eitaa logo
دخترانِ‌ پرواツ
914 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
24 فایل
🌱بښمِـ اللّهـ... ☺دختران پروا مِصداق دُختر خانوماییه که: • ⌠پـــیـــرو آقــاݩ⌡• پَروا ←پِیرواݩِ آقـا ✅فَقط در ایتاییم وشُعبہ دیگه اے نداریم💚 کپی از پست ها ؟ حلالتون😍😁 😁خادممون↶ ≫⋙ @Fezeh114 👀کانال دوممون ↶ ≫⋙ @Toktam_gallery_13
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
منتظران فراموش نکنیم❤️ ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ @Dokhtarane_parva
سلام دوستان❤️ عیدتون مبارک🌸 ان شاءالله سال دیگه با حضور مولا این روز قشنگ رو جشن بگیریم☺️🤲🏻 به مناسبت نیمه شعبان، قراره یه رمان دیگه هم در این چند روز براتون بزاریم یه رمان مناسبتی😍 ممنون از همراهیتون
🌸🌸🌸🌸🌸 🌼 ❤️بسم رب المهدی❤️ انقدر که از خالم و دختر خالم درمورد بسیج شنیدم، تصمیم گرفتم منم ثبت نام کنم تا ببینم چجوریه . بعد از مشورت با پدر و مادرم ، به مسجد دم خونمون که بسیج خواهران داشت مراجعه کردم. اون موقع 16 سالم بود. به پایگاه بسیج که رسیدم ، روی صندلی ها برای نوبت ثبت نام نشستم. به این فکر میکردم که خوش به حالشون، چه دم و دستگاه و تشکیلاتی دارن. یه جورایی خیلی راحت پارتی بازی میکنن و به چیزایی که احتیاج دارن میرسن . تو تصورم اینجوری بود که الان برم داخل ، یه خانمی پشت یه میز شیک که روش پر وسایل و دفتر و کاغذ و خودکارای جورواجور و فایل های نو داره نشسته . ولی کاملا فرق میکرد . داخل که شدم دیدم یه خانم میانسال، پشت یه میز ساده و یه توی یه اتاق ساده تر نشسته و با خودکاری که جوهرش درحال تموم شدنه، روی یه کاغذ اسامی رو مینویسه . متوجه من که شد به احترامم از جا بلند شد و سلام کرد . من هم جلو رفتم و سلام کردم که دستشو دراز کرد . گرم دستشو فشردم . خیلی برخورد خوبی داشت . بعد از اینکه به نشستن دعوتم کرد ، اول خودش رو معرفی کرد و بعد سر صحبت رو باز کرد . از پرسیدن سوالات ساده مثل : اسم و سن و شغل و پایه تحصیلی شروع کرد تا ..... فکرش رو هم نمیکردم انقدر برخوردشون خوب باشه. بعد از مصاحبه، قرار شد فردا صبح ساعت 8 ، برای گرفتن کارت بسیج به پایگاه بسیج برم. با کلی شور و شوق به خونه رفتم و انقدر با آب و تاب برای مامانم از مصاحبه با اون خانم گفتم که مامانم اعصابش خورد شد و گفت: _مُخَمو خوردی دختر، برو سفره رو بنداز ... صبح با صدای آلارم گوشیم که داشت خودشو میکشت ، به سختی از خواب پریدم که دیدم ساعت یک ربع به هشته . خواب مونده بودم. سریع حاضر شدم و قبل از این که از خونه خارج بشم ، یه سیب قرمز خوردم تا ضعف نکنم و سریع از خونه خارج شدم. ادامه دارد .... به قلم ✍ ❌کپی با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع. درغیر این صورت حرام ❌ 🌸🌸🌸🌸🌸 ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ @Dokhtarane_parva
🌸🌸🌸🌸🌸 🌼 ❤️بسم رب المهدی❤️ 2 دقیقه ای به پایگاه بسیج رسیدم و توی صف برای گرفتن کارتم ایستادم. از شانس بدم، دستگاه خراب شده بود و مجبور بودیم 1 ساعت صبر کنیم تا دستگاه کارت هارو چاپ کنه. تو این مدت به جای اینکه با گوشیم ور برم ، رفتم سمت یه گروهی از دخترا که داشتن چند تا پوستر روی دیوار اعلانات وصل میکردن. سلام کردم که با خوشرویی جوابمو دادن. سر صحبت باز شد و باهم آشنا شدیم . اسم یکیشون زهرا بود که 2سالی بود که توی بسیج فعالیت میکرد و 19 سالش بود. اون یکی اسمش نرگس بود که 16 سالش بود1 سالی بود از ورودش گذشته بود. اسم آخری هم مژگان، و کوچیک ترین عضو گروه بود و فقط 2 ماه بود که فعالیت میکرد و 15 سالش بود. من و نرگس همسن بودیم و دیگه احساس نمیکردم که تنهام . زهرا که سرگروه بود، گروهشون که اسمش دخترانِ مهدوی بود رو بهم معرفی کرد. و ازم دعوت کرد تا باهاشون همکاری کنم .من هم با کمال میل پذیرفتم. چون دیگه عضو علنی بسیج بودم. نرگس ازم پرسید: _ خب عزیزم، اسم شما چیه؟ _ زینب هستم 16 ساله از تهران. و همه با هم خندیدیم. از اونجا دوستیمون شروع شد و شماره همشون رو گرفتم . یک ساعت که گذشت، مسئولی که پشت میز بود صدام کرد و کارتمو تحویل داد. من هم بعد از خداحافظی با بچه ها راهی خونه شدم. حوالی ساعت 4 بعد از ظهر بود که گوشیم رو روشن کردم که دیدم توی ایتا، عضو یه گروه به نام دختران مهدوی هستم. همونجا یادم اومد که گروه بچه های بسیجه . یه ویس تازه تو گروه اومده بود که از طرف زهرا بود. باز کردم و دیدم که زهرا درمورد بخش نامه ای که از طرف بسیج کل بوده صحبت میکنه . مثل اینکه قرار بوده یه بودجه ای در اختیار بسیج هر ناحیه قرار بگیره و به علاوه ی کمک های مردمی، قراره برای نیمه شعبان، هر ناحیه کاری برای نیازمندان انجام بده . با توضیحی که فرمانده های بسیج صاحب الزمان (مسجد محل) ، به زهرا داده بودن، قرار بود کمک های مردمی رو جمع کنیم و برای نیازمندان مواد غذایی توضیع کنیم. از همون جا بود که فعالیتمو آغاز کردم. ادامه دارد .... به قلم ✍ ❌کپی با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع. درغیر این صورت حرام❌ 🌸🌸🌸🌸🌸 ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ @Dokhtarane_parva
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلاممم رفقاا این ویدئو ارسالی از یکی از مخاطبای پرواست🤗 حتما ببینیناا لطفا هرکی اینستاگرام داره یااستوری کنه ولادت آقارو وهشتگ بزنه یا پستش کنه و هشتگ بزنه تا کللل عالم بدونن آقااامون هست😍😍 بسم الله خودم شروعش میکنم منتظرتونماا یاحق✋🏻 ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ @Dokhtarane_parva
دخترانِ‌ پرواツ
بسم الله الرحمن الرحیم ●#حکمت_20 روش برخورد با جوان مردان
بسم الله الرحمن الرحیم ● ارزش ها و ضد ارزش ها (اخلاقی) و درود خدا بر او فرمود: ترس با ناامیدی،وشرم با محرومیت همراه است،و فرصت ها چون ابرها می گذرند،پس فرصت های نیک را غنیمت شمارید. ●ترجمه : محمد دشتی اللهم عجل لولیک الفرج🌼 همانا بهترین کارها برای خداست❣ ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ @Dokhtarane_parva
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تیکیه بر کعبه بزن وارث شمشیر دودم🌿💚 اشهد و ان علی از توشنیدن دارد..🤩💝 ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ @Dokhtarane_parva