ایتا - دلنوشتـه

یک روز ظهر، کشته ضعیر و کبیر شد،
 آه مخدراتِ حرم یا مجیر شد...🏴

3هزار مشاهده۱۳:۹

۲۶ تیر ۱۴۰۳

تا قتلگه دوید ولی زود دیر شد،
در این مسیر عمه سادات پیر شد...🏴

3.1هزار مشاهده۱۳:۱۰

۲۶ تیر ۱۴۰۳

نگاه کردم و دیدم درون مقتل هست،
در این مسیر، زنی می‌نشست و برمیخواست...
نمی‌نشست نه! می‌شکست و برمی‌خواست...🏴

3هزار مشاهده۱۳:۱۰

۲۶ تیر ۱۴۰۳

رسید بر بدن او ولی کدام بدن؟
قطعه قطعه و پرپر...
هزار دفعه رحمت به پیکرِ اکبر...🏴

2.9هزار مشاهده۱۳:۱۰

۲۶ تیر ۱۴۰۳

باز هم، روز دهم، ساعت سه، ساعت سر...🏴

3.1هزار مشاهده۱۳:۱۱

۲۶ تیر ۱۴۰۳

باز هم، روز دهم، ساعت سه، ساعت سر...
#عاشورا🏴

3.3هزار مشاهده۱۳:۱۱

۲۶ تیر ۱۴۰۳

زینت دوش نبی، روی زمین جای تو نیست...🏴

3.1هزار مشاهده۱۳:۱۴

۲۶ تیر ۱۴۰۳

ارْجِعِى إِلَى‏ رَبِّکَ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً...🏴

3.4هزار مشاهده۱۳:۱۵

۲۶ تیر ۱۴۰۳

بنویسید که جز خون خبری نیست که نیست،
به تن این همه سردار سری نیست که نیست...🏴

3.4هزار مشاهده۱۸:۵۲

۲۶ تیر ۱۴۰۳

بنویسید که خورشید به گودال افتاد،
و پس از شام غریبان سحری نیست که نیست...🏴

3.6هزار مشاهده۱۸:۵۲

۲۶ تیر ۱۴۰۳

نیزه‌ها اگر بلندند، ز سر تو سربلندند...🏴

1 مشاهده۱۸:۵۲

۲۶ تیر ۱۴۰۳

سپردمت به وحوشو به مردمان دهاتی...
#شام_غریبان

1 مشاهده۱۸:۵۳

۲۶ تیر ۱۴۰۳

مطالب بعدی