#یلدای_شهدایی 🍉 #شب_یلدا #بازنشر ▪️ @Dokhat_shohada

#یلدای_شهدایی 🍉 #شب_یلدا #بازنشر ▪️ @Dokhat_shohada

#یلدای_شهدایی 🍉 #شب_یلدا #بازنشر ▪️ @Dokhat_shohada

#یلدای_شهدایی 🍉 #شب_یلدا #فایل_خام ▪️ @Dokhat_shohada

. دوستان! یک لحظه از فرهنگ جهاد و شهادت و امر به معروف و نهی از منکر غافل نباشید که اگر خون شهدای کربلا و پیام زینب(س) نبود، امروز اسلام و قرآن در عالم پیشرفت نمی‌کرد. عزیزان من باور کنید که شهادت از عسل شیرین تر است اگر در بطن کلمه شهادت بروید متوجه خواهید شد که چقدر کشته شدن در راه خدا شیرین است. #شهید_محمدحسین_مومنی ▪️ @Dokhat_shohada

. ڪمر درد شدیدے داشت. بعد از فیزیوتراپے و درمان، رفت بیت‌الزهرا. میهمان‌ها ڪه می‌آمدند، مدت زیادے سر پا می‌ایستاد. جلوے پاے میهمان‌ها تمام قد می‌ایستاد و به همه خوش آمد می‌گفت‌. گفتم: با وضعیتے ڪه شما دارید، صلاح نیست این‌قدر سر پا بایستید و جلوے هر ڪسے ڪه وارد می‌شود، از روے صندلے بلند شوید. گفت: همه‌ ڪسانے ڪه می‌آیند این‌جا، میهمان مادر هستند. مگر می‌شود براے میهمان مادر از جایم بلند نشوم؟! یک پسربچه‌ے چهار ساله وارد شد؛ جلوے پاے او هم بلند شد، ایستاد و خوش آمد گفت. گفتم: حاج آقا، این بچه ڪه متوجه احترام شما نمی‌شود. ایستادن جلوے او ڪه ضرورت ندارد. گفت: اگر این بچه احترام من را ببیند، همیشه به این‌جا می‌آید و روضه‌خوان مادرم خواهد شد. #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی ▪️ @Dokhat_shohada

باید به شهیدان تو پیوست حسین ع #مرد_میدان #حاج_قاسم ▪️ @Dokhat_shohada

▪️ @Dokhat_shohada

▪️ @Dokhat_shohada

❤️🌷 ▪️ @Dokhat_shohada

. همسر حمید در حال جمع کردن لباس ها بود . حمید متوجه او شد . پرسید : این لباسها مال توست ؟ کدام لباس ها را می گفت ، این چن دست لباس که سالها همراه او بوده و فقط چند تای آنها را تازه خریده بود. آره همه اش مال منه چطوره ؟ تو که از همه ی اینها استفاده نمی کنی ؟ نه ! خب هر لباس جای خودش به درد می خورد ، همیشه که یک جور نمی شود لباس پوشید تنوع هم لازمه. به نظر من یکی دو دست کافیه. خـودتو با اینها مشغول نکن. آنها را بده به زلزله زده ها. من می خواهم یک همفکر، یک دوست، یک مبارز همراه من باشد، نه خدای نکرده یک عروسک! #شهید_حمید‌_باکری #سالروز‌_شهادت ▪️ @Dokhat_shohada