.
ڪینه ها چون بود مادرزاد...آمد مادرت
ڪردے از پهلویِ او تا یاد...آمد مادرت
غربت و تنهایے ات بر هیچڪس پوشیده نیست
تا نباشے هیچ دشمن-شاد...آمد مادرت
حُرمتِ خونت حلالِ عدّه اے لقمه حرام
ڪشتنت چونڪه نبود ایراد...آمد مادرت
ضربهٔ شمشیر ڪارے بود و روے پیڪرت
اولین زخمے ڪه شد ایجاد...آمد مادرت
شمر(لع) وقتے در دلِ گودال، محڪم پا گذاشت
گفت تا ڪه «هر چه باداباد»...آمد مادرت
عرش تا فریاد زد اے واے بر روے زمین-
زینت دوش نبے افتاد...آمد مادرت
تشنه بودے! بر گلویت رویِ خاڪِ ڪربلا
تا به جاے آب، خنجر داد...آمد مادرت
قتلگاهت شد شلوغ و پیڪرت از حال رفت
آسمان دق ڪرد و زد فریاد...آمد مادرت
اے زبانم لال! ڪو پیراهن و انگشترت
ڪو «سرت»؟! شد غارتت آزاد...آمد مادرت
این طرف میگفت با گریه «بنیَّ»؛ آن طرف
رفت تا ڪه خیمه ها بر باد...آمد مادرت!
مرضیه عاطفی
#محرم | #شب_دهم_محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
مقتل نوشته روے تنت پا گذاشتند
در زیر دست و پا ، زده اے دست و پا حسین
مقتل نوشته پیڪر تو نرم گشته بود
با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین
مقتل نوشته حد حرم را چهل زراع
رفته تن بدون سرت تا ڪجا حسین
مقتل نوشته ضربه به پهلوے تو زدند
حتما شبیه مادرتان بے هوا حسین
مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند
چون از جلو بریده نشد از قفا حسین
مقتل نوشته دست به گیسوے تو زدند
یک عده گرگ هاے بے حیا حسین
مقتل نوشته دست تو از مچ بریده شد
با خنجرے شڪسته و با ضربه ها حسین
مقتل نوشته زیر گلو نحر گشته بود
پهناے نیزه شد به گلوے تو جا حسین
هر ضربه را براے رضاے خدا زدند
شمشیر ، نیزه ، سنگ و حتے عصا حسین
قاسم نعمتی
#محرم | #شب_دهم_محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
اشتباهے بدتر از بدڪاریِ بدڪاره ڪردند
قوم پستے ڪه براے قتل، استخاره ڪردند
قتل! آن هم قتلِ صبرے ڪه تو را میڪشت دلواپس
بعدِ تو ناموس هایت را عجب آواره ڪردند
بر تنت میخورد و میدید و فقط میزد به صورت
خواهرت را رو تل سرنیزه ها بیچاره ڪردند
از نفس افتاده اے و تا به سرعت جان سپاری
واے با سنگ و عصا آخر به فڪر چاره ڪردند
از سیاهے لشڪر این قوم حتے زخم خوردی
فڪرِ پرتِ چوب ها را عده اے بیڪاره ڪردند
دڪمهٔ پیراهنِ هر محتضر آرام شد باز
اے بمیرم در تنت پیراهنت را پاره ڪردند
بعدِ اینڪه از قفا بردند بر نیزه سرت را
دورِ هم فڪرے براے بردنِ گهواره ڪردند!
مرضیه عاطفی
#محرم | #شب_دهم_محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
بین گودال و حرم،عطر فروشم فردا
تن عریان تو را با چه بپوشم فردا؟
من ببینم ڪه تو بے پیرهنے مے میرم
تڪیه ے بر نیزه ے غربت بزنے، مے میرم
چقدر دلهره و غم سرِ پیرے دارم!
پدرم گفت ڪه یک روز اسیرے دارم
پدرم گفت ڪه یک روز بلا مے بینم
سرِ نے، زلف پریشان تو را مے بینم
وحید قاسمی
#محرم | #شب_دهم_محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜