد خشن بیزار و متنفر است. آیات قرآن کریم و سیره عملی پیامبر اسلام (ص) بر این مطلب دلالت دارد؛ از جمله این که در آیه ۱۰۷ سوره انبیا خطاب به رسول رحمت پیامبر اکرم (ص) آمده است: «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ»؛ دینی که پیامبرش را رحمت برای مردم معرفی می‌کند، به یقین، نمی‌تواند دین خشونت باشد. رفتار و سیره پیامبر رحمت نیز گواه این ادعا است و به شهادت تاریخ، آن حضرت نیکوترین اخلاق و بهترین گفتار را حتی با دشمنان خود داشته است و در قرآن کریم نیز آمده است: «إِنَّکَ لَعَلی‏ خُلُقٍ عَظیمٍ» (قلم:۴). همچنین قرآن کریم نتیجه اخلاق و رفتار پیامبر (ص) را در گسترش قلمرو اسلام و توسعه مسلمانان این‌گونه تبیین می‌کند: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِی الأَْمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ» (آل عمران: ۱۵۹). 🔸بنابراین، دینی که دستورالعمل اصلی‌اش سفارش به اخلاق و تواضع و عفو و گذشت باشد و رهبرش این گونه با تواضع و اخلاق رفتار کند، به‌ هیچ وجه با خشونت سازگار نیست. 2️⃣دوم این که، از جناب ایشان ـ با توجه به شخصیت علمی و فرهنگی که دارند ـ انتظار می‌رفت مسئله نفی خشونت از دستورات دین را به صورت صحیح و منطقی و کاملاً محققانه مورد بررسی قرار دهد. تردیدی نیست برداشت غلط و تفسیر نادرست از برخی آموزه‌های دینی، سبب به وجود آمدن افراط‌گری‌ها و خشونت‌هایی شده که ناراحتی همگان را موجب شده است؛ اما آیا تفسیر نادرست را باید به تفسیر صحیح تبدیل نمود یا این که موضوع و مسئله را به طور کامل از ریشه حذف کرد؟ 🔸متأسفانه از مجموع کلمات ایشان راه دوم استفاده می‌شود. اصرار ما بر این است که علاوه بر مقابله با تفسیر نادرست از آموزه‌های دینی، باید تفسیری دقیق و مطابق با حقیقت و منطق از مسئله ارائه شود. ✅ کانال دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله فاضل لنکرانی 🆔 @j_fazel_lankarani
دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی
🔻#شرطیت_ایمان در #برخورداری از برخی #حقوق_شهروندی (بخش دوم) 🌀پاسخ به شبهات مصطفی محقق داماد د
🔻 در از برخی (بخش سوم) 🌀پاسخ به شبهات مصطفی محقق داماد در مورد ایمان و کفر به حقوق شهروندی ✔️ آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی ♦️تفسیر به رای واضح پس از ذکر این مقدمه و در مقام نقد سخنان ایشان، نکته اوّل که چندین مطلب را دربردارد، عبارت است از این که: ◾️نخست این که، از کدام قسمت آیه شریف استفاده می‌شود کسانی که ایمان نیاورده‌اند، چنان چه بر مقررات اسلام گردن نهند، از همه حقوق بشری برخوردارند؟! این یک تفسیر به رأی واضح و آشکار است و آیه هیچ دلالتی و بلکه هیچ اشعاری بر این امر ندارد. ◾️دوم این که، از آیه ۱۴ سوره حجرات به خوبی استفاده می‌شود بین مسلمان و غیر مسلمان فرق است؛ به این بیان که بر فرض پذیرش قلبی بودن ایمان، روشن است اسلام و مسلمانی فرد، متقوّم به شهادتین و اقرار زبان به توحید و رسالت است، هرچند که در قلب خلاف آن را معتقد باشد. آیا این آیه شریف بر تقسیم افراد به مسلمان و غیر مسلمان دلالت ندارد؟ آیا ایشان چنین تقسیمی را نیز انکار می‌کند؟ ◾️سوم این که، چرا و با کدام مدرک و دلیل، ایمان را به قلب منحصر می‌کند؟ در روایات معتبر از امیرمؤمنان علی(ع) رسیده است که: «الْإِیمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْکَانِ» (نهج البلاغه، حکمت ۲۱۸)؛ روشن است مراد از ارکان در عبارت «عمل بالأرکان» ارکان دین است که عبارت باشد از نماز، روزه، حج، زکات و ولایت معصومان(ع)؛ این بدان معنا است که صف نمازگزاران، روزه‌داران، حج‌گزاران، زکات‌دهندگان و کسانی که ولایت و سلطه و حکومت الهی را بر حکومت غیر خدا ترجیح داده‌اند از سایرین جدا خواهد بود. ◾️چهارم این که، سخن ایشان صرف ادعا است و دلیلی بر مطلب خود اقامه نکرده است. سؤال این است که بر فرض قلبی بودن ایمان و کفر، چه دلیلی وجود دارد بر این که امر قلبی نمی‌تواند معیار و شاخصی برای برخورداری حقوق شهروندی باشد؟ به چه دلیل بین مؤمن و کافر در این امور تفاوتی نیست؟ با مراجعه به آیات قرآن کریم، معلوم می‌گردد دیدگاه ایشان با بسیاری از آیات سازگار نیست. به عنوان نمونه، در آیه ۲۵۷ سوره بقره آمده است: «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ»؛ بر اساس این آیه، خداوند ولیّ مؤمنان بوده و آنها را از ظلمت و تاریکی به سوی نور خارج می‌کند و در نقطه مقابل، طاغوت و شیاطین سرپرستان و ولیّ کافران هستند و آنها را از روشنایی به تاریکی می‌برند. آیا چنین چیزی یک امر قلبی است و هیچ ارتباطی به عالم خارج و واقع ندارد؟ خیر؛ اینگونه نیست و بلکه این امر همه ابعاد بشر را شامل است. هم‌چنین در آیه ۱۲۱ سوره انعام آمده است: «إِنَّ الشَّیاطینَ لَیُوحُونَ إِلی‏ أَوْلِیائِهِم‏»، آیا القای شیاطین فقط یک امر قلبی است و تنها شرک قلبی را شامل است؟ آیا می‌توان گفت فتنه‌ها و توطئه‌هایی که کافران علیه مسلمانان انجام می‌دهند، مطالب وسوسه‌انگیز شیاطین نیست؟ دقت در جریان لیلة المبیت و آشکار شدن شیطان در شمایل پیرمرد نجدی در دار الندوة بطلان این سخن را واضح می‌کند. ✅ کانال دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله فاضل لنکرانی 🆔 @j_fazel_lankarani
دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی
🔻#شرطیت_ایمان در #برخورداری از برخی #حقوق_شهروندی (بخش سوم) 🌀پاسخ به شبهات مصطفی محقق داماد د
🔻 در از برخی (بخش چهارم) 🌀پاسخ به شبهات مصطفی محقق داماد در مورد ایمان و کفر به حقوق شهروندی ✔️ آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی ♦️آیا دوران ایمان و کفر گذشته است؟! ▪️نکته دوم این که آیا به واقع، دوران تقسیم انسان‌ها به مؤمن و کافر گذشته است؟ این ادعا نیز با آیات متعددی از قرآن کریم مخالف بوده و سازگار نیست؛ آیاتی نظیر: «لا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ» ـ آل‌عمران: ۲۸ ـ «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ» ـ نساء: ۱۴۴ ـ «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصاری‏ أَوْلِیاءَ» ـ مائده: ۵۱ ـ و «لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَی الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً» ـ نساء: ۱۴۱ ـ؛ ⁉️ آیا می‌توان گفت این آیات به زمان نزول و صدر اسلام اختصاص دارد؟ این نظر با ظاهر این آیات که در آنها کلمه «لن» آمده و بر نفی ابد دلالت دارد و نیز با جاودانه و خالد بودن قرآن منافات دارد. بر اساس این آیات، مؤمنان در هیچ زمانی حق ندارند کافران را به عنوان سرپرست خود برگزینند. بنابراین، دوران تقسیم انسان‌ها به مؤمن و کافر نگذشته است. در غیر این صورت، اگر دوران تقسیم گذشته باشد و در برخورداری از حقوق شهروندی تفاوتی بین مؤمن و کافر نباشد، دیگر فرق نمی‌کند چه کسی در رأس حکومت یا در مناصب مهم حکومتی و قدرت باشد؛ مسلمان و کافر، بر اساس حق انتخاب شدن، در این جهت یکسان هستند. به طور قطع، التزام به چنین مطلبی ممکن نیست. ♦️ این نظریه بیان دیگری از جدایی دین از سیاست است! ▪️نکته سوم این که نتیجه نظر ایشان آن است که از ابتدا تا انتهای ابواب فقه، تمام مسائلی که در آنها بین کافر و مسلمان فرق گذاشته شده، حذف شوند. در باب نکاح که مشهور فقها بر این باورند که نکاح دائم با اهل کتاب و مشرکان جایز نیست، باید بگوییم چنین ازدواجی اشکال ندارد و فرقی بین مسلمان و کافر نیست! یا در باب قصاص که مسلمان در مقابل کافر قصاص نمی‌شود، باید قائل به قصاص شد و یا در باب ارث، باید بر حکم ارث نبردن کافر از مسلمان ـ «الکافر لا یرث» ـ خط بطلان کشیده و گفته شود کافر از مسلمان ارث می‌برد! هم‌چنین در بحث دیه نیز باید به تساوی دیه مسلمان و کافر قائل شد؛ چرا که بر اساس نظر ایشان تمامی افراد در برخورداری از حقوق اجتماعی و شهروندی یکسان هستند. نیز «لا یحلّ مال امرء مسلم» باید کنار گذاشته شود و مال مسلمان و غیر مسلمان فرقی نداشته باشد. بنابراین، نظریه فوق بنیان فقه را از بین می‌برد. طبق این نظریه چیزی به نام «ما أنزل الله» نباید داشته باشیم! مردم باید در هر زمانی از قوانینی که عقلای آن زمان وضع می‌کنند، حداقل در حقوق اجتماعی تبعیت کنند. ما أنزل الله مختص به امور عبادی شخصی مثل نماز و روزه و حج می‌شود و در امور اجتماعی، معاملات، مناکحات و سیاسات، باید از آن‌چه در اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده تبعیت کنیم!!! ⛔️ در حقیقت، این نظریه بیان دیگری از جدایی دین از سیاست است. بر اساس این نظریه، نباید دین را در حکومت و حاکم دخیل دانست و باید دین و ارزش‌ها و احکام و قواعد دینی را در امور اجتماعی و حقوق شهروندی از جمله مسئله حکومت‌داری کنار گذاشت. ✅ کانال دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله فاضل لنکرانی 🆔 @j_fazel_lankarani