یهسلاممبدیم!
به#صاحبقلبمنتظرمونجنابیاس🌱
روبهقبلهدستراستمونوبزاریم،رو
قلبمون💛🤚🏻
~~~~~~~~~~~~~~~~~
《اَلسَّلامُعَلَیکَیاحُجَّهَاللهِفِیاَرضِهِ🌸》
『بسماللھِالرحمنِالرَحیم』
+
السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ
یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن
و یا شریڪَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے
و مَولاے الاَمان الاَمان🌱
💕
✨بسم الله الرحمن الرحیم
🌺"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"🌿
∫ اللہمعجڵلوݪیڪالفࢪجبہحقزینب
بھ نیابٺ از ↯♥
شهید محمد رضا دهقان امیری
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
@Dokhtarane_parva
『🌙』
اگــر ڪسی صدای رهبــر خود را نشنود به طور یقین صدای امـام زمــان (عج) خود را هم نمیشنود
و امروز خط قرمــز باید توجه تمام و اطاعت از ولی خود ،رهبری نظام باشد.
#شهیدحاجقاسمسلیمانی
#آقامونه
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
@Dokhtarane_parva
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-این خیلی جوون خوبیه میشه همیشه بیاد کمک من تو آشپزخونه؟!
+اخلاص رو چطور میشه معنا کرد وقتی اینهارو میشنویم؟! ما کجای کاریم دقیقا؟
محمــــدهــــادےذوالفقـــارے●
#شهید_زین_الدین
#اخلاص
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
@Dokhtarane_parva
1_606897734.mp3
4.93M
#ولادت_امام_عسکری(ع)🎊🎈
#محمد_حسین_حدادیان🎙
اومده خدای دلبری😍 اقام امام عسکری😍😍😍😍😍
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
@Dokhtarane_parva
✨🌸💕❤️
•
#میلاد_امام_حسن_عسکری مبارڪ
•
✨🌸💕💚
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
@Dokhtarane_parva
قسمت (۱) «انتظار عشق»
چادرمو برداشتمو از پله ها پایین رفتم
طبق معمول مامان و بابا روی مبل نشسته بودن و لب تاب روبه روشون بود داشتن با پسر دور دونه اشون که چند ساله واسه ادامه درسش رفته بود کانادا صحبت میکردن
- سلاااام صبح بخیر 😊
( بابا هم مثل همیشه کم میل یه نگاهی به من کردو سرشو تکون )
بابا: سلام
مامان : سلام هانیه جان بیا ،یه کم با داداشت صحبت کن
- مامان جان دیرم شده ،یه وقت دیگه باهاش صحبت میکنم
فعلن خدا حافظ
مامان : باشه برو ،مواظب خودت باش
( یه ماهی میشد که تصمیم گرفتم که چادری بشم ،خانواده و فامیلای مامان و بابام نه زیاد مذهبی هستن نه اهل نمازو حجاب، منم با اعتصاب و گریه و التماس تونستم بابامو راضی کنم تا چادر بزارم ،
فکر میکردن چند روز بزارم دیگه خسته میشم و میزارم کنار ،ولی نمیدونستن من عاشق چادر شدم
از وقتی با فاطمه آشنا شدم کل زندگیم از این رو به اون رو شد ،فاطمه دختره فوقالعاده مهربون و خون گرمیه، چند ماهی هست که ازدواج کرده ،شوهرش یکی از مدافعان حرمه)
با فاطمه سر کوچه قرار داشتم ،داشتم چادرمو روی سرم مرتب میکردم که صدای بوق ماشینی رو شنیدم فک کردم مزاحمه ،نگاه نکردم
فاطمه: ببخشید حاج خانم میشه یه نگاهی به ماهم کنین؟😅
- واییی تویی فاطمه،ماشینو از کی گرفتی؟
فاطمه: سوار شو تا بهت بگم
( سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم به سمت بهشت زهرا)
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
@Dokhtarane_parva
قسمت (۲). « انتظار عشق»
- خوب حالا بگو ماشینه کیه ؟
فاطمه: ماشین آقا رضاست ،گفتم میخوایم بریم گلزار ،اونم سویچ و دودستی تقدیمم کرد😃
- واااییی چه شوهره خوبی ؟ دعا کن یکی نصیب ما هم بشه😁
فاطمه : انشاءالله ،البته اگه بابات اجازه بده😂
- اره راست میگی ،عمرأ قبول کنه
( ضبطش و روشن کردم صدای مداحیش بلند شد
منم باید برم
اره برم سرم بره
خیلی مداحی قشنگی بود ،
چشمم به فاطمه افتاد ،اشک از چشمای قشنگش سرازیر میشد)
- فاطمه جون آقا رضا کی باید بره
( آهی کشید و گفت): سه روز دیگه
( قلبم شکست ،فاطمه فقط چند ماهه که با رضا عقد کرده بود ،همش از دلبستگیش به رضا میگفت ،چه طوری حاضر شد بزاره بره ، چرا جلوشو نگرفت😔)
- ( لبخندی زدمو ): انشاءالله به سلامتی میره و داعشیارو نابود میکنه و بر میگرده
فاطمه: انشا ءالله
رسیدیم بهشت زهرا و رفتیم سمت گلزار شهدا
فاطمه طبق عادت همیشه رفت سمت مزار شهیدش ،احتمالن حرفها داره با شهیدش
تنهاش گذاشتمو رفتم سمت قرار هفتگی خودم 😊
رسیدم دم غسال خونه
جمعیت زیادی پشت در منتظر بودند و گریه میکردند
زهرا خانم بادیدنم مثل همیشه لبخند زد و درو باز کرد
زهرا: سلام هانیه جان بیا داخل لباست و بپوش
- سلام ،چشم
( لباسمو عوض کردم و لباس مخصوصپوشیدم ،بوی کافور آرومم میکرد ، هیچ وقت فکرشو نمیکردم بیام اینجا ،منی که از دیدن جسد وحشت داشتم ،الان زمانی شده که خودم دارم میت میشورم )
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
@Dokhtarane_parva