.
گفت:سر مردانشان را به نیزه ڪنید
شـش مـاهـه هـم براے خودش مردے شده بود ...
#محرم | #شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
جان من قول بده پیش ڪسے رو نزنی
جان من قول بده زودبرش گردانی
طفل من تابغل توست خیالم جمع است
نڪند حرمله رابا خبرش گردانی
#محرم | #شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
تمام خون تورا فاطمه به بالا برد
وگرنه بر سر دنیا عذاب مے افتاد
#محرم | #شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
با سر انگشت دو تا دست بیا حلقه بساز،
تازه این مے شود اندازه ے دور ڪمرش
تنگ ڪن حلقه ے دستان خودت را حالا،
این شود گردن او،آخ چه آمد به سرش
#محرم | #شب_هفتم_محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
از خواب ناز ڪودک من پا نمے شود
مے خواستم ڪه پا شود اما نمے شود
هاجر اگر دوید به زمزم رسید ، آه
سعے رباب ، ختم به دریا نمے شود
چسبیده حلق ڪودڪم از تشنگے به هم
با تیر هم گلوے علے وا نمے شود
چشم امید من به ابالفضل بود آه !
عباسِ روے نیزه ڪه سقّا نمے شود
بے فایده است سعے شما نیزه دارها
سر ڪوچک است بر سر نے جا نمے شود
من رو زدم به نیزه ، علے را به من نداد
این نے چه محڪم است چرا تا نمے شود
خم شو براے خاطرم اے چوب ! رحم ڪن
از پاے نیزه خوب تماشا نمے شود
#محسن_ناصحی
#محرم | #شب_هفتم_محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
هدایت شده از ⚫️◾️دُوخَط رُوضِه◾️⚫️
تیری که بر حلقوم تو رسیده
چون حلق تو قلب مرا دریده
#محرم | #شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
تا تر ڪند یک لحظه خشڪے دهانش را
پیوسته مے گرداند دور لب زبانش را
در بین آغوش پدر آرام شد هر چند
هرم عطش مے سوخت جسم نیمه جانش را
خورشید سوزان بود و باد داغ تفتیده
حتے نمیفهمید شان میهمانش را
ناگاه بین خیمه قلب مادری لرزید
وقتے ڪسے برداشت در آن سو ڪمانش را
تیرے دویید و خنده هاے ڪوچڪش را برد
تیرے ڪه پایان داد رنج بے امانش را
سنگے رسید و ماهے ڪوچک به خون غلطید
دریا به خون آمیخت صحن آسمانش را
یک لحظه بعد از آسمانها قاصدک مے ریخت
هر قاصدک مے برد درد بے ڪرانش را
مے خواست از اندوه بابا ڪم ڪند قدرے
لبخند زد ته مانده ے تاب و توانش را
زیر عبا مے رفت پشت خیمه اما ڪاش
دشمن نمے فهمید در آنجا نشانش را
جان جهان بادا فدایش ڪه میان تشت
همراه بابا خورد سهم خیزرانش را
#حسن_شیرزاد
#محرم | #شب_هفتم_محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
حسین آبروے آب بود، آب نمیخواست
براے تشنگے زمزمش سراب نمیخواست
حسین منّتِ «مُنّوا عَلَیَّ» را نڪشیدهست
حسین حتے بارانِ مستجاب نمیخواست
نهیب زد نفسش «فَارْحَموا» به آخرتِ خویش
ڪسے از آن همه؛ یک قطره هم ثواب نمیخواست
صداے غربتِ «هَلمِنمُعین» رسید به خیمه
غریب، جز پسرش از ڪسے جواب نمیخواست
عقیقِ تشنه از آغوش گاهواره جدا شد
به غیرِ دستِ پدر این نگین رڪاب نمیخواست
میان ماندن و رفتن؛ میان مرگ و شهادت
صداے گریهے لبیڪش انتخاب نمیخواست
ڪسے ڪه قصهے لالاییاش نبردِ علے بود
میان لشڪرِ در دامِ خواب، خواب نمیخواست
حسین خونِ علے را به حڪمِ معجزه رو ڪرد
پیمبرے ڪه به جز مقتلش ڪتاب نمیخواست
... و آفتاب بنا داشت داغِ روز دهم را
خنک ڪند به دَمِ سایهاش، رباب نمیخواست
به حڪمِ رشتهے بر گردنش رباب اسیر است
ڪشاندنش پیِ خون خدا طناب نمیخواست
#رضا_قاسمے
#محرم | #شب_هفتم_محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
هدایت شده از ⚫️◾️دُوخَط رُوضِه◾️⚫️
رد پايي كه چنين دور خودش چرخيده
حال روز پدرے هست كه حيران شده است
#محرم | #شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
با سر انگشت دو تا دست بیا حلقه بساز،
تازه این مے شود اندازه ے دور ڪمرش
تنگ ڪن حلقه ے دستان خودت را حالا،
این شود گردن او،آخ چه آمد به سرش
#محرم | #شب_هفتم_محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
هدایت شده از ⚫️◾️دُوخَط رُوضِه◾️⚫️
رد پايي كه چنين دور خودش چرخيده
حال روز پدرے هست كه حيران شده است
#محرم | #شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
👉 @Do_KhatRoze 📜