eitaa logo
| دو خط شهدا |
892 دنبال‌کننده
179 عکس
35 ویدیو
31 فایل
تاملى كوتاه بر سخنان شهدا دیگر کانال های ما @Photo_Mazhabi @Do_khatRoze @Dokhat_Agha @Dokhat_Emam ارتباط با ادمین : ؟ کپی به شرط صلواتی هدیه به شهدا تبادل نداریم!🚫 تأسیس 14 شهریور 1399
مشاهده در ایتا
دانلود
. داود یه دفترچه داشت که توش نشانی خانواده های شهدا و رزمندگان رو نوشته بود. بهشون سرکشی می کرد و مشکلات اونا رو مرتفع می ساخت. بعد از شهادت دارد یکی از اهالی محل می گفت: مدتها بود که میدیدم سرهرماه، بسته پولی رو می اندازند توی حیاط خونه مون بعد از سه چهار ماه کنجکاوی کردن، فهمیدم که این شهید داود حیدری هستش که مخفیانه به ما کمک می کنه ▪️ @Dokhat_shohada
. توی صف غذا دیدمش. رفتم جلو و بعد از احوالپرسی گفتم: شما چرا ایستادی توی صف غذا آقای برونسی مگه شما فرمانده گردان... نذاشت حرفم تموم بشه. لبخند از لبهاش رفت و گفت: مگه فرمانده گردان با بسیجی های دیگه فرق داره که باید بدون صف غذا بگیره؟! ! ! بسیجی ها خیلی مانع توی صف ایستادنش شده بودند، اما حریفش نمی شدند.... ▪️ @Dokhat_shohada
. ماهی یکبار بچه های مدرسه جبل عامل رو جمع می کرد. می رفتند و زباله های شهر رو جمع آوری می کردند. می گفت با اینکار هم شهر تمیز میشه و هم غرور بچه ها می ریزه ... ▪️ @Dokhat_shohada
. طلبه‌ها از آیت‌الله بهاءالدینی درس اخلاق خواستند ایشان فرمودند : بروید از صیادشیرازے درس زندگے بگیرید ؛ اگر صیاد شیرازے شدید ، هم دنیا را دارید و هم آخرت . ▪️ @Dokhat_shohada
سرحلقه‌ے رندان... شهید صیاد شیرازے در حلقه‌ے محبت رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ▪️ @Dokhat_shohada
. بگذارید بعد از مرگم بدانند که همانطور که اساتید بزرگمان می گفتند :نوکر محال است صاحبش را نبیند من نیز صاحبم را ، محبوبم را دیدار کردم اما افسوس که تا این لحظه که این وصیت را می نویسم، دیدار مجدد او نصیبم نگشت. بدانید که امام زمانمان حی و حاضر است و او پشتیبان همه شیعیان می باشد. از یاد او غافل نگردید. دیگر در این مورد گریه مجالم نمی دهد بیشتر بنویسم و تا این زمان دیدار او را برای هیچکس نگفتم مبادا که ریا شود و فقط که دیگر می گویم که از آن دیدار به بعد چون دیگر تا این لحظه او را ندیده ام تمام جگرم سوخته است . و اکنون به جبهه می روم تا پیروزی اسلام را نزدیک سازم و راه را جهت ظهور آن حضرتش باز سازم و امیدوارم که آن حضرت حکومتش را در زمان حیاتم ببینم ( وان حال بینی و بینه الموت ) و خدایا اگر مرگ بین من و او حائل شد مرا از قبر خارج ساز، هنگامیکه ظهور آن حضرت انجام گرفت در حالیکه کفن بر تن دارم و .... ▪️ @Dokhat_shohada
حیران و آشفته ، یعنے حال ڪسے ڪه مرگ را نخواهد ... اما لایق شهادت هم نباشد ! ▪️ @Dokhat_shohada
. شهید سید محمدعلی جهان آرا بایه رزمنده رفته بود شناسایی. همین طور که داشت با دوربین منطقه رودید میزد، یهو رزمنده گفت: عراقی های پدر سوخته آقاسید چشم از دوربین برداشت،نگاهش کردو گفت: فحش نده، رزمنده ی اسلام نباید توهین کنه، امام علی می فرماید: اصلا به دشمنتون هم فحش ندید... ▪️ @Dokhat_shohada
. علی رفته بود تهران تا اونجا درس بخونه سال آخر دبیرستان که بود، دوستش از یک کوچه می رفت مدرسه، خودش از یه کوچه دیگه... دوستش بهش گفت: علی بیا از این کوچه بریم، پر از دختره... اصلا قبول نکرد و گفت: من نمیام علی از یه کوچه ی دیگه میرفت تا نگاهش به ناموس مردم نیفته... ▪️ @Dokhat_shohada
. يه روز قبل از شهادتش توی عملیات کربلای پنج سر مسئله ای بایه بسیجی درگیری لفظی پیدا کرد. ایشون بعد از این اتفاق دائما خودش روباناراحتی خطاب قرار میداد و میگفت لعنت بر شیطان معلوم نیست فردا کی زنده است و کي مرده؟!!! ما آدمی رو از خودمون رنجانديم. انقدر سر این مسئله معذب بود که سرانجام به سراغ آن بسیجی رفت و دلش را بدست آورد. آقا سید قادر فردای اون روز به شهادت رسید... ▪️ @Dokhat_shohada
. توی شرایط حساس، یه شب نگهبان ها پستشون ر بدون اجازه ترک کردند؛ محمود دستور داد وسط محوطه سینه خیز بروند و غلت بزنند تا تنبیه بشنود تا حساب کار دستشون بیاد. تنبیه نگهبان ها که شروع شد، یه مرتبه دیدیم محمود هم لباسش رو درآورد و همراه اونا شروع کرد به سینه خیز رفتن ، وقتی هم نگاه های متعجب ما رو دید، گفت: یک لحظه احساس کردم از روی هوای نفس میخوام اینا رو تنبیه کنم؛ به همین خاطر کاری کردم که غرور بر من پیروز نشه.... ▪️ @Dokhat_shohada
. خدا تویِ قیامت از هرچی بگذره؛ از حق‌ الناس نمیگذره! مواظب باش حق مردم به گردنت نباشه! ▪️ @Dokhat_shohada
. قبل از مسابقات دو رکعت نماز میخوند. پرسیدم: چه نمازی میخونی؟! گفت:دو رکعت نماز میخونم از خدا میخوام یه ‌وقت توی مسابقه حال کسی رو نگیرم! ▪️ @Dokhat_shohada
. برای تهیه مهمات عملیات باید حاج احمد متوسلیان رومی دیدیم، رفتیم اتاق فرماندهی، اما نبود. یکی از بچه ها گفت: فکر کنم بتونم کجاست ما رو برد سمت دستشویی ها، دیدم حاج احمد اونجا دارد در نهایت تواضع دستشویی ها رو تمیز می کنه رفتم سطل آب رو ازش بگیرم، امانداد. گفتم: شما چرا حاجی؟ همینطور که کار می کرد، گفت: یادت باشه فرمانده موقع جنگ برادر بزرگتر همه حساب میشه و در بقیه مواقع کوچیکترین و حقیرترین برادر ▪️ @Dokhat_shohada
. إِنِّيْ لا أَرَيَ الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً وَالحَياةَ مَعَ الظّالِمِينَ إِلّا بَرَما خدایا مرا این عزت بس ڪه تو مولاے منے و همین فخر بس ڪه من بنده توام.آنقدر گناه ڪرده ام ڪه رویم سیاه است.آنقدر نافرمانے تو را ڪرده ام ڪه پرده حیایم دریده شده است.آنقدر در این دنیاے دنے غرق و هضم شده ام ڪه آخرت را فراموش ڪرده ام.آنوقت دم از بندگے تو مے زنم.شرم آور است ڪسے ڪه این همه نا فرمانے مولاے خود را بڪند و آنگاه با ڪمال پررویے درب خانه مولاے خود را رها نڪند،ولے زمانے ڪه تو مولا باشے و این همه لطف به بندگانت داشته باشے و خودت طلب ڪنے ڪه اے بندگان من اگر گناه ڪردید،باز در توبه و رحمت من بسوے شما باز است .بخوانید مرا تا اجابت ڪنم شما را.صد بار اگر توبه شڪستے باز آی.... آنوقت چاره اے جز روے آوردن به درگاهت براے بندگان گنهڪار نمے ماند. فرازے از وصیت نامه سردار ▪️ @Dokhat_shohada
. همسایه مون داشت خونه می ساخت. گل محمد اون موقع ده الی دوازده ساله بود. یک روز دیدم چوبهای سنگین رو روی دوشش گذاشته و برا بنایی می بره خونه همسایه. بهش گفتم: محمد جان! اونا دارن خونه می سازن ، تو چرا اینقدر خودت رو خسته می کنی؟ جواب داد: مادر جان اینها توی خونه شون مرد ندارند، وظیفه منه که بهشون کمک کنم ▪️ @Dokhat_shohada
. توی یه مجلس که شهید کاوه هم حضور داشت، به مناسبت ازش نام بردم. چند روز بعد تلفن کرد و گفت: می خوام ببینمت... بعد هم اومد و نشست. کلی گریه کرد و گفت تو روبه جدت قسم میدم توی مجالس اینقد از من تعریف نکن. می ترسم نفس بر من غالب بشه و در این راهی که قدم گذاشتم غرور بیاد سراغم و عملم رو خراب کنه ▪️ @Dokhat_shohada