سلام بر عزای مادری که اگر مصائب کوچهیِ بنیهاشم نبود، حسینع در صحرای عاشورا دو برادر داشت، محسن و عباس(ع)...
غَسَلَها و کَفَنَها؛ ثُم جَلَسَ وَحیداً یَبکیها، بَعدها هَمَسَ في لَحَدِها "زَهراء، اَنا عَلی..."
غسلش داد و کفنش کرد؛ سپس نشست تنها گریان بعد آرام درون قبر گفت:
"زهرا، منم علی..
پریشان است گیسویی در این باد و پریشانتر
مسلمانی که میخواهد نگاهش را نگه دارد...
هر کس که راهِ کرب و بلا شد طریقهاش
بوی حســـــــین میچکد از هر دقیقهاش
#شب_زیارتی